سکس من با زن دوستم

1391/06/10

سلام دوستان عزیزم . قبلابگم که خیلی به کاری که انجام دادم فکر می کنم و واقعا پشیمانم ولی چاره ای نداشتم . دلیل اینکه خواستم داستانم رو تعریف کنم این هست که می خوام نظر شما دوستان رو بدونم و آیا اینکه من اشتباه کردم یا خیر ؟ لطفا داستانم رو بخونید :

چندین سال قبل ، کاوه با خانومش به تازگی مستاجر همسایه بغلی ما شده بودند . من هم چند سالی بود که ازدواج کرده بودم . چند ماهی گذشت و رابطه من با کاوه صمیمی شد و این رابطه به همسرامون هم سرایت کرد . کاوه پسر خوب و آرومی بود . خیلی هم جک های زیبایی می گفت . تو شب نشینی هامون خیلی می خندوند . همسر کاوه که مورد اصلی داستان هست ، زن بسیار زیبایی بود . نمی دونم این چه زنی بود که آفریده شده بود . تا حالا زنی به زیبایی اون ندیدم . زنی بود خوش اندام . با قد حدودا 170 . سینه های معمولی . با یک کون تپل که وقتی دامن میپوشید فوق العاده تکون می خورد . اسمش ثریا بود و مثل همسرش ، من هم ثوری صداش می کردم .

من حسابدار یک کارخانه آرد هستم . البته ناگفته نماند که همسر من هم زن زیبایی بود ولی ثوری بی نظیر بود . من خیلی رابطه ام با کاوه صمیمی شده بود واگر روزی یک بار نمی دیدمش آروم نمی گرفتم و همین رابطه باعث شده بود که هر هفته خونه همدیگه شب نشینی بریم .
ولی همسرم با ثوری خیلی رابطه خوبی نداشت . به خصوص به من اصرار می کرد که ثوری صداش نکنم و باهاش صمیمی رفتار نکنم . ولی من برخلاف نظر همسرم خیلی باهاش صمیمی بودم و همسرش هم مشکلی از این بابت نداشت . این رو هم بگم که این صمیمیت من با ثوری فقط به دلیل دوستی من با همسرش بود و مثل خواهر برام عزیز بود .

چند ماهی از صمیمیت من و کاوه می گذشت . همسرم حامله بود و در ماه هشتم مادرش برای مراقبت اون رو پیش خودش برد که در شهر دیگه ای بودن . چند روز اول که تنها بودم خیلی بهم سخت نمی گذشت ولی بعدا خیلی احساس تنهایی می کردم و میرفتم خونه کاوه . تقریبا هر روز به بهانه ای می رفتم اونجا و کاوه و همسرش با این موضوع مشکلی نداشتن .
ولی یکی از روزهایی که برای شام رفته بودم خونه کاوه احساس کردم ، ثوری گریه کرده . چند ساعت گذشت و چیزی نگفتم و اونها هم پیش من مثل همیشه برخورد کردن .
چند روز گذشت . وقتی دوباره رفتم خونشون دیدم چشم ثوری باد کرده . کاوه گفت بریم خونه شما ، ثوری کمی ناخوشه و من هم چیزی نگفتم و با هم برگشتیم خونه من .
فردای اون روز ، ساعت تقریبا 5 غروب بود و من خونه بودم که تلفنم زنگ خورد . دیدم شماره همراه ثوری هست . گوشی رو برداشتم و سلام کردم که ثوری زد زیر گریه . هر چی هم گفتم چی شده ، پاسخی نداد من هم که کلافه شده بودم ، تلفن رو قطع کردم و رفتم خونشون . چون فکر کردم برای کاوه اتفاقی افتاده . وقتی که در رو زدم اومد در رو باز کرد و با اشاره گفت بیا داخل . رفتم تو خونه . پرسیدم چی شده ، کاوه کجاست ؟ گفت کاوه سر کارشه . این اولین باری بود که وقتی کاوه خونه نبود تو خونش بودم . ازش پرسیدم چی شده که ماجرا رو با گریه تعریف کرد . اون طور که ثوری می گفت ، کاوه با یک دختر و مادرش که جنده بودن رابطه پیدا کرده و هر روز میره اونجا و کلی هم خرجشون میکنه . چون طولانی میشه نمی گم چطور فهمیده بود .

من هم آرومش کردم و از اونجا که حتی عکسش رو هم گرفته بود ، بهش گفتم از کاوه متنفر شدم و گفتم چطور تونسته زن زیبایی مثل تو رو با اون زن خیکی چاق عوض کنه .
ولی یک دفعه چون عصبی بودم گفتم ، داشتن تو برای هر مردی یک آرزویه . اولین باری بود که اینطور حرف می زدم . ثوری همینطور هاج و واج بهم نگاه می کرد . یکدفعه گفت : داشتن من برای تو هم آرزویه ؟
نمی دونستم چی بگم . گفتم تو مثل خواهر من ، که حرفم رو قطع کرد و گفت : برای تو هم یک آرزویم ؟ گفتم الان که فکرش رو می کنم بله . گفت : زنت چطوره ؟ گفتم خوبه . گفت : چند بار تا حالا بهش خیانت کردی ؟ گفتم : باور کن چه زمان مجردیم و چه الان با هیچ زنی نبودم . گفت : من حالم خوب نیست . گفتم بلند شو ببرمت دکتر . گفت : روحم خوب نیست . گفت میدونی چند ماهه فقط دارم نقش خوب بودن رو بازی می کنم ؟ چند ماهه که پیش تو سعی می کنم با کاوه خوب باشم . خیلی تعجب کردم و گفتم تو واقعا این همه مدت نقش معشوق کاوه رو بازی می کردی ؟ گفت : ازش متنفرم .چند ماهه که دور ازش می خوابم . باز گفت حالم بده . گفتم استراحت کن ، اگر می خوای بلیط می گیرم برو خونه پدر مادرت .

گفت نه . می خوام با کاوه زندگی کنم ولی قبلش می خوام بهش خیانت کنم . خیلی نصیحتش کردم و از خونه اومدم بیرون .
دیگه کاوه برام شده بود یک سگ . خودش هم فهمیده بود که ازش متنفر شدم ولی براش اهمیتی نداشت و هیچ تماسی با من نمی گرفت .
1 ماه گذشت و بچه من بدنیا اومد . غروب بود . ثوری دوباره بهم زنگ زد و گفت : خونه هستم . گفتم آره ، زنم می خواد برگرده و دارم خونه رو تمیز می کنم . خداحافظی کرد و بعد از چند دقیقه دوباره زنگ زد و گفت : در رو باز کن . پشت درم اومدم کمک . در رو باز کردم . نمی دونم چرا ولی این کار رو کردم . این رو بگم که چند ماه بود هیچ سکسی با همسرم نداشتم و بینهایت بهم فشار اومده بود .
ثوری اومد تو و نشست . گفتم زحمت نکش خودم تمیز می کنم . گفت باشه ولی من اومدم که کمکم کنی .
گفتم دوباره چی شده؟ اومد جلو و بغلم کرد . من قدم 195 هست و اون سرش روی سینه هام بود . همینطور فقط من رو بو می کرد و هی می گفت : جان .
دیگه نمی دونم چرا نصیحتش نکردم . فورا دستم رو انداختم دور گردنش و فشارش دادم . گفت جان . ( اینجای داستان رو خیلی خوشم نمیاد که تعریف کنم ولی چون این بخش داستانهای سکسی هست و فحش بارم نکنید و چون نظرتون رو می خوام بدونم ، کاملا مثل اون غروب ، هر چی اتفاق افتاد رو براتون می نویسم )

