پریسا کون گنده

1400/11/02

پریسا کون گنده
سلام دوستان حشری
من حسام هستم و 38 ساله و مجرد ساکن بجنورد داستان من از جایی شروع شد که ورشکست شدم و شریک و به حساب رفیقم سرم کلاه گذاشت و فرار کرد بعد از ورشکستگی به زور و همکاری فامیل و دوستان یه مغازه بدلیجات زدم و مشغول شدم و برای کرایه خونه ارزونتر رفتم حاشیه شهر خونه گرفتم یه خونه ویلایی نقلی 70 متری ، تو اون محل تنها بود و به خاطر اتفاقات گذشته زیاد با کسی دم خور نمیشدم کارم شده بود رفتن مغازه و اومدن خونه دیگه رفیق و سالن و جمعه و تعطیلات همه پر حدودا سه ماه از نقل مکانم گذشته بود که خونه بغلی یه مستاجر اومد که یه خانواده ترکمن بودن که شوهره مشهد کار میکرد و یه پسر 16 ساله و یه دختر 17 ساله و دو تا قد و نیم قد دیگه هم داشتن پسره میرفت مکانیکی شاگردی و هر روز صبح که از خونه میومدم بیرون با من میزد بیرون و همیشه سلام میکرد و تا سر کوچه با هم میرفتیم از هفته دوم بود که پریسا همون دختر 17 ساله هم کم کم تو کوچه پیدا شد و همیشه وقتی هم بیرون بود خود نمایی میکرد و به همه آمار میداد از بس تابلو بود من که ساعت 2 ظهر و 9 شب میرفتم خونه فهمیده بودم ولی خوب از بس تو خودم بودم بی محل رد میشدم چند باری دیده بودم با پسر همسایه روبرویشون تیک و تاک میکنن ، گذشت تا یه روز جمعه که خواب بودم صدای زنگ اومد تحویل نگرفتم چون منتظر کسی نبود ولی ول کن نبود رفتم جواب دادم دیدم یه بچه داره ترکی حرف میزنه گفتم فارسی صحبت کن که شنیدم صدای یه دختر اومد که ترکی با بچه حرف میزنه و بعد اومد پشت ایفون و گفت ببخشید توپ داداشم افتاد تو حیاط شما میشه بدین رفتم توپ از رو دیوار انداختم بیرون و اومدم تو دیدم دوبار زنگ خورد آیفون برداشتم گفت دستت درد نکنه گفتم خواهش و رفتم دراز بکشم که دیگه خوابم نبرد اومدم تلویزیون روشن کردم که دوباره زنگ در زدن دیدم دوباره دختر اومده میگه ببخشید یه لحظه بیابید دم در منم با شلوارک و رکابی رفتم دیدم پریسا است و با یه گوشی سامسونگ جی 7 و میگه ببخشید میشه پیامی که برا کارت داداشم اومده رو پاک کنین گفتم چرا گفت آخه خونه نیست با مادرم از کارتش خرید کردیم بیاد ببینه سر و صدا میکنه گفتم خوب اشتباه کردی چرا من پاک کنم خودت پاک کن که با خجالت گفت سواد ندارم بلد نیستم یه لحظه مکث کردم و گفتم بالاخره که میفهمه گفت نه 50 تومن بیشتر نبود نمیفهمه گوشی رو گرفتم دیدم قفله گفتم این که رمز داره دیدم دستش و آورد و الگو رو کشید باز شد موقع باز کردن دست سفید و نازکش به دستم که خورد تازه به خودم اومدم و یه نگاه خریدارانه بهش انداختم با لباس ماکسی تنگ که سینه و کونش و برجسته کرده بود و چاک سینه اش معلوم بود (لباس ترکمنی اینجوریه ) ( یه کون گنده طاقچه ای با سینه های 70 ) پریسا هم فهمید چون طول کشید دیدم داره لبخند میزنه و سرخ شد منم با چیزای که قبلا دیده بودم میدونستم تنش میخاره پاک کردن و طولانی کردم و گفتم چطور سواد نداری مگه عصر حجره که گفت میرفتم مدرسه ولی بابام نذاشت و گفت لازم نیست بری ، منم گفتم حق داشته با این دلبری های تو الان دو سه تا بچه داشتی ، یهو جا خورد و گفت منصور (پسر همسایه ) پیله میکنه منم گفتم تو هم که بدت نمیاد گفت نه بخدا کاری نکردیم از این ساده دلیش خنده ام گرفت و شیطنتم گل کرد و گفتم دروغ نگو خودم دیدمتون ، که دیدم گریه کرد و گفت بخدا به زور بوسم کرد ، من دیگه داشت آمپرم بالا میرفت بهش گفتم اگه منم بخوام باید به زور بوست کنم نگاهم کرد و گفت اینجا دیدم دم دره، اون تو کوچه بود و من تو حیاط ،گفتم اگه وقت داری بیا تو اطرافشو نگاه کرد گفت میشه الان برم ساعت 2 بیام سر کوچه هستن گفتم باشه ولی بیاییا گوشی رو بهش دادم و رفتم تو دیدم ساعت 1 رفتم دوش گرفتم اومدم چایی گذاشتم و زنگ زدم یه دیزی بیارن که دیدم یکی تند تند زنگ میزنه در زو زدم دیدم پریسا با عجله اومد تو و گفت اومدم یه لحظه با خودم گفتم این چه احمقیه دیگه که دیدم وایستاده تو حیاط گفتم بیا تو دیدم انگار تو باغ نیست اومد تو گفتم بشین چایی بیارم نشست رو مبل رفتم چایی آوردم نشستم کنارش و دست انداختم دور کمرش کشیدم سمت خودم و بوسیدمش دیدم سرخ شد و تکون نخورد دستم انداختم تو لباسش و سینه اش که کوچیک بود گرفتم دستم مالیدم دیدم چشمش خمار شد و شروع کردم لب گرفتن و اومدم لباسش و در بیارم دیدم ترسید و گفت نه بخدا بابام بفهمه منو میکشه گفتم قرار نیست کسی بفهمه بعدش هم کاری نمیکنم گفت پس لباسم در نیار زود باید برم گفتم من که کاری نکردم یه خورده دیگه از رو لباس سینه هاشو مالوندم دیدم یه خورد حشری شده لباسم در اوردم و بهش گفتم کیر مو بخور دیدم بلد نیست نشوندمش زمین و کیرم و رو لباش تنظیم کردم گفتم وا کن و کردم توش دیدم دندون میزنه بیخیال شدم و داگلی کردم و لباس شو دادم بالا دیدم فقط شرت پاشه تا زانوش کشیدم پایین و یه خورده تف انداختم و لاپای زدم و با دست براش کس شو مالیدم یه کس کوچیک و سفید یه خورد مو داشت دیدم رفته تو حال خودش دیگه حسابی براش مالیدم که دیدم ارضا شد و لرزید و نتونست تحمل کنه دراز کشید و تند تند نفس میزد چند دقیقه که گذشت بلند شد و دیدم حرف نمیزنه و خجالت میکشه گفتم حال کردی سرشو تکون داد که آره منم گفتم ولی من چی که نگاه ام کرد و گفت چیکار کنم بردمش اتاق خواب و لبه تخت خمش کردم و با کرم شروع کردم با سوراخش ور رفتن و انگشت کردن بعد چند دقیقه کیرمو تنظیم کردم رو سوراخش و فشار دادم تا سرش رفت جیغش در اومد و خواست در بره که نگهش داشتم گفتم صبر کن الان تموم میشه و دست انداختم کسش مالیدم که کفت درد داره منم توجه نکردم عقب جلو کردم و بعد چند تا دیدم ظاهرا راحت شده شروع کردم به تلمبه زدن از بس کون خوش فرم و تنگ بود بعد پبج دقیقه آبم اومد ریختم توش افتادم روش، بلند که شدم دستمال دادم خودشو تمیز کرد و شرتش پوشید که بره گفتم حال دادی خوشگل خانم از کشو یه نیم ست استیل که تو خونه داشتم بهش دادم خیلی ذوق کرد و گفتم از این به بعد مال خودمی ، با دختر عموش هماهنگ بود و به بهانه اون میومد پیش من چند بار دیگه که فرصت شد از کون کردمش بعد چند ماه رفتن محل کار باباش دیگه ندیدمش البته تو این چهار ماه ساک زن حرفه ای شد و واقعا اندام خوبی داشت مخصوصا کونش

نوشته: حسام


👍 19
👎 8
55301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

854698
2022-01-22 05:19:58 +0330 +0330

پریسا کون گنده فقط @Bigbootygirl

2 ❤️

854706
2022-01-22 08:15:12 +0330 +0330

سلام بجنوردی هستی پیام بده بهم

0 ❤️

854748
2022-01-22 14:01:38 +0330 +0330

نمیدونم چرا حس میکنم واقعی بود

0 ❤️

854753
2022-01-22 14:31:59 +0330 +0330

ولی انگار از ترکمن ها خاطره بدی داری.چون فقط تاکید داشتی که ترکمن هست دختره😂😂

0 ❤️

854755
2022-01-22 14:56:57 +0330 +0330

كيري بود

0 ❤️

854794
2022-01-23 00:49:26 +0330 +0330

حسام جون حاجی مدل داگلی چیه عزیز نکنه تو کلاسهای سعید طوسی یاد گرفتی شریکت هم همون سعید طوسی بوده آی کلک اون بکنت بود و مدرست کی شد شریکت

0 ❤️

854928
2022-01-23 18:50:55 +0330 +0330

لباسشو دادم بالا دیدم فقط شورت پاشه؟؟ واقعا جلیقه ضد گلولشو نپوشیده بود کسخل؟؟ عجب دخترایی پیدا میشن زیر لباسشون شورت میپوشن فقط لعنتیا

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها