امیر و آرزو

1390/02/20

سلام به تمام بچه های شهوانی.داستان من از اونجایی شروع میشه که رفتم تو تیم (پ).من از بچگی فوتبال بازی میکنم و هنوزم دارم بازی میکنم.از اینا بگذرم برم سراغ اصل مطلب.این قضیه که میخوام بهتون بگم از تابستون 89 شروع میشه تا زمستون 89.پارسال زمانی که میرم تو تیم (پ) با یه بازیکنی که اسمش محمد بود اشنا شدم بعد چند وقت رفیق صمیمی همدیگه میشم و کل مشکلاتشو به من میگفت.این اقا محمد ما از شانس خرکیش یه دوست دختر داشت به اسم ارزو که من خر مایه تر از اونا هنوز ندیدم.بعد چند وقت و زیر ابی رفتن با دختره هم اشنا میشم با دختره مثل پسره خیلی صمیمی میشم بعد از گذشت چند ماه اینا میان به هم بزنن که دختره میزنگه بهم هی اهو ناله میکنه که من خیلی دوسش دارمو از این جور حرفا منم چند باری اشتیشون میدم بعد گذشت چند ماه من سر قضیه دوست دخترم با این دختره قطع رابطه میکنم که زمستون 89 بود میفهمم پسره به دختره گفته اگه میخوای با هم بمونیم باید پردتو بزنم و دختره هم قبول میکنه و پسر پردشو میزنه اما با دختره سرد میشه منم دنبال این جریان بودم که دیدم ارزو بهم زنگ زد و داره گریه میکنه که من خریت کردم ترو خدا کمکم کن از این جور کسشرا منم نامردی نکردم گفتم باشه.چند بار با هم رفتیم بیرون که از اون حالو هوا در بیاد بعد چند روز گفت بابام اینا رفتن لاهیجان یه روز بیا خونمون دست پختمو بخور منم از اونجایی که فکرشو خونده بودم میدونستم یه سکس با هم داریم.صبحش رفتم امام زاده حسن پیش رفیقم که تو پاساژ سهند مغازه داره یه دست لباس شیک برداشتم اومدم خونه.ساعت حولو هوش 10بود که اسپره لیدو کائینو خالی کردم رو کیرم و موتور رفیقمو برداشتم حرکت کردم به سمت صاحبقرانیه.ساعت نزدیکای 11بود که رسیدم اونجا زنگ درو زدم دیدم بدوناین که سوال بپرسه درو باز کرد منم رفتم تو.بعد این که وارد شدم دیدم جلوم سبز شد.این دختر با اون چیزی که من دیده بودم زمین تا اسمون فرق داشت.کلا هیکل خیلی خوبی داشت.نمیخوام دروغ بگم قدش یخورده کوتاه بود دوروبر 160 بود اما 3تا جیز با ارزش داشت یدونه سینه های خیلی بزرگ یدونه کون گوشتی یدونه هم قیافه ی قشنگ.تا دیدمش خشکم زد یه تاپ سبز شسبون با یه دامن کوتاه پوشیده بود که یهو گفت ادم ندیدی منم که بچه کونده پرو گفتم همچین پری خشگلی مثل تو نه.رفتم رو مبل نشستم که دیدم با 2تا شربت اومد و گذاشت رو میز منم که داشتم ماهواره میدیدم یهو احساس کردم دستش دور گردنمه وقتی برگشتم گفتش امیر تورو خدا 5دقیقه حرف نزن بزار من حرفام تموم شه منم گفتم بگو میشنوم اونم شروع کرد به کس شر گفتن که اگه تو نبودی میمردمو از این جور حرفا که دختره میزنن منم هیچ عکسو عملی نشون نمیدادم که سرشو گذاشت رو سینم گفتم چت شد یهو سرشو بلند کرد شروع کرد به لب گرفتن.من که اول شوکه بودم ما با امادگی که از قبل داشتم همراهیش کردم.دستمو بردم زیر تاپش که سینه هاشو بگیرم فهمیدم که سوتین نبسته تا خواستم تاپشو در بیارم که گفت بریم اتاق خوابم منم گفتم باشه.بغلش کردم بردم ینداختمش رو تخت و تاپشو در اوردم و شروع کردم خوردن اون سینه های گندش انقدر خوردم که نوک سینه هاش قرمز قرمز شده بودن اونم که سرمو گرفته بود و فشار میداد به سینه هاش بعد سینه هاش بعد رفتم سراغ دامنش واز پاش درش اوردم دیدم یه شرت سفید توری داره که از ترشحاتش خیس شده بود شرتشو سریع در اوردم که دیدم یه کس صورتی خوش تراش جلومه منم که مثل گاو افتادم رو کسش و شروع کردم به خوردنش از اون جایی که شنیده بودم دخترا خیلی رو چوچولشون حساسن و وسیله ای هست برا حشری کردنشون اول با زبونم یخورده با چوچولش بازی کردم که صدای اهو نالش بلند شده بود و بعد شروع کردم به کس لیسی اونم هی میگفت بخور عزیزم بخور عشقم بعد 5مین کس لیسی گفت بلند شو منم بلند شدم خودش تمام لباسامو در اورد بعد رفت سراغ کیرم و شروع کرد به ساک زدن.یجوری میخورد که انگار تاحالا کیر ندیده.بعد ساک زدنش گفتم میخوام بکنم تو کست و اونم قبول کرد.اول کیرمو مالیدم به دور کسش که با ترشحاتش خیس شده بود بعد سرشو کردم توش با یه فشار کل کیرم رفت تو کسش اونم یه اهی بلند کشید منم همین جوری داشتم تلمبه میزدم و صدای اخ اوخه اونم بلند شده بود.داشت ابام میومد که از کسش کشیدم بیرون و بهش گفتم کون میدی اول گفت نه اما بعد از یخورده کسشر گفتن رازیش کردم.یه کرم نیوا از رو میز ارایشش برداشتم خوب کیر خوردمو با کونشو چرب کردم.از اون جایی که میدونستم باید اول سوراخشو باز میکردم.اول یه انگشتمو کردم توش بعد 2تا انگشت بعدش که دیدم امادس کیرمو گذاشتم دم کونش و با یه حول فرستادمش تو یه جیغ خیلی بلندی زد معلوم بود دردش اومده اما من اون کونی که ماه ها ارزشو داشتمو ول نمیکردم اول یخورده نگه داشتم بعد اروم اروم تلمبه زدم.کونش خیلی تنگ بود اما خیلی حال داد بعد چند دقیقه تلمبه زدن خودم خوابیدم رو تختش گفتم بیا روش بشین اومد روش نشست یخورده بالا پاین کرد که دیدم همون که خودم تلمبه بزنم بیشتر حال میده.خوابوندمش رو تخت پاشو دادم بالا و شروع کردم به تلمبه زدن بعد چند دقیقه دیدم چشاش و صورتش قرمز شد که یهو بی حال شد که فهمیدم ارضا شده بعد چند دقیقه حالت سگی خوابوندمش و شروع کردم به تلمبه زدن که ابم داشت میومد که بهش گفتم کجا خالی کنم گفت رو شیکمم منم همشو رو شیکمش خالی کردم و جفتمون بی حال چند دقیقه توو بغل هم بودیم بعدش رفتیم با هم حموم که اونجا یخورده شیطونی کردیم بعد حموم هم رفتیم ناهار خوردیم و من رفتم خونه

اگه سرتونو درد اوردم شرمنده.نوشتنم زیاد خوب نیست میدونم.

نوشته:‌ امیر


👍 0
👎 0
23960 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

280291
2011-05-10 20:53:40 +0430 +0430
NA

oghdeye dashtane gf e poldar o open gaeede melato…
In che dastane kirie akhe…
Martike jaghi goh mikhore, mige daram bastani mikhoram…

0 ❤️

280292
2011-05-11 01:47:36 +0430 +0430
NA

ای خدا این لیدو کائینو نگیر از ملت :D
mimi joon نظرت پرفکت با 2تا OK
بازم اولش گفته نه و بعدش رازی (راضی)شدهو و بازم غلط املاییو بازم …
ولی بنویس ایراداتو رفع کن خیانتو حذف کن بنویس اینا که داستانن می تونی

0 ❤️

280293
2011-05-11 03:10:40 +0430 +0430
NA

عجی داستان کیری بود ، باو مگه مجبورت میکنن که بیای داستان بنویسی ؟ تو برو کونتو بده خایه هاتو بزرگ کن ، تو غلط کردی با موتور رفتی در خونشون :))

0 ❤️

280294
2011-05-11 08:23:44 +0430 +0430
NA

كيرم تو كونت با اين نوشتن كيري تخيليت … آخه لاشي بكنمت قزوين پاشي كاشون تاشي

0 ❤️

280296
2011-05-11 08:55:47 +0430 +0430
NA

ogh…

0 ❤️

280297
2011-05-11 12:06:52 +0430 +0430
NA

اخه منم که کونده!پس برو کونتوبده وقت مارونگیر.عذر میخوام ولی اکثرشماتیم ب ها کونی هستید

0 ❤️

280298
2011-05-11 12:30:41 +0430 +0430
NA

man nakhundam vali maloome kosesher neveshti…kose nanat

0 ❤️

280299
2011-05-11 16:02:11 +0430 +0430
NA

اخه لاشی این چرتو پرتا چیه که میای تحویل ملت میدی این داستان بود یا…
از بعضی از بچه های سایت یاد بگیر داستان مینویسن فکر میکنی وسط جریانی.
میگم ادمین جان میتونی این داستانا رو به کتاب موبایل تبدیل کنی ملت بخونن حال کنن؟

0 ❤️

280300
2011-05-12 03:21:13 +0430 +0430
NA

نخوندم نصفشو ول کردم
فقط با نظرات بچه ها میدونم که کش شعره

0 ❤️

280301
2011-05-12 04:50:14 +0430 +0430
NA

اقاى سبز “شسبون” كه توى تيم پ بازى مىكنى ،مثلا اسم تيم رونگفتى كه استتاركنى؟ بى سواد! ،اين دخترام كه تواين قصه ها اكثرا سوتين ندارن ،حسابى هم آويزون هركس وناكس ميشن حالا هركه پيش آمد خوش آمد حتى بازيكن بى سواد شسبون تيم پ!

0 ❤️

280302
2011-05-12 06:27:07 +0430 +0430
NA

ببین یه خبر داغ برات دارم
با این داستانت مامانتو هدیه دادی به ملت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها