افسانه زن خوشگل داداشم

1392/10/05

سلام به همه دوستان شهوانی این داستانی که دارم براتون مینویسم بر میگرده به 8سال پیش اون موقع من 22سال داشتم چند سال بود افسانه عروس خانواده ماشده بود اون با قدی حدود 173با صورتی خیلی زیبا ازهمون روز اول که دیدمش منو شیفته خودش کرد ولی چون به عنوان زن داداشم اومده بود خونه ما نمیشد دست زد بهش کم کم روم باهاش باز شد تااینکه بعداز چند وقت وقتی از خدمت اومده بودم واونها امده بودن خانه ما برای نشستن که این ماجرای دوستی بیشتر رنگ وبو به خودش گرفت یک شب که بیخواب شده بودم پاشدم برم اب بخورم دیدم داداشم با زنش عملیات دارن منم از داخل یه سوراخ که واسیه رد شدن لوله گاز به اتاق اونها بود شروع به دید زدن کردم وای چی میدیدم یه بدن لخت خوش فرم و سفید که با دو تا پستون گرد باسری قهوای رو به من وبرعکس رو کیر داداشم بالا وپایین میرفت وصدای اه اه تمام اتاق رو پر کرده بود تا تموم شدن ماجرا اونجا بودم وحسابی دید زدم بعدش تا صبح خوابم نمیبرد دیگه نمیدون کی خوابیدم وقتی از خواب بیدار شدم دیدم کسی خونه نیست بلند شدم برم یه دوش بگیرم دیدم داخل حموم کسی هست صدا زدم کی حموم هست که یه هو شنیدم زن داداشم گفت منم با شنیدن این حرف داشتم از شدت مستی دیونه میشدم چند دقیقه ای گذشت تا افسانه جون از حموم بیرون امد تا دیدمش گفتم عافیت باشه لبخندی زد گفت سلامت باشین رفت لباس تنش کنه من هم داشتم دیونه میشدم که یه فکر به سرم زد یهو برم داخل بدون این که صدا بزنم در اتاق افسانه جون رو باز کردم که یهو دیم یه بدن خوش فرم وخوش تراش روبه روم ایستاده بایه شرت قرمز تور دار که اون کس سفید توپلش از اون تو دیده میشد صدا زد در رو ببند من هم باپرویه تمام وارد اتاق شدم وماجرای دیشب رو شروع کردم به گفتن واروم اروم به افسانه نزدیک شدن گفتم کسی خونه نیست بیا یه سکس باهم داشته باشیم باشنیدن این حرف افسانه شروع کرد به التماس کردن که تورو خدا نه ولی من با تمام مستی میومدم جلو بازوی سفیدش رو گرفتم نشوندمش رو مبل وشروع کردم به زبون بازی که کسی نمیفهمه و کارت ندارم ازاین حرف ها وکم کم داشتم دستم رو میبردم به سمت سینه های کوچیک وسفیدش با مالیندن سینه های افسانه دیدم التماس کردن کم کم تموم شد ومن هم شروع به خوردن سینه هاش کردم یه دستم رو اون سینه اش بود یه دستم هم دم کسش وباچوچولش بازی میکردم بعد چند دقیقه بلند شدم رفتم سراغ کسش ودهنم رو گذاشت در کسش خیلی داغ بود داشتم داغیش رو با زبونم احساس میکردم وشروع به لیس زدن کردم بااین کار صدا اه اه افسانه هم در اومده بود من هم تندتند میلیسدم تااینکه یهو دیدم افسانه پاهاشو محکم به گوشام فشار داد وارگاسم شد بلند شدم لباس هامو دراوردم اومد جلوش وایستادم اونم بادستش شروع کرد مالیدن کیرم یواش یواش کرد تو دهنش وشروع به ساک زدن کرن بایه ولعی میخورد که اینگار اصلا تاحالا کیر ندیده بعداز چنددقیقه خوردن ازدهنش بیرون اوردم دراز کشوندمش رو تخته خوابشون وبایه اسپری تاخیری که ازداداشم بود کیرم رو اسپری کردم ورفتم سراغ افسانه چند دقیقه تا اسپری عمل کنه اون سینه های خوش دستش رو خوردمو مالوندم تااسپری کار خودشو کرد کیرمو اروم دم کسش میمالوندم که افسانه دوباره شروع به اخ واف کردن کرد اروم گذاشتم دم کسشو یواش دادم رفت تو وای چقدر داغ بود داشت کیرم اتیش میگرفت شروع به تلنبه زدن کردم وافسانه هم داد میزد تندتر بکن تا تهش بکن من تمام بدنم خیس عرق شده بود با تمام قدرت تلنبه میزدم یدفعه احساس کردم کس افسانه تنگ شدو افسانه هم بلند اهههههههههههههههههههه و افففففففففففففففففففففففف میکرد که متوجه شدم دوباره افسانه اورگاسم شده چند دقیقه ای دست از تلنبه زدن کشیدم تا افسانه حالش خوب شد به شکم خوابوندمش و بااب دهنم دم سوراخ کونش رو خیس کردم و کیرم رو گذاشتم دم سوراخش افسانه دادزد نه اونجا نه منم که حشری شده بودم بی توجه به حرف افسانه فشار دادم تابره تو که افسانه هم زد زیر گریه که درد داره منم که میخواستم حال دادن قشنگشرو این طوری جواب ندم ودفعات بعدهم در کار باشه این کارو نکردم ازهمون پشت کیرم رو داخل کسش کردم وتلنبه زدم وبازوهای نازش رو فشار میدادم داد میزدم وقتی میخواست ابم بیاد دورش دادم گفتم ابم میخواد بیا اونم گفت بریز توش بااین حرفش اینگار دنیا رو بهم دادن درباره کیرم رو کردم تو کسش تلنبه زدم تا ابم اومد با همون شدت تمامش رو خالی کردم تو کسشو روش خوابیدم وقتی به حال اومدیم بلند شدیم با هم رفتیم حموم تو حموم هم یه بار دیگه سکس داشتیم وتا حالا چند مرتبه دیگه سکس داشتیم همین حالا هم که این داستان رو براتو نوشتم باهم هستیم سکس داشتیم که دوباره افسانه جون داره کیرم رو میماله انگار کسش میخواره اخه خونه خالی هستش داداش رفته مسافرت کاری و خونش و افسانه جون رو سپرده به من ببخشید اگه خوب ننوشتم

نوشته: h


👍 0
👎 3
330482 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

408536
2013-12-26 14:19:28 +0330 +0330
NA

کسخول جقی سیکتیر >:P >:P >:P >:P

0 ❤️

408537
2013-12-26 14:34:07 +0330 +0330
NA

یعنی خاک دو عالم (!) بر سرت
امثال تو هستن که فضای سایتو به گند کشیدن
خاک بر سرت
حیف درد زایمان ننت !
چی میشد بابات اونشب میخوابید که توی عنگل (!) اجتماع بوجود نمیومدی!
سهم تو از کل کائنات فقط و فقط کیر شرک ه !به شهوانی قسم !

0 ❤️

408538
2013-12-26 15:05:49 +0330 +0330
NA

لعنت بردروغگو

0 ❤️

408539
2013-12-26 15:06:25 +0330 +0330
NA

بچه ها ادمش کنید این کسکشو

0 ❤️

408540
2013-12-26 16:41:26 +0330 +0330
NA

تا به کی توهم؟

0 ❤️

408561
2013-12-26 16:43:32 +0330 +0330
NA

Ahsant

0 ❤️

408541
2013-12-26 18:33:41 +0330 +0330

B in bad bakht migid jaqio fulan ina . Bad khodetun dastan mikhunid k chi ? K etelaate omumitun bere bala masalan ? Walaaaa

0 ❤️

408542
2013-12-26 18:52:59 +0330 +0330
NA

ما نفهمیدیم خالی بستی ؛ تو فکرش بزن شاید یروز بهت پا داد

0 ❤️

408543
2013-12-26 18:56:20 +0330 +0330
NA

گوزيدم به مغزت

0 ❤️

408544
2013-12-26 23:21:03 +0330 +0330
NA

تو دیگه انقد اسپرم ذخیره کردی که بو گزفته و بو گندش مغز نداشتتو فاسد کرده. از توهم ی چیزی اونورتر زدی.برو بمیر اشغال متوهم

0 ❤️

408545
2013-12-27 01:30:09 +0330 +0330
NA

همون لوله گاز که از کنارش دید زدی بعلاوه ده تا علمک و رگلاتور و یه مشعل گنده سوزان از اون مدلی که تو پالایشگاها هست تو کونت جقی متوهم :|

0 ❤️

408546
2013-12-27 07:40:13 +0330 +0330
NA

آره ديوث زن داداش مثل خواهر آدمه ولى حيف کيرى که بره تو دهن توى لاشى در ضمن اميدوارم خدا يجورى تو کونت کنه که نفهمى از کجا فشار آورده.

0 ❤️

408548
2013-12-27 08:08:16 +0330 +0330
NA

بچه ها ولش کنید.بیچاره نه جق بلده نه تا حالا کسی رو کرده مجبوره آبشو بکشه بالا تف کنه.فکر کنم اشتباهی خیلی کشیده بالا زده به مغزش.براش دعا کنید…و در آخر کیر خر تو مغزت دیوث

0 ❤️

408549
2013-12-27 09:27:00 +0330 +0330

بالاتر از خود داستان، نظراته بخدا! احساس میکنید خالی بسته، خب بگید خالی بسته، این نظرات و دلایل من درآوردی رو از کجاتون در میارید آخه؟!! یارو گیر داده داداشت خودش خونه نداشته شب خونه شما مونده!!! یعنی اگه یه پسری که ازدواج کرده، یه شب خونه مامان باباش بمونه یعنی اینکه بیخانمانه؟!! بعد گیرداده تو مهمانی موقع سکس چراغ روشن نمیزارن!! این قانون کجا وضع شده؟!!! اتاقی که بالادرش شیشه نداشته باشه و نور نده بیرون، روشن بودن چراغ چه اشکالی به نظرت ایجاد میکنه؟!!! یکی دیگه با استفاده از یه سری جملات نتیجه گرفته که یارو دروغ گفته، چون گفته از حموم دراومد بهش عافیت گفت بعد رفت تو اتاق لباس بپوشه!!! شما ندیدید از جموم بیان بیرون با حوله یکسره؟!! آخه چرا احساس میکنید اونچه که تو زندگی خودتون اتفاق افتاده و یا نیفتاده پس برای هیچ احد دیگه ای هم نباید اتفاق بیفته؟!! چرا تجربیات خودتون رو تعمیم میدید به عموم؟!! باشه، یارو دروغ گفته یا راست، شما به داستان نویسیش گیربده، به اینکه رفته زنداداشش رو کرده گیر بده، اصلا چیکارداری راست گفته یا دروغ؟!! کجای این سایت نوشته داستانهای ارسالی باید حتما راست باشند؟!! بعدش، داستان رو باور نمیکنی به هر دلیلی اشکالی نیست، فقط لطفا بدلیل تجربیات شخصی خودت نباشه. فکر نکن چون مثلا داداش تو میاد خونتون میخواد سکس کنه چراغ رو خاموش میکنه، پس تمام عالم موظف به این هستند که چراغ رو در مهمانی خاموش کنند!!!

0 ❤️

408550
2013-12-27 10:05:29 +0330 +0330
NA

گفتني ها رو دوستان گفتن :))

0 ❤️

408551
2013-12-27 14:37:44 +0330 +0330
NA

از حیوان پست تری كثافت لجن آخه چرا با نوشتن این داستانهای دروغ تفكرات مردم راخراب میكنید.آخه زن داداش ازخواهربه آدم نزدیكتره چطورحاضرمیشین حتی فكربددرباره اش بكنین،همیشه زن داداش محرم اسرارپسرها هستند

0 ❤️

408552
2013-12-27 16:39:41 +0330 +0330
NA

کس مغز جقو!

0 ❤️

408554
2013-12-28 04:03:19 +0330 +0330
NA

من كه داستانتو نخوندم ولي از نظر دادن بقيه معلوم ميشه خالي بستي بدجورم
بابا يكم به واقعيت نزديك كنيد

0 ❤️

408555
2013-12-28 06:44:22 +0330 +0330

حتی فانتزیش هم زشته…خجالت بکش…

0 ❤️

408557
2013-12-28 17:02:44 +0330 +0330
NA

بمیری بهتره برات

0 ❤️

408558
2014-06-23 21:08:58 +0430 +0430

اولا خاک توسرهرکسی که اونقدراحمقه که این دروغای تابلوی توی عوضی رو باورکرده باشه! 2وما: کسخورتوهم زده! خیلی تابلونوشتی ومعلومه که توی اون ذهن کثیفت، آرزو وتوهم چنین سکسی رو حالابایکی که توفکرت هست رو داری ومدام باخیالش داری جق میزنی!! خوبه عمو!جق خوبه واست،لااقل راحت میشی ودیگه نمیآی سایت ،تابااین اراجیفت وقت ماروهم بیخودی بگیری!!!

0 ❤️

408559
2014-12-25 17:18:57 +0330 +0330
NA

دوستان عزیز یه لطفی بکنین یه فیلتر شکن جدید برام معرفی کنین تا من راحتر برم با موبایل تو سایتهای فیلتر شده.البته بگم که من سلیفون وهاتسپات شیلد رو دارم کیریو هم نمیخام. اگه تازگيها جدیدش اومده و راحتر میشه باهاش کا. کرد برام معرفی کنین. ممنون میشم

0 ❤️

408560
2015-05-01 19:34:05 +0430 +0430
NA

ایول خوشم اومد! نه از داستان از نظرا عالی بودن

0 ❤️

534972
2016-03-29 05:09:01 +0430 +0430

تو که راس میگی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها