آخرش خاله جونمو کردم

1392/02/27

باسلام خدمت تمام دوستانی که ازاین سایت دیدن میفرمایند
طبق معمول بایدخودمو معرفی کنم من اسمم حسین قدم188وزنم 68قدبلند ولاغر هستم ساکن استان ایلام هستم تو یکی از روستاهاش هستم نمیگم بچه شهریم البته خیال نکنین دهاتی هستم. امروزمورخه6فروردین1392میباشد که به دلایلی امسال به سفر نرفته ایم راستی سنم در حال حاضر24 سال هستش.بریم سراصل ماجراراستش من خیلی وقته از این سایت دیدن میکنم که یه شب داستانی را در مورد یه خواهرزاده وخاله خواندم که برام خیلی لذت بخش بودچون من خاله ای دارم یک سال ازخودم بزرگتره البته خیلی اندامی هستش و قیافه توپی داره ما ازبچگی با هم بودم یادم میاد اون روزها که بچه بودیم همیشه با کیر و کس هم بازی میکردیم زیاد بلدنبودیم تا این که بزرگ شدیم یک شب که اومده بود خانمان تو اتاقم بود که اومد پشت کامپیوترم منم از قصد فیلم سکس روصفحه ریخته بودم که یکدفعه بازشون کرد گفت حسین این چیه گفتم لیلی مگه من نشانت دادم گفت از این فیلم ها هم داری گفتم کجاشو دیدی زود فلششو وصل کرد گفت بیا بریز توش همه فیلمهاتو همشوریختم بالای فلشش بعدش بایک نگاهی از اتاقم رفت بیرون از اون به بعد تمام حرکاتش فرق کرده بودانگار کونش میخواریدولی من فکرمیکردم که این خالم هستش تامدتی بی خیال شدم تا دوماه پیش بهم زنگ زد گفت سریع بیا خانمان کارت دارم منم زودماشین پدرمو برداشتم ورفتم دیدم کسی خانشون نیست بعداز اینکه خوب گشتم دیدم توحمامه گفت اون حوله روبده به من از تواتاقش برداشتمش وبهش دادم وای چه صحنه ای به قران وقتی نیمه بالای بدنشودیدم انگار وصل شدم به برق مگه چطوراز این سینه ها نگهداری کرده بود که اینطوری کوچک وسربالا مونده بودن خودم فهمیدم گفتم امروز خبریه تا 20دقیقه ای نشسته بودم پای ماهوارشون یه کم کشتی کج که دیدم اومد بیرون لنگ میزدرفت اتاق خودش صدام زد رفتم گفتم چیه چراپاتو گرفتی گفت تو حمام لیس بردم رانم درد میکنه دامن پاش بود فقط بالاش کشید دوباره وصل شدم به برق خدایا چه بدنی چه ران صافی داره کیرم بلند شده بود از زیر شلوارم معلوم بود که نگاهش کرد گفت پدرسوخته این چیه گفتم پدراین کیروسوزوندی توباحرکاتت مثل بعضی ها نمیگم تخت خواب داره وچی وچی همین که دستو از روشلوار به کیرم چسبوند یکذره مونده بودارضابشم تا جلوی خودمو گرفتم گفت حسین زودباش که خالت داره میمیره منم نشستم کنارش دستمو رورانش آهسته میکشیدم انگار روشیشه صاف صاف همزمان لباشو خوردم زبونشو فروکرد تودهنم وای چه لذتی داشت داشتم دامنشو درمیاوردم که شورت پانکرده بود کیرم یکم دیگه مونده بود دکمه های شلوارمو بکنه سریع کمربندمو بازکرد شلوارمو که کشید پاین چشمش به کیرم که شورتو فشارمیداد افتاد سریع اونم کشیدپائین چشماش باز شدن ذوق زده شد گفت پدرسوخته اینو برای کی داری پرورش میدی گفتم واسه توی عزیزم کیرم خیلی بلندوکلفته تابه حال سانتش نکردم یکدفه نوک زبانشو روکیرم حس کردم وای بدنم آتش گرفت سریع منم دستمو به کوسش کشیدم که حدس زدم از چندتا کوسی که قبلا کردم خوبتره وقتی چشمم بهش افتاد بدنم برق گرفتش دوباره به حالا69خوابیدیم کیرمو لیس میزدالبته سرش باکمی ازشو همشو میخورد تامعدش میرفت همینطوری مشغول ساک زدن بودن که زبانموروکس زیبا ونرم وبی موش کشیدم زیرم بدنش لرزید باانگشتهام لبهاب کوسشو از هم باز کردم نوک زبانمو کم کم داخلش فرو بردم حس کردم داره آتش میگیره از ساک زدن سریعش فهمیدم همینطوری کوسشو میخوردم که یکدفعه یاد پستونهای اناریش که چند لحظه پیش تو حمام دیدم افتادم سریع روش خوابیدم ویه چیزی شبیه به مانتو که اسمشو نمیدونم پوشیده بود بندی داشت بازش که کردم چشمم به پستونهاش افتاد سریه شروع کردم به خوردنشون نوکشونوآهسه بازبانم میکشیدم همینطوری میک میزدم که یکدفعه صدای دایم اومد سریع از جامون بلندشدیم وسریع لباسهامون راپوشیدیم ورفتیم پای کامپیوترتادایی مجرده شک نکنه اومد تو سلام احوال پرسی کرد گفت راستی تنظیمات گوشیم خراب شده بیا درستش کن اعصابم خیلی خراب بود از اینکه ارضا نشده بودیم رفتم درستش کردم بعدش گفت بریم تایه جایه وبرگردیم بردمش کجا بردمش تریاک بکشه آره اون معتاد بود تودل خودم هی کفر میکردم تا 1 ساعت ونیم کنارش وایسادم وگفت بریم رفتم خانه دایم که خالم داشت سفره رامینداخت وقتی نگاه کردم اون دوتا خاله مجردم هم برگشتن وننه ام هم هستش گفتم اکه کیرم تو این شانس کیریم شاموکه خوردیم خاله تو اتاق خودش بودصدام زدمنم رفتم گفت دروببند تارفتم کنارش سریع لبهاشو جلو آورد توچشاش خوب میدیدم که شهوتش اوج گرفته منم لبمو جلوبردم بوسم کرد وگفت ادامشو بزار برای هر موقع که وقت شد.دوروز بعدش دامادمون تصمیم گرفت خانوادگی برن تا شیراز منم توکونم عروسی بود زود به خالم اس دادم گفتم صافش کن جا دنج گیراومد دامادمون با خواهرم وخواهر زادم وخواهر کوچک من ظهرش حرکت کردن البته بگم همیشه هر جا میرن کلیدشونو پیش من میسپارم چون آدم باجرات وزرنگی هستم.سریع خالم ننه روزده بود به این راه که دلم برای خواهرم تنگ شده بریم سری بزنیم اومدن احوال پرسی که کردن خاله رفت تو اتاقم منم بعدش رفتم گفت زود باش بریم گفتم وایسا برم دوربین مخفی هارو خاموش کنم تو اتاق دامادمون آها نگفتم خانه دامادمون خیلی مجهزه فکر نکنم چیزی کم داشته باشه سریع رفتم طرف گاوصندوق که منبع ذخیره اونجاست فیشهاشو کشیدم کسانی که دوربین مخفی دارن میدونا منظورم چیه بعدش رفتم خالمو که بین خانه ما ودامادمون فقط یک کوچه هست آوردمش باخیال راحت در حصاروازپشت قفل کردم رفتیم توخانه برای اطمینان اون درو هم قفل کردم نمیدونستیم از خوشحالی چکار کنیم که یکدفعه پرید بغلم همون طور که بغلم بود از پله ها بردمش اتاق خواب خودمو انداختم روتخت خواب نرم وگرم کیرم بدجور شق شده بودبی اینکه لحظه ای راحدر بدم رفتم اتاق پشتی وتخمهامو بالیدوکائین حمام دادم روسریع رفتم تو اتاق خواب وای چی میدیدم لخت لخت شده بودگفت من میخوام لختت کنم