آخ ، جون ، دستم داشت موهاش رو نوازش می کرد . نشستم روی مبل . لباش رو گرفتم و مکیدم . آخ آه آه . آم آم هم هم هم . عزیزم ، اوخ . لباساش رو با یک ولع خاصی کندم و لخت کامل شدیم . شروع کردم به خوردن سینه هاش . چشماش رو همچنان بسته بود . کیرم رو دادم دستش و گفتم بماله . اون هم شروع کرد به مالیدن کیرم . توی بغلم گرفته بودمش . زیباترین زنی که در زندگیم دیدم داشت تو بغلم حال می کرد . دیگه صداش در نمیومد . من هی داشتم سینه هاش رو میخوردم و با یک دستم کسش رو می مالیدم . کسش شده بود رودخونه . خیس خیس . همینطور که داشت کیرم رو میمالید ، یکدفعه آبم اومد و ریخت روش و ارضا شدم . گفت : چقدر کم طاقتی . گفتم خیلی بهم فشار اومده . چند ماهه زنم رو نکردم . گفت پس زود راستش کن و اونقدر که دوست داری من رو بکن . می خوام به کاوه چنان خیانتی کنم که اعصابم آروم بشه . کیرم با صحبتهاش سریع شق شد . بصورت برعکس خوابیدیم . شروع کردم کسش رو لیسیدم و اون هم خایه هام رو می مکید . کیرم رو دادم دهنش که خواهش کرد و گفت حالش بهم می خوره . گفتم بی خیال . همینکه کس تو رو میلیسم کافیه . چه کسی داشت . تپل . خوشگل ولی بزرگ . تیغ زده بود . سوراخ کونش هم کوچیک و خوشگل بود . کونش رو گاز گرفتم و کسش رو هم میلیسیدم . دیگه تحمل نداشتم . گفتم می خوام بکنم تو کست . گفت اول کونم رو جر بده . وازلین زدم و برای اولین بار کیرم رو کردم تو کونش . ( کیرم خیلی بزرگ نیست و کوچیکه و همین دلیلی بود که خجالت می کشیدم زمان مجردیم دنبال دختر برم ) چون کیرم کوچیک بود خیلی دردش نگرفت و فقط چند ثانیه جیغ کشید . باور نمی کردم که کیرم تا آخر رفته تو کونش . گفت برای اولین بار از پشت داره می ده . بد جور سکسی شده بود . چند دقیقه تلمبه زدم و یک دفعه آبم ریخت . اعصابم خورد شد چون کسش رو نکرده بودم . گفت : باز هم شقش کن . من شوخی ندارم . باید ارضام کنی . چند دقیقه صبر کردم و میوه خوردم و کسش رو لیسیدم و کمی کیرم شق شده بود . به زور کردم تو کسش . چون شق کامل نشده بود با زحمت رفت داخل . ولی وقتی کردم تو کسش کیرم شق شد . هی تلمبه زدم . اون هم می گفت : کس کش جرم بده . عشق من جرم بده . فدای کیرت بشم . جان . اوف . بکن . بکن . کاوه کثافت . ببین کسم داره جر می خوره . اینها رو با گریه می گفت . من هم هی جرش می دادم . بالاخره هر دو ارضا شدیم و خوابیدیم . وقتی بلند شدم دیدم ، رفته . فردای اون روز ، زنم برگشت و ثوری هم اومد دیدنش ولی فقط بهم نگاه می کرد . یک هفته گذشت . خیلی دلم براش تنگ شده بود . رفتم جلوی در خونشون به بهانه کاوه . در رو باز کرد و گفت :میدونستم میای . ولی پریود شدم . گفتم فقط می مالمت گفت باشه . رفتم تو و چون وقت اومدن کاوه نزدیک بود همون پشت ، مالیدمش .
یک ماه و دو ماه و سه ماه گذشت و من هر هفته یکی دو بار می کردمش . خیلی بهش علاقه مند شده بودم و می خواستم بهش بگم که از کاوه جدا بشه و با من ازدواج کنه ولی شدنی نبود .
ماه محرم رسید . 10 روز ازش خبری نبود و به تماسهام جواب نمی داد . بعد از محرم ، رفتم جلوی خونش و در رو باز کرد . گفتم چرا 1 ماهه تحویلم نمی گیری ؟ گفت : توبه کرده . گفتم بیجا کردی . من بهت علاقه مند شدم و با زور رفتم تو خونه و بهش چسبیدم . شروع کرد به گریه و خدا رو صدا زدن . ای خدا من که توبه کرده بودم . کمکم کن . تو رو خدا دیگه همه چیزو فراموش کن . ولی من که غاطی کرده بودم و کسش رو می خواستم ، چادرش رو از سرش کشیدم و سینه هاش رو کردم تو دهنم . اون فقط ایستاده بود و قرآن می خوند . ولی من شهوتی شده بودم . دامنش رو دادم بالا و شرتش رو کشیدم پایین و خمش کردم و کیرم رو کردم تو کس خوشگلش . چه کسی بود . ولی هیچ حرفی نمی زد و فقط می گفت توبه . خیلی زود آبم اومد و شاید فقط چند بار تلمبه زدم . بعد از اون جریان ، 1 بار دیگه با تهدید هم که بود ، به زور کردمش ولی دیگه با من حرف نمی زد و من هم به اشتباهم پی برده بودم و ناراحت بودم و توبه کردم که دیگه به زن شوهر دار کاری نداشته باشم .

ولی حالا ، همسرم برای مشکلات مالی که پیدا کردم از من جدا شد

خودم هم آواره شهر دیگه ای شدم

نمی دونم این اتفاقات به دلیل این بود که به توبش گوش ندادم یا خیر .

منتظر نظراتتون هستم . میدونم طولانی شد ولی دوست داشتم به کسی تعریف کنم که بهتر از شهوانی ندیدم

نوشته: کوروش


👍 4
👎 0
288686 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

332729
2012-08-31 06:25:03 +0430 +0430
NA

خوب بود…بنویس بازم…

0 ❤️

332730
2012-08-31 07:06:29 +0430 +0430
NA

سوال داره اشتباه کردی 100%

0 ❤️

332731
2012-08-31 07:23:25 +0430 +0430
NA

شنیدی میگن دنیا دار مکافاته؟
دقیقا همینه
از هر دستی بدی از همون دست میگیری
اونایی که به زنشون خیانت میکنن یه روزی به بدترین شکل ممکن خیانت میبینن
اونایی که دل میشکنن خیلی بدتر یکی میاد دلشونو میشکنه
مال مردم بخوری چند برابر ازت میخورن
تازه اینا واسه این دنیاته که تقاص پس میدی
ولی بازهم نمیفهمیم نه تو همه اینجوری هستن
ولی اگه پشیمونی از الان سعی کن دیگه راهو کج نری
خودت نتیجه اشتباهت دیدی
امیدوارم درس عبرت بگیری

1 ❤️

332732
2012-08-31 07:26:18 +0430 +0430
NA

داستانت قشنگ بود.البته من هیچ وقت و در هیچ شرایطی خیانتو نمی پذیرم.

هیچ وفت از خودت نپرسیدی چرا توبه کرده؟ شاید اشتباه کرده بود یا شوهرش ادم شده بود

در هر صورت بی خیال. به خودت سخت نگیر.

0 ❤️

332733
2012-08-31 07:37:58 +0430 +0430
NA

pooooooooooooooooooof

0 ❤️

332734
2012-08-31 08:01:47 +0430 +0430
NA

از قدیم گفتن دنیا دار مکافاته ! هرخطایی بکنی تو همین دنیا تقاصش رو پس میدی !
دوست عزیز داستانت به لحاظ نگارش خوب بود ولی یه جاهایی شک کردم به واقعی بودنش ( مثلا اونجا که بچه شما بدون حضور شما دنیا اومده! ) اما در کل امیدوارم اگه واقعا اینطور بوده اووضاع زندگیت رو به راه بشه و در راه درست حرکت کنی .
پاینده باشی

0 ❤️

332735
2012-08-31 08:05:51 +0430 +0430
NA

:-( :-O

0 ❤️

332736
2012-08-31 08:15:08 +0430 +0430
NA

|( |( |( |( |( نننننااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مرد

0 ❤️

332737
2012-08-31 08:26:39 +0430 +0430

ولى من بهت ميگم دقيقا بدترين جا رو واسه گفتن حرفت انتخاب كردى
الان كه با زنت مشكل پيدا كردى فهميدى كه اشتباه كردى!؟ اگه اصلا مشكلى برات پيش نمى اومد چى؟
من فكر ميكنم تو واسه اين مشكلى كه برات پيش اومده ناراحتى نه واسه خيانتى كه كردى پس حداقل خودتو گول نزن …

اينجاش باحاله:
“ميگفت : کس کش جرم بده . عشق من جرم بده” بتو ميگن كسكش عاشق

0 ❤️

332738
2012-08-31 08:33:45 +0430 +0430
NA

سلام.
من داستانتو باور دارم.و کاملا در کش میکنم.
حرفای ساغر هم کاملا درسته.
هرچیز زیادش مضره حتی رابطه های خونوادگی اگه اولش تعادل تو رابطه داشتید هرگز این مشکل پیش نمیومد.
من به شخصه از زن شوهردار میترسم مثل اینه که با شعله آتیش حال کنی.میسوزنه شوخیم نداره.

0 ❤️

332739
2012-08-31 09:08:26 +0430 +0430

داستانکی-غم اندودکی
“می خوام نظر شما دوستان رو بدونم و آیا اینکه من اشتباه کردم یا خیر ؟”
یعنی خودت نمیدونی کارت درسته یا اشتباه؟
حدس ميزنم مغزت در حد یه جلبک منگل باشه!(تصویر این موجود نادر در پایین کامنت قابل مشاهده است)
واقعا از داستانت متأثر شدم :sad:
ببین شهوت چه بلاهایی میتونه سر یه آدم بیاره.پیشنهاد میکنم توم توبه کنی،ايشالا كه بخشيده شي
تاپیکتو خوندم میخواستم کتابمو برات بخونم ولی وقتی داستانتو خوندم پشیمون شدم
اینم عکس جلبکی که قولشو داده بودم(منبع:تخم شناسی-جلد اول-مبحث جلبک شناسی-ص 492)
jolbak

0 ❤️

332740
2012-08-31 10:05:08 +0430 +0430
NA

ایول داشی خیلی عالی بود. برخلاف جقی هایی که دولم ندارن میگن کیر خر تو پامونه.

0 ❤️

332741
2012-08-31 10:23:24 +0430 +0430

پشت در بسته هر خونه یه گرگ ناموس در کمین نشسته…خواهرا به شوهراتون محبت کنید…برادرا سرتون توزندگی خودتون باشه…باور کنین بهترین زن همون زن خودتونه که موقع ازدواج التماسش میکردین بله رو بهتون بگه…مجردا نوبت شما هم میرسه …دور زن شوهر دارچرخ نخورید…خیرسرم رفتم منبر… گوش بدید گل که لگد نمیکنم…برا پایان روضه یکی ازبچه ها دعای توسل بریزه تو سایت همه با هم برا روح پر فتوح این بابا طلب امرزش کنیم…امین…

0 ❤️

332742
2012-08-31 10:26:30 +0430 +0430
NA

در این موارد فقط باید به خدا توکل کرد

0 ❤️

332743
2012-08-31 11:22:32 +0430 +0430
NA

دوست عزیز کار اشتباهی کردی. حداقل بجای اون میرفتی سراغ یک دختر که توی خیابون ها ریخته. من که واقعا دلم برای اون سوخت. همچنین برای زن بیچاره ات که داشته میرفته حاصل سکست رو بدنیا بیاره و تو رفتی به سکس با یک زن دیگه کاش کاوه هم میفهمید و مثل یک سگ از تو بدش میومد.

0 ❤️

332745
2012-08-31 15:30:11 +0430 +0430
NA

|(

0 ❤️

332746
2012-08-31 15:30:39 +0430 +0430
NA

Khodaaa mibini?? mikhooni ?? Nazarate javoonaie ke hame fekr mikonan ina be hichi pa bánd nistan! Rage gheyrateshoono mibini chetor bara namoos mizane??
Khodaaaaaaaa

0 ❤️

332747
2012-08-31 15:32:41 +0430 +0430
NA

Khodaaa mibini?? mikhooni ?? Nazarate javoonaie ke hame fekr mikonan ina be hichi pa bánd nistan! Rage gheyrateshoono mibini chetor bara namoos mizane??
Khodaaaaaaaa

0 ❤️

332748
2012-08-31 15:43:04 +0430 +0430
NA

دوست عزیز چون قبلا" یکی از مردهای فامیل خودم با زن شوهر دار اینکارو کرده میتونم داستانو باور کنم .فقط کاش نمگفتی اول از کون خواست بده کمی دور از ذهن هستش .ولی همین مرد فامیلم که پولدار هم بود به بد وضعی افتاد ورشکسته شد زنش ازش جدا شد حالا واسه کمترین پول به کسای رو میزنه که قبلا" کارگر خونشون بودن .سکس با زن شوهر دار تاوان سختی داره

0 ❤️

332749
2012-08-31 16:07:54 +0430 +0430
NA

بله حديثه ك زنا فقر مياره؛توخجالت نميكشي?توماه محرم?امام مظلوم ماشهيد شده تو كس ميکني?تف به شهوتت

0 ❤️

332752
2012-08-31 16:47:04 +0430 +0430
NA

ببین داستانت راست یا دروغ ( که دروغه) به کنار
متن و نوشتارت خوب یا چرند( که چرنده ) به کنار
این مزخرفات چیه که آخرش بافتی که من فلان شدم یا زنم ترکم کرده یا… که معلت از کردن یه زن در حال توبه است
کی میخواین از این مزخرفات و خرافات دست بردارین
آخه ورشکست شدنت چه ربطی به این کس شعرا داره
برو آب بکش که واقعاً پا گذاشتی تو راه کسانی که سالهاست با خرافات دارن مغز همه را از بین میبرن
کس خل مالیاتی کدوم خری این کاری را میکنه که کاوه خره داستان تو کرده
تو حتی تو سوژه هم موندی
اگه میخوای بنویس ولی لطفاً آخرش خرافات بلغور نکن

0 ❤️

332753
2012-08-31 18:04:33 +0430 +0430
NA

ببین آشغال عوضی تو بخاطر 2 چیز نجستی
1_ اینکه کس و شعر نوشتی و از اون گروه کثافتهایی هستیکه قصد دارن جامعه و زنهای ایرانی رو خراب و فاسد معرفی کنن. منظورم این نیست که توی زنهای ایرانی مشکل دار نیست، بلکه میخام کس مغز الاغ خرفهم بشی که خراب ترینشون هم به این راحتی که گفتی به غریبه نمیده چه برسه به تو که ادعا کردی خیلی رابطه صمیمی باهاشون داشتی.
2_ بر فرص محال که کس شعرهات راست باشه، تبارت رو گائیدم توالتهای پارک دروازه غار از تو پاکتره، لجن تو اگه انسانیت حالیت بود وقتی از مشکلشون با خبر شدی میرفتی تلاش میکردی کاوه از راهی که توش افتاده برگرده، نه اینکه متنفر بشی و بگیری زنشو بکنی. بچه کونی زنت که ناراحت بوده از صمیمی شدنت با زن کاوه دلیلش شناختنش از توی عوضی بوده که چه ولدحرومی هستی، که به ناموس مردم نظر ناپاک داری.

