اغفال همکارم

1390/06/14

این داستان را برای این می نویسم که بیشتر مرا راهنمایی کنید و با استفاده از تجربه شما بتوانم مشکلم را حل کنم ,حالا فحش هم میدهید بدهید چون مستحق آن هستم.
داستان از آنجایی شروع می شود که من به خاطر شغلم با هم همکاران خانم زیادی در طی روز تلفنی صحبت میکنم , من متاهلم و یک فرزندنیز دارم و ازخصوصیات من که از بچگی ولم نمی کند دروغگویی و خیالپردازی است که متاسفانه همین عادت بسیار بد در این سن که 34 ساله هستم باعث شکستن دل دختربیگناهی شده است ,درطی یکی ازاین روزها که با همکارم بر سر مسئله ای کاری صحبت می کردیم ناخودآگاه بحث به زندگی و مسائل تاهل وازدواج کشید ومن که یک دروغگوی حرفه ای بودم گفتم که همسرم مرا ترک کرده و رفته بدون اینکه مشکل جدی باهم داشته باشیم اون هم درد دلش باز شد وگفت که داره از شوهرش طلاق میگیره , شوهرش باهاش نمیسازه,ازش متنفره و اینجور مسائل , من هم با سو استفاده از این حرفاش تا تونستم خودمو یک آدم روشنفکر و مخالف با این اخلاقهای تعصبی بعضی از مردها نشون دادم تا تونستم به صورت مستقیم و غیر مستقیم از خودم تعریف کردم و اینکه از زنها متنفر شدم و دیگه نمیخام ازدواج کنم ولی انگار ماباهم هم دردیم و خلاصه,کار به رد وبدل کردن شماره موبایل بعد اس ام اس های تقریبا رمانتیک وبعد هم شوخی و جک ونهایتاً طی یک اقدام از پیش طراحی شده خود من بحث اینکه اگه یکروز صداتو نشنوم کلافه میشم وتو یک غروب هم بهش گفتم دوست دارم و اینها درحالی بود که این همکار من در مجموعه سازمان ما در شهر دیگه ای کار میکرد و ما اصلاً همدیگه رو ندیده بودیم و تلفنی عاشق همدیگه شده بودیم البته از طرف من عشقی وجود نداشت و فقط برنامه ریزی شهوانی من لعنتی بود همینطور که تلفنی ادامه می دادیم کار به بوسه فرستادن و نوشته هایی ازاین دست کشید : دوست داشتم الان تو بغلم بودی و من یک دل سیر نگاهت می کردم و اول موهاتو نوازش میکردم و بعد دستمو دور کمرت حلقه میکردم لبم رو روی پیشونی داغت میگذاشتم و بوی موهاتو حس میکردم , اجازه هست دستم رو روی سینه هات بزارم من شهوتی دارم و این شهوت و غریزه فقط به توئه…

خلاصه بگم کار به ارضا شدن تلفنی کشید , البته اون میگفت و پشت تلفن حتی جیغ و داد هم می کرد.این رو بگم تا یادم نرفته خیلی اهل مادیات بود و همین باعث شد تامن به سمت دروغهایی از این قبیل که من یک شرکت تجاری دارم و موفق شدم با تجارت بین المللی در کنار کارم صاحب پول زیادی بشم و نمیدونم اون چرا این حرفارو باور کرد ,یا اصلاً باورنکرد وفقط وانمود میکرد ولی به هر حال رابطه تبدیل به صحبت از مادیات شد و اینکه اگه داری 1میلیون به من بده و هی بالاتر می رفت خوب من هم که دروغ گفته بودم پولی در کارنبود مجبور شدم برم سراغ همون کاری که از اول براش نقشه کشیده بودم یعنی سکس .
بهش گفتم براش یک کادوی گرانقیمت گرفتم که باید تو اولین دیدارمون بهش بدم و چقدر این اولین دیدارمون رو براش رمانتیک تهیه دیده بودم ,با هرکلکی شد اومد و من هم برای خالی کردن خونه هزار کلک و نقشه کشیدم خانم رو بردم خونه ماردش که از ما خیلی دور بودن اون سر شهر , و خودم هم رفتم مهرآباد دنبالش , دفعه اوالی بود که همدیگه رو میدیدیم ,فکرنمیکردم اینقدر خشکل و ناز باشه صداش خلی نازبود ولی خودش چیز دیگه ای بود, اندام عالی نه لاغربودزیادی و نه چاق,خوش لباس بود و آرایش ملایم ,هیچیش عملی نبود باسنش بزرگ نبود زیادی و لبهای نسبتاًدرشت وگوشتالو داشت قدش متوسط و همونطوری که پشت تلفن میگفت خیلی سکسی.
رفتیم خونه براش صبحونه اوردم , خورد و کادویی که قولشو داده بودم و برای خریدش کارت اعتباری کشیده بودم رو بهش دادم, و شروع کردیم به لب گرفتن و فرنچ کیس ,موهاشو میمالیدم و تو بغلم سفت فشارش میدادم , دستمو که بردم طرف سینش گفت وای دیگه طاقت ندارم بریم تو اتاق خواب,من هم بغلش کردم بردمش توی اتاق ,پیرهنشو درآورد و برگشت گفت یالا پس من هم که بهت زده بودم که به این راحتی داره ترتیبات کارو میده براش سوتینشو بازکردم وای انگار نه انگار که شوهرداشته سینه های اناری انگاردختر14ساله , خوابید روی تخت و دگمه شلوارجینش رو بازکرد و من هم دست انداختم شلوارشو از پاش درآوردم اون هم شروع کرد به درآوردن پیرهن من و همینطور شلوارم ومن ازش اجازه گرفتم و شورتشو درآوردم دراین لحظه سر ازپا نمی شناختم اون حس فریبکاری که داشتم از بین رفته بود و جاش دوست داشتن واقعی رو گرفته بوداشک توی چشمام جمع شد و واقعاً ازته دل بغلش کردم و شروع کردم به بوسیدن بدنش از پشت گردنش گرفتم تا تیره کمرش و می اومدم پایین بعد برشگردوندم پیشونیشو بوسیدم واونهم شرت من رو درآورد و جالب این بود که ما همه اینهارو تلفنی به هم گفته بودیم و وقتی به من گفت سروته بخوایبم توکس منو بخور من هم کیرتورو ,انگار صد ساله من کس میخوردم ,وقتی شروع کردم به خوردن کسش و درهمون حال هم کیر من توی دهنش بود یک لحظه نزدیک بود حالم بهم بخوره که تااومد بفهمه و آبروم بریزه گفتم تو اویلن کسی بودی که من کسشو میخورم من حتی برای زن سابقم هم اینکارو نکردم,بعد خوردن و لیسزدن همدیگه ,اون خوابید و پاهاشو اورد بالا و بهم گفت دیگه وقتشه , آروم سر کیرمو گذاشتم در کسش و یواش خواستم بکنمش تو با اینکه اون همه خورده بودمش کیرم به زور وارد میشد چه کس تنگی داشت یواش یواش و با عقب و جلو کردن کیرمو کردم توی کسش و من که همیشه فرتی آبم میومد تونستم مقاومت خوبی بکنم و حسابی سرو صدای تخت رو دربیارم اون هم که حسابی توی حال رفته بود آخ و اوخی راه انداخته بود , بهش گفتم برگرده از پشت گذاشتم توی کسش و بهش گفتم از دو چیز نمیشه بگذری آب خورد با مشت کس کردن ازپشت , بهم گفت جوووووووون بکن منو بکن ,حسابی ازپشت کسشو کردم و داشتم ارضا میشدم بهم گفت بریز توش ایودی دارم من هم یک کم دیگه صبر کردم بعدش با چندتعقب و جلو حسابی آبمو خالی کردم توی کسش, چه حالی داد اوفتادیم توی بغل همدیگه و حسابی همو بوسیدیم خوردیم همدیگه رو اصلاً , وای احساس میکردم چقدر دوستش دارم و لی کار خیلی خراب شده بود با هم آب پرتقال خوردیم گفت بریم حموم دوش بگیریم رفتیم توی حموم و اونجا هم یک سکس توپ کردیم , بعدش تا ناهار بخوریم کلی با هم موسیقی رمانتیمک گوش دادیمو و ناهارو که خوردیم دوباره سکس شروع شد ,یعنی اصلاً از خونه بیرون نرفتیم ,ایندفعه او نشست روی کیرم و هی بالا پایین کرد بعدش از پشت دوباره گذاشتم توی کسشو وقتی خواست آبم بیاد ریختم روی کمرش , عصر بود ودیگه وقت رفتن , به سختی ازش جدا شدم بردمش مهراباد رسوندمش ,بلیط رفت و برگشت همون روز رو گرفته بود, اینو بگم که خانمم مارودیده بود چون از این همه سفت کاری که من کرده بوده شک کرده بود و حال دعوای من وخانمم که هزارتا دروغ به خاط اون قضیه گفتم بماند که آخرش هم ته قلبش باور نکرد, بعد از این ماجرا چون داشتم میدیم که خودم هم دارم گیر میفتم از لحاظ عاطفی سعی کردم بپیچونمش ,نشد ,باهاش بداخلاقی کردم نشد و بیشتر ازمن انتظار پول اونهم هنگفت و ماشینو از انجور چیزا داشت و هنوز هم با این همه دروغ که بهش گفتمو و بهش هم ثابت شده باز هم ول کن ماجرا نیست و بعد ازاونهم سکس نداشتیم الان سه ساله فقط تلفنی و چندبارهم من توی شهرشون رفتم ماموریت و درحد لب گرفتن توی ماشین و غذاخوردن توی رستوران باهم رابطه دارم ولی اون ول کن ماجرا نیست جالبه که بگم هنوز طلاق هم نتونسته بکیره یعنی شوهره طلاق نداده و اون خونه باباش میشینه سرتونو درد نیارم همتون رو قبول دارم و نظراتتونیعنی راهمنماییهاتون رو میخوام , که چجور ازاین مهلکه دربیام , خودم میدونم کثیفم و نامردی کردم فحش هم دادید بدید ولی راهنمایی رو حتمن بکنید. از همه به خاطر غلط های احتمالی و سایر مشکلات دیگه سرگذشتم معذرت میخوام همتونودوست دارم.


