سلام نام من قیوم است و این یک داستان کاملاً واقعی است و از آن چندین سال گذشته است. راستش از کونی بودنم خیلی خوش هستم چون از یکطرف زیاد لذتم میده و از طرفی هم کون دادن آدم را هوشیار و جسور نموده و از پیری زود رس جلوگیری مینماید. هلاک هلاک کیر دبل و دراز هستم و هر وقت که تنها باشم خود را لخت نموده ودر روی آئینه با کونم ساعت تیری میکنم و چون من در بچگی یک پسر خوشگل با بدن بیمو و سفید گندمی بودم و میتوانستم توجه بچه بازان را بخود جلب نمایم. در حدود 9 یا 10 ساله بودم که با پسر عمویم که همسن و سالم بود هفته 2-3 بار برایش کون میدادم و این کار حدود بیشتر از دو سال ادامه داشت تا اینکه رسوا شده و از این به بعد از ترس رسوایی بیشتر زیاد احتیاط میکردم. یک پسر حدود 17 یا 18 ساله بنام سیدا بود و او به بهانه دوستی با من نزدیکی نموده و از من کون میخواست. من که از حرفشهایش خوشم می آمد و دلم نیز میشد اما از رسوایی میترسیدم و خنده خنده کرده از پیشش دور میرفتم ولی زمانیکه خودم در یک جای خلوت میبودم اکثراً کونم را لچ نموده و خود ارضایی میکردم تا اینکه یکی از روزها در حالیکه در باغ خود ما مصروف همین کار بودم و متوجه نبودم که ناگهان سیدا مرا دید و بسیار محتاطانه نزدیکم آمد. من ترسیدم و زودتر تنبانم را بلند نمودم اما او بسرعت دوباره آنرا پایین نموده و کیر شو برایم نشان داد و این اولین باری بود که من در 12 سالگی ام کیر لک و شخ یک جوان 18 ساله را میدیدم و آنقدر ازش خوشم آمده بود که کاملاً حیریت زده شده بودم و نمیتوانستم حتی برای یک لحظه چشمم را از دیدن کیرش دور نمایم زیرا یک کیر خوش تراش بسیار دبل و دراز و خوب شخ و لک بود. او که حالم را درک نمود که از کیرش بسیارررر… خوشم آمده و تحت تاثیر آن قرار گرفته ام بیشتر نزدیکم شده و خود را بمن چسپاند و کیر خود را با چولم تماس- تماس و مالش نمود تا اینکه چولم لک گردید سپس او آهسته آهسته کیر شو از زیر خایه هایم عبور داده و به سوراخ کونم تماس داده و پیوسته مالشش میکرد و این اولین باری بود که کونم گرمی مزه کیر آدم کلان را احساس نمود که تا حال در دهن کونم احساس مینمایم. در این روز او بسیار تلاش نمود تا پشتم را برایش دور داده و کونم کند اما من از ترس رسواشدن در این روز حاضر نشدم. ولی او که از کون سفید، بیمو و تنگم خیلی خوشش آمده بود و در هر جائیکه مرا تنها میدید برایم عذر وزاری کرده و ازم کون میخواست تا اینکه حدود یکی دو هفته بعد دوباره در باغ خود ما مرا تنها یافت و این بار به بسیار عذر و زاری برایم گفت که فقط یکبار برایش کون بدهم و باز هم کیر لکش را برایم نشان داد. من که از دیدن کیرش قبلاً شوق زده شده بودم نتوانستم این بار آنرا نادیده گرفته و رد نمایم بناءً برایش خنده- خنده نمودم و با حرکت دادن سرم قبول نمودم. سپس برایش زانو زده و بوک شدم و او در پشتم به زانو نشسته و سر کیر خود را در باسنها و سراخ کونم تماس و مالش میداد که لحظه به لحظه حرارت وجودم بلند رفته و از آن لذت میبردم در حالیکه بوی عرق از جانش می آمد بعد از چندین تماس از من پرسید که درو کنم من که اولین کون دادنم بود و از درد آن هیچ آگاهی نداشتم در حالیکه از لذذذذذذذت زیاد حلقم خشکیده بود و نمیتوانستم صدایم را بلند نمایم با گفتن هخ-هخ جواب مثبت دادم و او احمق نادان نیز سر کیرش را آنقدر به شدت به سوراخ کونم فشار داد که من از سبب درد شدید و طاقت فرسای آن فقط یک چیغ بلند زدم و دیگر از حال رفته و بیهوش شدم. بعد از گذشت ساعتی که به حال آمدم دیدم که تنها هستم و از سوراخ کونم خون و آب کیرش جاری است و فهمیدم که مرا گائیده است و از اینکه من بیهوش شده بودم او خیلی ترسیده و فرار نموده بود. از آن روز به بعد از سبب درد شدید پاره شدن کونم و نیز از ترس رسوا شدنم نزد فامیل و مردم تا چندین سال به کون دادن حاضر نگردیدم و فقط خود ارضایی مینمودم. در طی این سالها بسیاری از بچه بازان از من کون میخواستند که از این ناحیه بسیار زیاد به تکلیف بودم و حتی بخاطر زورگایی من حد اقل سه مراتبه اقدام ناکام نیز صوت گرفت. در اواخر سال 1389 تصمیم گرفتم تا نباید بیشتر ازین دیر نمایم و باید فقط برای یکمرتبه لذت کیر واقعی را با کونم احساس نمایم بناءً در تشنابهای مختلفه نوشتم که کون میدهم و بدلک هم میزنم تا اینکه در اواخر ماه حوت سال 1389 در یکی از تشنابهای عامه خواندم که یک پسر در جوابم نوشته نموده بود که کیر دبل و دراز دارد و میخواهد مرا کون کند و بدلک هم میزند و در زیر آن شماره خود را نوشته بود و من دانستم که یک فرد مناسبی را پیدا نموده ام و سپس به شماره آن زنگ زدم و بعد از مفافهمه تیلفونی یکی از روزهای جمعه همدیگر را دیدیم نامش را تمیم میگوید یک بچه حدود 25 ساله با قد بلند و نسبتاً سفید پوست و اندام مناسب بود وقتی باهم دیدیم و داخل دستشویی شدیم کیرش رادیدم که بسیار مقبول سفید دبل و دراز بود فوراً کیرش را بدست گرفته و نوازش دادم و او نیز کیرم را بدست گرفت و برایش گفتم که اول میدهد یا میکند او گفت که اول میکند که من نیز از خدا چنین میخواستم بناءً در حالیکه دلم تپش داشت و شهوتم بسیار بود برایش بوک شدم او کیرش را به دهن کونم تماس و مالش داد و بعد از تف زدن آهسته آهسته تیله تیله نموده و درو کرد و خوب شخ شخ مرا کرد تا اینکه آبش پرید که بسیاررررررر لذذذذذذت بردم. و الی اکنون باهم سکس میکنیم و تنها از راه کون دادن ارضا میشوم و بسیاررررر لذذذذذذت میبرم و الی اکنون 44 مرتبه مرا گائیده و 7 مرتبه کیرش را چوشیده ام. آب کیرش خیلی دیر می آید و در جریان گائیدنم سگرت دود کند و اکثراً دراز کشیده و میگوید تا بالای کیرش بنشینم و هر دفعه بیشتر از 360 بار تلمبه میزند. فردا تاریخ 6 سنبله 94 قرار است کونم کند.
نوشته: قیوم
دمت گرم قیوم
قیوم الان ایرانی یا افغانستانی
ها…افغان چوب خط میکشیدی…چقد حساب وکتابش دستت است…
غین ب پسر های ایرانی بده …بد برو قندهار واسه دوستانت قصه کن secret
آفرین که از کونی بودنت خوشت میاد بخودت افتخار کن کونی
7 دفعه کیرش را چوشیده ام biggrin lol
هر دفعه بیشتر از 360 بار تلمبه میزنه biggrin ROFL
برای زورگایی من حداقل 3 مراتبه اقدام ناکام صورت گرفت ROFL ROFL lol
خیلی خندیدیم . . . lol ROFL biggrin
کون دادنت مهم نیست ایاالانم میتونی بیای باهم باشیم
هلاک هلاک کیر دبل و دراز هستم
در روی آئینه با کونم ساعت تیری میکنم
هفته 2-3 بار برایش کون میدادم
من که از حرفشهایش خوشم می آمد و دلم نیز میشد
و خنده خنده کرده از پیشش دور میرفتم
بناءً در تشنابهای مختلفه نوشتم که کون میدهم و بدلک هم میزنم تا اینکه در اواخر ماه حوت سال 1389
کیر خود را با چولم تماس- تماس و مالش نمود
کونم گرمی مزه کیر آدم کلان را احساس نمود که تا حال در دهن کونم احساس مینمایم
سپس برایش زانو زده و بوک شدم
و از آن لذت میبردم در حالیکه بوی عرق از جانش می آمد
سپس به شماره آن زنگ زدم و بعد از مفافهمه تیلفونی
بعد از تف زدن آهسته آهسته تیله تیله نموده و درو کرد و خوب شخ شخ مرا کرد تا اینکه آبش پرید
.
.
.
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا !!! این خوشی ها رو از ما نگیر
کون میخوام،،،ولی غرب تهران،،کیرم تا افغانستان نمیرسه
تو اون كون پارت ترياك جاساز كن سوغاتي بيار بدرده انباري ميخوره كونت،
بین تمام افراد این سایت یکی نیست ی داستان قشنگ بذاره که این چرندیات اومدن وسط یکه تازی میکنن؟؟
اما خطاب ب نویسنده
درسته از اتباع خارجی هستی،ولی بازم کیرم دهن معلم ادبیاتت
کس کش مگه دایره میسازی 360 تلنبه میزنی؟؟
کونی تو چوچول داری؟؟
خر بگادت
لاستیک زاپاس 18 چرخ تو کونت
بلد نیستی ننویس
ایها الناس… (( داستان تخمی ننویسید ))
با تشکر از نظر تان و آرزوی اینکه این خوشی ها را از نگیرد
این پیام صرفا برای یاداوری گناه و عواقب لواط است کمی فکر کنید
کیرجادویی امیدوارم خودت هم گناه زنا و نگاه کردن به سایت حرام رو تو دین اسهالت بدونی lol
راستی قیوم جان الان که اوضاع افغانستان درست نیست میایی تهران
خب قیوم جان بیسیارررر داستانک زیبایی نوشته کردی.تو الان کوجا هستی دَایرانی اگه دَافغانستانی؟اگر دَایرانی هستی بیاکه بر ماهم یک کون تمیز بیتی که ما بیسیار کون دوووست داروم.خیالت راحت اگه یگ دَپه بی ما کون بیتی دیگه عمیشه مشتری کیر مامیشی.منگا هم720مرتبه تلمبه میزنو یگ لیتر ابش هم دَکون زیبای تو جهش میدو…زود زود خبری به ما بیتی که کیرم بیسیار در اذیت است…0913091320010
همین شماره ما هسته قیوم جان…ای به قوربان کون زیبای تو💦💦💦💧💧💧💧💧💧💧💦💧💧💧💧💧غَشِپِنِتَم اولادِ کونِ عاباجیجنده.خرخودتیسگتوروحمادروکجندت😀😀😀
منم یه دوست افغانی دارم خیلی نازه من با صدتا دختر عوض نمیکنم . ولی ازش خجالت میکشم بهش بگم بهش حس دارم .
اونم روش نمیشه چیزی بگه ولی فکر کنم افغانستان که بوده به زور به بچه بازا داده .
قرار گذاشته بودم نظر ندهم اما این داستان هم زبانم افغان عزیز باعث شد زیر قرارم بزنم
12/13 ساله یودم (شش هفت سال پیش افغانها همه به کردن معروف بودند ولی انگار بازار این کار را هم از ایرانیها گرفته اند(این را جدا میگویم و اکثر یت دهه هشتادی های افغان وقتی پیشنهاد میدی بهشون خیلی راحت شماره کارت میدهند
عزیز تو معنی کلماتی که در ایران رایج نیستند را مینوشتی مثل لک و شخ/بوک/تشناب/…
این داستان باید جرو آثار داستانی بین اللملی جشنواره شهوانی و جر قرار میگیره…برنده بهترین داستان در حوضه خاورمیانه تقدیم می شود ببببببببببببببببببببببه…تقدیم می شود ببببه قیوم از قندهار.
یعنی یه داستان کون دادن اینقدر باید ادبی باشه و از افعال جمع توش استفاده بشه؟
نخوندم bad