آبش ریخت رو سینه هام

1392/07/16

سلام دوستای خوبم. من ارغوانم و عاشق سکس… قدم 165 و وزنم 48 کیلو… امیدوارم از جالب ترین خاطره من لذت ببرید ♥

18 سالم بود… 1 دختر داغ و سکسی با یه هیکل فوق العاده… زیاد اهل بسر بازی نبودم… اما اون موقع با یکی آشنا شده بودم به اسم آرش… 1 بسر برنز سکسی که هر دفعه با دیدنش خودم و خیس میکردم… اون انقدر مغرور بودکه هیچوقت منو به خونش دعوت نمیکرد و دل من و بیشتر هوایی میکرد… ووو اما داستان منو آرش از اینجا شروع میشه که : :

ما 1 خونه 1 طبقه داشتیم که خیلی بزرگ بود… اتاقه من رو به حیاط بود و خانوادم اتاقاشون 40 متری با من فاصله داشت…
1 روز گرم تابستونی برای آفتاب گرفتن به استخر رفته بودم که دختریکه کنارم بود شروع کرد و از سکساش واسم تعریف کرد… منم که خیلی حشری بودم داغون شدم… … از استخر که اومدم فقط دوست داشتم سکس داشته باشم… و بدم…
اومدم خونه اما آروم نمیشدم… تو اتاقم رو به روی لب تاب نشستم و 1 فیلم سکسی گذاشتم… همینجوریکه کسم خیس شده بود دستم و بردم تو شرتم و شروع کردم به مالیدنش… اوووووف کسم داغ داغ بود… انگشتم و کردم تا ته تو کسم و چون حلقوی بودم بدون استرس انگشتم و جلو عقب کردم… وای که چه حالی داشتم… اما ارضا نمیشدم… حاره کیر شده بودم… دلم فقط کیر میخواست… که اونم نبود… !!! خلاصه از فکر کیر اعصابم بهم ریخت و رفتم تو حیاط و سیگار کشیدم… وقتی اومدم تو اتاقم ساعت 9 بود, اومدم به گوشیم سر بزنم دیدم آرش اس ام اس داده سلامتی ارغوانم…
فهمیدم داره مشروب میخوره… سرسع بهش زنگ زدم…اون لا مصب هم عین من بالا بود… تا جواب داد گفت جووووووووووووووووووووووون!!! منم که داغووووووووون گفتم کجایی و… وسط حرفاش چون مسته مست بود 1 دفعه گفت : کی بشه من تورو بکنمت… :o برق از سرم برید … منم بی اختیار گفتم امشب !!!
حالا امشب گفتن من همانا و گیر دادن اون همانا… تلفن و قطع کردم و چون باید میدادم و اگه نمیدادم دیونه میشدم نشستم فکر کردم که چه کار کنم… بعده 2 ساعت دل و زدم به دریا و گفتم ساعت 2 که همه خوابن بیاد خونمون تو اتاقم… اونم تو عالم مستی قبول کرد…

وااااااااااای داشتم از استرس میمردم… ساعت 12 بود و همه خواب بودن و من هم مثلا خوااااااب…
ساعت 1 شد و من لباسه سکسی تنم کردم منتظر آرش نشستم… هیچوقت انقد استرس نداشتم…
کم کم ساعت 2 شد و صدای بارک کردن ماشینشو شنیدم… از بنجره رفتم تو حیاط و آروم درو باز کردم و اومد تو و از بنجره اومدیم تو اتاق… مست مست بود… با اون لباس که منو دید آروم گفت : تورو نباید کررررررررد باید خوووووووووورد… بعد هم شروع کرد لب گرفتن… منم که بالا بودم شلوارشو در آوردم و شروع کردم کیرشو خوردن… داشت از حال میرفت… میگفت تا حالا دختر به این سکسی ای ندیده…
بعد از 1 ساک زدن حسابی… منو رو دستاش بلند کردو از دمر شروع کرد به لیسیدن کسه تنگ و خوش بوم… وای که دنیا دوره سرم میچرخید … انقد آب داده بودم که رو رونهام حسش میکردم… آروم دره گوشش گفتم بکن منو… کییییییر میخوام .! اونم نامردی نکرد و کیر 20 سانتی کلفتشو تا ته کرد تو کس خیس ولیزم … بعدم شروع کرد تلمبه زدن و زیره لب میگفت جووووووووووون داغه توووووووووووش…
دلم میخواست جیییییییغ بزنم… کیرش خیلی بزرگ بود اما به خاطر شرایطم آروم آروم بودم…
ما 10 تا حالت عوض کردیم تو اون 40 دقیقه 4 بار ارضا شدم اما اون نیومد…
بهش گفتم بذاره تو کونم تا ارضا شه…
اول چربش کرد و گذاشت توووووووووش… وای که زمین و گاز زدم از دردش اما چون خیلی تنگ بود بعد 5 مین آبش اومد ریخت رو سینه هام…(سایز 80 سینه هام ) خیس خیس شدن و بعد یکم لب بازی کردیم و اون رفت…اما انصافا چه سکسی بوووووووووود هاته هات… تا صبح خوابم نبرد…
من و آرش بعد اون شب 9 بار با هم سکس کردیم و هر دفعه بهتر از قبل اما الان دیگه با هم نیستیم…
و من هنوز هم کسم کیر میخواااااااااااد…

امیدوارم از خاطره من خوشتون اومده باشه و نظراتتون و بگین…
بوس واسه همههههههههه ♥ ♥

نوشته: arQ1


👍 0
👎 0
97570 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

400823
2013-10-08 03:38:49 +0330 +0330
NA

به اعتقاد من کسی که داستان می نویسه بیماره تموم شد و رفت کوس و کون طبیعی بکن داستان چیه؟!!!

0 ❤️

400824
2013-10-08 04:46:45 +0330 +0330

من عاشق اون حلقوی بودن دخترای شهوانی هستم دیگه

0 ❤️

400837
2013-10-08 05:52:43 +0330 +0330
NA

منم میخوام!!!

0 ❤️

400825
2013-10-08 06:13:54 +0330 +0330
NA

قد168 وزن48 سایز سینه 80!!!80!!!

0 ❤️

400826
2013-10-08 08:38:06 +0330 +0330
NA

بده بكنيم حلقوي

0 ❤️

400827
2013-10-08 08:51:53 +0330 +0330

دقیقا منم موندم با 48 کیلو چجوری سایز سینه ات 80!!!؟؟؟
تا خودم نبینم باور نمی کنم
دوست دارم یه 48 کیلویی با سینه 80 بکنم

0 ❤️

400828
2013-10-08 11:36:55 +0330 +0330

تخیلی بود، ننویس . . . . . . . . . . .
پسر جان، مگه مجبوری ادای دخترها رو در بیاری؟ کله کیری دیگه ننویس. همون جلقی که میزنی برات کافیه دیگه داستان نویسی نکن. شاشیدم وسط پیشونیت، دیگه ننویس. کی میشه از دست شما داستان‌نویس‌های جلقو خلاص بشیم؟

0 ❤️

400829
2013-10-08 13:03:59 +0330 +0330
NA

اینجا همه حلقوی
همه هات
همه کیرا کلفت و بزرگ
همه در میان
اما چرا این همه داروهای بزرگ کننده و تأخیری تو ایران فروش میره نمیدونم چیه
اگه راست میگی کیر میخوتی خصوصی بده

0 ❤️

400830
2013-10-08 13:09:48 +0330 +0330

پسر بچه ي كونيه جلاق عزيزم : واسه حال كردن چه پسر باشي و چه دختر.!يه كوچولو شجاعت ميخواد و يه كوچولو شانس! وضع مالي خوب وااستخر رفتن و فاصله اتاقها 40 متر باشه واسه حال كردن كافي نيست .برو جقتو بزن عمويي! بزرگتر شدي ميفهمي!

0 ❤️

400832
2013-10-09 03:53:37 +0330 +0330
NA

ای خاهرومادرو زن و بچه و بزرگ و کوچیک و زن و مرد و زاییده و نزاییده و گاییده و نگاییده و اول و آخرو جد و آباد اون کسکشی که این اصطلاح حلقوی رو یاد این کونی جقیا داد سگ عابد ارمنی از کون بگاد.

آخیش دلم خنک شد :D

کیرم تو اون داستانت جقوقیان فر.

0 ❤️

400833
2013-10-09 08:05:28 +0330 +0330
NA

بچه ها قبل از زحمتها رو کشیدند من به نوبه خودم از آنها تشکر میکنم

0 ❤️

400836
2013-10-09 18:59:38 +0330 +0330
NA

كس نوشتي نتونستم بخونم تو هم ي جلقي ديگه هستي

0 ❤️

722000
2018-10-05 00:19:37 +0330 +0330
NA

عروسکم من هستم عاشق خانمهای سکسیم میمیرم برای کون پستون وکوسشون من باشم تمام کوستو مثل لیسک میخورم تا پف کنه اووووووفففف بیا زیر کیرم تلمبه بزنم دادمون بره هوا طلا

0 ❤️