سلام وقتتون به خیر اول از همه باید بگم که باور کنید این داستان رو از روی فیلم و اینا ننوشتم.
داستانی که میخوام بنویسم درمورد سکس من و شوهرم با ی زن دیگس.
اسم من دیباست و شوهرمم فرزاد هستش
شوهرم تو ی شرکت تو غرب تهران کار میکنه درواقع اونجا مدیر حسابداری اونجا هستش.
منم توهمون شرکت کار میکنم.
رییس شرکت ی منشی داره که هرکسی ببیندش میفهمه چیکارس
من با مهسا(منشی رییس) ی چندوقتی میشه که دوستم یعنی ی جورایی تنها دوستم تو شرکت هستش. کار خودمنم طراحی هستش.
خیلی وقتا که سرم خلوت تر هستش میرم پیشش و میشنم و حرف میزنیم.
اینم بگم که من چندماهی هستش که تو این سایت میچرخم و داستان های سکسی رو میخونم.
من و شوهرم قبل از ازدواج باهم بودیم و سکس داشتیم.
ی بار که من و مهسا باهم خرید رفته بودیم و بعداز کلی خرید رفتیم تو ی بستنی فروشی نشستیم حرف میزدیم صحبت کم کم کشیده شد به سکس!
ازش پرسیدم تا حالا به رییس شرکت داده یانه که البته خودم جوابشو میدونستم.
اولش انکار کرد و از جواب طفره رفت ولی بعد اقرار کرد تا حالا چندباری داده.
گفتم به کس دیگه ای هم داده؟ گفت به دو دوس پسر قبلیش !
دیدم از اون چه که فکرشو میکردم جنده تره!
ی بار که تو همین سایت سکسیا از اینا که فیلم میزارن میچرخیدم ی فیلم دیدم که دو زن با ی مرد دارن سکس میکنن! منم دیدم و برام جالب بود اینم بگم که من چه قبل از ازدواج و چه بعدش فیلمای سکسی رو زیاد میدیم و میبینم چون خیلی خوبن!
خلاصه ترش کنم که داستان طولانی نشه!
ی چندباری درحین سکس به شوهرم گفتم که نظرت درمورد سکس سه نفره چیه؟
اونم درحالی که داشت تو کسم تلمبه میزد گفت آره خوبه!
میدونستم که داره از روی شهوت اینو میگه دیگه هیچی نگفتم.
کم کم میخواستم مهسا رو راضی کنم که بیاد و به فرزاد بده ولی نمیدونستم که چطوری سر صحبت رو باز کنم!
ی شب تصمیم گرفتم که ی فیلم چنددقیقه ای از سکس fmf براش بفرستم و همین کار رو هم کردم!
تا چندروز از این جور چیزا (داستان و فیلم و گیف و…) میفرستادم تا اینکه ی روزی تو شرکت بهش گفتم نظرت در مورد سکس سه نفره چیه؟
که اولش تعجب کرد وبعدش منظورمو گرفت!
گفت: تو دوستمی چطوری میتونم به شوهرت بدم و از این جور حرفا که گفتم اتفاقا چون دوستمی و بهت اطمینان دارم بهت اینو میگم
گفت فرزاد چیزی گفته کفتم که اون بدبخت روحشم خبر نداره!
گفتم موافقی ؟
اولش ناز میکرد و نه ونو تو کار می آورد ولی سرآخر راضی شد و گفت نقشت چیه؟
گفتم امشب بیا خونمون.
آخه از بین ما سه نفر همیشه من کارم زودتر تموم میشه!
قبول کرد و گفت که باشه میاد.
میدونستم که چون موقع حسابرسیه امشب فرزاد دیر میومد خونه پس کلی وقت داشتم!
غروب دیدم که دارن درمیزنن در رو باز کزدم و دیدم مهسا پشت دره وای که چه عروسکی شده بود.
ویژگی های برنی مهسا اسنه: قدمتوسطی داره حدودا 160 سانتی و لبای پروتز شده و سینه ساز 70 باسن خوش فرم منم تقریبا این طوریم با این تفاوت که قدم شیش هفت سانتی بلندتره و سایز سینه هام 80 هستش!
اومد تو و خوش و بش کردیم وبراش ی شربت آوردم .
بهش گفتم امشب وقتی شوهرم اومد خونه تو اتاق خواب باش تا شوهرم بیاد و بخواد که لباس عوض کنه و از اونجا شروع کنیم.
شب شد و شوهرم اومد خونه ی لب از همدیگه گرفتیم و طبق عادتش اول رفت که ی آب به دست و صورتش بزنه بعد بره لباس عوض کنه .مهسا هم ی لباس فوق سکسی پوشیده بود و تو اتاق منتظرش بود.
فرزاد از دستشویی اومد بیرون و رفت سمت اتاق منم پشتش رفتم.
وقتی رسیدم به اتاق دیدم فرزاد ومهسا روبروی همدیگه هستن و فرزاد با چشمای ا زحدقه دراومده داره به اون بدن سکسی مهسا نگاه میکنه.
که من ا زپشت سر رفتم و دم گوشش گفتم امشب ی شب رویاییه!
مهسا اومد طرف فرزاد و جلوش زانو زد و زیپشو باز کرد و کیرش رو کرد تو دهنش و شروع کرد براش ساکه زدن. منم رفتم و از فرزاد شروع کردم به لب گرفتن.
س چهار دقیقه همین طوری بودیم که فرزاد رفت و روی تخت دراز کشید و منم رفتم براش ساک بزنم مهسا هم اومد داشت کس منو میلیسد و میخورد انصافا مهسا خیلی بهتر از فرزاد کسو میخورد.
بعد من دهنو برداشتم و به مهسا گفتم بیا بشین رو این کیر که امشب قراره حسابی جر بخوری آخه کیر فرزاد کلفته!
اومد نشست رو کیر فرزاد و آروم آروم کیرشو واردکسش کرد و منم رفتم ی جورایی رو دهن فرزاد نشستم و اونم شروع کرد به خوردن کسم هم داشت کس میخورد و هم داشت کس میکرد و من ومهسا هم داشتیم از هم لب میگرفتیم.
کل شب ما سه تا در حال عشق و حال بودیم و باید بگم که اون شب بهترین سکس عمرم تو اون لحظه بود.
حرکت هایی هم که تو سکس میکردیم رو هم همش از روی فیلمای پورن یاد گرفته بودیم چون بعضی وختا من و فرزاد باهم از این جور فیلما میبینیم.
امیدوارم لذت برده باشین
لطفا نظراتتون رو بگین.
آها راستی اون شب فرزاد بهم گفت دفعه ی بعد تو باید با دو نفر سکس کنی!

نوشته: دیبا