آخرین سکس دانشجویی قبل ازدواج

1397/07/14

دوران دانشجویی برای هرکسی یه خاطراتی رو زنده میکنه. یکی یاد یه استاد خوب میفته. یکی خوابگاه و سختی و راحتی اش رو به یاد میاره. یکی مثل من همه ی اینارو به علاوه ی تجربه های باحالش با دخترا رو. تو یکی از دانشگاه های معتبر شمال کشور سال 90 مشغول گذروندن دوره ی کارشناسی بودم که شرایط پیش اومد و قصد کردم با دختری ازدواج کنم. تو دانشگاه چندبار تجربه سکس داشتم البته با دخترای زیادی دوست بودم. اما الان میخوام آخرین سکسم رو که شب قبل از عقدم بود رو تعریف کنم. با یکی از همکلاسی هام که اسمش مرجان بود مدت کمی بود که دوست شده بودم. البته مدتها بود به هم اس میدادیم ولی از اونجایی که یه مقدار خودم رو سنگین جلوه میدم دوست نداشتم زود وارد حرفای سکسی بشم به عبارتی میخواستم طرف خودش چراغ سبز نشون بده بعد شروع کنم. چندماه پیام میدادیم و شوخی میکردیم با هم و جوک میفرستادیم اما یه شب که احتمالا مرجان خیلی حشرش زده بود بالا چندتا اس ام اس سکسی فرستاد برام منم براش شکلک تعجب فرستادم. گفت چیه؟ گفتم تو هم؟ مگه بلدی؟ که گفت فک کردی املم؟ بعدش بود که منم شروع کردم چندتا جوک بی ادبی فرستادم براش . جوکها شد سوژمون که سر حرفای سکسی باز شد. موقع خداحافظی بوس فرستاد منم گفتم اووووف چه لبی. شکلک خنده فرستاد و گفت مثل اینکه حالت خرابه هااا؟ گفتم بدجور. شب بخیر گفتیم و خوابیدم. از اون به بعد به یه هفته هم نکشید که هرشب حرفا جدی تر می شد تا جایی که از قربون صدقه به سکس چت یا درواقع سکس پیام رسیدیم. یه شب که قرار بود پس فرداش عقد کنم با خانم فعلیم دیدم مرجان پیام داده که فردا بریم بیرون. قبول کردم. فرداش که شد دیدم با دوتا از دوستاش که میشناختمشون اومد . رفتیم و یه قلیون کشیدیم و یه پدالو سوار شدیم بعد یه کم خرت و پرت خریدن .گفتم چه خبره؟ گفت بریم خونه ندا اینا. شب شده بود رفتیم خونه دوستش و یه کم بگو و بخند و شوخی دوستاش رفتن که بخوابن. خونه شون دوخوابه بود. ما هم یه چنددقیقه نشستیم که مرجان گفت من خوابم میاد میرم بخوابم. منم پشت سرش راه افتادم رفتم تو اتاق به شوخی گفت بفرما داخل؟ منم گفتم تنهایی میترسم خندیدیم و بغلش کردم . لبا به هم چسبید. خوردم و خورد . لبامو با نهایت ولع میکشید تو دهنش. خیلی خوشم میومد. بعد خودش منو خوابوند شروع کرد از لاله ی گوشم لیس میزد تا زیر گردنم . انگار اون مرد بود و من زن. حسابی دیوونه ام کرد.بعد رفت پایین شروع کرد به ساک زدن.خیلی خوب میخورد. دندوناش اصلا اذیت نمیکرد.نزدیک بود آبم بیاد که انداختمش کنار افتادم روش. دوباره لباشو خوردم. بدون اینکه سوتینشو باز کنم دست کردم سینه هاشو کشیدم بیرون. کوچیک بودن ولی سفت و خوشبو بودن. من بوی بدن برام خیلی مهمه .خیلی خوشبو بود یه کم بو کشیدم بعد آروم زبونم دور قسمت قهوه ای سینه اش میچرخوندم چندبار که اینکارو تکرار کردم سرمو گرفت و گفت تورو خدا بخور. اینبار نوک سینه اشو خیلی آروم زبون زدم. صداش دراومده بود. کمرشو میچرخوند و بالا پایین میکرد که فهمیدم داغونه. اینبار چوچوله اشو زبون زدم که دیدم لرزید و ارضا شد. کسش حسابی خیس شده بود همین که اومدم دست بزنم به کسش گفت بردیا مواظب پرده ام باش که یهو یادم افتاد که این دختره و حالم گرفته شد. گفت ولی هواتو دارم. به شکم دراز کشید و گفت از عقب بذار منم از اونجایی که کیرم خیلی کلفته گفتم بیخیال. دیدم داره ناراحت میشه یه کم کرم گرفتم و مالیدم سوراخ کونش و یه کم وررفتم سر کیرمو که نزدیک کردم به سوراخش دیدم خودشو جمع کرد یه کم که فشار دادم دیدم تو نمیره ولی حسابی دردش گرفت یه کم دیگه وروفتم با سوراخش سرشو به زور کردم تو دیدم داره از حال میره یه کم همونجا مکث کردم دیدم خودش میگه بیشتر. اینبار یواش یواش بقیه اشو کردم تو و تلمبه زدن شروع شد. آروم آروم تلمبه زدم که بعد پنج دقیقه آبم اومد و همونجا خالی کردم و بعد با دستمال تمیز کردم. تا صبح تو بغل هم با هم لاس میزدیم و ور میرفتیم. صبح خداحافظی کردم ازش و رفتم دنبال سرنوشت خودم. واقعا هنوز هم به یاد اون روزها که میوفتم ناخودآگاه لبخند میزنم.

نوشته: Bardiayyyyy


👍 4
👎 25
41206 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

722333
2018-10-06 21:55:56 +0330 +0330

احتمالا زن فعلیت هم شب قبلش آخرین سکس مجردیشو تجربه کرده از آدمایی مثل شما متنفرم وقتی هنوز دنبال دختر بازی هستین‌چرا میرین ازدواج کنید ؟! شب قبل عقد زنت یک زنگ نزد ؟ شک نکن اونم سرش گرم بوده اولین‌ دیسلایک


722373
2018-10-07 04:07:28 +0330 +0330

چطوری قبل از شب ازدواج اوقات فراغت داشتی عروس خانم کجا بودن خانواده چکار میکردن شب قبل عروسی کسی سراغت را نگرفت

1 ❤️

722380
2018-10-07 05:56:37 +0330 +0330

کسشر الا کسشر

0 ❤️

722389
2018-10-07 07:34:57 +0330 +0330

بازم یه خرخونه جقی که تو دانشگاه بهش کسی پانمیداد اومده از تخیولاتش داستان نوشته
خدا قوت پهلوان

1 ❤️

722394
2018-10-07 08:48:34 +0330 +0330

ولع
ولع
ولعععع
ریدید به مملکت انقدر ولع دارین

1 ❤️

722398
2018-10-07 09:18:54 +0330 +0330

آنان که به امید توبه آگاهانه گناه میکنند
هرگز بخشیده نخواهند شد… والسلام

2 ❤️

722452
2018-10-07 18:08:52 +0330 +0330

واقعا از نظرات یک‌سری احمق ها حالم بهم می خوره.
یکی میاد میگه حتما همون موقع فلان کس تو هم داشته می داده.
نفر بعد میاد میگه جقی کس شعر نگو.

نفر بعدی میاد که نقطه گیری کنه و تناقظ پیدا کنه.

بابا بسه دیگه

یا شعور داشته باشید و مثل آدم داستان رو بخونید، و یا اگه خیلی زرنگ هستید، خودتون یک بار خاطره تون رو‌بگید.
البته اگه خاطره ای داشته باشید.

0 ❤️

722466
2018-10-07 19:56:31 +0330 +0330

آخه چاقال خاطره فرق داره با کسشر وتوهم وتخیل والا این حجم از تخیل تو فیلم هندیا هم نیست دیگه
این قابل توجه این دایلیم هم هست چندتا کامنت بالاتر

0 ❤️

722467
2018-10-07 20:07:15 +0330 +0330

کردی تعریف که هستی با جسارت
شب قبل عقد به زنت کردی خیانت
زدی به اسم هرچی مرد کلی خسارت
منم بودم تا سحر پیش عشق بیچارت
تو تلنبه میزدی تا ختنه گاهت
دست بالای دست، حاجی بسیار است!

0 ❤️

722509
2018-10-07 21:34:01 +0330 +0330

آخه مردک یابو شب قبل عقدت چجوری رفتی خونه طرف خوابیدی تازه صبحشم کلی کس چرخ با دختره زدی و نامزدت زنگ نزده بگو کدوم گوری هستی???

1 ❤️

722602
2018-10-08 05:56:50 +0330 +0330

همه از خیانت و نامردی بیزار و متنفرند،
گواهی این ادعاست لایکها وکامنتهات.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها