اولين باري كه حميد رو ديدم تمام بدنم لرزيد ! خيلي به دلم نشست خوش هيكل بود و خوش تيپ !همه چيزشو دوست داشتم نگاهش راه رفتنش خنده هاش عصبانيتش مدل لباساش … از وقتي كه باهاش طرح دوستي ريختم تا أولين شبي كه كنارش خوابيدم دقيقا ٤ ماه وقت برد! خانواده ش براي يكماه مسافرت رفتن و چون دوست نداشت شبها تنها باشه ازم خواست شبها برم خونه شون ! با يه بدبختي پدر مادرمو راضي كردم برم اونجا شب اول كه جامونو كنار هم انداخت از بوي خوش بدنش و صداي نفساش دو بار ناخوداگاه ارضاء شدم شب دوم طاقت نياوردم و وقتي چراغو خاموش كرد و پشت بهم خوابيد يواش يواش از پشت بغلش كردم ! قلبم به شدت ميزد ميترسيدم ناراحت شه يا فكرش در موردم عوض بشه اروم برگشت و پرسيد چته عماد؟ گفتم تو رو خدا بذار بغلت كنم گفت اما؟؟!! گفتم هيچي نگو و گردنشواز پشت بوسيدم و همزمان با دست چپم شكمشو نوازش ميكردم خيلي پرمو نبود اما عضلاني بود أخ كه چه لذتي داشت دستمو كم كم پايين بردم و كير شق شدشو لمس كردم داغ داغ بود دلم ميخواست تمام بدنشو بليسم! يواش زمزمه كرد ميخوري برام؟ تي شرتشو در اوردم مال خودمم همينطور خودش شورت و پيژامشو در اورد و انداخت كنار منم همين كارو كردم و رو شكمش دراز كشيدم يهو سرمو كشيد طرف خودشو و لبامو شروع كرد به خوردن رو اسمونا سير ميكردم لباش خيلي سكسي و شهوتي بود بعد چند دقيقه از سينه هاش شروع كردم به خوردن و بعد نافش و كمي بعد كير تميزش تو دهنم بود خيلي وارد نبودم سعي كردم هر چي ديد ه بودم رو أجرا كنم كير گنده و خوش تراشي داشت و حسابي راست كرده بود ودر عين حال حسابي هم لذت ميبرد بعد چند دقيقه بغلم كرد و همزمان كونمو ميمالوند دلم ميخواست اين لحظه هيچ وقت تموم نشه احساس ميكردم مرد منه و مال منه خيلي اروم برم گردوند و كيرشو گذاشت رو سوراخم كمي بالا پايين كرد ديد خودمو سفت كردم گفت نترس لاپايي ميكنمت كيرشو فرستاد لا پامو وشروع كرد تلمبه زدن خيلي طول نكشيد كه صداش بلند شد و تمام بدنش لرزيد و ابشو خالي كرد اي جان يه اهي ميكشيد كه منم حال ميكردم باهاش خودم تميز كرديم وو شورتامونو پوشيديمو و تا صبح تو بغل هم خوابيديم خيلي لذت بردم خيلي كأس دختر بودم واسه هميشه مال من بود جديدا دوس دختر جديد پيدا كرده و با اينكه خيلي با هم خوبيم و چند بار ديگه هم بهش دادم اما از حسادت خوابم نميبره ميخوام مال من باشه فقط من اما واقعيا اينه كه يه روز ازدواج ميكنه و اون روز من ميميرم!!!

نوشته: عماد