با سلام خدمت کاربران شهوانی
خلاصه و مفید میگم اهل دروغ نیستم هر کی خوند و باور ککرد موفقباشه کسی هم فکر کرد دروغ میگم دایورته رو تخمم
بماند پوریا هستم 18 سالمه پیش دانشگاهی ام اینم تجربه اولین سکس منه خواهشا تا آخر بخونید
یه سوپر مارکت سر کوچمون هست که مدت زیادیه با صاحبش رفیقم
و رابطه دوستانه زیادی داریم و محله ما هم که جنب دانشگاه پیام نوره و اکثر پیام نوریا چه دختر و چه پسر از شهرای دوروبرن و همینجا تو کوچه پس کوچه ها اتاق 2 3 نفری اجاره کردن کردن و زندگی میکنن
مدتی بود یه دختر دانشجو به اسم هانیه میومد مغازه و وسیله میگرفت منم ازش خوشم اومده بود ولی ازونجایی که عرضه دختر بازی و اینا رو ندارم اقدامی نکردم به علاوه که سنش هم از من بیشتر بود یکی دو ماه میگذشت و منم که گهگداری در مغازه بودم این دخترو مداو میدیدم تا روزی که پسر صاحب مغازه کلاس هشتمی بود و امتحان عربی داشت و این دختره گفت بیا بریم من و دوستام عربی یادت میدیم این پسر بعد از ظهر رفت خونشون و اخرای شب ساعت 11 من رفتم دنبالش که بیارمش دختره بدون روسری اومد بیرون من یه مقدار شکه شدم اما روی خودم نیاوردم بعد از این که رسیدیم در مغازشون چند تا کاغذ نقاشی نشونم داد پسره و گفت اینارو با هانیه کشیدیم که یه دفه من پشت نقاشی هارو دیدم که شعر و کص شر و نای دل نوشته بود و متن نوشته ها اینجوری بود (( خدایا درد دل منو نمیبینی بالاخره با هزار تا دوز و کلک به هدفش رسید و کارشو انجام داد و منو گذاشت رفت و به جسمم صدمه زد و فقط منو واسه نیاز جنسی میخواست و ازین کص شرا ))خلاصه گذشت 3 4 روز که صاحب مغازه و خونوادش برای شرکت در تبلیغات شورا به شهر خودشون رفتن و مسئولیت مغازشونو 2 روز سپردن به من
همون روز اول دختره و دوستاش اومدن مغازه وسیله گرفتن و گفتن قرضی میخوایم منم گفتم صاحب مغازه گفته قرضی نده یه دفعه همون هانیه که تاحالا با هم هیچ صحبتی نداشتیم گفت ((پوریا بد نشو دیگه کارمونو راه بنداز )) تعجب کردم که اسممو میفهمید خلاصه من زدم تو حسابشونو رفتن بیرون
بعد 2 3 دقیقه تنهاییی برگشت و گفت شارژ یادم رفته بگیرم
ناگفته نماند دختر خوشگلی بود شارژ رو هم گرفت من گفتم نقاشی هایی که برا معین کشیده بودی خیلی قشنگ بودنو خیلی هنرمندی تشکر کرد و گفت تو کی دیدی نقاشی هارو !!!
گفتم خب من اون شب اومدم دنبال معین که اومدی دم در سرت هم لخت بود
یکم خجالت کشید گفت متوجه نشدم که تویی
یه دفه گفتم شعر های پشت نقاشی هارو هم دیدم
که خیلی کم آورد گفتم پارشون کردم بین خودمون میمونه
که دیگه روم باز شد و گفتم واقعا طرف چه آشغالی بوده که تورو اینجوری زجر داده و اذیتت کرده
اگه من جای اون بودم هیچوقت همچین دختر زیبایی رو از دست نمیدادم و ازین کسشرا
خلاصه ساعت 2 ظهر بود و مشتری هم کم که تعریف میکرد از بدی هایی که تو این شهر دیده و کارایی که پسره به سرش داده
خلاصه پسره از کون کرده بودش و فلنگو بسته بود
بماند شمارمو بهش دادم گفتم هر موقع دوست داشتی میتونی با من درد و دل کنی منم خیلی تنهام و ازین حرفا
خلاصه پول شارژ پنجی رو هم ازش نگرفتم
و گذشت تا شب ساعتای 10 پیام داد
-سلام خوبی؟
-سلام مرسی شما؟
-همونیم که امروز تو مغازه شمارتو بهم دادی ! اسممو که نپرسیدی اسمم هانیس
-خیلی ببخشید نشناختم منم پوریام
-اسمتو که خودم میدونم از خودت بگو چیکارا میکنی
-هیچی دیگه بدبختی های زندگی و کنکور و ازین چیزا
-هر چی فکر میکنم امروز میخواستی یه چیزی به من بگی روت نشد بگی
خیلی ممنون که تا آخر خوندید
نوشته: پوریا
تواگه دنبال دختربازی باشی بایدفاتحه دانشگاه ودرس همه روبخونی .توایندوره وزمونه چیزی که زیادزن ودخترخودت دانی بدنبال عاشقی هم نباش که جزهوس بیش نیست
Bob lover واقعن حیوانات حشری کامنت خودت لایک بیشتر حقشه…
اونجا هم گفتم ادمین عاشقته پسر که اکانتتو حذف میکنه
اگر بامن نبودش میلی… لیلی و ظرف و فلان…
چی بگم دوستان عزیز شهوانی گفتنی ها رو گفتن.البته از دخترای این دوره هیچ چی بعید نیس.دختره با کم سن تر از خودش دوست میشه برا دومین بار مث اب خوردن از عقب میده.شانس اوردی نداده پرده شو بزنی واسش.واللو
#٢١#
خب حالا از دایورت در اومد :
میرزا جاکش خان پسره مغازه داره که گفتی کلاس هشتم بوده یعنی ۱۴ سالشه و اگه بزارنش اول تورو میکنه بعد دختره بهش گفته بریم عربی یادت بدم ؟
اصلا به جهنم که رفتن ، بعد نشستن نقاشی کشیدن ؟ با پسر ۴ساله اشتباه گرفتی فکر کنم !
بعدشم آدم وقتی رو یه کاغذی یه همچین راز مهمی رو مینویسه بعد انقدر راحت نمیده دست یکی که کل کوچه بفهمن و بیان کونش بزارن !
چرا انقدر گوساله تشریف داری دوست خوب من ؟
آخه تا کی میخوای فکر کنی که خیلی بکن هستی !
دلم میخاد مثل رئیس جمهور کره شمالی با ضد هوایی سوراخ سوراخت کنم
گمشو از جلو چشمم الدنگ ارمنی
به به. کوصشعر گو کم بود این کوصمغز ترکیده هم اضافه شد.
آخه من نمیدونم این جقی کاندوم لارج گرفته کیرش کلفت بوده نرفته.اونوقت میشه بگی چه سایزی از کاندوم مناسب کیر جنابتونه. لابد نایلون فریزر.
اصن از اول داستان تا آخرش اراجیف و تخیلات ذهن مریض و ناتوان یه جقیه.
پیشنهاد میکنم جای این کوصشعرا برو بادمجون واکس بزن
ﺗﻮ ﻛﻪ ﺗﺨﻢ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺑﻪ ﭼﻲ ﻣﻴﻨﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻫﺴﺘﻪ ﺧﺮﻣﺎﺕ؟! :|
ﺍﺳﻢ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺘﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻴﺰﺍﺷﺘﻲ ﺍﺯ ﺟﻖ ﺯﺩﻥ ﺗﺎ ﻛﻴﻮﻥ ﺩﺍﺩﻥ (dash)