سریع شروع کرد به لخت کردن خوب که لختم کرد کیرم تا کمر خواب بود سریع نوک زبانشو کشید روکیرم وکمی ساک زد بلند شد گفت بیا بزار بین پاهام که مردم گفتم همین گفت آره مگه نمیدونی که من دخترم وجلوم بستست گفتم از پشت گفت مگه دیوانه شدی میدونی اگه این کیرت بره توکونم دیگه کونم کون نمیشه بعداز خواهش وتمنا گفتم کاری میکنم دردنکشی بابدبختی قبول کرد منم دوباره رفتم اتاق پشتی یه کرم بود که احساس کردم سر کنندست به سرکیروبدنش تانصف مالیدم وشروع کردم به لسیدن سوراخ کونش بعدش آهسته یک انگشتمو توش کردم بعدش دوتا انگشت بعدش به زورسه انگشتی که جیغ میکشید تا این که خوابوندمش وپاهاشو از هم تا آخر باز کردم آهسته کیرمو کنار سوراخش گذاشم یه هول کوچک دادم که سرش میخواست بره ولی خودشو عقب کشید گفت اول بارمه میترسم گفتم نترس دوباره سرکیرمو فشاردادم نصف سرکیرم رفت توش گفت جان من تکان نخور فعلا دارم میمیرم منم لبهاشو میخوردم که دردش ازیادش بره یکدفعه فشار دیگه دادم سر کیرم داخ کونش رفت وای چه داغ بود تنگیش بدجوری حسریم کرد یه جیغ زدکه تو دهنم خفه شد صداش بعدش خودش گفت تو فشار نیار خودم جلومیام کم کم جلو میامد وکیرمن بیشتر میرفت وجیغ زدنش بدجور حشریم میکرد تا2دقیقه همینطوری روش ولو شده بودم سینهامون به هم چسبیده بود ولبهامون به هم قفل شده بود جفتمون غرق عرق شده بودیم بدنمون قرمز قرمز شده بود ازگرمی وشهوت تا اینکه یه هول دادم بیشترکیرم رفت داخ کونش بدجوری دردش میکرد ولی لذت هم براش داشت چون همزمان قربون وصدقم میرفت تا اینه کیرموتا ته کردم توش انگار به آرزوم رسیده بودم آره کیرم تا تخمام تا ته ته داخل خاله ناز وشیرینم بود بد جوری گردن وکوش وسینهاشو لیس میزدم اونم انگار درد یادش رفته بود چون دستهاشو به دور کمرم حلقه زده بودوبا طف خودش فشارم میداد که کیرم تا ته بره توش وای چه لحظه شیرینی حدود نیم ساعتی تلمبه میزدم که بدنش شروع به لرزیدن کرد گفت بزن فهمیدم ارضا میشه گوششو تو دهنم گرفتم وتلمبه نمیزدم تا بالذت زیادی ارضا بشه خودشو فشار بهم میداد تا اینکه یه چیز گرم روشکمم احساس کردم بدجوری ارضا شدنش وگرم شدن شکمم توسط آبش حشریم کرد مثل وحشیها تلمبه میزدم که یکدفعه میخواستم ارضا بشم بهش گفتم گفت تا آخرین قطرشو توکونم بریز تا کونم برای همیشه برات بخواره منم بافشار تمام به طف خودم فشارش دادم پاهاشو از پشت بهم قفل کرده بود که تا آخرین قطرمو داخل اون تنگ عزیزش ریختم بعد از مدتی که به هوش اومدم دیدم فعلا روشم بهش گفتم بریم حمام دیر شده وقتی رو زانو نشست تمام آبم از کونش ریخت بیرون وقتی تو حمام سوراخ کونشو نگاه کرد گفت نگفتم حالا باید اصلا پیش کسی نشینم دیگه خوب همدیگرو حمام دادیم ورفتیم خانه ما به جان خاله ام که ازخدا بیشتر دوستش دارم این داستان حقیقت داره واز تمام بینندگان این مطلبم خواهش دارم نظراتشون را بدن که داستان بعدی که تو کوه خالمو کردم ومشکلی که پیش اومد را بگم به درود خدانگهدار.

نوشته: حسین آقا


👍 0
👎 1
285568 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

381447
2013-05-17 20:45:43 +0430 +0430
NA

۱.دوست عزیز مگه ایلام شهره!؟
‏۲.إنشا نوشتی یا داستان!؟

0 ❤️

381448
2013-05-17 21:37:38 +0430 +0430
NA

شوربختانه من نتونستم خاله ام رو بکنم. شبهای زیادی پاها و شورتش رو لمس میکردم و در آخرین تلاش موفق شده بودم دستم رو تا توی شورتش هم ببرم. اما پس زد و حاصل تلاش ده دقیقه مالشی که با هزار مصیبت به ممه هاش داده بودم به باد رفت.
حس هیجان انگیز لمس پشمهای قسمت بالای کوسش بعد از هیجده سال هنوز فراموش نشدنیه.

0 ❤️

381449
2013-05-17 22:22:00 +0430 +0430
NA

یعنی سوم شدم ؟؟ در ضمن هوی ما به هم نزدیک خالتو بیار تا باهم کونشو شریک شیم پول خوبی به جفتتون میدم

0 ❤️

381450
2013-05-17 22:35:14 +0430 +0430

باشد تو كه راست ميگي
كلاس هم اصلا نميزاري كه تخت داري
خودداني…

0 ❤️

381451
2013-05-17 22:40:30 +0430 +0430

باشد تو كه راست ميگي
اصلا كلاس هم نمييزاري تخت داري
مثلا كوني هم نيستي

0 ❤️

381453
2013-05-18 00:27:58 +0430 +0430
NA

اره ایلام شهره.اگه هم یادت نمیاد از مادرت بپرس تو ایلام زیاد کردنش بهت میگه

0 ❤️

381454
2013-05-18 03:38:10 +0430 +0430
NA

ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﻮﻧﻢ.ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺖ ﺍﺻﻼ ﮐﺸﺶ ﻧﺪﺍﺷﺖ.

0 ❤️

381457
2013-05-18 04:38:27 +0430 +0430

طبق معمول تخمی!
زایده بهت یه بجه کونی!

0 ❤️

381458
2013-05-18 05:36:08 +0430 +0430
NA

کیییییرم تو سوراخ نافت با این داستان نوشتنت

0 ❤️

381459
2013-05-18 06:11:25 +0430 +0430
NA

فيلم ريختي بالاي فلشش - يه چيزي مثل مانتو پوشيده بود كه بند داشت-

0 ❤️

381460
2013-05-18 07:28:48 +0430 +0430

کوره و خدا لیوه او لهجته بیمه د وسط داستانه هم جگه کردی نیسانیته

0 ❤️

381461
2013-05-18 09:56:10 +0430 +0430
NA

چند خط اولشو خوندم دیگه داشت حالم بد میشد بقیشو نخوندم فقط میخواستم ببینم فیلما رو ریختی کجایه فلشش؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

381462
2013-05-18 10:14:15 +0430 +0430
NA

دیگه داستان نمیخونم؛
حالموبهم زدی
کون پشم

0 ❤️

381463
2013-05-18 10:20:41 +0430 +0430
NA

دیگه داستان نمیخونم؛
حالموبهم زدی
کون پشم

0 ❤️

381464
2013-05-18 10:22:33 +0430 +0430
NA

آخ چه كونيه خالت كيرم تا تخمام تو كونش
خخخخخخخخخخخ

0 ❤️

381466
2013-05-18 12:53:39 +0430 +0430
NA

الاغ نفهم

داستان سکسی مینویسی چرا به قرآن قسم میخوری ابله؟؟؟؟

0 ❤️

381472
2013-05-18 13:15:19 +0430 +0430
NA

الاغ نفهم

داستان سکسی مینویسی اسم قرآن رو چرا میاری ابله؟؟؟؟

0 ❤️

381473
2013-05-18 14:20:32 +0430 +0430
NA

آخه چطورى کيرت تاته توکونش بود
کسشوليس ميزدى؟

باباتخت خواب!

کس ننويس

0 ❤️

381474
2013-05-18 14:52:37 +0430 +0430
NA

خاركسه برو خودتو دكتر نشون بده اينقد يهويي برق ميگيردت!

0 ❤️

381475
2013-05-18 15:05:18 +0430 +0430
NA

خسته نباشي اقاحسين ممنون داداش زحمت كشيدي
ولي فكرنكنم سكس بامهارم لذتي داشته باشه

0 ❤️

381476
2013-05-18 16:57:13 +0430 +0430
NA

این چی بود نوشتی؟!
حتما یکی از اون قصهای تصمیم کبری بود درسته؟! <:P

0 ❤️

381477
2013-05-18 18:21:07 +0430 +0430
NA

خاك توسرت پس كو غيرتت كورد بيغيرت پرچم كوردهارو پايين آوردى
هر به ژى كوردستان

0 ❤️

381479
2013-05-18 19:01:24 +0430 +0430
NA

مرکز استان ایلام شهر ایلام…بنده خدا درست گفت…ایراد الکی نگیر

0 ❤️

381480
2013-05-18 19:33:32 +0430 +0430
NA

بالای فلشش یعنی روی فلشش. به لهجه این قسمت از ایران اینجوری می گن .ایلام هم شهره.

0 ❤️

381481
2013-05-18 20:26:19 +0430 +0430
NA

چون همشهرى هستيم حرف بد نميزنم بهت،راستى اگه خالت لز ميكنه منم هستم ها،در ضمن داش اق ميرزا إيلام وقتى كه تو و مامانت داشتيد راحت زير كولر گازى حال ميكرديد و داشت زير بمبهاى صدام و خميني انتر ويران ميشد شهر بود

0 ❤️

381482
2013-05-19 00:47:55 +0430 +0430
NA

داستانت خیلی مشکل داشت…ولی منم یه بار با خالم فوت فتیش کردم و بدنشو لیسیدم.میدونم چه لذتی داره.اگه داستانت واقعیه بگو چه لذتی داره.فقط مواظب باش دوباره برق گیر نشی…

0 ❤️

381483
2013-05-19 03:35:00 +0430 +0430

fgs
مرسی همشهری خوب به بعضی ها عظمت شهرمون رو.نشون دادی

0 ❤️

381484
2013-05-19 12:50:56 +0430 +0430

جالب بود .من که لذت بردم .دوباره بذار

0 ❤️

381485
2013-05-19 15:56:03 +0430 +0430
NA

خانمان-خانشان-اوووووووووووووووووووووق
حالت تهوع گرفتم.کیرم تو این داستانت.اون فلش خالت هم با او قسمت بالاش ک نمیدونم کجاشه تو کونت.

0 ❤️

381486
2013-05-19 17:30:38 +0430 +0430
NA

داداش دمت گرم,خیلی حال کردم,منم هم سنتم وتونخ خالمم ولی فعلاکامروانشدم,امیدوارم خاله های دیگتم بکنی

0 ❤️

381488
2013-05-20 11:07:56 +0430 +0430
NA

دودول بچه نداشتم تو کان…
راست میگه دوستمون ایلام از کی شهر شده
چرا قران و وسط میاری بچه دهاتی


تماشای انلاین فیلم سکسی در سایت فارسی
یاهرچی جندس خالس/یا هرچی خالس جندس

0 ❤️

381489
2013-05-22 01:50:47 +0430 +0430
NA

منم خیلی دوس دارم خالمو بکنم32سالشه…

0 ❤️

381490
2013-05-22 01:56:27 +0430 +0430
NA

منم خیلی دوس دارم خالمو بکنم32سالشه…

0 ❤️

381491
2013-05-23 14:32:12 +0430 +0430

محارم بود دیگه ننویس . . . . . . . . . .
ببین پسرم، بهتره سعی کنی با محارم سکس نکنی. خودت دوست داری یکی از فامیل بیاد زن آینده‌ات را بکنه؟ کله کیری دیگه ننویس. در ضمن تو که می‌خوای فارسی بنویسی باید درست بنویسی. ولی بهتره که دیگه ننویسی. قرار نیست که هرکی خاله و عمه و خواهر و مادر و زن برادر و … داره و خوشگل هم هستند فورا تو فکر گاییدنشون باشه. مرد باش و با غیرت. کیر تو غیرتت، دیگه ننویس.

0 ❤️

381492
2014-01-06 16:23:57 +0330 +0330
NA

همه ام خاله کن شدن

:(

0 ❤️

381493
2014-07-27 18:43:28 +0430 +0430

حیف کُردی وگرنه فحش آبدار بهت میدم . . . .بیشعور ننویس کسکش ننویس بی ناموس ننویس دیوث ننویس به کُردی هم فحشت ندم نمیرم . . .گمال باوگ و پدرسگ خاون کیر و ناوه قه نت ننوس biggrin

0 ❤️

381494
2014-11-06 00:49:19 +0330 +0330

میشه شما بفرمایید چیه؟
مرکز استان ایلام شهر ایلامه شازده

0 ❤️

381495
2015-07-26 01:29:29 +0430 +0430

اخه بچه جوجو اگه ایلام و کرمانشاه و کردستان نبود تو الان به عراقی ها میگفتی دایی بفهم چی میگی نفهم…

0 ❤️

381496
2015-07-26 01:44:09 +0430 +0430

گفتم اکه کیرم تو این شانس کیریم
مالد اباد بو هایه چوار دیواری ایوشی حصار هه حیثیمان بردی کردیسه نقل یارو تواس (ور نیگری ) فارسی بیوشه وت بر نمیگیری
اکه برینمه ناو ای جیه اقا ننیوس ترا وه نوح نبی stop

0 ❤️

381497
2015-10-16 06:45:22 +0330 +0330
NA

کیرم تا ته تو روح امواتت بی ناموس این همه ملت گوه خوری میکنن داستان سکسی مینویسن بعد چند سال یه انتر مثل تو از ایلام اومده داستان سکسی بنویسه میای داستان سکس با محارم میفرستی بوقلمون خودت هم میدونی این داستان واقعی نیست اولا تو ایلام کسی از این گوه ها نخورده و نمیخوره دوما یا اومدی اسم ایلام رو بد جلوه بدی یا اصلا نویسنده ایلامی نیست کیرم تو اون کونت فقط

0 ❤️