0 ❤️

332756
2012-08-31 20:06:35 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت کنن
قابل توجه بقیه از راه های مجاز وشرعی هم میشه شهوت رو مهار کرد دور زن شوهر دار نگردید

0 ❤️

332757
2012-08-31 20:08:34 +0430 +0430
NA

اخه کیره عابده ارمنی تو کونه همتون .شما ها که دارین این بدبختو سرزنش میکنین میشه بگین خودتون اینجا چه گوهی میخورین.نکنه اومدین دعای کمیل .یه مثل قدیمی میگه ؛اخوند میرفت پند میداد خودش میرفت کون میداد

0 ❤️

332758
2012-09-01 01:17:30 +0430 +0430
NA

ای پیر فرزانه
حقیقتا خوب منبری رفتی وتو شهوانی ندیده بودم کسی اینجور نصایحی بگه ولی حیف آخرشو خراب کردی
اینو بگم خدمت شما که اینجور راهنماییها خیلی تاثیر گذاره ومثبت
دمت گرم

0 ❤️

332759
2012-09-01 02:47:24 +0430 +0430
NA

راستش من با داستانت خیلی حال کردمدمت گرم بازم بنویس (عالی بود)

0 ❤️

332760
2012-09-01 07:29:41 +0430 +0430

شیر جوان عزیز: نصیحت مفرط درد داره و همه رو فراری میده…باید اون وسط یه گریزی یه خنده ای هم قاطی کردتا ملت حال کنن…در ضمن اینجا کسشعر میگیم تا کمی هم بخندیم…

0 ❤️

332761
2012-09-01 12:23:48 +0430 +0430
NA

خواستم بگم

طرفت سکسی نبوده

تو زود انزالی داری …بدبختتتت

0 ❤️

332762
2012-09-01 13:51:37 +0430 +0430
NA

مهم نیست یکی دیگه رو پیدا کن ازین ثوریا زیادن

0 ❤️

332763
2012-09-01 14:15:10 +0430 +0430
NA
  • داشتن تو برای هر مردی یک آرزویه
  • داشتن من برای تو هم آرزویه ؟
    +برای تو هم یک آرزویم ؟
    -بله تو هم برایه من آرزویـــــــــه ایــــــی
    اوستــــــــــــــــــــــاود؟ بفرمیــــــــــــــــــــــــــــو! بگیـــــــــــــو!
    در ضمن مشکل شما هم انزال زودرسه! اگه 2 دقیقه تحمل میکردی کسو نمیپروندیش…
0 ❤️

332764
2012-09-01 17:09:56 +0430 +0430
NA

کس کش خواهر جنده

0 ❤️

332765
2012-09-01 17:30:13 +0430 +0430
NA

:party:

0 ❤️

332766
2012-09-01 17:36:19 +0430 +0430
NA

كاري به گناه و ثواب ندارم.
كله كيري كوس كش . آدم به كساني كه مشكل دارند كمك مي كنه نه اينكه زنشونو بكنه.
كير خودت توو كون خودت تو 195 سانتي ولي انقدر حقير هستي كه وقتي يكي بهت ميگه توبه كردم بهش تجاوز مي كني؟
مادرجنده انتظار داري واسه اين ريق زدن هات بهت اسكار بدن؟؟
مفعول جان خودارضاييت بيش از اندازه شده داره روح و روانتو گوه مالي مي كنه.
در پايان بيت شعري تقديم به تو

كير خر مي كني ميان خودت
ريده اي تازه در دهان خودت
همسر كاوه را تو گاييدي
مي كشي محنتش به جان خودت

من كه كير ندارم به جاش كير پسرهاي شهواني توو مقعدت.

0 ❤️

332767
2012-09-01 22:39:46 +0430 +0430
NA

واسه اوناىى که فکر مىکنن اىن کارا باعث فقر مىشه متعاسفم.به خوب و بد کارش کارى ندارم ولى ربطى به فقر نداره…خرافاتو بزارىن کنارو واقعىتو ببىنىن.

0 ❤️

332769
2012-09-02 14:25:45 +0430 +0430
NA

کرم از زن دوستت بود.بعد تو الاغ.خاک تو سرت.خدا عاقبت همه رو بخیر کنه

0 ❤️

332770
2012-09-02 15:57:51 +0430 +0430
NA

کسینوزوروس ماقبل تاریخی کس شتر

0 ❤️

332771
2012-09-03 04:30:36 +0430 +0430
NA

خیلی چرتی

0 ❤️

332772
2012-09-03 07:13:31 +0430 +0430

حالم از این کلمه “ولع” به هم می خوره…

0 ❤️

332773
2012-09-03 10:17:51 +0430 +0430
NA

باز هم خیانت… انگار دیگه این موضوع واسه همه عادی شده.
خدایا شکرت…

0 ❤️

332774
2012-09-03 17:42:30 +0430 +0430
NA

یشتر دقت کن

0 ❤️

332775
2012-09-03 21:26:11 +0430 +0430
NA

ببین عزیز از من 26 ساله یه نصیحت بشنو
هیچ وقت دنبال زن شوهر دار نرو که بد چوبشو میخوری
که خوردی
از این به بعد بیشتر مواظب باش
من چوبش و خوردم و دهنم گاییده شد
واست ارزوی خوشبختی میکنم
به امید خدا زنت هم برمیگرده

0 ❤️

332776
2012-09-04 01:02:00 +0430 +0430
NA

همیشه تو زندگی به فکر انعکاس باش اگه زنت با تو اینکارو کنه تو چه حسی بهت دست میده اینجوری سعی میکنی دور بر کارایی که باعث میشه خودت ازشون ناراحت بشی نری مثلا اینکه زنت با کاوه خیلی صمیمی میشد و خودشو براش لوس میکرد…

0 ❤️

332777
2012-09-04 03:05:20 +0430 +0430

ماشالا واعظ زیاد داریم که ارشادت! کردند به میزان کافی.
اولا بعدش که کردی و زندگیت پکید اومدی میپرسی کار اشتباهی کردم؟ اگه پ ن پ لوث نمیشد یه دونش اینجا هیلی میچسبید
ثانیا لهجه مشهدیتو برای محاوراتت کنار بذار نه تو نوشته هات: برای تو هم آرزویه!"

0 ❤️

332778
2012-09-24 19:08:41 +0330 +0330
NA

واسه ما دیگه جانماز آب نکش … هه ، میگه اشتباه بوده ؟ هه

0 ❤️

332779
2012-11-08 10:56:51 +0330 +0330
NA

:$ واقعاً اشتباه کردی>

0 ❤️

332780
2012-11-11 13:41:27 +0330 +0330

خیانت بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
اگه خاطره واقعی بود میگفتم بنویس ولی چون مشخص بود که یک سناریو چرند نوشتی میگم ننویس. آخه کُس‌کش کدوم الاغی یک زن خیلی خوشگل داشته باشه بعدش میره پولشو خرج یک زن جنده بیریخت و بد هیکل و مادرش میکنه؟ کیر کاوه آهنگر همراه با درفش کاویانی تو کونت دیگه ننویس. امیدوارم زنت و بچه‌ات کونی از آب درنیان دیگه ننویس. داستانهای خیانتی ننویس بچه کونی؟ آشغال کله تو نیازی به راهنمایی نداری، مرتیکه الدنگ از جلو چشمام خفه شو دیگه ننویس.

0 ❤️

772065
2019-06-06 22:29:23 +0430 +0430

زن شوهر دار…خیانت خودت به زنت…توبه اون ک اصرار به گناه تو

نمیدونم چی بگم شهوت نابود میکنه آدمو

خدا همه رو کمک کنه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها