استارت کردن خواهرم یلدا از تو مترو (۱)

1397/04/16

من یه خواهر دارم 18 سالشه به جان شما آخر کس و کونه لامصب هیکل بیست کون معرکه و خوش فرم خوش اندام سینه هاش توپ در حد تیم ملی اسپانیا …با این حال هیچ وقت دنبال کردنش نبودم چون دوست دختر داشتم ولی خوب اگه خودش پا میداد میکردمش دروغ چرا؟ قبلا با یه پسر تو خیابون دیده بودمش ولی سوتی نداده بودم.
آقا من و خواهرم یلدا یک روز از ایستگاه بهارستان سوار مترو شدیم قصدمون ایستگاه دانشگاه شریف بود. اول صبح که همه میدونن چقدر این ایستگاه های مترو شلوغه… من یلدا رو داخل کردم خودمم به زور پشت سر یلدا وارد واگن شدم به خاطر ازدهام جمعیت همون جلوی درب متوقف شدیم. آقا ایستگاه ملت یک عده زیادی سوار شدن تعداد کمی هم خارج شدن… رسیدیم به ایستگاه امام خمینی که دیگه همیشه آدم های خط یک مترو هجوم میارن برای سوار شدن… یلدا داشت با من حرف میزد که یکدفعه مثل یک موجی به سمت جلو هل داده شدم تا اومدم به خودم بیام محکم به یلدا توسط آدمهای پشت سرم چسبیده شدم. به خاطر اینکه هم قد بودیم کیرم درست رفت لای کونش از شانس من شلوارم پارچه ای بود برای همین کیرم راحت برجستگی و نرمی کونشو حس کرد بلافاصله شروع کرد سیخ شدن. داشتم از خجالت آب میشدم. تا مترو حسن آباد باید تو همین حالت صبر میکردم ولی کیرم این چیزها حالیش نبود در عرض کمتر از یک دقیقه کاملا شق شده بود و لای کون یلدا رو پر کرده بود. یکی دوبار اومدم از کونش فاصله بگیرم نشد تازه کیرم که لای کونش تکون خورد بیشتر خجالت کشیدم. شاید اگه اون لحظه تو مترو آینه بود مثل لبو شدنمو می دیدم. یلدا هم بعد از این اتفاق حرف زدنش رو قطع کرد. تا ایستگاه حسن آباد که فکر کنم 3 دقیقه طول کشید کیرم لای کونش بود. شاید اگه 2 دقیقه دیگه تو اون حالت می موندم آبم می اومد. آقا چشمتون روز بد نبینه قرار بود ایستگاه دانشگاه شریف پیاده بشیم یلدا بدون اینکه با من حرفی بزنه ایستگاه حسن آباد پیاده شد. چقدر الکی الکی ضایع شده بودم. هیچ کس نبود به یلدا بگه بابا کیر همینه دیگه به کون که سهله به دست یه دختر هم بخوره شق میشه تقصیر ما مرد ها نیست که. تقصیر خودتونه که کون نرم و لطیفی دارین. اون روز رفتم خونه دیدم بهههه خانم با من قهر کرده یک هفته با من حرف نزد تا اینکه کم کم یخش باز شد اون هم به خاطر چی؟ چون بابام به من گفته بود به یلدا رانندگی یاد بده… اما از خودم بگم انصافا چند ساعت بعد از اون اتفاق تازه مزه کون یلدا داشت زیر دهنم می اومد. چقدر نرم بود فکر نمیکردم مال خواهرم اینطوری باشه… آقا تا ما به خودمون اومدیم دیدیم رفتیم تو کف کون یلدا. ای بابا یلدا هم که بعد از اون جریان برج زهر مار شده بود حالا چی کار کنیم با این تو کفی؟. این شد که تصمیم گرفتم از همین اتفاقی که تو مترو افتاد استفاده کنم برم رو مخش و اگه پا داد بکنمش… با پراید بابام قرار شد بهش رانندگی یاد بدم که اگه رید تو پرایده بابام کونش نسوزه… ما یلدا رو سوار کردیم بردیم تو یه شهرکی که خود من هم اونجا توسط آموزشگاه آموزش دیده بودم یک جای خلوت و دنج مخصوص آموزش رانندگی که خیابون های خلوتی هم داشت. چند روز اول مثل مربی ها آینه کمربند و دنده و کوفت و زهر مار رو یادش دادم بعد ازش خواستم بیاد بشینه پشت رل … بیچاره کلی هیجان داشت منم تصمیم داشتم از این هیجانش استفاده کنم. وقتی پشت رل نشست دستمالیش کنم. دنده رو یک کرد آروم حرکت کرد منم دست چپمو روی ران پاش گذاشتم گفتم هر وقت پای راستتو فشار دادم به همون اندازه گاز بده. آقا چند باری میزان فشار روی گاز رو به روی پای راستش اجرا کردم. بعد دلو زدم به دریا دستمو لیز دادم لای پاش وانمود کردم تصادفیه در حالیکه روبرو نگاه میکردم لای پاشو فشار دادم و گفتم گاز بده … اوففف لای پاش چه گرمایی داشت. تا این کار رو کردم ناشیانه ترمز گرفت کله من بینوا رفت خورد به شیشه. سریع ترمز دستی رو کشیدم تا کار دستمون نداده منو با خشم نگاه کرد درب ماشین رو باز کرد رفت بیرون. دنبالش پیاده شدم و گفتم چی شد هنوز نرفته ترمز پاره کردی؟ با صدای بلند گفت تو مترو اون کار رو کردی ندید گرفتم اینجا هم دست بردار نیستی… من که شوکه شده بودم اولش چیزی نگفتم ولی بعد یهو فکری به سرم زد حالا که این جریان رو وسط کشیده پس با استفاده از همین روش سر حرف رو باهاش باز کنم تا یک قدم جلوتر برم… به یلدا گفتم بابا جون تو مترو مگه من مقصر بودم؟ خوب از پشت سر فشار دادن تازه اونها هم به من چسبوندن… اینو که گفتم داشت خندش میگرفت که خودشو کنترل کرد و گفت الان چی؟ گفتم بابا تو هم دست من هر جات میخوره ناراحتی که … اصلا میخوای دیگه خودت پشت رل بشین من پیاده کمک میکنم. تا این رو گفتم نه بلندی کشید انگاری تازه فهمید اومده تمرین رانندگی. دوباره تو پراید نشستیم. دو برگ دستمال کاغذی از روی داشبورد برداشتم گذاشتم روی ران پاش گفتم میخوام دستم به بدنت نخوره آلرژی داری به من آخه… داشتم می خندیدم که با گفتن مرض ماشینو روشن کرد . با این کارش پکی زدم زیر خنده ماشین روشن بود با استارت دوباره صدای تخمی داد. به یلدا گفتم به جای اینکه حواست به دست من باشه که کجا میره حواست به روشن بودن ماشین باشه. ران پاشو فشار دادم که گاز بده… البته این رو هم بگم کسی اینطوری رانندگی یاد نمیده من هدفم دستمالی یلدا بود فشار دادن ران هاش بهانه بود. کیرم تو شلوارم حسابی شق بود. وقتی دیدم کمی داره سرعت میگیره و هیجان پیدا کرده دیدم بهترین فرصته دوباره دستمو پائین ببرم. این بار چون سرعتش بیشتر شده بود دستمو درست لای پاش و روی کسش قرار دادمو گفتم یواش چه خبرته. مرض کش داری گفت دستمو از لای پاش درآورد محکم زد رو ترمز منم ترمز دستی رو کشیدم از ماشین پیاده شد درب ماشینو محکم بست به من فحش داد قهر کرد رفت .این دختر انگاری بدجوری به کسش حساس بود. ولی دیگه حرصم گرفت که هر جور شده باید بکنمش…
ادامه دارد…

نوشته: علیرضا


👍 25
👎 24
164378 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

700329
2018-07-07 21:31:20 +0430 +0430

خدا شفات بده…

1 ❤️

700330
2018-07-07 21:33:45 +0430 +0430

بعدیا فشت میدن . میسپرم به نفر بعد .

0 ❤️

700334
2018-07-07 21:38:53 +0430 +0430

جون بابات دیوث

0 ❤️

700343
2018-07-07 21:50:10 +0430 +0430

بازم این آبجی جنده اومد کوس تف داد

0 ❤️

700371
2018-07-07 23:09:50 +0430 +0430

سلام کسکش

0 ❤️

700410
2018-07-08 04:34:24 +0430 +0430

عجب کونی ای هستی تو :))))

1 ❤️

700419
2018-07-08 04:55:09 +0430 +0430

کیرم تو کونت الاغ چرا کصشعر مینویسی من ب داستان سکس محارم علاقه ندارم این داستانم تصادفی خوندم ولی کونی تو باید بری زیر کیر ی شهر

0 ❤️

700425
2018-07-08 05:33:00 +0430 +0430

بایا این کسکش هنو نکرده

0 ❤️

700428
2018-07-08 06:20:52 +0430 +0430

خیلیم عالی بود❤❤ادامه بده داداش

0 ❤️

700438
2018-07-08 07:26:24 +0430 +0430

کیر راموس تو کیونت

0 ❤️

700439
2018-07-08 07:41:25 +0430 +0430
NA

همه جنده ها اول ناز میکنن. بکنش چون بقیه هم دارن میکننش.

0 ❤️

700497
2018-07-08 11:18:20 +0430 +0430

خاک به سرت

0 ❤️

700504
2018-07-08 11:44:58 +0430 +0430

کصشر نامه

0 ❤️

700512
2018-07-08 12:10:51 +0430 +0430

کس دست ترین محارم نویس شهوانی پیدا شد !
???بیا اینم بکن تو خودت

0 ❤️

700538
2018-07-08 14:02:38 +0430 +0430

این دیگه چ کصشری بود!؟

0 ❤️

700567
2018-07-08 17:01:01 +0430 +0430

داشتی استارت میزدی احیانا دود سفید یا آبی از کونت بلند نشد؟
اگه دود سفید بود آب و وازلین قاطی کرده کونت
اگه دود آبی بود که واویلا کونت به روغن سوزی افتاده …گشاد کرده …خرج تعمیرش بالاست…کونتو زیر قیمت رد کن بره

0 ❤️

700572
2018-07-08 17:57:05 +0430 +0430

عجب!!!؟دروازه قدیمی از کسشعریات رو بیادمان انداختی عنتر خان

0 ❤️

700586
2018-07-08 19:03:17 +0430 +0430

شک نکن خواهرت جنده است به همه داره میده خودت بکنش.

0 ❤️

700655
2018-07-08 22:29:51 +0430 +0430

ای همون خوارتو گاییدم کسکش

0 ❤️

700684
2018-07-09 00:11:23 +0430 +0430

اونوقت ما ایرانیها معتقدیم غریبه بد است و دشمن، و فامیل خوب است و قابل اعتماد

0 ❤️

700693
2018-07-09 00:46:05 +0430 +0430
NA

لحنت بده ولی خوب فضا سازی میکنی

0 ❤️

700701
2018-07-09 01:41:29 +0430 +0430

بکن بکن بکن بکن
ترمز بکن د کسکش خان
خوب بود خوشم اومد
دلیل اونایی که از داستان سکس با محارم بدشون میاد اینه که محارمشون تخمی هستن
اگر مال تو خوبه معطل نکن بزن توش ?

1 ❤️

700773
2018-07-09 09:31:18 +0430 +0430
NA

بکنش . دوس داره

0 ❤️

700831
2018-07-09 16:39:49 +0430 +0430

احتمالا خواهرت بچه بابات نیست وگرنه باید توی ماشین برات یه ساک پر تف میزد
ببرش آزمایش دی ان ای بده واسه ارثیه سرت کلاه نره

0 ❤️

700856
2018-07-09 19:48:02 +0430 +0430

پس با این حساب اگه داداشت رو بردی رانندگی یادش بدی دستت رو بذار سر دنده فکر کن کیرش رو گرفتی

0 ❤️

700865
2018-07-09 20:19:17 +0430 +0430

چقد کس میگین بسه ناموسا (dash) (dash)

0 ❤️

700877
2018-07-09 20:58:36 +0430 +0430

دادا مث خودم حشری ای،فقد من خواهر ندارم تو داری
خخخخ

0 ❤️

712384
2018-08-22 06:38:02 +0430 +0430
NA

آخه لاشی نشستی با خودت فکر کردی گفتی داستانی سرهم کنم که باور کنند مثلاً از مترو مالیده شدن تو مترو صحبت کردی خاک بر سرت که شرف نداری تو کف خانوادتی دیوث

0 ❤️

722956
2018-10-10 10:46:37 +0330 +0330

هرچند واقعی نیست.اگه خواستی ادامه بدی سعی کن از واقعیت دور نشی

0 ❤️

729631
2018-11-11 05:26:30 +0330 +0330

این دیگه چه کصشری بود؟! :|

0 ❤️

745632
2019-02-03 14:30:51 +0330 +0330
NA

ادامشو بنویس خیلی خوب بود تا اینجا

0 ❤️

746008
2019-02-05 08:16:04 +0330 +0330
NA

من خیلی دوس دارم ادامه اینو

0 ❤️

756949
2019-03-28 12:59:54 +0430 +0430
NA

خودتم کونت میخاریده انگار (dash)

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها