واای چه حالی داد

1392/09/19

سلام دوستان اسمم آرش هست 20 سالمه این داستانی که میخوام براتون بگم برای 1 سال پیش هست

سکس کردن با دوست دختر که چیز عجیبی نیست و داستانش گفتن نداره ولی این داستانی که میخوام براتون بگم داستان سکس با دختر داییم که 2 سال از خودم بزرگ تره هست

دختر داییم اسمش مهشیده واقعا کونه خوبیه برنزه شکلاتیه رنگ پوستش سینه ها ایستاده بزرگ کون بشدت حشری کننده قلمبه هست اصلا یه چیزی خلاصه بریم سر اصل مطلب حاشیه نمیخوام برم و داستان رو طولانی کنم من 19 سالم بود و مهشید 21 سالش مجرد و یه دختری هم هست حیا نداره اینکه لباس پوشیده بپوشه و این حرفا باباشم زیاد بهش گیر نمیده

یکبار رفته بودم خونشون باباش هم نبود رفته بود ماموریت پسر داییم دوست دخترش زنگ زد نمی دونم چی گفت ازم معذرت خواهی کرد گفت زود بر میگردم و رفت بیرون مامانش هم رفته بود خرید کنه و قرار بود زود بیاد و فکر می کرد پسرش خونست پیش من هست و من با مهشید تنها نیستم از اونور پسر داییم فکر می کرد مامانش زود میاد و خیالش راحت بود منم فکر می کردم مامانش زود میاد ولی نگو حالا حالا ها بیا نیست !

خلاصه مهشید تو اتاقش بود من رفتم در اتاقش رو زدم گفت بله درو باز کردم دیدم دمر خوابیده رو تخت داره با دوست پسرش صحبت می کنه شلوار پاش رو دیدم آبم داشت میومد یک شلوار ورزشی تنگ تنگ طوری که خط کسش رو میشد دید کونش زده بود بیرون وااای داشتم میمردم رفتم بقل دستش نشستم کیرم کم مونده بود راست بشه خودم رو کنترل کردم چند دقیقه بعد حرفش تموم شد گفتم دوست پسرت بود ؟ گفت آره پسر خوبیه مامانش اینا در جریان بودن خلاصه گفتم میتونم برم فیسبوک گفت آره برو رفتم سر لپتاپش دیدم رو دسکتاپش دو تا فولدر هست AUDIO_TS و VIDEO_TS چون فیلم اهل فیلمم بودم گفتم بذار ببینیم چیه زدم با KMPLAYER پخش شد قیافه من :| این دیگه چیه پورن الکسی تگزاس وااای زدم جلو دیدم داره از کون میگاد رومو برگردوندم دیدم خیره شده داره من رو نگاه می کنه حول شده نمی دونست چیکار کنه منم فهمیدم حول شده گفتم ا این چیه از این فیلمام نگاه می کنی ؟ گفت نه بخدا مال دوستمه ریخته اینجا خلاصه شروع کرد فحش دادن به دختره که بیشعور و این حرفا گفتم نه بابا چه اشکال داره یه چیز طبیعیه یه ذره اروم شد اومدم نشستم بقل دستش کیرم راست راست بود تابلو بود از رو شلوار لی گفتم به کسی نمی گم ولی یه شرط داره گفت چی ؟ گفتم باید بخریش ! گفت اه بدم همونجوری که داشت نگاه می کرد دستم رو گذاشتم رو سینه هاش گفت چیکار می کنی ؟ گفتم هیچی نگران نباش زود تموم میشه دستم رو گذاشتم رو کسش وااای داغ داغ بود دیدم باد کرده فهمدیم اونم حشری شده زیپم رو باز کردم خجالتش میکشید اولش ولی بعدش روش باز شد کیرم رو گرفت گفت این چیه گفتم کیره گفت چقدر بزرگه گفتم بخور بزرگ تر هم میشه ( حالا ادا تنگا رو در میاروداا خوبم بلد بود ساک بزنه ) خلاصه گرفت بازی بازی کرد گذاشت تو دهنش منم همینجوری میمالوندمش ترسم داشتم از اینکه کسی نیاد هواسم به آیفون بود چه حالی میداد میکرد تا آخر تو حلقش صدا غورت غورت هم میداد از دهنش اورد بیرون یه تف کرد واای داشتم میمردم منم دستم رو برده بودم تو شرتش و کش تپلش رو میمالیدم همینجوری خورد و آبم ریخت رو صورتش خجالت کشیدم نمیخواستم اینجوری بشه ولی نمی تونستم خودم رو کنترل کنم هیچی نگفت یه ذره بازی بازی کرد و رفت دستشویی صورت رو شست منم انگار نه انگار که اتفاقی افتاده رفتم نشستم پای تلویزیون تا مامانش بیاد

من کسشعر نمیگم که 1 ساعت سکس کردیم و حرفا سر جمع تو 10 دقیقه ساک زدن آبم اومد ولی واقعا حس خوبی داشت دیگه بروش نیاوردم فقط چند باری موقعیت پیش میومد میمالوندمش …

نوشته:‌ آرش


👍 0
👎 0
56551 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

406947
2013-12-10 04:31:21 +0330 +0330
NA

واقعا نمیدونم چی بگم :| هیچ مطلق :|

0 ❤️

406948
2013-12-10 04:51:40 +0330 +0330

اوووووف!!!
حال داد؟خوشت اومد؟بزار اونجا که چست اومد.کس مشنگ

0 ❤️

406949
2013-12-10 05:05:11 +0330 +0330
NA

‏‎ ‎چرا دیگه تو ام کسشر گفتی که وارد اتاق شدی و اون دم خوابیده بود و خط کسش معلوم بود ! اسگل تو هنوز تفاوت کسو با کون نمیدونی چرا ذرت پرت میکنی ؟

0 ❤️

406950
2013-12-10 05:30:23 +0330 +0330
NA

اخه کسی مجبورتون کرده داستان بنویسید؟؟
اه اه اه
حال بهم زن

0 ❤️

406951
2013-12-10 06:27:36 +0330 +0330
NA

jaaaaam kon baw kos o koneto koni
kiram to dastanet.
akhiiiiiiiii :-(

0 ❤️

406952
2013-12-10 07:28:03 +0330 +0330
NA

کاملاً واضح و مبرهنه که نویسنده ی این چند داستان اخیر یک نفر بوده که چند تا داستان رو با هم submit کرده.

0 ❤️

406953
2013-12-10 08:18:22 +0330 +0330

دروغ و راستش مهم نیست،،چرت بود…

0 ❤️

406954
2013-12-10 13:54:07 +0330 +0330
NA

مردک کون تلق تولوق
آخی!
خیلی حال داد؟
امشب مغزم پریودشد.دیگه برم بخوابم.توام به حالت برس.
باریکلاکوچولو
راستی مامانوببوس

0 ❤️

406959
2013-12-10 19:48:54 +0330 +0330
NA

کم مونده طرف جق زدنشو داستان کنه.

0 ❤️

406956
2013-12-10 20:38:40 +0330 +0330
NA

چرا سكس با دختر عمه و دايي عمو عجيبه و تعريف كردن داره ؟‌ وسطش فيل هوا مي كنن؟ مرتيكه مزخرف نگو
ريدم تو اون مغز پوكيدتون كه به برنزه شكلاتي مي گين خوب . همين شما گوز مغز ها هستين كه دختراي الاغ سبك مغز تر از خودتون رو مجبور كردين برن سولاريوم يا زير آفتاب نابود كننده پوست خودشون و كباب كنن ديگه. بس كه شما الاغين اونا هم براي جلب توجه شما ها دارن مي رينن به سلامت خودشون ،
زن بايد سفيد باشه كه مي زني در كونش ، سرخ شه مثل تربچه . :D

كلا هم ديگه نرين تو اعصاب ما با اين داستان هاي تخمي كه تو ذهنت داري .

0 ❤️

406957
2013-12-11 08:19:07 +0330 +0330
NA

"“شلوار پاش رو دیدم آبم داشت میومد “””
یعنی تا این حد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه میشه؟؟؟؟؟ :|

0 ❤️

406960
2013-12-11 09:58:13 +0330 +0330

حیف از فحش

0 ❤️

406958
2013-12-13 03:00:14 +0330 +0330

ناقص بود، بنویس . . . . . . . . . . . . . .
کاملا واقعی بود و باور کردم. دمت گرم. ولی بعدش چی شد؟ وقتی پسر داییت برگشت؟ جون هرکی دوست داری تو رو قسم میدم که بعدش رو هم تعریف کنی که پسر داییت برگشت و اومد از پشت بهت چسبید و کشید پایید و کونت گذاشت. بگو دیگه. بنویس.

0 ❤️

406962
2013-12-13 03:12:49 +0330 +0330
NA

هي روزگار…

0 ❤️

862973
2022-03-08 14:59:45 +0330 +0330

واقعا نمیدونم چی بگم :| هیچ مطلق :|

0 ❤️