آیدا، دوستِ دوست دخترم

1392/02/22

آیدا رو از دانشگاه می شناختم، زودتر از اینکه حتی با دوست دخترم آشنا بشم، ازدواج کرده بود و بعد از مدتی جدا شد، خیلی خوشگل بود و خوش هیکل بود واقعا یکی از کس دانشگاه بود. بعد از طلاق ش رابطه ی ما باهاش بیشتر شد دیگه ما هر دو کلید خونه ش رو داشتیم و هر وقت می خواستیم می رفتیم اونجا می موندیم و می کردیم، ولی من همیشه تو کف ش بودم یه بار به یکی از دوستان قدیمی م معرفی ش کردم یه تور شمال بود که با هم برن بعد از اون هم این دوست قدیمی که تیز کرده بود من و آیدا رو دعوت کرد شب خونه شون به صرف شام و مشروب، دو شیشه وودکا خوردیم، این رفیق ما که دیگه تو جوبا بود، چراغها رو کم کردیم و سه تایی شروع به رقص کردیم نفهمیدم چی شد که از ش لب گرفتم دیگه ول نکردم هر چرخی می زدم دستم دور کمر ش تنگ تر می شد و لب ش رو می گرفتم سینه هاش رو به خودم فشار می دادم سینه ها درشتی داره خیلی درشت تر از مال دوست دخترم هر چی دوست دخترم لاغر بود این گوشت بود از حق نگذریم جفتشون مال بودن، بگم که الان تو کف جفتشونم. رفیقم دیگه نمیتونست حتی سرپا بمونه رفت افتاد تو مبل دیگه حالیش نبود، یه کم دیگه با آیدا رقصیدیم دیگه بی رودروایسی خودمونو میمالیدیم به هم و لب می گرفتیم، آیدا هم یه کم دیگه ش نمیتونست سرپا بمونه افتاد رو کاناپه نشستم بالا سرش و دستمو کردم تو یقه ش مستقیم تو سینه ش تا نوک ش رو حس کردم چقدر درشت بود کیرم راست شده بود اون هم مست بود هم معلوم بود خیلی وقته تو کفه چشماش خمار شده بود بلندش کردم بردمش رو تخت خوابوندمش و می بوسیدم ش لامصب انگار هر چی یاد بلد بود رو میخواست یه باره رو کنه چنان لب می داد هنوز یادش می افتم حشری می شم تاپ ش رو از شونه هاش در اوردم کشیدم پایین سینه هاش، سوتین ش هم باز کردم دو دستی سینه هاش رو می مالیدم و می خوردم عجب سینه هایی داشت نوکش رو می خوردم انگار داشت جون می داد چنان به نفس نفس افتاده بود و پیچ و تاب می خورد دیگه کون لق رومانتیک بازی شرت و دامنش رو کندم و لخت ش کردم افتادم روش می خوردم ش دست می برد کیرم رو می کشید طرف کس ش انگشتمو انداخته بودم تو کس ش و می چرخوندم تا حالا اینجوری بی محابا کس نمالیدم بود پاهاشو دادم بالا لعنتی خودش زانوهاش رو تا جلوی صورت ش آورد چه کس و کون و کپل تپلی داشت کس ش قلمبه زده بود بیرون سر کیرمو گذاشتم در کس ش و آزاد کردم ش تو هر بار که می کردم له له می زد لعنتی چه آه و ناله ای می کرد داشتم می ترکیدم که خودمو نگه دارم چشمام داشت بر میگشت کشید بیرون پاشیدم رو سر و سینه و صورت ش. بیضه هام رو گرفته بود تو دست ش و می کشید تا حالا اینجوری این همه آبم نیومده بود خالی شدم با دست ش آبم رو به همه جاش مالید انگار پماد داره می زنه لب ش رو گاز گرفته بود چشماش برق می زد حال اومده بود. باورم نمیشد کردمش، بهترین سکس عمرم بود هنوز که ده ساله می گذره.
صبح رفیقم با زنگ موبایلش بیدار شد و رفت سر کار، من بیدار شدم دیدم داره می ره، در و که بست رفتم سراغ ش دوباره یه کم مالیدم ش تا بیدار شد، چشم که باز نکرد دیدم داره راه می ده فهمیدم بیداره دوباره افتادم به سینه هاش لعنتی سرم رو می کردم وسط ش دو طرف صورتم رو کامل می پوشوند نوکش رو گاز می گرفتم لب ش رو به دندون می گرفت فقط می خواستم بکنم به شکم خوابوندم ش شرت ش رو از زیر دامن کشیدم و در اوردم می خواستم از پشت بکنم تو کس ش فکر کرد می خوام از کون بکنمش، گفت از عقب نه حشری شده بود اساسی اومدم رو پشت ش پاهاش باز بود و کس ش رو داده بود بالا فقط باید می کردم کیرم رو انداختم او تو سینه هاش گرفته بودم از بار که تا ته جا می کردم نوکش رو می کشیدم دیگه آه و ناله نمی کرد جیغ و داد می کشید برش گردوندم به پهلو پاهاش رو جمع کرده بود تو شیکم ش منم کلا ازش جدا بود فقط کیرم باهاش در تماس بود دوباره برگردوندمش خوابیدم روش دیگه نمیشد خودمو نیگر دارم پاشیدم روش من کیرم رو شیکمش گرفته بودم ولی همه ی صورت ش رو خیس کردم شاید اونم تا حالا اونجوری حال نیومده بود بعد از اون هر از گاهی سراغ ش می رفتم و چند باری هم کردم ش ولی این دو بار اول بهترین هاش بود.

نوشته: بهزاد


👍 0
👎 0
63950 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

380597
2013-05-12 02:30:10 +0430 +0430

عزیزم دنبالت کرده بودن؟
صحنه سازی بد چیزی نیستا استفاده میکردی بهتر بود
…موفق باشی(به قول آجی پروازی)

0 ❤️

380601
2013-05-12 03:47:34 +0430 +0430
NA

اين اراجيف زاييده ي ذهن خودت بود؟

0 ❤️