امیر و زهرا زن همسایه

1401/04/31

سلام من امیرم قد کوتاهی دارم خیلی سکسیم نیستم
یه همسایه داریم که خیلی سکسیه سنش 32 سال هست سینه های 85 کونه خیلی بزرگ وقتی توی کوچه راه میره این کون میلرزه ادم دیوونه میکنه دوتا بچه هم زاییده یه شوهر هم داره که مثل گوسالست هیچی حالیش نیست این زهرا خانوم همیشه با دامن میاد توی کوچه و ما چون یکی از محل های قدیمی تهرانیم زن های کوچه غروب ها میان تو کوچه میشینن و غیبت میکنن من چند سالی به فکر کون این زهرا خانوم بودم یک روز حرف شد که مادرم با این زهرا خانوم برن جمعه بازار یا همون بازار روز و منم چون ماشین داشتم قرار شد ببرمشون یادم رفت بگم 21 سالمم هست فردا شد و بردمشون توی بازار خیلی شلوغ بود چند باری برخورد داشتم به زن ها و مرد های دیگه که منم یهو زد به سرم که بر خورد کنم با زهرا چند باری دستم رو زدم به کونش که اصلا هیچ واکنشی نداشت چون همه میخوردن بهم طبیعی بود که کلافه شده بودم و شق هم کرده بودم از بس میخوردم به کونه مردم که زهرا خانوم دولا شد که تاید برداره و بخره منم که شق بودم چسبوندم بهش و یه تقه ریز زدم و زود وایساد و یکم خودشو جمع کرد منم دیدم ناراحت شد انگار اعصابم بهم ریخت گفتم ببینم چیکار میشه کرد که باز یه دست به کونش زدم و برگشت یه اخم کرد بهم و منم ترسیدم که ابروم رو نبره و دیگه دست نزدم گزشت و هفته بعد شد که گفت بریم دوباره بازار خیلی خوب بود این خانوم ها هم عاشق گشتن توی بازار و خرید و منم گفتم وقت ندارم نمیتونم ببرمتون که گفت عه مسخره بازی در نیار اون هفته خوب بود بعد یه اشاره هم کرد گفت تاید های خوبی داشت بازم میخوام بگیرم که من قبول کردم بریم باز رفتیم توی بازار شروع کردم دست زدن به کونه زهرا که باز هیچی نگفت و رسیدیم به همون جایی که تاید گرفته بودیم و دوباره دلا شد و تاید برداره من چسبوندم بهش و جدا نکردم چن ثانیه کیر شقم به کونش جسبیده بود کیرم هم شق میشه 18 سانتی میشه و خیلی کلفته
یکم خودمو عقب جلو کردم دیدم بازم ریکشنی نداره وقتی که بلند شد و تاید رو حساب کرد برگرشت یه نگاه به من کرد و یه لبخندی زد منم دیدم که راضی بوده هر جا که شلوغ میشد دستم رو فرو میکردم لای پای زهرا و انگشتش میکرد و یک جا انقدر شلوغ شد مادرم رو گم کردیم منم چسبیده بودم به زهرا و گمش نمیکردم تا زنگ زدیم و مادرم رو پیدا کردیم چن دقیقه ای طول کشید که توی اون چند دقیقه حسابی تقه زدم به زهرا و اونم لب خند میزد بالا خره کار و خرید تموم شد اومدیم خونه و رفتم از بین فالورای مادرم توی اینست و پیج زهرا رو پیدا کردم و فالوش کردم و بعد چند ساعت قبول کردو و منمو فالو کرد و شروع کردیم به استوری های همو ریپ زدن و این حرفا ولی اصلا باهم حرف نمیزدیم تا یک روز مادرم صدام کرد گفت زهرا خانوم میگه بیا کمک میخوام کمد جا به جا کنم نمیتونم منم از خدا خاسته گفتم باش رفتم خونه زهرا اینا دیدم مثل همیشه دامن پاشه با یه تاب در زدم اومد درو باز مرد تا دید منم دویید رفت چادور سرش کنه و سینه هاش دیوونم کرد که با دیدن این صحنه شق شدم رفتم تو و توی جا به جا کردن کمک چند باری با جا به ج شدن خودمد مالیدم بهش و کیرم داشت میترکید دیگه و اخرین مالشو که زدم به کونش یهو یه اهی کشید و منم شوکه شدم که یه نگاه به کیر شق من کرد منم هول شدم گفتم دیگه اگه کاری ندارید من برم و گفت نه و منم اومدم و اخرشب شد و دیدم یه کلیپ فرستاد رفتم دیدم و این یارو مستر لب بود که با همه لب میگرفت منم براش خنده فزستادم و گفتم اگه این کارا تو ایران کنی میکشنت که برگشت گفت مگه من کشتمت که من گفتم چطور مگه چی شده گفت خودتو نزن به اون راه برای همین که خودتو میمالی به من منم سرخ شدم و براش نوشتم ببخشید ازعمد نبوده گفت معلومه از عمد نبوده از شهوت بوده منم که نمدونستم جی بگم لال شدم و چیزی تایپ نکردم و چند دیقه بعد دوباره پی ام داد که من مشکلی ندارم با این کارت و منم تو کونم عروسی شد که یه ایموجی خنده گزاشتم گفتم کاش با کلش مشکل نداشتی که اونم گفت پرو نشو بچه و چند روزی گزشت و پی ام ندادم و چون سر کارم میرفتم چند روزی ندیدمش که پی ام داد خودش کم پیدایی چیه نکنه ناراحت شدی گفتم زوده برات بچع که گفتم نه چند روزه درگیرم و اینم بگم شوهر زهرا یک کارخونه کار میکنه که از 5 صبح میره تا 4 غروب و زهرا درادامه چت گفت فردا بیا خونمون این کمدو جا به جا کنیم باز جاش خیلی بده منم گفتم باشه ازسره کار بیام میام کمکتون که گفت نه قب سره کار بیا منم که شغلم ازاده از ساعت 9 این جورا تازه میرم و گفتم باشه زهرا خانوم ساعت 9 میام که گفت نه دیره ساعت 5:30بیا که گفتم چرا انقدرزود مگه کله پاچه ای هست که گفت نه بچه ها خابن میخوام توی دستو پا نباشن منم که دوزاریم افتاد ولی دیر افتادگفتم باشه ساعت 5 دیدم ماشین شوهرش رفت منم یواش از در زدم بیرون و رفتم خونشون از قبل هماهنگ کردم درو بازبزاره رفتم تو و از جلوی در شق بودم رسیدم توی خونه بلند سلام کردم و گفت هیس بچه ها خابن گفتم اخ ببخشید این سریع بدون چادر بود و یه تاپ قرنز و بازم دامن پاش بوده رفتم سمت کمد گفتم زهرا خانوم بیا کمک کنیم جا به جا کنیم که گفت نه این کمد نه کمد اتاق رو جا به جا کنیم گفتم باشه همون و جلو راه افتاد منم با دیدن این کون یه تقه زدم که زهرا هیچی نگفت و منم قشنگ جسبوندم کیرمو به کونش اونم وایساد و راه نرفت و کیر من لای جاک کونش بود و اونم خودشو داد عقب نگاهم افتاد روی تخت دیدم کاندوم و شرتو سوتین افتاده واز زهرا جدا شدم و نشستم روی تخت و پیرهنم رو در اوردم و زهرارو کشیدم روی تخت و سریع دامنشو دادم بالا و رفتم لای پاش و حسابی کسشو مالیدم و لیسیدم که دیدم ناله هاش خونه رو برداشت و زود لختش کردم و خودم هنوز شلوارپام بود و حسابی سینه هاشو خوردم و اون پاشو شلوار منو در اورد و یکمی ساک زد برام و ابم اومد و ریخت تو دهنش که خورد تدی زوقش که زود ارضا شدم چند دیقه باکیرم ور رفت و شق شد و اسپری تاخیری زدو کاندوم رو کشید سره کیرم منم شق کرده بودم و عجیب دلم میخاست کونشو بکنم ولی اون میخاست کس بده منم شروع کردم خیلی نرم کردم تو کسش و خیلی لیز بود و کیرمو کسش خورد تلنبه زندو شروع کردم زهرا ناله هاش زیاد شد که جلوی دهنشو گرفتم یه وقت بچه ها بیدار نشن و حسابی فرو میکردم توی کوسش یک ربع 20 دیقه ای کسشو میکردم که یهو ارضا شد و میلرزید و من هنوز تلنبه میزدم که ارضا بشم ولی نمیشدم که کیرمو کشیدم بیرون و برش گردوندم و کاندوم رو از کیرم برداشتم و یه تف انداختم دم کونش و اون میگفت کون نه با اون حجم از بی حالی منم گفتم این همه نمالیدم بهت که از کون نکنمتا و خندید و منم کیرو تا ته فرو کردم که و اون خیلی ناله میکرد هم از درد هم از لذت منم ارضا شدم و کیرو فرو کردم تو کونش و خابیدم روش همه ابم خالی شد تو کونش و همه اب کیرم از کونش سرازیر شو و همون جوری خابم رفت وبا صدای زهرا بیدار شدم ساعت 7 شده بود و من باز تا 7:30 کردم تو کونش و لباسو پوشیدم یه لب ازش گرفتم رفتم خونه خیلی یواشکی و سوسکی رفتم خونه خابیدم ساعت 3 بیدار شدم و سره کارم نرفتم رفتم یه دوش گرفت و اومدم بیرون دیدم زهرا خونه ماست با یک لحن و لبخند گفت چه خبره انقدر میخابی بچه مگه کوه میکندی که مامانم گفت این گوشی بی صاحاب نمیزاره که اینا بخابن و زهرا هم به من میخندید و منم تودلم میگفتم بخند دفعه بعد کستو پاره میکنم جند خانوم و چند وقت گزشت و پیام های زیادی بهم میدادیم ولی اونم بلد بود منو تشنه کنه و نزدیک به دو هفته منو پیچون و به من نمیداد میگفت شوهرم میخواد بکنه و منم هر روز حشری تر میشدم که دوباره مامام گفت بریم جمعه بازار و دوباره کله بازار رو کسو کون زهرارو دست میمابیدم که اون گفت نکن باشه فردا صبح بیا بکن که کشیدم کنار و توی بازار کم دست مالیدمش و توی این دوسالع مثل زنم بوده برام و همه جوره ارضام کرده ولی حیف که دیر به دیر میزاره باهاش سکس کنم

نوشته: امیر. A


👍 38
👎 21
111001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

886345
2022-07-22 01:29:45 +0430 +0430

تبریک میگم طبق اون چیزی که تو داستانت خوندم شما اولین نفری هستی توی این سایت که مثل کیر شق میشه.من فکر میکنم فامیلی شما باید کیری باشه😂😂😂😂

4 ❤️

886394
2022-07-22 06:56:24 +0430 +0430

منم اینجور مدل داشتم. فکر کنم زهرا ها خیلی سکسی و هات هستن

1 ❤️

886423
2022-07-22 09:57:17 +0430 +0430

فقط ساقیت به خدا. توی بازار شلوغ گذاشتی لای کون طرف؟ تقه زدی؟ تو ک راس میگی

1 ❤️

886445
2022-07-22 12:26:47 +0430 +0430

کیرم دهنت.شاید دخترا کیر نداشته باشن اما اصل مطلب رو رسوندم

3 ❤️

886447
2022-07-22 12:57:17 +0430 +0430

این همه خونه عوض کردیم یکی از این همسایه ها گیر ما نیومد خوش به حالتون همسایه به این خوبی دارید مالا از در میری بیرون وایساده میگه شیر کاکاو برام بخر البته پیرمرد 80 به بالا هست😂😂

2 ❤️

886555
2022-07-23 02:29:40 +0430 +0430

توقعی نیست همه داستانا واقعیت داشته باشه
اما با این کصشرا به شعور مخاطب حمله نکن…
در عجبم که چرا لایکهای این داستان بیشتر از دیس لایکهاشه

0 ❤️

886626
2022-07-23 12:01:44 +0430 +0430

دمش گرم که میزاره

0 ❤️