آماده شدنم برای پسر همسایه

1399/09/22

سه سال با یه پسره بودم خیلی فاب بچه بودم فک میکردم خیلی دوسش دارم بعد یه سال رابطمون ب سکس باهاش راضی شدم و پردمو زد…
سکس فوق العاده ای داشتیم همیشه
خیلی خوووب ارضام میکرد بعضی اوقاتم فقط من ارضا میشدم دیگ خودش به همینم راضی بود
خلاصه خیلیم ا‌دعا دوس داشتن داشت… اما با وجود مشکلاتی ک پیش اومد احساس کردم برای آینده من خووب نیس…و باهاش زندگی خوبی نمیتونم داشته باشم…نمیتونسم بخاطر پردم لگد بزنم ب بختم بیخیال همه چی شدم…
به سختی ترک کردیم همو …

حدودا نزدیک ب دو سال گذشت…
با کسی دوست نشدم
من دختر خیلی زیباییم و هیکل خیلی خوبی دارم این موضوع سر زبون همه هست و امکان نداره کسی منو ببینه تعریف نکنه…

اینقد سکس باهاش خوب بود اینقد بهم حال میداد که بعضی اوقات از یادش دیوونه میشدم
و همش دلم میخواست فقط برای سکس برم پیشش اما خیلی تحمل کردم…
من‌ دختر سکسیم و گرم مزاج …زودم تحریک‌ میشم …مدلمه و اصلا دست خودم نیست…
توو این مدت یه بار ب اوج رسیدم و خودارضایی کردم
کوس خیلی آبداری دارم و یه سره آب میریزه ازش
شبی ک خود ارضایی کردم بعد 6ماه بود و پر پر بودم
تموم‌تختم سفید از آب بود انگشتم پر آب
زیرم خیس خیس بود…

یه ماه بعد از شهر خودمون رفتم کرج (کرج خونه داریم)
مامانم اینا چندروزی میومدن میرفتن…
من کرج کلاس داشتم و باید میبودم اونجا…
من پسر دورم خیلی خیلی زیاده ، اراده کنم همه کار میکنن واسم
اما اصلا دوس ندارم اینکارارو …
خلاصه کرج بودم همون هفته اول یه پسره تو ساختمون میدیدم ک طبقه پایینی ما بودن بعد دو هفته بهم پیشنهاد
همش جلومو میگرفت خیلیی پیگیر بود اما من بیخیال بودم
همش در خونمون میومد ک باهام صحبت کنه…
ولی من با خودم میگفتم من ک چند وقت دیگ کلاسم تموم میشه و میرم از اینجا این دیگ ب دردم نمیخوره…

دوباره ۷-۸ماه دیگ گذشته بود…خیلی حشری شده بودم
کلی تحمل میکردم دست نزنم ب خودم
توو آیینه حموم بدنمو میدیدم دل خودم میرفت…
من همیشه با دیدن خودم تحریک میشم چون خیلی سکسیه و همین باعث شده بود هر پسری ک دنبالم بود هی پیگیر کوس و کونم بود

دیگ حالم خیلی بد بود آب کوسم راه افتاده بود هر لحظه شورتمو مجبور بودم عوض کنم ک دیگ تصمیم گرفتم شورت نپوشم…
از رضا خیلی خوشم اومده بود
پسره خیلی گولاخی بود ،سبک لاتی داشت اما خییییلی خوشتیپ
خیلی این پسر جذاب بود ریش کوتاه مشکی چشم و ابرو مشکی
یه پسره تقریبا عصبی و جدی
قدش خیییلی بلند بود و خیلی گنده بود

دیگ رضا فانتزیم شده بود چند شب بو‌د ب سکس باهاش فکر میکرردم
همه چی دست کوسم بود خوابمو بهم ریخته بود
عصبی شده بودم
اینا تقصیر اونی بود ک توو سکس منو ب اوج لذت میرسوند
و بد عادتم کرده بود

خلاصه با خودم گفتم دیگ مهم نیس با رضا اوکی میشم سکس میکنم
بعدشم میرم از اینجا دیک ب این زودیام نمیام
خب دیگ این شبی ک میخوام تعریف کنم برای
حدودا دو هفته پیشه

کرج بارون خیلی شدید میومد ،سرشب بود
اومدم توو ساختمون از بیرون برق قطع شده بود
داشتم از پله ها با ترس میرفتم بالا
یهو با نور گوشی رضارو‌ روو بر‌وم دیدم
-چرا دیر میای؟؟چرا نمیزاری بیام دنبالت ؟؟چراتنها میری کلاس؟
رضا از همه چیه من خبر داشت از بس تعقیبم میکرد

منم درحالی ک ترسیده بودم گفتم چکارمی بهت جواب بدم
دستمو کشید برگردوندم درحالی ک تاریکی مطلق بود فقط نور گوشیم یه هاله ای از صورتشو‌ نشون‌میداد

  • دیوونم نکن ،میزنه ب سرم یه کاری دستت میدم

حرارت بدنشو داشتم حس میکردم با اینکه تنم ب تنش نخورده بود
نبض کوسم داشت میزد
خیلی سکسی بود این پسر…
با صدای خیلی شهوتی گفتم جوون…
خشکش زده بود هیجی نگفت
به راهم ادامه دادم… رفتم توو خونه
از تاریکیم ترسیده بودم…
از فکر رضام کوسم خیس خیس بود…
یه عالمه شمع روشن کردم شمع نسوزی ک از خیلی وقت پیش توو اون خونه بود برای تولد گرفته شده بود
خیلی زیاد بود همشونو روشن کردم روی میزای توی پذیرایی…
همچنان بارون میومد ،تموم ساختمون سکوت و فقط صدای
بارون میومد
جلو آینه وایساده بودم قربون صدقه خودم میرفتم…همش لباس عوض میکردم تا اون چیزی ک باب میلم بود بپوشم…
لخت لخت شده بودم
با نور گوشیم کوسمو‌ توو ایینه نگاه کردم هرچی بیشتر میدیدمش حشری تر میشدم،خیس شده بود
رفتم با شوینده شستمش…
سینه هام 75 رون و کونم خییلی پره و کوسم تپله تقریبا
خیلی نرم و آبدار بدنم اینا خودمم دیوونه میکرد با خودم میگفتم خوش بحال رضا که همچین بدنی منتظرشه…
رفتم زیر دوش
دوشو گرفتم روی کوسم آب داغ وحشی ترش کرده بود
اب با شدت میخورد ب چوچولم داشتم دیوونه میشدم…
هیچی نمیتونست منو اون شب از فکر رضا دور کنه…

تصمیم گرفتم شورت و سوتین نبوشم
دامن کش جیگریمو‌ پام کردم ک تا پایین زانوم بود و ساقای تپلم و‌ سکسی تر کرده بود…
موهامو باز گذاشتم موهام فرفری تا بالای باسنم
تاپ کش مشکیمم‌ تنم کردم نوک سینه هام ک از شهوت سیخ شده بود از روی تاپ کاملا مشخص بود…

ارایش چشمو پررنگ تر کردم و سکسی ترین عطرمو زدم…
نیمیدونسم کارم درسته یا نه
هیچی جز شهوتم جلودارم‌ نبود…

زنگ زدم ب شماره ای ک از رضا داشتم و هیچوقت بهش زنگ نزده بودم

-رضا ؟
شما؟
میای بالا؟
خودتی ؟
اره میای؟؟من میترسم تنها توو خونه انگار قراز نیست برق بیاد
-اره مث اینکه فیوز خونم دچار مشکل شده گفتن بارون شدتش کمترشه میان درست کنن…
-اینارو ولش کن میگم من‌میترسم
داری جدی میگی ؟بیام؟؟
اره دیگ زود باش
چشم الان میام…

استرس گرفتم ترسیده بودم فکر نمیکردم ب این مرحله برسم روزی اما کوسم میگفت دهنتو‌ببند…
دوییدم رفتم عطرمو تمدید کردم
همه چی کامل بود …قهوه هم داشت حاضر میشد
نور خونم خیلی لایت بود راحت میشد زیباییامو دید …

درو باز کردم
با صدای سکسی و گرفته صداش زدم
رضا؟
جون رضا؟؟
رسید در خونه
لبخند زدم اومد داخل

چشش خورد ب شمع ها

اوووه چه فوق العاد…
هنوز حرفش توو دهنش بود صورتشو برگردوند و منو نگاه کرد یه لحظه هنگ کرد منو تاز داشت تووی نور میدید …
زد ب جا کفشی کنارش
-ماشالا ماشالا
سعی داشت طبیعی برخورد کنه اما چشاش مشخص بود خیلی هنگ و گیجه
-برو بشین واست قهوه بیارم
توو آشپزخونه بودم میدیدم ک کلا چشش ب منه
راه افتادم طرفش با اون عظمت با اون هیکل خفنش روی مبل نشسته بود دیگ طاقتم سر رسیده بود…

-خیلی خوشحالم کنارتم کاش همیشه برقا قطعشه
-با لوندی تمام گفتم اما من میترسم اینجوری
-من خودم‌ نوکرتم ،تو جوون بخواه من فدات میشم
-دیگ چیا بلدی ؟؟
-هرکار تو بخوای انجام میدم عشق من…
شات قهومو‌ گذاشتم روی میز
پامو اوردم بالا تقریبا ،،کنار انگشت پام یه تاتو دارم
گفتم:
لاکم خوشرنگه؟
میدونستم پاهامو دوس داره چون همه پسرا ب پاهامو ناخونام‌ حس داشتن و دوس پسرم همیشه تعریف میکرد

پامو گرفت تو دستش گفت خیییلی خوبه
سه تا بوسه ریز زد ب پام
نگاهم کرد دید لبخند دارم
دوباره شروع کرد ب بوسیدن کم‌کم رفت روی ساق پام
وااای کوسم‌‌ داشت میترکیید …
خودمو جمع کردم
روی زانوهام نشستم رو‌ی مبل خودمو خم کردم طرف پنجره ک‌ مثلا بارونو بیینم اما عمدا خواستم کونمو ب رخش بکشم
میدونستم با دیدن پاهام کیرش سیخ شده

یهو دیدم داره از روی دامن کونمو‌میبوسه
هیچ واکنشی نشون ندادم
شدتشو بیشتر کرد دامنمو‌اروم‌اروم داد بالا از نشست روی زمین از کف پام شروع کرد ب لیسیدن نزدیک رونم شد انگار داشت وحشی میشد
پشت رونمو گاز میگرفت مک میزد
وااای نفسش خورد ب لای کون و‌کوسم تموم بدنم منقبض شد
سوراخ کونمو کرد توو دهنش آه ارومی کشیدم
اروم اروم اومد بالا کمرمو لیس میزد داشت دیوونم میکرد
رسید ب پشت گردنم موهامو زد کنار رومو برگردوندم چهره سکسی مردونش حالم بدتر کرد شروع کردیم ب لب گرفتن
گردنمو میخورد من ناله میکردم اینقد ک حشری بودم دلم میخواست یه راست بره سراغ کوسم…خیلی محکم‌سینمو‌گاز گرفت جیغ کشیدم ول نمیکرد
•رضااا دردم میگیره آخخخخخ
•قربون بدن خوشمزت
شروع کرد ب خوردن زیر بغلمو لیس زدنش اخ عاشق این کار بودم زیر بغلم خیلی حس داره
رفت روی شکمم هرچی ب کوسم نزدیکتر میشد وحشی تر میشدم
هی خودمو کنترل میکردم
همه جامو با دل و جون مک‌میزد
دامنمو داد بالا یهو کل کسمو‌کرد‌ توو دهنش
یه آه خیییلی بلند کشیدم
میدونسم ک داره اب ازم میریزه با ولع میخورد

-خیلی دوسش دارم
-چقد دوسش داری؟
-خیلیییی
درحالی ک صدای مک زدناش توو کل خونه پیچیده بود
سرشو بزور از کوسم‌جدا کردم
-بزااار بخورم توروخدا
-پیراهنتو در بیار
خیلی سریع شروع کرد ب دراوردن پیراهنش
دلم میخواست بازوهای عضله ای شو ببینم وقتی داره کوسمو‌میخوره
نشستم لبه مبل رضا نشست پایین پام
-آخخخ عاشقشم (با صدای مردونه و بم ک خیلی سکسی شده بود)
-بخورش رضا…
ناله هام از اعماق وجودم‌میومد میدونستم توو این یه رب دوبار ارضا شدم اما ب ارگاسم کامل نرسیده بودم

مث سگ لیس میزد کوسمو یاد دوس پسر سابقم افتادم یاده خوردناش همیشه سرش لای پاهام بود😄

انگشت برد توو کوسم بالای کوسمم مک میزد آبم از اطراف انگشتش سرازیر شده بود
-اوووم چه آبی…
-آه آه رضاا داره میاد
-اووووم‌میخوامش
میدونستم داره آبم میپاشه سرشو فشار دادم اونم مث‌وحشیا مک میزد انگشت میکرد سرشو ول کردم یهو‌ نفس کشید
گفت:
واای چه داغ بود ترسیدم فک کردم با دندونم خونی شده یهو خون اومده
درحالی ک نفس نفس میزد ،.خیلی ابت داغ بود

-دوس داری؟؟
-میمیرم براش جونمم برای کوست میدم
انگشتایی ک پره آب بود کرد توو دهنش

ولی هیکلش همچنان اب کوسمو راه مینداخت …
دراز کشید روی مبل
بعد یه دقیقه لب گرفتن گفت بیا بالا،،،نشستم رو صورتش
دیگ داشتم عاشق خوردنش میشدم
درحالی ک داشت کون و کوسمو لیس میزد
پاشدم از روش بعد چند دقیقه
نشستم روی دسته مبل
دوباره شروع کرد ب لیسیدن ،میدونستم اینم عاشق کوسم شده
منم میوه برداشتم از روی میز شروع کردم ب میوه خوردن در حالی ک اون کوسمو لیس میزد
سرشو از کوسم جدا کردم
-رضا بسه چشام اشکی شد از بس ارضا شدم
دیگ آب از چشام زد بیر‌ون
-خیییلی خوش مزس همش دهنمو آب میندازه

کیرتو میخوام رضا…
روی زانوهاش نشست روی مبل روبروی من
داشت زیپ شلوارشو باز میکرد من پامو کشیدم روی بدنش
اخ اخ بدن سبزه با سیکس پک کمی موهام داشت سینش
همینجوری پامو بردم بالا روی گردنش انشگشتمو‌ زدم ب لبش
کل انگشتامو کرد توو دهنش مک‌ میزد
پامو اوردم پایین پاهامو باز‌ کردم دوباره گفتم بخور
(فقط میخواستم بازیش بدم)
بدون چون و چرا حمله کرد ب کوسم بیخیال کیرش شد
گفتم :
نخوووور دیگ دوساعته خسته نشدی؟؟
-من عاشق کوست شدم سیر نمیشم دیگ
-نه نخور دیگ
با پاهام کیرشو تحریک‌ کردم اوووووف شلوارشو کامل دراورد
چه کیییییری خیلی بزرگ بود میدونستم قرار جر بخورم
قیافمو دید نیش خند زد ،ترسیدی ؟؟
کونمو تف زد گفتم نه از جلو…مطمئنی؟؟؟اره
اروم‌کرد توو کوسم نمیرفت تووو
-رضا دردم میگیره نمیشه
-میشه عشق من
بزور فشار داد،کلا کسم بسته شده بود
خیلی درد داشتم اولش
ولی با چندبار تلمبه زدن همش تبدیل ب لذت شده بود
-رضااا خیلی خوبه
لبامو مک میزد همزمان تلمبه میزد
هرلحظه ب ارضا شدن نزدیک تر میشدم
وحشی شده بودم کمرشو چنگ مینداختم
جیییغ میکشیدم یهو آبم با شدت پاااشید بیرون
دوباره آبم باشید
کیرشو دراورد دوباره آبمو خورد…

این سکس همچنان ادامه داشت
اما دیگه طولانی شد نمیشه ادامه بدم

نوشته: سکسی ترین


👍 16
👎 21
133901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781290
2020-12-12 00:26:28 +0330 +0330

😕

0 ❤️

781291
2020-12-12 00:26:38 +0330 +0330

چرت ترین داستان چقدر زود پردتو مفت دادی
دیس لایک اول

3 ❤️

781293
2020-12-12 00:28:26 +0330 +0330

خودتو تو آیینه میدیدی حشری میشدی؟ یه تلفن به خودت بزن!! نویسنده پسر و کونی است!!

6 ❤️

781303
2020-12-12 00:38:21 +0330 +0330

حالا تو واقعیت سگ نمیکنش اینجا واسه ما فاز جنیفر ورداشته

6 ❤️

781305
2020-12-12 00:38:59 +0330 +0330

اینکه واقعی بود یا تخیلی چندان مهم نیست. به عنوان یه نویسنده آماتور خوب نوشته بودی. خوشم اومد. هم شخصیت پردازیت هم فضاسازیت خوب بود. پیشنهاد میکنم تخیلاتت رو بیشتر کن و به یه داستان واقعی پروبال بده. اصلا ازاینکه تخیلی بنویسی نترس. نگاه به کس شعرایی هم که تو کامنت ها ممکنه بنویسن نکن. کون لقشون. تو استعداد نوشتن داری. درمورد شخصیت هات اغراق کن . مواظب کوس و کونتم باش. به امید سکس هایی خوب. موفق باشی

1 ❤️

781319
2020-12-12 00:51:54 +0330 +0330

اینکه بهتون میگن«اوف چ کصی»«عجب جنده ای» و… اینا تعریف نیست ک میگید همه ازمون تعریف میکنن

0 ❤️

781323
2020-12-12 01:00:04 +0330 +0330

بقول یکی اط دوستان توی دنیای واقعی کاندوم بدی به سگ سگه عقش میاد با کاندوم بکندتش. فاز سکسی بودن ورداشته

1 ❤️

781324
2020-12-12 01:04:34 +0330 +0330

منم خیلی پسر جذابیم از هفت سالگی بدنسازی میرم سایز کیرمم۸اینچه خیلیم پولدارم

0 ❤️

781332
2020-12-12 01:12:16 +0330 +0330

شاشیدم وسط داستانی که داخلش ایموجی استفاده شه😂😂

1 ❤️

781333
2020-12-12 01:16:52 +0330 +0330

اول اینکه داستانت کیرسیخ کن موقتیه و بعدا چیزی ازش تو ذهن کسی نیمونه حتی اگه پسر باشه نویسنده.دوم اینکه جناب xboy تو چرا دردت گرفته بقیه کامنت میذارن.هرکس هرنظری دوست داره میده.وقت میذاریم میایم اینجا داستان جذاب بخونیم وگرنه فقط سکسی باشه که فیلم سوپر زیاده.پس کس لیسی نفرما

1 ❤️

781337
2020-12-12 01:19:56 +0330 +0330

دری وری نگو تعریف کردی چقدر از خودت جارکش

0 ❤️

781367
2020-12-12 03:53:48 +0330 +0330

To krji bde mam bkonim doat konim

0 ❤️

781376
2020-12-12 06:02:17 +0330 +0330

داداش شما کون نده،نمیخاد توهم بزنی مثلا دختر همسایه ای و برای کیر هسته خرمات هلاکی که توش نمیره😂😂😂

1 ❤️

781415
2020-12-12 11:42:57 +0330 +0330

ابت اومد داستان تموم شد

0 ❤️

781435
2020-12-12 13:03:18 +0330 +0330

جقی

0 ❤️

781462
2020-12-12 18:49:13 +0330 +0330

این سکس ادامه نداشت شما وسط جق زدنت و تایپ کردنت ابت اومد دیگه حال نداشتی ادامه بدی

0 ❤️

781477
2020-12-12 21:20:08 +0330 +0330

همین که به کاندوم اشاره نکردی و… نمد شابدم داشتین ولی آیا یه رابطه یه یه عمر پشیمونی (مثل ایدز یا حاملگی یا بیماری های مقاربتی) می ارزه؟
😒😒

0 ❤️

781479
2020-12-12 21:21:42 +0330 +0330

چقدر از خودت تعریف کردی…از قدیم میگند تعریف از خود گوه خوریه.

1 ❤️

781500
2020-12-13 00:29:11 +0330 +0330

ی روانشناس برو حتما
کسشرترین تخیل از خودشیفته ترین پلشت

1 ❤️

782670
2020-12-21 03:15:23 +0330 +0330

اگه داستان بود یه چیزی
ولی چون گفتی واقعیت هست موارد زیر رو میگم
۹۹ درصد ساختمانهای کرج یا موتورخانه دارند یا پکیج پس وقتی برق نیست آب گرم ندارند و حمام نمیشه رفت
فیوز عوض کردن چه ربطی به بارون داره؟
کس میدی بده نوش جونت ولی آخه اینقدر آدم از خود راضی؟
از قدیم میگن میمون هر چی زشت تره بازیش بیشتره
در ضمن تو مصرف آب صرفه جویی کن مبلغش تصاعدی حساب میشه هزینه آب کست میزنه بالا
نکبت

0 ❤️

893780
2022-09-05 12:51:40 +0430 +0430

زیبا نوشتی اخ که منم عاشق لیسیدنم مخصوصا تپل

0 ❤️

932579
2023-06-11 16:45:57 +0330 +0330

قشنگ وصف کردی ایول خوشم اومد

0 ❤️