سلام دوستان این داستان گی هست هرکس اهلش نیست نخونه .
خوشحال میشم دوستانی که میخونن نظرشونو در مورد نوع نوشتنم بگن تا ببینم بازم بنویسم یا نه .
من داستانهایی که مینویسم واقعی هستن و خیلی سعی میکنمکامل بگم که شما هم حس کنین بخاطر همین میخوام نظراتتونو بدونم ممنون از شما .

اون روز خیلی دلم سکس میخواست و هرچی اینور و اونور میرفتم که از سرم بپره نمیشد ، دوست نداشتم برم سراغ گی ولی همش رو مخم بود ، اصلا نمیتونستم لذت گی های قبلیمو از ذهنم پاک کنم انگار یکی داشت تو ذهنم یاداوری میکرد دفعه های قبلیو. ولی میدونستم بازم اگه کاری بکنم بعدش پشیمون میشم و دوباره عذاب وجدان میگیرم . خلاصه هرچی بیرون گشت زدم فایده نداشت تصمیم گرفتم برگردم خونه. رفتم تو اتاقم شروع کردم چت کردن گفتم با چت کردن خودمو خالی میکنم که تموم بشه و از سرم بیفته. ساعت حدود 8 شب بود .با یکی دونفر چت کردم ولی بدتر شدم تو همین حال و هوا بودم دیدم یکی تو گروه پیام داد " رضا 50 ساله از تهران برای امشب مکان دارم کی پایست " تو گروه زدم " من " چند دقیقه بعد تو پی وی پیام داد بهم . سلام عیلک کردو گفت" کجایی؟چند سالته؟ اصل ؟" منم جواب دادم بهش " حامد 30 تهران 185 90 " گفت پوزت چیه گفتم فرقی نداره برام آزادم گفت من فقط میکنم گفتم باشه ولی اگه ازت خوشم بیاد . خلاصه کار رسید به عکس بدن و این چیزا من خیلی خوشم اومد از استیل بدنش ازش خواستم عکس کیرشو بده اول گفت نه بیا ببین وقتی گفتم نمیام اینجوری برام فرستاد یه کیر خوش فرم و کلفت قدشم 18 میشد . یجوری قند تو دلم اب شد وقتی کیروشو دیدم که نگو یه چند دقیقه ای با هم چت کردیم گفت من امشب تنهام بیا پیشم ادرس و اینا گرفتم ولی تصمیمی برای رفتن نداشتم .گفتم بهت خبر میدم. ساعت حدود 9 و نیم بود گفت 12 بیا منم گفتم خبرت میکنم . بعد رفتم بیرون اتاق شام خوردم ساعت شده بود حدود 10 هنوز داغ بودم و یکی تو ذهنم میگفت پاشو برو امشب پیش یارو حال کن . باز تا ساعت 11 با تلوزیون خودمو سرگرم کردم که دیدم مرده پیام داد " چی شد عزیزم میای ؟" چند دقیقه فکر کردم بعد براش زدم که عکس صورتشو بفرسته قبول نکرد گفت من عکس صورت نمیدم بیا اینجا ببینیم همو اگه خوشت نیومد برو . منم قبول نکردم و گفتم اینجوری نمیام . دیگه اونم پیام نداد. ساعت 12 تلوزیونو خاموش کردم رفتم بخوابم . قبل خواب دوباره رفتم تو گروه ها یه چرخی زدم دیدم مرده باز پیام داد " پاشو بیا" محل ندادم چند تا عکس فرستاد باز کردم دیدم از کیرش داره تند تند عکس میندازه و میفرسته . حدود 10 12 تا عکس از بدن و کیرش فرستاد تنصافا همون چیزی بود که دویت دارم بدن تو پر و نسبتا ورزشی ، بدون شکم ، تقریبا پشمالو و کیر کلفت ( من با دیدن کیر کلفت واقغا حشری میشم ) خلاصه با این عکسا خیلی داغم کرد .لی هرچی گفتم از صورتت بده نداد. باز بی خیال شدم . گفتم میخوابم ولی مگه عکس کیرش میزاشت هر چی کلنجار رفتم نشد بخوابم ساعت 1شده بود بهش پیام دادم " بیام؟" سریع جواب داد " پاشو بیا اگه خوشت نیومد یه قلیون میکشیم برو . من تنهام حوصله ام سر رفته " منم گفتم باشه ولی پیش خودم دو دل بودم . بالاخره بلند شدم حاضر شدم اروم که کسی نفهمه از خونه زدم بیرون تقریبا 20 دقیقه فاصله داشتیم ماشینو روشن کردم رفتم سمت خونش . رسیدم سر کوچه بهش پیام دادم رسیدم . گفت الان میام پایین . من یه گ.شه پارک کردم منتظرش شدم . چند دقیقه بعد یکی زد به شیشه . درو باز کردم تا اون لحظه هم صورتشو ندیده بودم تا اینکه نشست تو ماشین . وقتی دیدمش خشکم زد .
اونم منو دید جا خورد ،چند ثانیه فقط همدیگرو نگاه کردیم . بعد چن ثانیه اون که تا اون لخظه هنوز کامل نشسته بود رو صندلی اروم تکیه داد و گفت چطوری حامد جان ؟ منم خیلی اروم گفتم ممنون آقای توکلی . یه لبخندی زد و گفت بابا چطوره ؟ منم باز خیلی اروم کفتم خوبه ( هنوز باورم نمیشد اینی که الان پیشم نشسته دوست پدرمه – آقای توکلی دوست قدیمی پدرم بود که تقریبا 5 سالی بود که ندیده بودمش) باز سکوت بینمون بود و من اصلا نمیدونستم چیکار کنم . کاملا حس میکردم که آبروم رفته و دیگه الان همه میفهمن که من چه زندگی دارم و گی هستم و حتی شاید باور نکنید تو اون لحظه داشتم به این فکر میکردم که باید از این شهر برم دیگه. بعد یکی دو دقیقه گفت خوب حامد جان فکر نمیکردم همدیگرو تو این شرایط ببینیم . معذرت میخوام . منم با کلی تلاش ( چون نفسم از ترس و استرس داشت بند میومد ) گفتم خواهش میکنم شما ببخشید . اگه اجازه بدید من برم . گفت کجا بیا بریم بالا یه چای چیزی بعد برو گفتم نه من برم بهتره . گفت اخه اینجوری بده بعد اینهمه مدت دیدیم همو بیا یه چای بخوریم تازه من قلیونم راه انداختم بیا چند دقیقه بسین بعد برو . ( البته وقتی با هم چت میکردیم انقدر مودب و محترم نبود ها ) خلاصه با اصرار اقای توکلی و رودربایستی من قرار شد بریم بالا چند دقیقه بشینم .
وقتی رفتیم بالا دیدم فیلم سوپر داشته میدیده یه رخت خوابم انداخته جلو تلوزیون . سریع تلوزیونو خاموش کرد بعد منو راهنمایی کرد سمت مبل های پذیزایشون منم نشستم رفت یه چایی اورد و قلیونم اورد گذاشت رو میز داد به من منم که هنوز استرس داشتم گفتم اول شما بکشید . یخورده چای خوردم حالم بهتر شد . هیج حرفی نمیزدیم . رفت تلوزیونو روشن کرد شروع کرد بالا پایین کردن شبکه ها . تا بخواد بزنه یه شبکه دیگه یه یک دقیقه ای طول کشید و داشت فیلم سوپر پخش میشد . من خندم گرفت و نا خواسته یه لبخند زدم . اونم فهمید گفت ببخشید دیگه من تنها بودم داشتم تفریح میگردم بعد خندید . گفتم عیب نداره .
یخورده فضا بهتر شده بود کم کم من از خونوادشون سوال کردم که کجا رفتن اونم از بابام و خونواده من احوال پرسی کرد . یخورده قلیون کشیدیم دیگه انگار یادم رفته بود که چی شده و الان شرایط چیه در مورد کار و اینجور چیزا صحبت کردیم . تا اینکه موبایلش زنگ خورد جواب داد سلام علیک کرد بعد گفت نه الان مهمون اومده برام بهت زنگ میزنم . بعد اینکه قطع کرد گفتم من میرم دیگه مزاحم نمیشم . گفت نه بابا راحت باش یک ساعت پیش به طرف شماره دادم الان زنگ زده . ( تازه انگار دوباره یادم افتاد برای چی اومدم ) گفت فکر کردم شاید شما نمیای بخاطر این به اونم شماره دادم . گفتم خوب من میرم بهش ززنگ بزن گفت نه بابا اینموقعه شب دیگه کجا بری بمون همینجا داریم گپ میزنیم خلاصه خیلی تعارف کرد . منم میگفتم نه چون میدونستم اون برنامه چیده امشب حال کنه . هرچی گفتم گفت نه بمون اخر سر گفتم من برم راحت ترم شما هم به مهمونت میرسی. یخورده خندید گفت تیکه میندازی نامرد. منم خندم گرفت ول گفتم نه بخدا جدی میگم خوب میدونم شرایط چیه دیگه الان . تو همین حرفا بودم یدفعه پرسید حامد از کی تو این فازا هستی . منم خودمو زدم به اون راه گفتم کدوم فاز خندید گفت بابا تو این گروه ها هستی دیگه یخورده هول شده بودم ولی گفتم خیلی وقت نیست منم خودمو زدم پررویی گفتم شما چطور ؟ خندید گفت من از جوونیام اهلشم . گفتم پس با تجربه ای . گفت اره ولی تا امروز کسی نمیدونست الان تو میدونی . گفتم منمم چیزی نمیدونم . گفت دمت گرم تو که رفیقی . بعد گفت امتحان کردی قبلا . منم نمیدونستم بگم اره بگم نه چون قبلا تو چت بهش گفته بودم اره خلاصه دل و زدم به دریا گفتم اره گفت کی گفتم 2 سال پیش بعد هی در مورد اینکه کی بود چی شد چطور شد سوال کرد تقریبا رودربایستی که داشتیم کم شده بود . بعد اون یخورده از کسای که کرده بود تعریف کرد و اینجور چیزا وقتی داشت تعریف میکرد که کیارو کرده هی دست میزد به کیرش البته ناخوداگاه دست میزد معلوم بود حشریه خیلی هم با هیجان از کون های که کرده تعریف میکرد . منم هواسم به کیرش بود اخه یاد عکساشم افتاده بودم دوباره داشتم هوسی میشدم . قلیون کشیدنمونم تموم شده بود دیگه یعنی کام نمیداد گفت بزار دوباره بچاقم من گفتم نه دیگه نمیکشم گفت بیا دراز بکش راحت باشی من گفتم اگه اجازه بدین دیگه برم . گفت ساعت 3 و نیم تا تو بری خونه میشه 4 بمون همینجا یه صبحونه هم میزنیم با هم خیالتم راحت دیگه به هرکسم بگم این موقعه شب نمیاد پیشم بعد جفتمون خندیدیم . رفت یه دست رخت خواب اورد انداخت کنار همون رختخواب قبلیه بعد گفت بیا بشین راحت باش. چ.ن هنوز لباسی که ا.مده بود بیرونم تنش بود گفت اگه اجازه بدی من لباسامو در بیارم تو هم در بیار راحت باش . بعد همونجا پیراهنشو دراورد بعد هم شلوارشو من فکر کردم میخواد شلوار راحتی بپوشه ولی دیدم نه همونجوری اومد نشست . به منم گفت پاشو راحت باش. منم دیدم اصرار میکنه چون تیشرت تنم بود فقط شلوارمو دراوردم . بعد گفت هر مدلی که راحتی باش میخوای تیشرتتم در بیار که من گفتم نه خوبه . خلاصه نشستیم جلو تلوزیون من هنوز هواسم به کیرش بود چوم از رو شرت کلفتیشو حس میکردم و کنجکاو بودم ببینمش . شاید اونم اینو حس میکرد چون هی دست میزد بهش هی جابجاش میکرد . خلاصه جلوی تلوزیون دراز کشیدم اونم اومد کنار من روی تشک بغلی به پهلو دراز کشید جوری که کیرش سمت من بود . گفت جیزی دوست داری ببینیم گفتم فرقی نمیکنه. جند تا شبکه بالا پایین کرد تو همین جابجا کردن شبکه ها یهو یه شبکه سکسی اومد یخورده مکس کرد دوباره رد کرد شبکرو دوباره چند تا شبکه بعد باز س.پر نشون میداد باز مکس کرد به من گفت میبینی از این چیزا منم یه لبخند ریز زدم اونم لبخند زد دوباره شبکه هارو جابجا کرد. یه شبکه اورد که دوتا مرد داشتن یه زنو میکردن یه 5 دقیقه ای نگاه میکردیم حس میکردم که کیرش بلند شده منم حشری شده بودم ولی چتو کشیدم رو خودم که کیرم معلوم نشه . دوباره شروع کرد شبکه عوض کردن فکر کنم 5-6 تا شبکه داشت که سوپر نشون میداد هی تو اینا میگشت بعد گفت یه گی خوبم نشون نمیدن من چیزی نگفتم بعد گفت بزار بریم اینترنت بهتره شبکه تلوزیونو زد رو کامپیوترش بعد با لب تاب رفت تو سایتای سکسی بعدم دنبال گی میگشت . گفت تو چه فازی دوست داری من گفتم فرقی نمیکنه یخورده خجالتم میکشیدم ( بعضی وقتا وسط این کاراش یاد برخوردای قدیم میفتادم خندم میگرفت ) خلاصه یه فیلم گی اورد که گذاشت پخش بشه . داشتیم میدیدم که حس کردم داره کیرشو میماله من که برگشتم نگاه کنم فهمید یه لبخند زد یه اشاره به کیرش کرد گفت بدبخت از صبح سر پاست منم خندیدم گفتم امشبم که ضد حال شد براش گفت نه باباضد حال چیه همین که شما الان اینجایی خیلی خوبه . دیگه یخورده پررو تر و واضح تر با کیرش ور میرفت . بعد به من گفت تو این فیلمارو میبینی حالت عوض نمیشه من یخورده مکث کردم نمیدونستم چی باید بگم گفتم اره منم دوست دارم گفت پس از من خجالت میکشی یه لبخند زدم گفت بابا راحت باش پتوی روی منو انداخت اونور گفت حال کن بابا خجالتو بزار کنار .کیر منم که باد کرده بود از رو شرت معلوم بود یه نگاه انداخت گفت بیا اون بدبخت بلندم شده محلش نمیزاری .تو این لحظات من هیچ کاری نمیتونستم بکنم یخورده خودشو نزدیکم کرد بعد دستشو کشید رو سینم اروم اروم رفت پایین تا رسید به کیرم از رو شرت یخورده مالیدش من نفسم بند اومده بود خیلی حشری شده بودم گفت کیر خوبیم داری ها حامد باهاش کاریم میکنی من اصلا نمیتونستم حرف بزنم چیزی نمیگفتم گفت کیر منو دیدی خیلی خوشت اومده بود اره منم خیلی اروم گفتم اره چشماشو انداخت تو چشمام گفت پس چرا الان نمیگیریش تو دستت حسش کنی من چیزی نگفتم خودش دستمو گرفت کذاشت رو کیرش . اووووووووف کیرش سفت سفت بود کلفت و داغ داغ داشتم دیونه میشدم دیگه یدفعه دستشو کرد تو شرتم و شروع کرد با کیرم بازی کردن انقدر حشری بودم فکر میکردم الان ابم میاد فکر کنم فهمید رفت با تخمام بازی کردن بعد یدفعه شرتمو دراورد من اصلا چیزی نمیگفتم انگار میخواستم هر کاری میخواد بکنه . دستشو برد سمت سوراخ کونم یخورده مالیدش برام گفت حامد جند تا کیر رفته توش کفتم 2 تا گفت چرا به من نگفتی کون میدی گفتم نمیدونستم تو میکنی گفت اگه میدونستی من میکنم میدادی من بکنمت گفتم اره ( البته اینارو اصلا فکر نمیکردم فقط جواب میدادم ) کم کم انگشتشو میکرد تو ولی میسوخت من اخ اخ کردم گفت جوووون تنگم هستی که تو این مدت منم داشتم کیرشو از رو شرت میمالیدم دیگه وقتی حس کردم همه چی حل شده و دارم با آقای توکلی سکس میکنم و قراره منو بکنه منم پیش خودم گفتم بزار حال کنم دستمو کردم تو شرتش کیرشو کشیدم بیرون وای عجب کیر خوبی بود با این کار من توکلی گفت اخخخخخخ معلوم بود خیلی حشری شده من یخورده براندازش کردم بعد کردمش تو دهنم اون که انگار باورش نمیشد دستشو از رو کونم کشید و دراز کشید رو زمین حالا من اومدم روش و شروع کردم خوردن کیرش خیلی داشت حال میکرد .همینجوری که من داشتم کیرشو میخوردم زیر پیراهنیشو دراورد تیشرت منم دراورد شرتامونم کامل در اوردیم . حالا دیگه منو دوست بابام لخت لخت بودیم و من داشتم کیرشو میخوردم . بعد چند دقیقه منو چرخوند سمت خودش جوری که کون من رو صورتش بود منم داشتم کیر میخوردم شروع کرد به لیس زدن سوراخم خیلی حال میداد نرمی زبونش رو سوراخم عالی بود .چند دقیقه لیس زد حس میکردم زبونش میره تو کونم میاد بیرون خیلی داشت حال میداد خصوصا اینکه کیر خوش فرمشو داشتم میخوردم و اونم خیلی حال میکرد. بعد یدفعه حولم داد جلو من پرت شدم رو زمین یخورده جا خوردم از این حرکتش بعد امد نشست رو پام سوراخمو انگشت میکرد از نوع نفس کشیدنش میفهمیدم خیلی حشری شده ولی خیلی تند تند انگشت میکرد یخورده دردم گرفت گفتم اروم دستمو سفت گرفت گفت اروم نداریم میخوام مثل سگ بکنمت من از این مدل صحبت ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم بعد کیرشو گذاشت دم سوراخم فشارداد تو خیلی درد داشت من خودمو جمع کردم یدونه محکم زد رو کونم گفت شل کن گفتم درد داره یدفعه بلند شد رفت تو اتاق بعد برگشت یکی دو تا کرم و پماد دستش بود اورد دوباره نشست گفت اینارو میزنم ولی دیگه چیزی نگو من اصلا نمیدونستم چی بگم حس سردی روی کونم حس گردم بعد شروع کرد مالیدن و انگشت کردن بعد یدفعه کیرشو فشار داد تو خیلی درد گرفت ولی فکر کنم همش رفت تو بعد اینکه رفت تو شروع کرد تلمبه زدن خیلی محکم تلمبه میزد منم اولش خیلی درد داشتم ولی دیگه حس نمیکردم درد و داشت بهم حال میداد ولی خیلی خشن میکرد وقتی کیرشو دراورد منو برگردونو پاهامو جمع کرد تو شکمم گفت با دستات پاتو بگیر ( خیلی با حالت امر کردن ) منم گرفتم بعد با دستای خودش دستامو گرفت یدفعه کیرشو هول داد تو کونم باز درد زیادی گرفت من خودمو اومدم بکشم عقب با دستاش همچین فشار داد دستامو که درد کونم یادم رفت خیلی وحشیانه و محکم تلمبه میزد قیافش هم هم عصبانی بود هم معلوم بود داره حال میکنه من اصلا نمیتونستم چیزی بگم چند دقیقه تلمبه زد بعد کفت ابمو بخور گفتم نه یه نگاه عصبانی بهم کرد گفت بخور من هیچی نگفتم کیرشو دراورد اومد نشست رو سینم کیرش دم دهنم بود با دست صورتمو گرفت دهنمو باز کرد با اونیکی دستش کیرشو میمالی تا ابش اومد، همینکه ابش اومد کیرشو گذاشت رو لبم ابش همش رفت تو دهنم منتظر شدم ابش تموم بشه تا تف کنم بیرون بعد کیرشو کرد تو دهنم شروع کرد تلمبه زدن اینجوری همه ابش رفت پایین بعد چند ثانیه خوابید کنارم من که هنوز شکه بودم دهنمو پاک کردم بعد برگشت سمتم با مهربونی پرسید حال داد . من هیچی نگفم . گفت خوشت نیومد گفتم نه زیاد . گفت ببخشید من که گفته بودم خشی سکس میکنم تازه یادم افتاد اون موقعه که چت میکردیم بهم گفته بود خشن سکس میکنه ولی من خیلی اهمیت نداده بودم خلاصه کلی معذرت خواهی کرد . بعد منم دراز کشیدم یخورده صحبت کردیم نیم ساعتی گذشت دید کیر من راسته تقریبا گفت تو هنوز دوست داری منم که خالی نشده بودم گفتم اره بعد اومد دوباره با کیرم بازی کرد کیر اونم دوباره راست شد گفت بیا بخورش منم شروع کردم خوردن اینبار گفت دیگه خشن نمیکنم اذیت نشی بعد خوابید گفت بیا بشین روش منم نشستم درد نداشت اینسری چون گشاد شده بودم چند مدل مختلف کرد منو در حین کردن با کیر منم بازی میکرد بعد یه چند دقیقه ای آب من اومد همینکه اب من داشت میومد اونم شروع کرد تند تند تلمبه زدن اب اونم اومد ولی از کونم درش نیاورد .
دیگه جفتمون بی حال شده بودیم . صحبتی نکردیم با هم تا خوابم برد وقتی بیدار شدم دیدم هوا روشنه نگاه ساعت کردم دیدم 9 شده دیرم شده بود اومدم بلند شم دیدم اقای توکلی خوابه هنوز لخت بود کیرشو دیدم خندم گرفت . اونم بیدار شد گفت ساعت چنده گفتم 9 اونم دیرش شده بود زودی یه دوش دوتایی گرفتیم بعد لباس پوشیدیم زدیم بیرون .
چند بار اقای توکلی که بعد از اون جریان میگفت رضا صدام کن زنگ زده ولی من هنوز نرفتم پیشش.

نوشته: hamed-arjmand