آرزو میکردم دختر بودم

1399/11/05

سلام به همه کاربرای خوب شهوانی
زیاد اهل نوشتن نبودم ولی وقتی داستانارو خوندم گفتم بزا منم بنویسم. من بیست و یک سالمه و بایسکشوال ام،
میبینم تو نظرات بدترین توهینا به اقلیت های جنسی میشه و تبدیل به ادم های به شدت وحشی و بی رحمی شدن بعضیا که اصلا نمیتونن بقیه رو درک کنن.

داستان خودمو از بچگی تعریف میکنم. زمانی که تقریبا یازده سالم بود و برای اولین بار تو پارک بهم فیلم پورن نشون دادن. اوایلش برام گنگ و پر از سوال میگذشت ولی یکم که بیشتر نگاه میکردم کشش عجیبی به رفتار های شخصیت زن داستان داشتم. برعکس همه دوستا و هم سن و سالام که با دیدن فیلمای پورن میگفتن چه حالی داره میکنه مرده که همچین جیگریو میکنه، من همش تو تصوراتم خودمو جای زنه تصور میکردم و اون ظرافت زنانگی و حس قشنگ تحت کنترل یه قدرت بودن برام بینهایت جذابیت داشت. از همون ها موقع بود که هروقت تنها میشدم با مداد ،ماژیک و به مرور چیزای کلفت تر تصور میکردم دارم زیر کیر یکی دستو پا میزنم و این قشنگ ترین حس دنیا بود برام. حتی یادمه فانتزی اینو داشتم که یکی منو بدزده و بهم تجاوز کنه، در حد فانتزی بود البته واقعا همچین چیزی دوست نداشتم. یا مثلا یه مدت یه مرد بچه بازو تو استخر شناخته بودم و فهمیده بودم که دیدم میزنه و سعی میکنه تو سونا خودشوبهم بماله منم یه جور که معلوم نباشه کونمو میدادم عقب و میمالیدم بهم و بدتر حالشو بد میکردم، مرتیکه بی عرضه هیچوقتم جرات نکرد از مالیدن پاشو فراتر بذاره.
بگذریم، کودکی من با این افکار تموم شد. ما خانواده مذهبی و خشک و به شدت سختگیری داریم واسه همین تو نوجوانی و بلوغ که اوج این افکارم بود هیچوقت جرات نکردم ارایش کنم یا لباس زنونه بپوشم اما همیشه اینکه یه دختر نیستم حسرتم بود. تو ۱۵/۱۶ سالگی یه دوستی پیدا کرده بودم که اونم دلش میخواست این چیزارو تجربه کنه اما بهش راجب احساساتم نگفتم. گذاشتم نوبتی و اینا پیش بریم که چیزی نفهمه. اونم چون کیرش خیلی کوچیک بود اصن تو نمیرفت و لذتی نداشت.
از طرفی دیوونه سکس بودم و از طرفی ترس از ابرو و ترس از خانواده و اینا تا ۱۸ سالگی جلومو میگرفت و نمیذاشت پامو فراتر بذارم.
۱۸ سالم که شد دیگه تصمیممو گرفته بودم. میخواستم هرطور که شد تجربش کنم. از یه گروه تلگرامی یه نفرو تو شهریار پیدا کردم و واسه فردا صبحش باهاش قرار گذاشتم. یه مرد ۳۴ ساله مجرد که تنها زندگی میکرد.
شب شیو کردم و فردا صبح با مترو عازم شدم. تو راه دل تو دلم نبود.
اولین بار بود میخواستم خودمو در اختیار یه ادم بالغ بذارم، یه سکس واقعی. اولین بارها همیشه استرس های خودشونو دارن ولی من راجب دقیقه به دقیقه اش فکر کرده بودم که کی چیکار کنم که نفهمه استرس دارم. از مترو پیاده شدم و با یه دربست خودمو به لوکیشنی که فرستاده بود رسوندم. یه خونه خیلی قدیمی دو طبقه بود. طبقه اول خالی بود و طبقه دوم خونه رامین بود. پله های اهنی رو رفتم بالا تا رسیدم طبقه بالا. رامین یه مرد سی و خورده ای ساله لاغر بود که داشت بهم لبخند میزد. دست دادیم و رفتم تو اتاق مربعی شکلش. یه گوشه تلویزیون بود و یه گوشه تخت. کنار تختم یخچال. بخشکی شانس این کیه اومدی بهش بدی احمق. یه ادم حسابی پیدا میکردی. ولش کن نمیخوای باهاش ازدواج کنی که. نشسته بودم لبه تختش و غرق افکار خودم بودم که اومد نشست کنارم و باهام احوال پرسی کرد. تاحالا تو چشای کسی که میخواد بکنتم زل نزده بودم باهاش حرف بزنم. بهم گفت راه طولانی ای اومدی تا اینجا حتما خسته شدی، دراز بکش استراحت کن. مشتاقانه گول حرفشو خوردم و مثلا دراز کشیدم که استراحت کنم.
رفت بیرون و با یه جعبه کوچولو برگشت که بعد فهمیدم کاندوم بود.
بعد اومد دراز کشید کنارم و گفت تو چقدر نااازی. بعد دستشو برد تو لباسمو سینه هامو مالوند و بعد شروع کرد ازم لب گرفتن که انقدر بوی سیگار میداد دهنش سرمو کشیدم عقب و واسه اینکه حواسشو پرت کنم شروع کردم از رو لباس کیرشو مالوندن. یکم گذشت دیدم وحشی شد و منو دمر دراز کرد و شلوارمو از پام کند. چنتا اسپنک زد در کونم و گفت جوووون چقدر تنگه. خودم کونتو تبدیل به کس میکنم.پارت میکنم امروز. تو دیگه زن منی. با این حرفاش منم حشری شدمو بیشتر براش قمبل کردم
سرشو برد رو سوراخمو شروع کرد سوراخمو خوردن
وااای که چه حس خوبی بود. ته ریشش که کشیده میشد رو کونم دیوونم میکرد. موهامو گرفت و نشوندم پایین تخت و سرمو هل داد سمت کیرش.
منم مثل کسی که به ارزوش رسیده باشه مثل دیوونه ها براش ساک میزدم. دیگه ناله هاش بلند شده بود. یکم مونده بود ابش بیاد که سرمو‌ کشید عقب و باز درازم کرد.یه تف انداخت رو سوراخم که از داغیش همه بدنم مورمور شد. بعد کیرشو تا ته کرد تو کونم که یه لحظه چشام سیاهی رفت از درد. چند ثانیه کیرشو اون تو نگه داشت بعد اورد بیرون دوباره چنبار اینکارو تکرار کرد تا کونم کم کم بازتر شد.
البته هنوزم یکم درد میکشیدم اما وقتی دستمو از پشت قفل کرد و شروع کرد تلمبه زدن از اون پوزیشن و اینکه تسلیم و تحت کنترلش بودم به اوج لذت رسیده بودم. دیگه ناله های من براش مهم نبود. اصلا انگار کنترلش دست خودش نبود فقط مثل وحشیا تلمبه میزد و میگفت خفه شو جنده، مگه خودت نمیخواستی سوراختو برات وا کنم.دیگه جنده خودمی ، داغی کیرشو وقتی تو کونم احساس میکردم حس زنی رو داشتم که به اوج لذت زنانگیش رسیده.
تو همین حس و حالا بودم که کیرشو کشید بیرون و داغی ابکیرشو رو کمرم حس کردم. با اینکه دلم میخواستم ابشو بریزه تو دهنم و رو صورتم تا مزد زحماتمو اینجوری بهم بده ولی بازم برام بی نذیر بود تجربش. اب خودمم اومد وسطاش و ریخت رو تختش و حین تلمبه زدناش مالیده شد به شکم خودم.
کارش که باهام تموم شد لباسامو پوشیدم ازش تشکر کردم و اومدم بیرون. تو راه خونه تو مترو تا تهران همش داشتم به این فکر میکردم چی میشد اگه امشب میخوابیدمو فردا دختر از خواب بیدار میشدم.
به دخترای توی واگن نگاه کردم، به همشون حسودیم میشد، به اندامشون به لباساشون به نازکی صداهاشون، به دختر بودنشون
من دلم نمیخواست اینجوری باشم💔

نوشته: Blueyi


👍 21
👎 3
17601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

788061
2021-01-24 00:55:28 +0330 +0330

بی نذیر ؟!!!
متاسفانه شما حتی نمدونی که بایسکشوال نیستی
تو ترنس هستی ، نوشتی بایسکشوالم /:

3 ❤️

788090
2021-01-24 01:33:45 +0330 +0330

خب برو عمل کن بشو دختر

3 ❤️

788135
2021-01-24 04:08:15 +0330 +0330

اون بسته کاندومم دیگه تو کونت گذاشت استفاده نکرد، چقد کسشر

5 ❤️

788137
2021-01-24 05:33:53 +0330 +0330

پيش منم بيا

0 ❤️

788176
2021-01-24 13:51:12 +0330 +0330

منم همین حسو دارم

1 ❤️

788209
2021-01-24 17:38:56 +0330 +0330
+A

خدا وکیلی برات مهم نیست با کی سکس میکنی چون قرار نیست باهش ازدواج کنی که ?!
حتی زن هم زیر اون یارو که میگی بره زنونگیش یادش میره تو زنونگی نداشتت یادت اومد !

1 ❤️

788210
2021-01-24 17:41:47 +0330 +0330
+A

راستی یادم رفت بگم:
کون مفعولین و بردگان تحصیل کرده رو میکنیم
اگه درست خوب نیست نیا

0 ❤️

788326
2021-01-25 11:10:49 +0330 +0330

ی سر بیا تلگرامم kaneey1

0 ❤️

788342
2021-01-25 12:54:36 +0330 +0330

اول اینکه تو بایسکشوال نیستی هوموسکشوالی یعنی همجنسگرا…ولی متاسفانه درگیر همجنسبازی شدی!میتونستی یه آدم که بهت حس واقعی داشته باسه پیدا منی و باهاش وارد رابطه بشی!
درباره پاراگراف اولت بگم…کسایی که اینجا میان و نظر میدن،به حست توهین نکردن…بلکه مخالف همجنسبازی و این کثافت کاریا هستن

0 ❤️

788647
2021-01-27 16:55:57 +0330 +0330

داستانت رو خوندم البته نظر بقیه دوستان رو همینطور،،،،خب اونی که تو استخر بیشتر از مالیدن نرفت واسه این بوده که شما هنوز به 18 سالگی نرسیده بودی که قدرت تصمیم گیری قانونی داشته باشی،،،،در مورد 3ک3 با افراد هم بعضی ها یه ایده ال هایی و نظراتی راجع به طرفشون دارن که اصطلاحا بش کیس میگن،،،،شما ظاهرا کیس ازاد هستین یعنی طرف فقط کیر داشته باشه و کار کنه کافیه،،،،،،بعد هم ارزو مشکلی نداره خیلی ها ارزو های مختلفی دارن،،،حالا شما ارزو داری بخوابی صبح دختر بلند بشی(بعد خواب)حالا اگه هرشب هم پیش یکی بخوابی پاهات رو بدی بالا بکنه توش خب ارزوت براورده شده زیاد سخت نیست،،،،،بیاااا یه راه با هم بریم تا اخر مترو

0 ❤️