👍 2
👎 4
66376 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

297064
2011-09-05 20:55:48 +0430 +0430
NA

ازخصوصیات من که از بچگی ولم نمی کند دروغگویی و خیالپردازی است =)) =)) =))
تا اینجاش خوندم تا تهش رفتم :T (|:

0 ❤️

297065
2011-09-05 21:32:37 +0430 +0430
NA

اونم تقریبا هدفی مشابه تو داشته و دنبال پول بوده.پس زیاد ناراحت نباش.

0 ❤️

297066
2011-09-05 22:28:13 +0430 +0430
NA

سکسشو تو میکنی فکرشو مابردیا

<strong

به کیرم میخواست کس کش بازی در نیاریبردیا

جلقی (حتما) رو اینجوری مینویسن نه اینجوری (حتمن)بردیا

در ضمن کمتر بباف همیشه ببافبردیا

0 ❤️

297067
2011-09-06 04:58:45 +0430 +0430
NA

مایکل اسکافیلد قبل ازفراراز زندان باید باتو مشورتمیکرد با این برنامه ریزیهات.خوبه که خودت گفتی خیال پردازی ودروغگو.به ای ن دروغت هم اعتراف کن دگه.بگو داشتم جلق میزدم اینجور صحنه ای به ذهنم اومده.اخه میگاینت داستان ننویسی.فک کردی زیرکی یاتیزی?سوزن که ازتو تیزتره نخو ازتو کونش رد کردن بچه های سایت.تودگه مغآلطه دلسوزی برا ما میکنی که میگی فحش هم بدین حقمه.اینجور میگی دلمون برات کباب بشه فحش ندیم?ساینا کجایی بیا کاریش کن دفه دزگا جلق میزنه واقعیتر داستانش بگه.اخه مردک اب مرد عادیش60ثانیه میادکوسکش خالی بند.بهتره بری از دکتر بپرسی

0 ❤️

297068
2011-09-06 05:25:45 +0430 +0430
NA

يك كار ساده ميتوني بكني اونم اينكه بايد وانمود كني كه تصادف كردي و مردي خيلي ساده است يك روز كه زنگ زد يكي از دوستات گوشيت را بر ميداره و توي قبرستون كه جنازه اوردن همه بخاطر مردهاشون دارن گريه ميكنن ميره و ميگه كه تو امروز تصادف كردي و مردي بعد يكم خودش گريه ميكنه و قطع ميكنه و گوشيت را خاموش ميكنه تو هم بايد يه سنگ قبر به نام خودت از قبل تهيه كرده باشي و يه جا را مشخص كرده باشي ديگه به ابتكار خودت بستگي داره يه اعلاميه فوت هم براي خودت تنظيم كن كه قابل باور باشه شماره و خونه ات را هم بايد عوض كني حالا خودت ميدوني كه بايد چيكار كني

0 ❤️

297069
2011-09-06 19:45:20 +0430 +0430
NA

به نظر من بگرد ازش یه آتو بگیر یه چیزی مثل این:شمارشو بده به دوستات مخشو بزنن یا یه جوری آمارشو بده به یه خانوم باز تیر مخش کنه بعد با همین آتو بپسچونش اصلا میخوای شمارشو بده من خودم برات ردیفش میکنم؟!!!

0 ❤️

297070
2011-09-06 23:21:49 +0430 +0430
NA

واقعیت بهش بگو و خلاص بعد هم شمارش بده به نفر قبلی ثواب داره

0 ❤️

297071
2011-09-07 00:23:30 +0430 +0430
NA

اين داستان بود يا فيلم هندي???

0 ❤️

297072
2011-09-07 00:44:24 +0430 +0430
NA

واقعا گل کفتی نویسنده باهوش داستانت خیلی خوب بود؟! من که حال کردم واست یه پیشنهاد برادرانه دارم تو میتونی این رابطه رو ادامه بدی به شرطی که از خانمت استفاده کنی وبه شوهر دختره هدیه کنی احتمالا درباره رابطه ضربدری که شنیدی راستی یه پیشنهاد دیگه هم دارم عزیزم دیگه ننویس باشه گلم

0 ❤️

297073
2011-09-07 01:34:10 +0430 +0430
NA

یعنی چی ؟
این مظلوم نماییت منو کشته.
از بچه ها ممنونم که به اراجیف این چاقال توجه نکردند.
پیشنهاد من اینه که / برو بمیر /

0 ❤️

297075
2011-09-07 14:51:21 +0430 +0430
NA

یعنی اون زنیکه انقدر خر بود که بار اول که اومد تو خونت نفهمید اون خونه یه آدم متاهله؟

0 ❤️

297076
2011-09-08 11:19:51 +0430 +0430

شکم خالی و گوز فندقی
حقته
میتونی شماره من و یا یکی از بچه های شهوانی را بدی بستگی داره خانم کدوم شهرستان باشه میتونی به تالار های شهوانی مراجعه کنی .
بلایی سرش میاریم که عمرا به تو دیگه فک کنه . آتو مناسبی هم برای تو جور میشه میره پی کارش .
یادت باشه دیگه از این گوه خوریا نکنی

0 ❤️

297077
2011-10-30 14:03:31 +0330 +0330
NA

بابا كار خوبي كردي جنده را بايد كرد ميخواست نده

0 ❤️

297078
2011-10-31 06:59:37 +0330 +0330
NA

:^o :^o =)) :^o ای بکنم اون خودتو خانومتو و همه کستو! دِ کسکش پدر چرا دروغ میگی؟ بلیط رفت و برگشت برا همون روز!؟ مگه نگفتی با همکارت؟ پس چطور یه شهر دیگه بود؟چطور ندیده و نشناخته حرفاتون به مسائل خانوادگی کشید؟ووووووووو…برو کونتو بده اولش خودت گفتی که خیال پرداز و دروغگوئی!!!

0 ❤️

297079
2012-05-01 03:13:26 +0430 +0430
NA

بهش بگو زنم برگشته اگه قبول نكرد تحديد كن كه به خانواده اش اطلاع ميرسوني كه با شما رابطه داره

0 ❤️

297080
2015-10-11 20:36:37 +0330 +0330
NA

كير پروفسور اسنيپ تو كونت

0 ❤️

570001
2016-12-24 03:50:21 +0330 +0330

خب خودت گفتی که دروغ میگی. بذار من راستشو بگم. زن یارو رو کردی حالا شوهرش و زن تو فهمیدن باهم ریختن روهم میره بهش میده . به گوه خوری افتادی. عیب نداره .توکه واردی خیالپردازی کنی فک کن نمیده به همه هم بگو زنت نداده. ماهم میگیم نداده 🙄

0 ❤️

977751
2024-04-01 12:00:54 +0330 +0330

این تیکه اش که واسه خرید کادو کارت اعتباری کشیده بودی خیلی هیجان انگیز و سکسی بود
لامصب تو دیگه کی هستی
واقعا کارت کشیدی؟؟
من که مرد هستم هوس کردم بهت بدم

0 ❤️