اردوی رامسر

1400/06/30

سلام علیکم
بنده پزشک عمومی و یک منحرف جنسی تمام عیار هستم البته بسیار مسائل اجتماعی رو رعایت می کنم و چشمم دنبال ناموس مردم نیست . در واقع خیلی جقی هستم شوربختانه . چندین سال هست که این سایت و داستان های شما عزیزان رو می خونم و بالاخره تصمیم گرفتم که یه تجربه رو در قالب داستان براتون ارائه کنم .
اسمم دارا هست و قد کشیده و اندام نسبتا لاغر دارم بدبختانه و قیافه هم هعی بد نیست شکر خدا .
داستان از جایی شروع شد که سال 90 و بعد از سه کنکور حدودا در بیست سالگی موفق شدم پزشکی شبانه ساری قبول بشم .
من اهل آذربایجان هستم و ترک زبان ام . شاد و شنگول جوری که از محنت درس رسته بودم با بابام رهسپار شمال شدم برا ثبت نام .
دوستان زد و گذشت و ما رفتیم محیط جنده خونه ، عه ببخشید دانشگاه !
ترم سه بودم که بدجور تو کف یکی از دخترا رفته بودم ، البته قصد من خیر بود . من کلا آدم ساکت و بی عرضه ای هستم و به قولی تخم نمی کردم قد جلو بذارم ، اونم در حالی که خیلی از پسرا با چنتا از دخترا همزمان در رابطه بودن . اسمش پریسا بود و اهل گیلان. بسیار خوش هیکل بود ولی قیافه خوبی نداشت ، حداقل از نظر من !
آقا چه جق هایی که با خیال پریسا نزدم ! یادش به خیر واقعا …
ما یه دوستی داشتیم به نام جلیل ! هم زبون من بود اما یه کصکش به تمام معنا ! دانشگاه رو تبدیل به لواط کده کرده بود . گویا تمام منیج های کص و کون و کیر رو این حروم زاده راست و ریس می کرد . تعجب من از این بود که چطور پزشکی می خونه ؟!
خلاصه با توصیه رفقا رفتم پیش اون مادرجنده . البته مقصودم پریسا نبود . می خواستم برای اولین بار طعم کص رو بچشم . از خداخواسته اینم گویا دستش پر بود برام یه دختر خارج از دانشگاه جور کرد با یه مکان که پول درشتی اون زمان ازم گرفت .
رفتم سر قرار یه دختر 17 ساله بود . به خدا قسم تمام حس شهوت در من در کسری از ثانیه خاموش شد . من انتظار یه کسی همسن خودم یا بزرگتر رو داشتم و از دست جلیل حسابی کفری شدم . دختره رو رد کردم . برگشتم آپارتمان مون تو ساری . بچه ها فهمیدن حالم خوب نیست . از این ناراحت بودم که چرا به این حرومی دهن باز کردم . چرا یه دختر 17 ساله تو دوران شکوفایی زندگیش باید تن فروشی کنه ؟ فرداش با لجن متحرک درگیر شدم و نزدیک بود اخراج بشیم .
چند ماهی بود که خبر اردو تو دانشگاه رد و بدل میشد . من . بچه ها هم بدمون نمیومد .
زد و اردیبهشت ماه ما رو بردن تور شمال !
جای حساسش تو رامسر بود . ما رو بردن یه مهمونسرا . از این خونه های روستایی های عزیز که در اختیار مسافر میذارن . دو روز اونجا بودیم . یه شب که رفته بودم تو باغ برا خودم قدم بزنم دیدم صدا میاد . رفتم پی صدا . زیر یه نور خیلی ضعیف ، دوتا از فنچای دانشگاه به زیبایی داشتن از خجالت هم درمیومدن . نمی خواستم مزاحم بشم ولی حوس کردم بشینم یه جقی پنهانی با منظره بزنم . با لباس خوابیده بودن و پسره رو بود . حدود سی ثانیه بود که نشسته بودم که پسره ارضا شد . از رو دختره ولو شد پایین کنارش . با یکم دقت فهمیدم جلیل خارکصده بوده . به دختره گفت پاشو لباساتو در بیار این طوری حال نمیده . دختره مقاومت می کرد و می گفت خیلی سرده . بعد یکم بحث ، این جلیل بیشعورزاده یه سیلی محکم خوابوند زیر گوش دختره و افتاد به جونش و می خواست به زور هم که شده لباسای طرف رو دربیاره . تو همین کشمکش که دختره بلند شد ، دیدم ای دل غافل !!! این که پریساس . از جا کنده شدم و خواستم برم کمکش ولی یه لحظه به ذهنم رسید که این صد در صد به میل خودش اومده . همین که یکهو پشت بوته ها نشستم و صدا در اومد ، جلیل مشکوک شد، یه جای آبیاری کنار درخت بود سریع دراز کشیدم توش . فک کنم جلیل با فلاشر گوشیش اومد یکم اونجا رو گشت ولی چون تاریک بود و چیزی پیدا نکرد گذاشت رفت .
سرم رو از کنار شیار خاک و بین علف ها آوردم بالا ، دیدم پریسا که داشت فرار می کرد از پشت توسط جلیل گرفته شد . کیرش رو چسبونده بود به کون پریسا و می گفت : خرگوش هرزه من ، کجا فرار اونم از دست بکن عالم ؟! از پشت گردن پریسا بوس که چه عرض کنم ، داشت می خورد . با زحمت و زور لباساشو دراورد و وقتی پریسا دستاش رو به یه درخت تکیه داد ، جلیل خیلی نرمال کیرش رو با چندبار بالا پایین کردن ، هل داد تو کص خانم دکتر ! خیلی خوب تلمبه نمیزد ولی من با همون صحنه در حال جقیدن بودم . کصکش حتی یک دقیقه رو هم نتونست پر کنه و زود ارضا شد و افتاد زمین . پریسا که گویا هنوز موتورش روشن هم نشده بود با یه جمله خاک عالم بر سرت خواست که بره اما جلیل پدرسگ پاش رو گرفت که : کجا جوجو ؟ تا دم صبح کار دارم باهات . پریسا تقلا کرد ما نتونست . نمیدونم از کجاش یه چیزی شبیه به خیار دراورد داد به جلیل گفت : بکن توش !
حدود ده دقیقه جلیل این خیار رو به حالات مختلف کرد تو کص جنده خانم . منم جقم رو باهاش کامل کردم و ریختم رو گل و گیاه و طبیعت ! ولو شده بودم که دیدم جلیل ننه چارراهی خیار رو دراورد و گفت الان یه لذتی بهت میدم که تو کل دنیا تجربش نکنی . پریسا رو شکم خوابید و جلیل ار پشت افتاد روش و کرد تو کصش . اینبار رکورد خودشو ارتقا داد و تو دو دقیقه ارضا شد . نکته خوبش اونجا بود که فک کنم آبش رو پاشید رو کمر پریسا که این کار پریسا رو دیوونه کرد . فک کنم با گوشیش که دستش بود کوبید به سر جلیل و اونم بی هوش شد خورد زمین ! پریسا که داشت کمرش رو پاک می کرد و لباساش و تند تند می پوشید زیر لب میگفت : مادرجنده ! هزار بار گفتم از این کار خوشم نمیاد . اونجا بود که فهمیدم اینا خیلی با هم خوابیدن .
جنده که رفت منم رفتم ببینم چه بلایی سر حرومی اومده . یکم سرش خراش برداشته بود ولی چیزیش نبود و هواستم بلندش کنم ولی بعد گفتم به کیرم بابا ولش کن تخم سگ . رفتم پیش بچه های خودمون . نشسته بودیم که دیدیم پریسا جنده زاده اومد . با ارایش ! انگار نه انگار که چند دست گاییده شده! خیلی راحت نشست و مشغول صحبت شد . صبح که شد خبر امد صاحب باغ ، جلیل رو لخت و بیهوش تو باغ پیدا کرده . خیلی خوشحال شدم . سرپرست می گفت : اگه اخراجش نکنم فصیحی نیستم !!! دیدم که پریسا که تازه از خواب بیدار شده بود خیلی ترسیده . رفتم پیشش گفتم : خانم آزادمنش! میشه یه لحظه ؟! … گفت : بله . بفرمایید … گفتم : نگران نباشد شما در امانید ، کسی بویی نمی بره!
جوری رید به خودش که زبونش بند اومده بود . گفتم امشب میشه در خدمتتون باشم ؟ گفت: ها ؟!
تکرار که کردم ، گفت : باشه ، به شرطی که کسی نفهمه .
خلاصه قرار شد شب اتاقمون رو خالی کنم تا بیاد …
با بچه ها هماهنگ کردم که قبول کردن شب برن گشت و گذار !
حدود ساعت 11 بود که اومد . سریع آوردمش داخل و یکی از صندلی ها رو گذاشتم پشت در چون قفل نداشت .
خواستیم که شروع کنیم گفتم تو دیگه چرا تو که پزشکی می خونی دردت چیه ؟
گفت : شما چرا الان اینجایی ؟ گفتم : برای ارضای خودم گفت : منم برا همین اینجام
پرسیدم : به ازدواج فکر نمی کنی ؟ پرده چی ؟ گفت : اصلا این چیزا برام اهمیت نداره
با چنتا بوس از صورت شروع کردم و وقتی اولین لب رو گرفتم تازه فهمیدم چقدر تباه بودم …
داشتم تند و با عجله جلو می رفتم که گفت : آروم ! اولین بارته ؟
گفتم : شرمنده آره
در حین همون بوسه ها ، کم کم با کمک خودش لختش کردم
وای خدا چی میدیدم؟!!! یه جفت پستون !!
سریع افتادم به جونش و خوابوندمش زمین ، پستوناشو می خوردم !
بعد چنتا بوس از لبش ، کیرم رو خیلی آروم گذاشتم لای کصش
هل دادم داخل !
گرم و نرم ! لذت بخش ! لعنت بر جق
انگار داخل بدنش بودم . اولین سکس
صدای نفس هاش دیونم می کرد . زیبا ترین موسیقی
هر تلمبه برام یک عمر می گذشت و یک حس غریب از نزدیک بودن کامل یه یک نفر
کسی که با خاطرش ، صدها بلکه هزاران بار جق زده بودم
جایی که رویا ها به واقعیت تبدیل شدن ، روی بدن پریسا
خیلی اروم تلمبه میزدم ، یک لحظه حس کردم عاشقشم ، صورتم رو بهش نزدیک کردم
یه بوسه عمیق از اعماق وجود !
در حال تلمبه بهش گفتم می دونی چقدر دوست داشتم ؟می خواستم زنم بشی
یکم مکث کرد و گفت : هول نشو این فقط یه سکسه و قرار نیست چیز بیشتری باشه
ساکت شدم .
در همون حالت بعد چند دقیقه آبم اومد
اون شب دو بار دیگه سکس کردیم
در طول سال های بعد سکس های زیادی کردیم و دوست های خوبی شده بودیم
بعدا با بچه ها چند بار ریختیم سر جلیل و حسابی کتکش زدیم
خیلی ها فکر می کردن با توجه به این که تو دانشگاه زیاد با همیم می خوایم ازدواج کنیم
ولی رابطه ما مشخص بود . جاست فرند جاست سکس
الان هم که من ازدواج کردم ، زنم رو هم خیلی دوست دارم ولی هر بار بریم شمال پیش پریسا میرم
و سکس های لذت بخشی داریم
پریسا با زنم که دندانپزشک هست خیلی دوست شد
الان که 29 سالشه هنوز مجرده
کسی که عقایدش مثل پریسا باشه تا حالا ندیدم

نوشته: دارا


👍 8
👎 13
60901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

833339
2021-09-21 01:41:41 +0430 +0430

مستر! اینجا ایرانِ و تفکیک جنسیتی بیداد میکنه
خود شلمچه شم میبرن اردوگاهُ بر مبنای جنسیت جدا جدا تعیین میکنن
اردو از طرف هارکواتز نرفتی انقدر بی ریا باشه‌ جمعتون که 😂😐

5 ❤️

833392
2021-09-21 07:11:26 +0430 +0430

۹۹.۹۹۹۹۹ درصد داستانها دروغ و تخیلات محضه

1 ❤️

833406
2021-09-21 09:56:39 +0430 +0430

اگه راس میگی یه نشونه از دانشگاه علوم پزشکی ساری بده به من ببینم راس میگی

0 ❤️

833429
2021-09-21 13:17:46 +0430 +0430

کسی که عقایدش مثل پریسا باشه جندس

0 ❤️

833455
2021-09-21 18:20:55 +0430 +0430

کص ننت 🍆

0 ❤️

833489
2021-09-22 00:16:47 +0330 +0330

زیبایی داستان این یود که دکتر مملکت آدمی رو توصیف کرد که زیر سی دقیقه ۴ بار ارضا شد.
این یعنی کصشر محض
بقیشم که دوستان از خجالتت در اومدن متوهم

0 ❤️

833511
2021-09-22 02:23:38 +0330 +0330

اون یارو جلیل پزشکی می‌خونده به جهنم ولی وقتی میگی طرف کس باز تیر بوده حتما میدونسته چه گهی بخوره که تو سی ثانیه آبش نیاد اطلاعات پزشکی نداشته تجربه کس کردن که داشته
به روح پدرت و جان مادرت قسم بیا من بکنمت کول باری از تجربه هم راحت یک ساعت تمام ارضا نمیشم
حتی اگه زنت هم بیاری دو تایی بکنمتون بازم زیر یک ساعت ارضا نمیشم
اینجاست که میگن تجربه از علم بالاتره
به سر پدرت قسم

0 ❤️

833616
2021-09-22 17:14:54 +0330 +0330

جقول خان نتونستي مابين اين كسشعرات حداقل جمله وااااي چي ميديدمو استفاده نكني؟
جوابش ك از خودش كسشرتره: يه جفت پستون😐انتظار داشتي يه جفت خايه پشمالو ببيني؟

0 ❤️

833828
2021-09-23 20:45:04 +0330 +0330

اینا بکیرم سر جدت بیا بگو سال کنکور چ گوهی خوردی من کونم پاره شده کیرم نمیخابه ک درس بخونم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها