از سکس چت تا سکس حضوری

1397/03/27

با عرض خسته نباشید خدمت اعضای محترم
من میلادم ۲۳ سالمه اهل تهران هستم
خاطره ای ک میخوام براتون تعریف کنم از سال سوم دبیرستان یعنی زمانی ک ۱۷ . ۱۸ سالم بود شروع شده و هنوز هم ادامه داره
طبق روال همه داستان ها اول از خودم بگم چهره معمولی دارم ۱۷۷ قدمه و ۸۵ وزنم ، مثل همه کیرم ۱۸ سانت نیس . دور تا دور و درازی کیرم ۱۴ سانته.
تا اونجایی ک یادمه دوس داشتم با خانومی ک از خودم بزرگتره دوست باشم و تا همین الان هم این عقیده ام عوض نشده
بریم سر اصل داستان…
ی روز از روزا طبق معمول داشتم تو وی چت میچرخیدم و اون قسمت ک تکون میدادی آدم پیدا میکرد رو میزدم
ی خانمی اومد بالا ب اسم مهناز درخواست دادم بهش و بعد از چند ساعت تلاش بالاخره تونستم مخشو بزنم
بهم گفته بود ۱۸ سالشه و خونشون از خونه ما تقریبا ۱۰ دیقه ای فاصله داشت
میگفت کلاس زبان میره و باید سر ساعت خاصی بشینه پای تلویزیون و زیر نویس شبکه خبر رو ک انگلیسی بود ترجمه کنه
هیچ جوره راضی نمیشد ک ببینمش و عکس نمی داد فقط ب صورت چت با هم در ارتباط بودیم
چند وقتی از دوستیمون گذشته بود و ما اکثر روزایی ک با هم حرف میزدیم حرفمون ب سکس چت ختم میشد
گذشت بعد از حدود ی ماه اکانتش رو پاک کرد و دیگه خبری ازش نشد بهش زنگ هم میزدم گوشیش خاموش بود
گذشت تا چند وقت بعد با یه خط دیگه بهش زنگ زدم دیدم روشنه و جواب داد وقتی معرفی کردم دوباره خاموش کرد خطشو و باز رفت
گذشت تا تقریبا دو سال بعدش ک من تازه وارد دانشگاه شده بودم و تو بیمارستان هم از مریض نگهداری میکردم
طبق معمول داشتم تو تلگرام چرخ میزدم ک دیدم یکی زنگ زد گوشیمو جواب دادم دیدم ی خانومیه بعد گفتم شما گفت من مهناز هستم گفتم چ عجب یادی از فقیر فقرا کردی ک گفت اره من همیشه یاد تو بودم ک الان هم ک زنگ زدم فقط میخواستم ی واقعیتی رو بهت بگم
گفتم بفرما گوش میدم ک گفت من بهت دروغ گفته بودم من ۳۶ سالمه و شوهر دارم با دو تا پسر بعد گفت شارژ ندارم تو تل پیام میدم بهت بعد ک پیام داد ی عکس از خودش برام فرستاد عکسشو نگا کردم دیدم خوشگله بهش گفتم دیگه دوس پسر نمیخوای اونم گفت اگه تو باشی میخوام و این جوری شد ک بعد از تقریبا دو سال باز باهم رفیق شدیم
از اون ب بعد دیگه هر مدل عکسی ک میخواستم برام می فرستاد و سکس تل هم با هم میکردیم
جالب اینجا بود ک صداش دقیقا مث ی دختر ۱۸ ساله بود
گذشت تا نزدیکای تولدم بود ک بهش گفتم کادو تولدم چی میدی بهم ک گفت چی میخوای منم گفتم یا هزار تا بوس از لب یا ده دیقه خوردن لبات ک گفت بذار هر وقت تولدت شد باهم حرف میزنیم
تقریبا ی هفته مونده بود ب تولدم ک گفت فلان روز میخوام برم بانک اگه میتونی بیا اونجا تا ببینمت منم گفتم باشه و دقیقا همون ساعتی ک گفته بود تو بانک برا اولین بار همدیگه رو دیدیم
اومد و ردیف پشتی من رو صندلی نشست تا موقعی ک نوبتش بشه داشتیم پیام میدادیم ب هم بعد ک کارش تموم شد رفتیم بیرون و چنتا کار کوچیک داشت اونا رو هم انجام داد و بعد بدون اینکه دستم بهش بخوره خدافظی کردیم و اون رفت
وقتی رسیدم خونه بهش پیام دادم ک خیلی نامردی حتی ی دست هم بهم ندادی ک گفت تو خیابون می ترسیدم کسی ببینه و بد بشه برام
منم گفتم باشه اشکالی نداره و اون روز هم گذشت
دقیقا یادم نیس ی روز یا دو روز بعد تولدم بهم پیام داد ک نمیخوای کادو تولد تو بدم گفتم چرا نخوام ک گفت فردا ساعت ۷ بچه ها ک میرم مدرسه بهت خبر میدم ک بیای خونمون
منم گفتم باشه منتظر خبرتم
صبش ب بهانه دانشگاه از خونه زدم بیرون و ساعت ۷ و نیم پیام داد ک بچه ها رفتن و منم گفتم باشه منم تو راهم دارم میام
حدودا ساعت ی رب ب هشت بود ک رسیدم جلو درشون و زنگ زدم بهش ک درو باز کنه
خونشون ی ۴ طبقه بود ک مهناز اینا طبقه اول بودن
رفتم تو و دیدم ک واساده جلو در
ی تاپ و شلوار مشکی پوشیده بود با ارایش ملایم همون جلو در بغلش کردم و اولین لب رو گرفتم ازش ک گفت صبر کن برسی بعد ک منم گفتم این تازه اولشه و ۹۹۹ تای دیگش مونده
بعدش دوتایی خندیدیم و رفتم نشستم رو مبل و اومد نشست کنارم ک بعش گفتم اونجا قبول نیس بیا بشین رو پاهام اونم قبول کرد اومد نشست رو پام صورتشو گرفتم بالا تا دوباره لباست بوس کنم ک گذاشت و اومد ک اذیت کنه بلند شد و فرار کرد تو اتاق منم دنبالش رفتم تو اتاق و بغلش کردم و شروع کردم ب خوردن لباش وقتی داشتم لباشو میخوردم خودشو شل کرد ک فهمیدم میخواد بخوابه رو زمین منم ولش کردم ک بخوابه و خودم خوابیدم روش و شروع کردم ب خوردن لباش اون لب بالای منو میخورد و من لب پایین اونو بعد ک حسابی لباشو خوردم رفتم پائینتر و شروع کردم ب لیس زدن گردنش .
زبونو رو رگ گردنش بالا پایین میکردم و مهناز با ناله های حشری کنندش منو تشویق میکرد ک ب کارم ادامه بدم بعد از خوردن گردنش تاپشتو از تنش در آوردم و شروع کردم از رو سوتین ب گاز گرفتن سینه هاش بعد سوتینش رو باز کردم و شروع کردم ب خوردن سینه هاش اول زبونمو رو نوک سینه هاش بازی میدادم بعد میکردم تو دهنم میک میزدم و نوک سینه هاشو ریز گاز میگرفتم
خوب ک از خجالت سینه هاش در اومدم رفتم پایین و خواستم شلوارش رو در بیارم ک اول یکم مقاومت کرد بعد گفت چراغ رو خاموش کن تا راحتتر باشم
منم رفتم چراغ رو خاموش کردم و بعد شلوارش رو در آوردم
شورتش کاملا خیس شده بود
از رو شورت ی بوس از کسش گرفتم و بعد شورتشو در آوردم
ی کس سبزه ی کوچولو بدون لبه های اضافه یکم کسشو خوردم و بلند شدم جلوش واساد م و گفتم دیگه نوبت توعه
اومد پیرهن و زیر پیرهن منو در آورد و بعد شلوارم رو کشید پایین از رو شورت ی دست ب کیرم کشید و شورتمو هم کشید پایین
وقتی کیرمو دید ی بوس از سرش کرد و گفت از چیزی ک تو عکس دیدم کلفت تر و بزرگتره
منم گفتم مال خودته ک اونم سر کیرمو کرد تو دهنش و شروع کرد ب ساک زدن ولی فقط سرش تو دهنش جا میشد و نمی تونست کامل بکنه تو دهنش وقتی ساک زدنش تموم شد خوابوندمش رو زمین و پاهاشو باز کردم نشستم وسط پاهاش و آروم سر کیرمو گذاشتم دم کسش ک گفت آروم بکن تو هم کیرت از برا شوهرم کلفتتره هم اینکه بعد از زایمان دومم کسمو دوختم گفتم چشم و سرشو فشار دادم تو کسش شدیدا داغ و تنگ بود
آروم آروم فشار دادم تو کسش وقتی ک تا آخر تو کسش جا شد شروع کردم ب تلمبه زدن نزدیک ۵ دیقه تلمبه زدم ک گفت عوض کنیم حالتمون رو
بعد ب پهلو خوابید و من رفتم پشتش از از پشت گذاشتم تو کسش و سینه هاشو با دستم گرفتم و میمالیدم
بعد سه چاهار دیقه دیدم ی لرزش خفیفی کرد و ارضا شد بعد چند دیقه بلندش کردم و ر صورت دا گ استایل از پشت فرستادم تو کسش و حدودا بعد پنج شیش دیقه ک داشت ابم میومد بهش گفتم و گفت ک تو کسش خالی کنم
منم با تمام قدرت تو کسش تلمبه میزدم ک ابم اومد و همه رو تو کسش خالی کردم
وقتی سکسمون تموم شد نزدیک ی رب تو بغل هم دراز کشیدیم بعدش چنتا لب کوتاه از هم گرفتیم و لباسامونو پوشیدیم
بعد من از خونشون زدم بیرون و زنگ زدم بهش و ازش تشکر کردم
از اون روز ب بعد دیگه پام ب خونشون باز شد و هنوزم ک هنوزه ماهی دوبار البته بجز ایام تعطیل ک بچه هاش خونه هستن میرم پیشش و هر بار از دفعه قبل لذت بخش تره برامون
ببخشید طولانی شد
اگه اشکالی هم داشت ب بزرگی خودتون ببخشید اولین بارمه خاطره مینویسم و البته با گوشی هم تایپ کردم
ممنون ک وقتتون رو گذاشتید برا خوندن خاطره ی من

نوشته: Kompot


👍 7
👎 8
19244 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

695242
2018-06-17 20:36:17 +0430 +0430

۱۴ سانت دیگه این کُس گفتنارو ندارع که :/ سرش تو دهنش جا میشد فقط؟؟

0 ❤️

695246
2018-06-17 20:37:43 +0430 +0430

خخخخخ…سکس چت!
چطوری تونستی ی دستی این همه کصشر تایپ کنی…ایول داری…لایک!

2 ❤️

695276
2018-06-17 21:01:56 +0430 +0430

روال داستان ها اینه که از کون دادناتم بنویسی، سعی کن تو داستان های بعدی لحاظ کنی

2 ❤️

695314
2018-06-17 21:45:25 +0430 +0430

خوارکصه ۱۴سانت درازیه کیرت بود یاکلفتیش که میگی فقط سرش تودهنش جامیشدچراان قدردروغ می نویسین البته کنتورنمی ندازه که همین جورکص شروتفت میدین اگه میگفتن هرکصشر هزارتومن جریمه داره ۹۹درصده این به اصطلاح بکن های داستان نویس مث توزبونشون توکونشون جمع میشد

0 ❤️

695373
2018-06-18 01:46:59 +0430 +0430

سکس با زن متاهل خیلی حال میده مخصوصا تو خونه خودش رو تخت دونفرش.ینی لذت واقعی زندگیه.خانمای متاهل درخدمتم

0 ❤️

695415
2018-06-18 06:02:48 +0430 +0430

این یه روال معمولیه که زنه به طرف مقابلش نسبت به شوهرش میگه مالتوکلفتره بزرگتره پارم میکنه میکنی دردداره نمیتونم جرمیخورم بهترمیکنی فقط باتوارضاع میشم وبقیه چیزای دیگه چون میخوادطرف مقابلش احساس خوبی نسبت به سکسش پیداکنه پس هندونه ندن زیربغلتون

2 ❤️

695444
2018-06-18 09:59:40 +0430 +0430
NA

یعنی خدا شاهده به عشق کامنتا میام اینجا???

0 ❤️

695452
2018-06-18 10:56:52 +0430 +0430
NA

L

0 ❤️

695525
2018-06-18 19:54:10 +0430 +0430

جناب يزدان خان اگر پيدا كردى بپرس دوستش يا خواهرش را هم براى من جور كن من امريكا ايالت اورگان هستم

0 ❤️

695731
2018-06-19 17:58:48 +0430 +0430

عاشق اونی ام که از امریکا ایالت اورگان کامنت گزاشته که خواهرشو به من معرفی کن …
داداچ تو دیگه چی میزنی!!!؟؟؟؟
این زیر چی میخوای؟

0 ❤️