از شدت درد گریه کردم

1392/04/10

سلام دوستای خوبم. من ستاره هستم و 19 ساله. دوست دارم خاطره ی اولین سکسمو با دوست پسرم( رشید) که قراره به زودی نامزد کنیم رو براتون تعریف کنم…
قبل از عید بودو دانشگاه توی سایت اعلام کرده بود هفته ی آخر اسفند یعنی از شنبه تا چهارشنبه کلاس ها برگذار نمیشه. ولی من این قضیه رو به خانوادم نگفتم و به رشید خبر دادم. رشید هم دوستی داره که خانواده خودش و همسرش(مهدیه) توی شمال زندگی میکنن و واسه کار به تهران اومدن. اونا قرار بود از جمعه آخر سال راهی شمال بشن و واقعا هم رفتن. منم از از این قضیه خبر داشتم و چون اونا توی خونه شون گلخونه و پرنده دارن هر وقت میرن شمال کلید خونه شون رو به برادر مهدیه (میثم) میدن تا گاهی سر بزنه و رسیدگی کنه. برادر مهدیه هم دوست صمیمی رشیده. یعنی باهم مجردی توی یه خونه زندگی میکنن. از اونجایی که دوستانه به هم اعتماد کامل داشتن میثم کلید خونه خواهرش رو روز یکشنبه به رشید داد و رشید ساعت 11 صبح اومد دنبالم. مامانم فکر کرد دارم میرم دانشگاه. کلاس یک شنبه ها بدلیل کارگاه بودنش طولانیه. از ساعت یک تا 8 شب طول میکشه و تا برسم خونه نه و نیم میشه.
توی راه یک سری وسایل برای ناهار و دستمال کاغذی خریدیم و بعد رفتیم خونه مهدیه.
وقتی که رسیدیم روی مبل نشستم و شالمو برداشتم. بعد رشید یه شلوارک پوشید و اومد کنارم و گفت اینطوری گرمت میشه و دکمه های مانتومو باز کرد. بعد بغلم کرد و ازم لب گرفت. یکمی گرم لب بازی بودیم که همونطوری بلندم کردو برد توی اتاق خواب و خوابوند روی تخت و بقیه لباس هامو درآورد. منم کمکش کردم تا تیشرت و شلوارکش رو دربیاره و بعد از لخت شدن خوابید روم.
اون اولین باری بود که کیرش رو روی کوسم حس کردم. لب میگرفت و کیرشو میمالوند و انقدر ادامه داد تا ارضا شد و آبشو ریخت روی شکمم ولی بعدش خیلی زود با دستمال پاک کرد و سعی کرد ادامه بده تا حسمو از دست ندم. بعد آروم آروم از گردن و سینه ها خورد تا شکم و بعد کوسم. از اون جایی که باهم توی اس ام اس و تلفنی سکس میکردیم یاد گرفته بود که چی دوست دارم و با انجام چه کاری زود ارضا میشم. حدود 15 دقیقه طول کشید و اونقدر خورده بودو مالیده بود کوسم میسوخت! تا اینکه ارضا شدم. بعد از ارضا شدنم خوابیدم طرف کیرشو مثل بچه ها که آروم آروم نوک سینه مادرشونو میمکن منم سرشو اونطوری کردم تو دهنم و مکیدم.
چشمامو بسته بودم و خسته بودم. یکمی چشمام گرم شده بود که احساس کردم رشید حسش بیشتر شده و انگار نزدیک ارضا شدنه. سرمو بلند کردمو بیضه هاشو کامل بردم تو دهنمو مک زدم. صداش بالا رفته بود و موهامو گرفته بود. کیرش هم دستم بود و بالا پایین میکردم و دوباره ارضا شد. بعد از اینکه کمی پیشونیش رو بوسیدم و کم کم حالش جا اومد باهم رفتیم دستشویی و بعدش ناهار خوردیم.
بعد از ناهار یه فیلم خارجی گذاشتیم و دیدیم. ساعت حدودا 3 بود و خوابم گرفته بود. تلوزیونو خاموش کردیم و ساعت گذاشتیم تا یک ساعت و نیم تو بغل هم بخوابیم. من خوابم نبرد ولی رشید خوابید. گاهی هم وول میخوردم و اسمشو میگفتم و اونم میگفت جونم عشقم؟ منم میگفتم سردمه و محکم تر بغلم میکرد و دوباره میخوابید. یک بار هم صداش کردم گفت جانم؟ گفتم خوابم نمیبره رشید! گفت چشماتو ببند خوابت میبره و دوباره خوابید! واقعا مردم تا اون یک ساعت و نیم بگذره. وقتی گوشی زنگ خورد خاموشش کردو دوباره بغلم کرد. ازش پرسیدم خوب خوابیدی؟ گفت نه نتونستم بخوابم! واقعا مثل خرس خوابیده بود! منم گفتم آره! کامل مشخص بود که بیداری! گفت ای حسود! میخواستی تو هم بخوابی! منم کیرشو گرفتم و گفتم: این خوشگلت اجازه نمیده من بخوابم. بعد بهم گفت: حالا که خوشگله اجازه میدی بکنتت؟ منم گفتم بله ولی قبلش باید زبونتو بکشی رو نازم. بعد گفت اطاعت و رفت طرف کوسم.
زبونشو خیلی کشید روی چوچولم و واقعا از حال رفته بودم! و بعد بلند شد و یه کاندوم گذاشت روی کیرشو یکم با آب دهنش خیس کرد و فشار داد! تجربه اولین سکسم بود. از کس که باکره ام و از پشت هم تا اون روز نداده بودم. یه عالمه دستاشو چنک زدم و سر و صدا کردم تا سرشو کرد تو! یکمی صبر کرد و صورتشو آورد نزدیک صورتمو گفت: خوبی عشقم؟ منم با این حال که چشمام از اشک پر شده بود و درد داشتم گفتم آره خوبم. بعد دستاشو گذاشت روی تختو بعد کمی مکث کیرشو تا ته فشار داد! همراه دادی که زدم یه جاااااااااان بلند هم شنیدم. دوتا ضربه زد و ارضا شد. چون کاندوم داشت آبش ریخته بود توشو هنوز کیرشو بیرون نیاورده بود که سرمو آوردم بالا و با گریه قسمش دادم تا درش بیاره. وقتی درآورد خیلی دردم کم شد ولی احساس پارگی میکردم! بعدش دوباره کنارم خوابیدو اشکامو پاک کرد و سرش رو آورد نزدیکگوشم و انگشت وسطیشو گذاشت روی چوچولمو تکونش داد. کنار گوشم هی میگفت جاااان عشقم جووووونم عزیزم جااااااان زندگی من. منم ناله میکردم. هم به حرکات انگشتش روی چوچولم حساس بودم هم به حرفایی که کنار گوشم آروم میگفت و نفس میکشید. اون بار خیلی زود تر ارضا شدم. شاید 7 دقیقه طول کشید.
تا ساعت 8 خونه بودیم و بعد منو رسون و رفت.
اون روزمون فقط سکس بود. عقده چندین ماه نداشتن نزدیکی حضوری رو توی چند ساعت خالی کردیم ولی بازم دلمون میخواست. فقط کافیه دوباره برن شمال! اگه برن دوباره دانشگاهو میپیچونم.
دوستان خوبم برخلاف بعضی ها که از خودشون دروغ میبافن و داستان تعریف میکنن این ماجرای من واقعی بود.
ازتون خواهش میکنم اگه نظر میدین فحش ندین.
ممنون که خاطره مو خوندین. بوس به همه تون

نوشته: ستاره


👍 2
👎 1
159511 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

388898
2013-07-01 02:51:29 +0430 +0430

مختصر و مفيد:-)

0 ❤️

388899
2013-07-01 02:52:53 +0430 +0430
NA

باش فحش نمیدم دختر خوبیم آخه

0 ❤️

388901
2013-07-01 03:35:28 +0430 +0430
NA

داستان قشنگی بود هم خوب تعریف کردی هم جمله بندی و بدون غلط املایی مرسی خانم گل ادامه بده منتظر داستان هات هستیم

0 ❤️

388902
2013-07-01 04:00:19 +0430 +0430
NA

اولندش که تابلو بود پسری ساک ساک!
نه ناموسا به پشت خوابیده بودی اونم خوابید روت کیرشو مالید به کست بهد ارضا شد آبشو پاشید رو شکمت؟! میشه بگی چطوری؟
بعدشم طرف با کاندوم 2تا تلمبه زده آبش اومده تو قسم حضرت عباس دادیش که دربیاره اونوقت نوشتی کل روزتون سکس بوده؟؟؟
من برم برینم!

0 ❤️

388905
2013-07-01 05:08:17 +0430 +0430

به بهونه دانشگاه اومدي بيرون اونوقت شال پوشيده بودي??
دوست عزيز حداقل ميخواي دروغ بگي رو ريزه كاري هاش دقت كن

0 ❤️

388906
2013-07-01 05:18:15 +0430 +0430

من نفهمیدم کیر مبارکشو تو کونت کرد یا کوست؟

0 ❤️

388907
2013-07-01 05:22:18 +0430 +0430

چرا تو همه داستان ها بعد سکس با هم ازدواج یا نامزد میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!

0 ❤️

388908
2013-07-01 06:24:53 +0430 +0430
NA

یکی دوست عزیزمونو راهنمایی کنه سمت در خروجی

0 ❤️

388909
2013-07-01 07:15:11 +0430 +0430

یه بار دیگه دانشگاه رو بپیچونی کونی کونی شدی عزیزم

0 ❤️

388910
2013-07-01 07:57:05 +0430 +0430
NA

خوف دستخم قلت املاءی نداشط

0 ❤️

388911
2013-07-01 08:16:24 +0430 +0430

تو که گفتی باکره بودی چی شد آخرش گفتی تونستی بعد مدتها سکس حضوری داشته باشی

0 ❤️

388912
2013-07-01 09:03:05 +0430 +0430
NA

عزیزم همه ی ما باکره ایم…فقط تنمون باکرس…این بالا تو ذهنمون همه یه مشت لاشی و جنده و کونی ایم
ازین تظاهر ب باکرگی خوشم نیومد
عزیزم مطمعا باش نمیگیرتت…

0 ❤️

388913
2013-07-01 09:13:47 +0430 +0430
NA

چنگش زدی تو
گریه گفتی خوبی چطوری گفتی خوبی
تاحالا صدتا کون زیرو رو دادی اونوقت میگی داشتی گریه میکردی ای کونی

0 ❤️

388916
2013-07-01 11:08:58 +0430 +0430
NA

[quote=ستاره]برادر مهدیه هم دوست صمیمی رشیده. یعنی باهم مجردی توی یه خونه زندگی میکنن.[/quote]
یعنی من موندم توی کار خلقت این جماعت اسگل منش؟!! آدم خودش خونه مجردی داشته باشه بعد دوست دخترشو با هزار منّت و شرمندگی و بدبختی ببره خونه خواهر دوستش؟ تازه جائی که گلخونه و پرنده هم دارن؟!!! این عقله؟

این نوشته معمولی بود و تقریبن کلیشه ای فقط دلیل بهتر بودنش از اون داستانهای زیادی کس شعری که همیشه می خونیم این بود که غلط املائی نداشت (البته دم نویسنده اش سوزان! باید بهش مدال طلا داد , جدّی ) و دیگه اینکه به نظر واقعی می اومد . یعنی می شه گفت یک خاطره ی خوب و بی غلط بود ولی داستان نبود . اگر نویسنده اش کمی از کلیشه ها دوری می کرد می تونست یک کار شسته رفته تحویل بده. حالا در کارهای بعدی اش احتمالن بهتر می شه.

در خصوص بقیه موارد ! با مهر ماه موافقم!

0 ❤️

388918
2013-07-01 12:13:26 +0430 +0430

خوب بود من که حال کردم…

0 ❤️

388920
2013-07-01 13:09:49 +0430 +0430
NA

گریه کردی اما حالت خوب بود

0 ❤️

388921
2013-07-01 13:43:05 +0430 +0430
NA

چی میشه گفت تا نگفت مبارکا باشه

0 ❤️

388923
2013-07-01 16:37:37 +0430 +0430
NA

از زود انزالی بودن طرف میشه فهمید داستان راسته

0 ❤️

388924
2013-07-01 17:06:43 +0430 +0430
NA

ESHKAL NADARE DAFE BAD BEDI ADI MISHE DG AHK JAM NEMISHE

0 ❤️

388925
2013-07-01 17:40:29 +0430 +0430
NA

:? :? :? :^o :^o :^o :^o :^o :^o
خونه مجردی داشته اونوقت بردت خونه خواهر دوستش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

388926
2013-07-01 18:04:51 +0430 +0430
NA

داستانت ارزش خوندن نداشت کس شعر بود

0 ❤️

388928
2013-07-02 04:50:54 +0430 +0430
NA

عاغا تا حالا دقت کردین وقتی یه پسر داستانه مینویسه میگه شونصد دقیقه تلنبه زدم و دوست دخترم 184 بار ارضا شد اما من به زور یه بار ارضا شدم و بلعکس وقتی دختر داستان مینویسه، میگه دوست پسرم تو 3 هزارم ثانیه آبش میاد اما واسه من دیر میاد

0 ❤️

388929
2013-07-02 08:10:47 +0430 +0430
NA

خوب بود مرسي

0 ❤️

388932
2013-07-02 08:31:56 +0430 +0430
NA

خیلی مضخرف بود

0 ❤️

388934
2013-07-02 12:06:14 +0430 +0430
NA
1
0 ❤️

388935
2013-07-03 03:22:41 +0430 +0430

عزیزم داستانت بدک نبود اما همونطور که بچه های دیگه گفتن بهتر بود واقعیت رو بیشتر میگفتی تا بقیه …

0 ❤️

388936
2013-07-03 03:37:14 +0430 +0430
NA

اییییییییییییییییییییییییی کیرم تو دهن دروغگوت !!!کنتورکه نداره لامصب ولی مطمئن باش که اگه پیش من بودی دوتا سوراختو میکردم یکی

0 ❤️

388937
2013-07-03 03:43:09 +0430 +0430
NA

بد نبود 1 کم کیری بود که اونم میره تو کونت درست میشه

0 ❤️

388938
2013-07-07 03:23:01 +0430 +0430
NA

چررررررررررت بود…حالا اگه واقعا داستان راست باشه با نظر دوستمون موافقم…این پسره تو را نمی گیره…اینقدر هم از باکرگی حرف نزن…که بعضی باکره ها جنده تر از هر جنده ای هستن…خاک تو سرت این پسره فقط تو را واسه کردن میخواد…یعنی اینو هنوز نفهمیدددددددددددددددددددددددددددددی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این از کوس هم میکننت…کم کم راضیت میکنه حواست باشه این تو را واسه ازدواج نمی خواد…

0 ❤️

388939
2013-11-22 14:52:11 +0330 +0330
NA

درد دختران لذا مردان

0 ❤️

388940
2014-01-08 04:46:13 +0330 +0330
NA

tnx

0 ❤️