پسری 27 ساله هستم که تا سن 15 سالگی در یکی از شهرستانهای کوچیک ولی زیبای ایران زندگی میکردیم . تا اون موقع اطلاعی زیادی از سکس نداشتم و سرم تو درس بود یعنی یه بچه مثبت کامل. در تهران دخترخاله ای داشتم ( و دارم ) که فوق العاده سکسی و حشری بود . ما تازه به تهران اومده بودیم که نزدیکی و علاقه ی اون به من شروع شد و کم کم معنیه حشری شدن و هوس رو یادم داد . روز به روز به من نزدیکتر شد . اهل دروغ و خود بزرگ بینی نیستم الکی از خودم تعریف کنم،زیاد خوشگل نبوده و نیستم ولی خدادو نعمت بزرگ بهم داده یکی زبون یکی آلت مردانه یعنی همون کیر . البته نعمت دوم را همه در شهرستان میدونند طایفه ی ما به این نام وشهرت معروفه !!

روزها گذشت و علاقه ی اون به من و شهوت من نسبت به اون بیشتر میشد تا یک روز که به خونشون که سه طبقه بود رفتم به یه بهونه ای منو کشوند طبقه ی سوم خونشون که مبله و خالی بود کنارم نشست و شروع کردن به حرف زدن و شوخی دستی کردن منم یه چشم به دستاش بود و یکی به سینه هاش که زیر تی شره کوتاش برق میزد !کم کم متوجه راست شدن کیرم شده با تعجب پرسید حالت خوبه ؟ منم که منظورشو فهمیده بودم با خجالت گفتم آره . زیر چشمی میپاییدمش که چه جوری به شلوارم نگاه میکرد هر دو تو حس بودیم که یهو و بی مقدمه گفت میخوای بخورمش !! یهو جا خوردم و چون اولین بارم بود با لرز شدید گفتم چی رو ؟! اون که لرز منو دید خندش گرفت و گفت خیارتو ! باور کنید مثل کسی که توی برف لخت باشهو از سرما بلرزه میلرزیدم چیزی نگفتم و اون کم کم شروع کرد به مالیدن و درآوردن و … . به محض دیدن کیرم و بزرگیش ( بیشتر ضخامت ) از تعجب بلند خندید گفتم چیه گفت ماله خودته یا پیوند زدی !! خلاصه بگم کلی حرف رد و بدل شد و اون شروع کرد به خوردن منم که اولین تجربم بود از شهوت زیاد سینه هاشو فشار میدادم . طرز خوردنش هیچ موقع یاد نمیره میلیسید میمکید و یهو گاز میگرفت از نافم به سمت پایین میخورد تا کمرم ! یعنی کیر و بیضه ها و پشتمو . بیضه هامو که قلمبه و سفید بودنو با لباش میکشید و دیوونه وار میگفت ماله خودمه بده من تا قورت بدم! خلاصه بعد از ده یا پانزده دقیقه ای ارضا شدم که آبمو تا قطره ی آخر خورد و خوابید رو پام . بعد از چند دقیقه گفت نوبت توئه بیا بخور کس و کونشو جلوم گذاشت منم اول با تعجب نگاه کردم چون سریه اولم بود بود وبعد شروع به خوردن کردم کسش یه طرف نمیدونم چرا با اینکه اولین با بود عاشق سوراخ کون سفیدش شدم و بیشتر اونو میخوردم اینقد هوسی بودم که سوراخشو میمکیدم ! چند دقیقه بعد سراغ کسش رفتم دو سه دقیقه ای خوردم تا ارضا شد گفت تو هم آبمو بخور منم از سر کنجگاوی و البته با اکراه خوردم که ترش بود و کلی بدم اومد تا الآنم موقعیتایی که پیش اومده چه با اون چه با دیگران سوراخ خوردنو نمیدون چرا دوست دارم و به کس خوردن ترجیح میدم . به هر حال اولین سکس من و البته اون بود و که خاطره ی جالب و فراموش نشدنی بود .