باب اول در عشق و شور و مستی
و ای پسر بدان که این باب را از آن آورده ام که بدانی عشق به کیر را و عشق با کیر را غایتی دیگر است.
پس بدان که کیر آلت عشق است و آن را بسیار کار بفرمای چه حافظ گوید:
خمار صد شبه دارم شراب خانه کجاست / آلتی راست دارم جنده خانه کجاست
یعنی جندگان هم از بهر پول نهمی دهند که مست از شراب ناب کیرند که خداشان در ازل این عشق در دل نهاد.
و هیچ گاه جانب کیر فرومگذار که کیر عزیزست هر چند روزگار بدی فرماید. شنیدم بیتی از عبید در باب سختی روزگار:
روزگار ار به کام ما نبود / کیر در کون روزگار کنیم
یعنی که در شدت هم کیر را از عشق محروم منمای که اگر چنین کنی خدایت چوب در آستین کناد.
و ای پسر بدان که کیر در نظران زنان بهترست، نه از جهت طول و قطر، که هر که بِه داند که کیر به کس چون راند، اوست که همه کس ها گاید. زیرا که اوست که جمله کس ها خمار لقا و وصالش باشند. جهاندیدگان و سپید مویان و بکنان دانند مر این راز را که در بر هر کس نشاید گفت مر آن را. و زمانی دخترکی را در غیاب شویش سخت گاییدم، مرا زمانی که در جمع دوستان بود بدید، پس اشارتی کرد و چنین گفت:
گر جماع این است کین خر میکند / بر کس ما میرینند شوهران
که اصل در جماع عشق باشد و کیفیت، نی حشر باشد و کمیت از طول و از قطر.
اینها آوردم ای پسر که طریق عشق دانی و دست بر کیر شبانگاهان به جلق کمتر بری. هر چند اگر آدمی ناچار شود از جلق هم ورا باکی نباشد و حرجی نیست بر او اگر دست نوازشی بر سر یتیم کیر برد که جلق را خود غایتی دیگر است و سخن آن در بابی دیگر همی کنم که اکنون مقال آن نیست.
جلق میزن که جلق خوش باشد / جلق به زیر دلق خوش باشد
نوشته: کیر ابن آدم
شوالیه ساسانی عزیز: اتفاقا من سعی کردم به یکی از بزرکترین مشکلات شهوانی توجه کنم. ملت اینقدر به کیرشون نازیدن که آدم فک میکنن، حتما رابطه جنسی فقط سایز کیر توش مهمه. البته قبول دارم، که بیشتر هزل بود تا طنز. بازهم از نقد شما مچکرم.
شاه ایکس عزیز: میخوای یه نسخه برگردان فارسیش رو برات بفرستم؟
دردودوصدبدرود
ابن ادم عزیز از مناظره تو با کس مشنگ درگذشته
بسی هض حذ هز و در آخر حظ بردم
ولی ی پیشنهاد،متن بصورت نثر و سلیس بنویس
ملت خواننده بیشتر متشکل از نونهالان ومجلوقین
اماده به زدن هستن طوری که انگار مثل اوسیم بولت
منتظر شنیدن سوت تا باش بزنن،پس برای جلب
ونظر مخاطبت لطفأوالبته خواهشأروان وساده
بنویس چون میدونم قلمت قویه
به امید متن های بسی مسرت بخش دیگر
دوستان كار كير بازي نيست
هيچ كاري بدين درازي نيست
كيرِ من چون علم بر افرازد
كم ز سنجاق شاه غازي نيست
پيشه خر گادنست و جلق زدن
وآن دگرها به جز مجازي نيست
هيچ نوعي براي وضع جماع
بهتر از رسم بذله بازي نيست
كير را پيش كون به سجده درآر
زانكه محراب كس نمازي نيست
جان بده كنده اي به دست آور
ورت امروز كار سازي نيست
دوسش داشتم طنزشم خوب بود دفعه بعدی طولانی تر بنویس برامون من عاشق این سبکم لایک
آرزوی عزیز: این مجموعه رو اصولا به همین طریق نوشتم. اصولا هدف هم از نوشتن این مجموعه استفاده از نثر قدیم بوده، به امید اینکه خواننده با این نوع نثر اندکی خو بگیره. توی این مجموعه که کار از کار گذشت ولی خب توی داستانای بعدیم که طنز نیستن، از این دستور زبان استفاده نشده. مچنین آوردن این بند از ترجیع بند مرادم عبید(!) که من بعضا از ابیاتش استفاده کردم، کار جالبی بود.
کریزی ابوت تیتس عزیز: این یه مجموعه است که در پنج باب نتوشتمش. در مورد طولانی تر نوشتن هم مغز بنده دیگه بیش از اید در این رابطه نتونست کس شعری ترشح کنه. ولی خدایی ساعت 6 صبح خوندیش؟
راستی اگه به ادین سبک علاقه داری یه سر به تاپیک اوصاف الدنیا و ما فیها بزن.
دوستانی که ناراضی هستن از داستان علت نارضایتیشون رو هم لطفا بگن.
کیر ابن آدم عزیز خیلی خوب و منطقی بود داستانت فقط کاش یکم روغن کاری میکردی نثرتو . به سبک قدیمی نوشتن فقط به ادبیاتش نیست . وقتی میخونی انگار روی دست انداز میری . ولی در کل عالی بود و تکرار مکررات معلوم الحال نداشت .
راستی اون یه بیت رو که اوب بند آخر آوردی اشتباه نوشتی . اصلش اینه :
گر جماع این است کین خر میکند / بر کس ما میریَند این شوهران
دستت درد نکنه . لایک 9
دکتر روزبه عزیز: تشکر بابت شعر
دیکرمن عزیز: این مجموعه که گذشت، ایشالا مجموعه بعدی. با این حال ممنون.
ابن آدم عزیز به نظر میاد تو ادبیات کهن دست توانایی داری
ولی دقت کن چون نوشتت ویژگی های سبک خراسانی و عرافی رو باهم داره
سعی کن به یه صورت پیش بری
این که یه هزلو با این استحکام گفتی یعنی استعداد زیادی داری ولی تو جمله سازی دقت کن چون اگه میخوای به سبک های گذشته ی نثر بنویسی باید اسلوب های جمله رو درست و به جا به کار ببری
لایک تقدیمت
والا من فکر میکنم یه چیزی بد جا فتاده. دوستان فکر میکنن من خدای ادبیاتم. من تمام سوادم از ادبیات مربوط میشه به کتابای دبیرستان و چند جلد کتاب شعر و نثر که خودم خوندم. تو عمرمم یه کتاب معانی و بیان خوندم که نصفش رو نفهمیدم چی گفته. فلذا کاستی ها رو شما به بزرگواری خودتون ببخشید. در مجموعه های بعدی(اگر در کار بود) سعی میکنم بر طرفشون کنم.
خخخخ دمتگرم خیلییی باحال بود منو برد سر زنگ ادبیات سال دوم دبیرستانم و یه معلم کسمغز ک بچها بیشتر از اون حالیشون بود.لایک تقدیمت
بیشتر شبیه متن های قدیمی بود
اینایی که روی کتیبه نوشته شده ولی عالی بود
مخصوصا بیت اخرش
عالی،کلی خندیدم،این ادبیات ثقیل هم خودش یه نوع هنره
جناب ابن ادم متن رو درک نکردم اما لایک اول رو به خودتون تقدیم میکنم.