اعصاب خراب من کار دستم داد

1394/02/30

خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مجبورم که برخی چیزهاش رو عوض کنم اینکه دروغه یا راست باخودتون . قضیه از یکی از تورهای مسافرتی شروع شد که من با یک خانم 48 ساله آشنا شدم به اسم لاله و بین من و اون هیچ رابطه ای وجود نداشت و اصلا هیچ تصوری در موردش نداشتم در مورد آشپزی حرف میزدیم که یک آقایی اومد من اول فکر کردم که شوهرشه و بعد دیدم که خانمه یواشکی به من شماره داد من فقط شمارش رو گرفتم . ما اومدیم و داشتیم خداحافظی میکردیم که اون آقا که من تصور میکردم شوهرشه گفت خیلی ممنون به حضور شما دیگه نیازی نیست !!! من از این حرف خیلی عصبانی شدم و این حرف جوری رفت روی اعصاب من که داشتم مثل دیگ جوش میاوردم. خانمه هم چشمک زد و گفت تماس بگیر. خلاصه بعد از این قضیه من به خودم گفتم این یارو چرا اینطوری برخورد کرد؟! و به خودم قول دادم که حالش رو جا بیارم.
خلاصه ما شروع کردیم به زنگ زدن به لاله … بعد از مدتی متوجه شدم که شوهرش فوت کرده و الان هم تنها زندگی میکنه بعدش همش باهاش لاس زدیم و با یکی از دوستام که پسر خوبی بود قرار گذاشتیم که بریم به یکی از مناظق توریستی شمال . سوار ماشین شدیم و رفتیم یه جا که رسیدیم به بهانه عکس گرفتن و شروع کردیم بغل کردنش و من کمی بهش چسبوندم و هیچی نگفت و بعد رفتیم سمت ویلایی که رزو کرده بودیم و ماشین رو پارک کردیم و کمی به پیاده روی اقدام کردیم و نهار هم در جنگل خوردیم و لاله تعریف میکرد که اون آقا که ما اون روز دیدیم یه همکار سابق بوده و کلا زن بسیار عوضی بود و داشت اون بیچاره رو تیغ میزد و من و دوستم که پسر خوبی بود توی جنگل نهار خوردیم من از پشت لاله رو بغل کردم و نوازش میکردم و دوستم یه گوشه نشسته بود و موبایل بازی میکرد. خلاصه از لاله یک لب گرفتم و کمی خوشش اومد. و بعد سینه هاش رو مالیدم . خیلی خوشش اومد من هیچ کار دیگه ای نکردم تا برگشتیم به ویلا. دوست من همش میگفت که دوست دختر داره و لاله خانم هم میگفت نمیزاره که کسی به جز من بهش دست بزنه .
رسیدیم خونه من از خستگی افتادم لاله هم کنارم دراز کشید و من یه کمی باهاش بازی کردم و حال نداشتم کاری بکنم و دوست من هم همش چرند میگفت و خوابم برد و بیدار شدم دیدم لاله هنوز کنار من خوابه . یواش یواش بوسش کردم بیدار شد خوشش اومد من هم کم کم دادم دستش اولش قبول نمیکرد ولی بعد راضی شد و کمی بازی کرد بعد رفتم روش حال میداد از این جهت که میدونستم آدم عوضیه و یواش یواش لباسهاش رو در میاوردم و بدنش رو میبوسیدم و کم کم گذاشتم لای پاش هم خوشش اومد خیلی مدت بود سکس نداشت و همه چیز آماده بود من کاندوم رو گذاشتم و اروم کردم جلوش و داشت چرت و پرت میگفت و حال میکرد دوستم رو صدا کردم شروع به اعتراض کرد ولی با کمی جلو عقب نظرش عوض شدو حالا دوستم هم اومده بود توی اتاق داشت باهاش حرف میزد و رفیق میشد! خلاصه لاله در حالی در زیر من بود به دوستم شماره داد که البته من کمی عصبی شدم و لی چیزی نگفتم و بعد از یه مدتی لاله گفت که اون هم میتونه بیاد و دوستم هم دراورد گذاشت توی دهنش و بعد از یه مدتی لاله بین ما دو نفر قرار گرفت دوستم نتونست از عقب بزارش و همش لاله مانع میشد و بعد دوستم از جلو کردش و من هم از عقب گذاشتمش کون بسیار بی فرم و نرم و داغونی داشت که با کمی کرم باز شد. دوستم آبش اومده بود من داشتم همچنان کونش رو میگاییدم . لاله هیچ حرفی نمیزد و نهایتا با آب من گفت که اصلا تصور سکس با ما دونفر رو نداشته . یادمه که فرداش رسوندیمش خونه خودش شب شده بود خودش از من لب حسابی گرفت و تشکر کرد و دوستم هم بوسید . من گفتم به اون آقایی که تصور میکردم شوهرشه سلام برسونه.

نوشته:‌ love4love


👍 0
👎 1
104360 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

462991
2015-05-20 17:05:08 +0430 +0430
NA

برگرفته از داستان های دنباله داره جغ با گلناره صورتی blum3

0 ❤️

462992
2015-05-20 17:08:44 +0430 +0430
NA

كيرم تو كون خودت و دوستت كه پسر خوبيه

1 ❤️

462993
2015-05-20 17:25:33 +0430 +0430
NA

lol ROFL

0 ❤️

462994
2015-05-20 17:29:28 +0430 +0430
NA

خوشحالم دروغ بودنش مشخص بود

0 ❤️

462995
2015-05-20 18:40:29 +0430 +0430
NA

دلم برای اطرافیانت میسوزه
بدبختا که باید تو روانی رو تحمل کنن

0 ❤️

462996
2015-05-20 18:46:10 +0430 +0430
NA

Besyar besyar tokhmi bood
Inghad hm jagh nazan mokhet pook shode
Kissher hm nnevis
Kire goraze dir enzale afrighaii too koone 3 tatoon

0 ❤️

462997
2015-05-20 19:44:50 +0430 +0430
Ley

ST bow :))))))))

0 ❤️

462998
2015-05-21 02:29:41 +0430 +0430
NA

کیر اسب آبی تو کس خواهرت باد کنه
آخه این کس وشعرا چیه نوشتی؟؟؟؟؟؟؟؟/
کونی مجلوق خررررررررررررررررررررر

0 ❤️

462999
2015-05-21 02:30:50 +0430 +0430
NA

کثافت تو اگه ناموس و یکم مردونگی داشتی نمیرفتی دنبال یه زن 48 ساله که جای ننته،اونم دونفری بکنیش،آشغالایی مث تو تمام دنیا رو تو اون کیر لعنتیشون می بینن که حتی واسه خواهر خودشم تیز میکنه،البته داستانتو نصفه خوندم اگه تا اخر خونده بودن بیشتر نظر میدادم

0 ❤️

463000
2015-05-21 02:34:51 +0430 +0430
NA

راستی این اسم داستانت که گذاشتی اعصاب خرابم کار دستم داد چه ربطی به این داستان داشت؟ نه خدایی بگین چه ربطی به این داستان داشت.خر با تمام وجود بشاشه به مغزت کله کدو

0 ❤️

463001
2015-05-21 03:54:00 +0430 +0430
NA

خیلی داغووون بود

0 ❤️

463003
2015-05-21 05:44:04 +0430 +0430
NA

خودت فهمیدی چی شد

0 ❤️

463004
2015-05-21 06:24:43 +0430 +0430

مسخره biggrin

0 ❤️

463005
2015-05-21 07:38:08 +0430 +0430
NA

چرت و پرته

0 ❤️

463007
2015-05-21 10:46:26 +0430 +0430

کیرم تو اعصابت
کیرم تو ک س ننت
ک س کش ما در بخطا
این چی بود نوشتی

0 ❤️

463008
2015-05-21 11:47:17 +0430 +0430
NA

فوق کسشعر بودا یعنی

0 ❤️

463009
2015-05-21 12:32:45 +0430 +0430
NA

ادمین دهنت سرویس شه
حداقل جواب پیام ها رو بده
به جای مضخرفات داستان منو بده به صفحه

0 ❤️

463010
2015-05-21 14:24:16 +0430 +0430
NA

کیرم دهنت با این داستانت دیگه ننویس کونی جقی

0 ❤️

463011
2015-05-21 15:09:10 +0430 +0430
NA

اعصاب خرابت تو کیونت استار جقاقیان کس همون پیر زنه دهنت

0 ❤️

463013
2015-05-21 20:15:10 +0430 +0430

این جقی کونی هنوز 10 سالش نشده چون هر وقت میره تو کوچه بازی کنه اینقدر انگشتش میکنن که 2 روز نمیتونه بشینه اخرم توپ شقایقشو میکنن تو کونش از ترسش میمونه تو خونه برای اینکه حوصلش سر نره هر چند وقت یکبار میاد اینجا یک مزخرفی مینویسه همه با فشار 10 اتمسفر میرینن بهش باز چند وقت دیگه دوباره. بچه اول دبستان انشاش بهتر از اینه حاضرم شرط ببندم عقب موندس پس اینقدر ضایعش نکنید بدبختو گناه داره. از ابتدا که خوندم متوجه شدم که یه کونی این رو نوشته به آخر داستانت که رسیدم شکم برطرف شد.

0 ❤️

463014
2015-05-22 06:02:57 +0430 +0430
NA

Yani ridam too dastanet bad

0 ❤️

463015
2015-05-23 05:19:07 +0430 +0430

وات دِ فاک!!
از هر جنبه ای به داستان نگاه کردم که یه خط درست از توش در بیارم نشد ک نشد!
یه جمع بندی کلی از فحش های بالا نثارت دوست عزیز

0 ❤️

463016
2015-05-23 09:40:29 +0430 +0430
NA

b nazaram to y oghdeie badbakhti

0 ❤️

463017
2015-05-23 14:31:11 +0430 +0430

یعنی کیر خر تو کونت با این جک گفتنت . هر کونی مادر به خطا ای میاد میرینه توی بخش داستان سایت :|

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها