ارگاسم تو مترو
سلام بچه ها من اولین باره دارم خاطرمو می نویسم.اسمم مهسا ۱۷ سالمه
من سکسی نیستم ولی خیلی حشری ام مثلا دوست پسرم دستشو رو پام بزاره من شورتم خیس میشه ولی به روی خودم نمیارم. تا حالا با پسری هم رابطه نداشتم فقط چند بار سینه هامو مالوندن.
یه روز از مدرسه با دوستم برمیگشتیم با مترو میرفتیم کرج. سر ظهر بود مترو ام خیلی خلوت بود. اون روز هم توی مدرسه کلی بحثای سکسی کرده بودن بچه ها من که خیلی حشری بودم.
روی اون صندلی دو نفره های کنار واگن نشسته بودیم کیفامونم رو پامون بود.
کسی هم روبه رومون ننشسته بود. به دوستم گفتم امروز بچه ها چقدر راحت شده بودن گفت حرفای طبیعیه دیگه. دیدم خیلی رِلِه بوده گفتم من هنوز حالم خرابه
گفت یعنی حشری شدی گفتم خیلی
دستشو اروم از زیر کوله رو پام اورد گذاشت رو کسم یکم فشار داد بعد اروم دستشو کرد تو شورتم منم کولمو بغل کردم که کسی شک نکنه
اروم انگشتشو می کشید لای کسم وای دارم میگم خیس شدم
چوچولمو تند تند میلرزوند منم جلوی خودمو گرفتم اه نکشم
محکم چوچولمو میمالوند و فشار میداد که یهو پاهامو به هم فشار دادم ابم اومد ولی من کاری باهاش نکردم اولین بارمونم بود
بعد از اون توی مدرسه لز زیاد کردیم اگه خوشتون اومد اونا ام تعریف میکنم
نوشته: مهسا
پاورقی بدی نبود،
اگه یکم بیشتر میتونستی مالوندنتو آب و تاب بدی و به ارگاسم رسیدن و احساستو در اون لحظه جوری توصیف کنی که لااقل کمی خواننده را برانگیخته کنه حتما بهت لایک میدادم.
جالب نبود که بگم دوباره بنویس …
خام نوشتی ، جذابیتی نداشت نوشته ات …
نظر شما چیه؟
لایک 16 رو هم من بهت دادم گلی خانم دستکم اگه کوتاه بود ولی راستشو گفته بودی
منم تو اتوبوس ارضا شدم. خیلی شیرینه.
دفعه بعدی که ارضا شدمم تو تاکسی کنار یه دختر بودم.
از شیرین ترین خودارضایی های من بودن
موضوع جذابی میتونه باشه، به شرطی که بهتر بنویسی
لااایک بعدی را هم من بهت میدم چون داستانت بدون هیچ گونه تعریف و تمجید الکی ازخود و واقعیت بود هرچند کوتاه اما چون صادقانه بود خوشم اومد ادامه بده فدات
کوتاه مفید مختصرر بدون چرت و پرت یه خاطره ساده
بد نبود سعی کن دفعه بعد يه مقدار پیچ و تاب بدی به داستان یا بهتر بگم به خاطرت ب هر حال لایک ???
سعی کن کتاب بخونی. یکم مدل نوشتن یاد بگیری خیلی خلاصه و خام بود. بیشتر سعی کن
لایک44
درسته داستانت کوتاه بود.ولی همینکه حقیقتو نوشتی و مثل خیلیای دیگه کسشعر ننوشتی که داییم پردمو زد عموم کونم گزاشت و … دوست داشتم.ادامه بده
من الان شدم!!حموم لازم!!!غسل جنابت میکنم
غربت الی الله!!
نظرات جدید داستان‌ها
- باور کردنش سخته کسی آرزو داشته باشه که دهنشو بزاره جتی دهن ن...
- تا اونجا خوندم که نوشته بودی (هردو خندیدیم و سحر چند سیلی به...
- حس میکنم آخراش آبت اومد دیگه حوصله تایپ نداشتی داستانو تموم ...
- بیناموس ها و کارآگاه هوایی که کامنت منفی و کسشر میزارید.این...
- ریدم تو خودت داستانت مجلوق کوس ندیده بدبخت ...
- تا نصف خوندم دیگه حوصلم نکشبد مرد حسابی مگه مثنوی داری مین...
- قشنگ مینویسی😘
- سلام،خیلی خوب نبود ولی بدم نبود،خوب نبود چون لااقل سه چهارج...
- کیرم تو حلقت
- وای بقیه کسشعرات خیلی کسشعر تر بودن چندش بیناموس غذای حویده ...
- متین جان از اینکه غسل کردی ورفتی بیرون ممنونم پیام اخلاقی خو...
- بجان احمد ۹۱۳ تو کونی هستی 😀 😀
- چقدر کسشعر بابا فرهیخته ، خود رهی معیری شعراش و یادت نیست که...
- آخرش رفت تبریز یا شیراز مجلوق کیر ندیده بدبخت ...
- این قسمت بهتر از بقیه قسمت ها بود 😍...
- سلام میشه برای داستان بعدیت بهت ایده بدم...
داستان‌های تازه
- دستهای زن داداش
- امید پسر همسایه (۵ و پایانی)
- شروع یک ضربدری (۴)
- لز و FMF با دوست همسرم
- حجله من با دایی جونم
- پدرشوهر و نازگل (۱)
- دو کونی با یه بکن سن پایین
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس بعد گُل کشیدن
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
- بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست
- مثل یک رویا بود (۱)
- اولین سکس با همکلاسی قابل اعتماد
- خواهر زن ته دیگ
- اولین سیسی گاسم
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
و من ا…توفیق…