...قسمت قبل

سلام این اخرین پارت داستانم با فریباست که براتون مینویسم لطفا کامنت بزارید و لایک کنید از من مثل دفعه قبل یک موردی بگم ما فوت فتیشی ها یا هرنوع فتیشی به کسی ازار نمیرسونیم فحش دادن نداره فتیش انحراف جنسی نیست و پا و یا دست یک عضو سکسی بدن محسوب میشن پس دوستان عزیز فحاشی نکنید.

من و فریبا هروز بهم وابسته تر میشیدم فریبا دل شادی داشت و واقعا کمتر سنش میزد کم کم تو دانشگاه لو رفته بود رابطه فریبا با من وهمه میگفت شوگر مامی زده و خرجشو میده ولی بر خلاف تصور؛ من اندازه کارم پول میگرفتم هیچ خرج اضافی نبودم برای فریبا و انقدر همو دوست داشتیم که اصلا پول برامون مهم نبود؛ فریبا دست منو گرفت وحالا که من سکس هم داشتم و مغزم برای کارو درس اماده بود. فریبا واقعا به من کمک کرد ولی من در رابطه لاشخور نیستم

منو فریبا قرار گذاشتیم باهم عقد کنیم که حرفای پشت سرمون تموم شه باهم یک خونه میخوابیدیمو صمیمی شده بودیم
فریبا یک موکل رشتی بهش پیشنهاد کار داده بود و موکل میگفت تعریفشو شنیده و ماهم قرار بود بریم اونجا
فریبا از فانتزی هاش بهم گفت زنه خیلی داغ حشری بود میگفت دوست داره اختیار همه چی تو سکس دسته اون باشه و به نوعی میسترس باشه من مخالف بودم که بهم گفت نه اون چیزی که تو فکر میکنی یک میسترس ساده نه فحشی بهت میدم نه میگم کار که بهت ضرر بزنه انجام بدی فقط تحت امر من باشی تو سکس
منم قبول کردم فریبا یک کمد جوراب اسپورت داشت چند جفت بوت کفشای تابستونی سکسی انقدر که یک فوت فتیشی رو حشری کنه جوراب زنبوری شرت سوتین های سکسی
قرار شد ما بریم سمت شمال بار بساط رو بستیم راه افتادیم تقریبا یک روز کامل میشد مسیر چون دقیقا تو خوده رشت هم ویلا مون نبود؛
شبش چادر زدیم تو پارک دراز کشیده بودم که از رانندگی خوابم برد
حس کردم یه چیزی دماغمو قلقلک میده بعد چشمامو باز کردم فریبا داشت با جوراباش با لب دهنم باز میکرد .
ساعت نزدیک شیش صبح بود پاهاش یکم بو ی سکسی میداد تو همون حالت دوتا بوس پاهاشو کردم رفته بود عدسی گرفته بود با نون ت باهم خوردیم وادامه دادیم رفتیم تا رسیدیم در مقصد مرد رشتی بهمون ویلا داده بود و بعد یک دوش یک غذای توپ خواب عصرونه رفتیم و بغل هم لخت خوابیدیم.
شبش بود که دیدم فریبا کیرمو بالا پایین میکنه پاشدم چشمام راست مونده بود فریبا یک شرت سوتین مشکی با جوراب زنبوری یا همون توری پوشیده بود پاهاشو کرده بود تو کتونی قدیمی هاش پاشدم ازش لب بگیرم گفت نه همه چی دست منه
منم گفتم چشم عشقم نشست لب تخت گفت چهار دستو پا شم و گفت کفشاشو در بیارم تو کفشاشو بو میکردم بوش تند بود حشری کننده دلم می خواست سریع پاهاشو بخورم که گفت نه بو کن و گفت کفی کفشاشو در بیارم و لیس بزنم.
طعم ترشی میداد گذاشت پاهشو رو صورتم و من دراز کشیده بودم زبونم در اوردم گفت نه فقط بو بکش انگار به یک تشنه بگن اب نخور فقط نگاهش کن بهم گفت لخت بشم لخت شدم جوراب اسپورتشو مثل کاندوم کشید رو کیرم
خیلی کارش جالب بود با صورتم بازی میکرد و راه میرفت پنجه پاشو میمالید زیر کیرم هنوز نمیزاشت براش بلیسم بهم گفت پاشم و خوایدم رو تخت دستامو با طنابی که اورده بودو به هم نگفته بود بست وایساد پهلوم گفت زبونمو بدم بیرون پاها کشیدشو از اول میکشید رو زبونم و شیار ها ی جوارابش قلقلکم میداد بعد دوتا کارش انجام داد با کس نشست رو صورتم و براش لیس میزدم اهش در اومده بودو بیشتر فشار میاور رو کلم تا جوراب برداشت از کیرمو نشست روش چون زیاد لیسیدم براش بعد چند دیقه داشت ابش میومد که اومد ریخت رو صورتم قبلا هم ابه همو رو صورته هم ریخته بودیم خوابید رو تخت و لخت شد از گردنش تا ممه هاشو بعدم پاشو میخوردم بدنش بوی گل میداد بعد هم رفت جوراب شیشه ای هاشو پوشید
کیرمو میمالید باهاش که من کف جورابشو پاره کردمو کیرمو کردم توش تا ابم اومد

نوشته: ؟