2 تا جنده یا نازنین

1390/08/07

سلام دوستان عزیز .من تقریبا 1 ماهه که با این سایت آشنا شدم . من در آلمان (در شهر کلن ) زندگی میکنم (این داستان هم در آلمان اتفاق افتاده )
این داستانی که می نویسم مال تابستان 2011 هستش .
پدر من مدیر عامل یک هتل شیک در کلن است . تا بستان هر سال من به کلاس زبان فرانسوی می رفتم. ولی به مامان و بابام گفتم امسال را می خواهم استراحت کنم و به کلاس نمی رم. بالاخره مامان منم بعد از 2 هفته اصرار کردن قبول کرد. بابام هم گفت به شرط این که بیای تو هتل ما به جای گارسن وایسی (چون من از گارسنی خیلی بدم میاد ).خلاصه منم با کلی غر زدن قبول کردم . از اول تابستان رفتم تو هتل و شروع به کار کردم. من با مدیر هتل صحبت کردم و به جای گارسنی تو رستوران شدم سرویس و سفارشات رو میبردم به اتاق ها.بعد از 3 هفته کار کردن تو هتل یه سری مسافر ایرانی که همه با هم فامیل بودن اومدن به هتل ما.تو هتل ما هم فقط من و بابام ایرانی بودیم . 13 نفر بودن 3 تا خانواده (یه خانواده ی 4 نفره که دو تا دختر دوقلو 3ساله . یه خانواده 5 نفره که 1 پسر 9 ساله و 2 دختر جنده ی هوس باز کونی 18و20 ساله . یه خانواده ی 3 نفره که یه دختر هم سن خودم یعنی 16 ساله داشتن که اسمش نازنین بود ) نازنین تقریبا 165 یا 169 قدش بود. پوستش معمولی ولی یه کم به سفیدی می زد. از نظر هیکل هم به خالش رفته بود (سینه و باسن گنده ) صبح ها که میومد باشگاه هتل یه تاپ سفید آدیداس که از همونجا خریده بود با یه شلوارک کوتاه آبی کمرنگ چسب چسب می پوشید . سینه و باسنش هم خیلی خوش فرم و کیر طلب بود . من از روز اول از نازنین خیلی خوشم میومد . هم خود نازنین هم اون 2تا دختر خاله های جندش از من خیلی خوششون میومد ولی من زیاد بهشون محل نمیدادم ( البته به اون جنده ها ). نازنین خیلی خجالتی بود و وقتی من سفارش می بردم براشون میومد سفارشا رو میگرفت و تشکر میکرد و میرفت . یه دفعه مامان و باباش و خالش و . . . به جز اون جنده ها رفتن بیرون منم شماره اتاق نازنین رو گرفتم و شروع کردم حرف ردن و مخشو زدن . یه نیم ساعتی با هم حرف زدیمو من گفتم مشروب می خوری ؟؟؟ گفت تا حالا نخوردم بیار میخوام امتحان کنم . منم از خدا خواسته یه Johney walker Red Label برداشتم و ID رو روی یه کاغذ نوشتم و یه I LOVE YOU هم نوشتم و گذاشتم رو سینی مشروب و دادم یکی از بچه ها ببره بالا . فقط من خاک بر سر شماره اتاق نازنین رو که 419 بود اشتباهی گفتم 418 که اتاق رو برویی نازنین اینا یعنی اتاق اون دوتا جنده رو گفتم. آخه شانس از این کیری تر هم میشه ؟؟؟ اون دوتا جوگیر شدن و سریع به ID یه ایمیل زدن و یکیشون اومد پایین . دست منو گرفت و به زور برد بالا تو اتاقشون . تا رفتم تو اتاق دیدم خواهر بزرگه لخت لخت خوابیده رو مبل و داره فیلم پورنو نگاه میکنه و با کسش ور میره . این کوچیکه هم منو گرت خوابوند رو تخت و شروع کرد لخت شدن . منم گفتم به خدا اشتباه شده . اونا هم که حشری شده بودن و به زور میخواستن لباسامو در بیارن . من گفتم یه لحظه صبر کنید . زنگ زدم پایین و گفتم یه مشروب دیگه ببرن برای نازنین . منم حشریم بعد نیم ساعت زد بالا و لباسام رو کندم و شروع کردم به خوردن کس کوچیکه . بزرگه هم داشت کیر منو می خورد منم از بچگی زیاد جلق میزدم برای همین زود انزال نبودم . کو چیکه پرده داشت برای همین چپش کردم یه کم از کونش لب گرفتم یه دفعه کیر 17 سانتیم رو هل دادم توش یه آه از ته دل کشید و منم شروع به تلمبه زدن کردم بزرگه گفپس من چی ؟؟؟ گفتم بیا اینجا . کوچیکه رو یه ده دقیقه کزدم و همزمان کس بزرگه رو هم خوردم . کو چکه ارضا شد ولی من هنوز جون داشتم . کوچیکه رفت حموم . بزرگه هم اومد کیرمو خورد حسابی که خورد گفت کسم کیرتو میخواد . منم رحم نکردم کیرمو کردم توش دیدم قیافش تغییر هم نکرد فهمیدم خیلی با تجربس . 15 دقیقه هم بزرگه رو هم از کون و هم از کس گاییدم . با دیدن قیافش که ارضا شد منم ارضا شدم آبم رو هم ریختم رو کسش . کوچیکه از حموم اومد بیرون گفت : من خیلی خستم میرم بخوابم . منم بزرگه رو که بی حال افتاده بود رو تخت بقلش کردم بردمش حموم یه بار دیگه هم اونجا کارشو ساختم البته به اصرار خودش . بعدش که از حموم اومدیم بیرون یه لب ازش گرفتم و رفتم پیش نازنین و یکم هم ازش لب گرفتم و بعد رفتم سر کارم . فرداش بابای نازنین اومد پایین و به من گفت ما داریم میریم برلین 2 هفته دیگه بر میگردیم . نازنین هم حالش بد بود گفن نمیاد . میخوام حواست بهش باشه .
منم تو کونم عروسی گرفتم و با کمال میل قبول کردم . . .

نوشته: شهرام


👍 0
👎 0
58198 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

303681
2011-10-29 16:14:07 +0330 +0330
NA

ههههههههههه توهمی بیش نبود آرزو بر جوانان عیب نیست شانس آوردی تو مود فحش نیستم و الا حالتو میگرفتم با این اراجیفت

0 ❤️

303682
2011-10-29 16:14:44 +0330 +0330
NA

دوستان عزيز : فراموش نفرماييد كه شركتهاي آلماني فقط كيبورد با حروف فارسي ميسازند و به هيچ عنوان در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا كيبورد با زبانهاي غير ايراني به رسميت شتاخته نشده است . واقعا" با احترام عرض ميكنم كه … همون بهتر كه شما رو مورد تفقد قرار ندم .

0 ❤️

303683
2011-10-29 16:16:50 +0330 +0330
NA

چهارم. جایزمو بدین! :’’(

0 ❤️

303684
2011-10-29 16:25:42 +0330 +0330
NA

وصف العیش نصف العیش

0 ❤️

303686
2011-10-29 16:57:53 +0330 +0330

بازم یه بچه،چند تا داستان خوند و جوگیر شد.
پسر جون چرا شرط سنی رو رعایت نکردی.

0 ❤️

303687
2011-10-29 17:19:34 +0330 +0330
NA

ببین حالا خودت دوست داری فحش کش بشی

بچه جون اینجا جای حضورشما نیست .رواعصاب ما راه نرو

وخواهشاً به شعور دیگران توهین نکن.

چون هنوز به سن قانونی نرسیدی فحشت نمیدم چون بد آموزی واست داره.

درضمن صابونت رو عوض کن-صابون قبلیت توهم زا بود شدید. :$

0 ❤️

303688
2011-10-29 17:58:57 +0330 +0330
NA

بچه ها اين ديگه آخرش بود يعنى كسى كه باباش مدير هتله ميره گارسن همون هتل ميشه؟دوم معمولا ما شنيديم اوناييكه زياد جلق ميزنند زود انزالند اونوقت تو بر عكس هستى؟سوم دختر كوچيكه را از كون كردى؟هيچ دردى هم نداشت بعدشم ارضا شد؟بعد رفتى سراغ بزرگه و از ٣ جهت اصلى(جلو،عقب و دهان)كرديش؟بعد تازه برديش حمام و ٠٠٠من نميدونم اگه اين حمام نبود شماها پايه توهم جلق تون مي لنگيد هرچند داستانت بسيار بيش از اينها ايراد داشت ترا خدا زير١٨سال نياد اينجا حتى براى داستان خوندن ديگه چه برسه مثل اين يكى بخواد مثلا داستان توهماتش را هم بنويسه

0 ❤️

303690
2011-10-30 05:55:20 +0330 +0330
NA

ساینا جون کاش دوتا فحش آبدار میدادی بهش
بچه جون فیلم سوپر دیدی رفتی تو تخیل؟

0 ❤️

303691
2011-10-30 11:54:42 +0330 +0330
NA

خواب دیدی خیر اخه کونی تو این کاره نیستی خالی بند

0 ❤️

303692
2011-10-30 14:36:08 +0330 +0330
NA

به کوچیکه دادی و بزرگه کردت؟بعد کوچیکه مادرتو گایید بزرگه خواهرتو؟ بعد خودتم چون زیر 18 سالی و کودکان حمایت میشوند فحش نخواهی خورد

0 ❤️

303693
2011-10-30 15:39:25 +0330 +0330
NA

شتر در خواب بیند پنبه دانه

0 ❤️

303694
2011-10-30 15:40:51 +0330 +0330
NA

دیدی بچه جون هیچکس باداستان نوشتنت موافق نبود پس خواهشن برو دره خانتون بازی کن

0 ❤️

303695
2011-10-30 23:39:19 +0330 +0330
NA

dastet dorost khily khob booooooooooooood

0 ❤️

303696
2011-10-31 05:28:21 +0330 +0330
NA

كس مغز جقى

0 ❤️

303697
2011-11-02 10:24:02 +0330 +0330
NA

man ta alan nazar nadadam ama enghadr dastanet tokhmi takhaioli bood majbooor shodam ama zehnet khob khalaghe

0 ❤️

303698
2011-12-12 14:49:10 +0330 +0330
NA

باکمال هحترام میگم ریدییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

0 ❤️

303699
2012-01-10 19:18:11 +0330 +0330
NA

age vaghean 16 salete dodolam to chochole mamit ba in dastanet age bishtari
kos kesh on kos shera chie minevisi akhe khali mibandi ye chiz bego adam bavaresh she ah ah ah

0 ❤️