اندر حکایت خلقت گروپ سکس
بر اساس روایات و مستندات در چند فقره از کتب با ارزش عرصه جق شناسی چون اجلوقولُ اُبنیا،جلائِقُ الحسان،و کتاب با ارزش روسی “تا بی نهایت جق” اثر چاقالیا کونکُلُفتسکی روزی جوانکی شومبول به دست در رکاب استادی کسب فیض کرده از وهمیات شیخ نهایت لذت را برده و به نشانه لذت کیون خود را تکان میداد. در همین حال و احوال مردی ریشو به نام ابوبکر تخماوی به درگاه شیخ وارد شده، خایه لیسانه از مسئله ای که در زندگیش پیش آمد از شیخ کمک میخواست.
شیخ انگشت به تمبانش فرو کرد و پشم خایه چپش را به سمت ضلع جنوب غربی تخم راست پیچاند، به این مرید اجازه عرض از درز داد. ابوبکر این چنین سخن براند: ای شیخ! دستم به باسنت! مرا یاری ده که سخت در مضیقه میباشم و هر لحظه ممکن است که کیونم تحت فشار پاره گردد. شیخ دستی بر سر مرید تازه به دوران رسیده کشید؛ این سخن را که در سیصد و سیزده کتاب به طور مستقیم از شاهدان عینی نقل شده بگفت: چرا ناراحتی عمو فدات؟!
مرید اینچنین ادامه داد: یا شیخنا! سالیان درازی است که زندگی کردم و از رساله های شما من باب جق نهایت کسب فیض را کرده ام اما اندک مدتیست شراره های شهوت بر من غلبه کرده شومبولم گاه و بی گاه راست چو سرو سر کشیده میشود و کفران نعمت میکند. چه کنم که عجیب گرفتارم؟ شیخ قدری پشم روی نوک سینه سمت چپ خود را خاراند این چنین سخن براند: “کاریست بس شگفت ولی قبل هر کار کفتری دارم سخن گو که بی تابی میکند. بیا تا آن را نشان بدهم که کسب فیضی عظیم در راه هست و حرکتی جهادی و نرمشی قهرمانانه…”
سپس آن دو فس فس کنان کیون خود را تکان داده به سمت حجره ای در گوشه خانه حقیرانه شیخ به پیش رفتند.
شیخ وارد حجره شد و مرید را پشت در نگاه داشت.
مرید که دیگر حالش خراب شده بود و احساس کیرشدگی میکرد که شیخ چنین کبوتری چرا بر من عرضه نکرد کمی با سولاخ خود کلنجار رفت. آنگاه به ضلع شرقی خانه که سوراخی به حجره راه داشت پناه برد با صحنه ای مواجه شد بس رعب انگیز! دهانش باز مانده علامت سوال بر سرش قرار گرفت به این صورت 0:?
فریاد همی برآورد و با صدایی انکرالاصوات گفت یا شیخا تک خوری؟ من که تمام عمر باسنم را در راه تو نهادم این است پاسخم؟
شیخ که عرصه را به ماتحتش تنگ دید مرید را گفت: بیا ای فرزندم تو هم بیا!
مرید خشتک خود را بدرید همانند ان دو لی لی کنان کیون خود را تکان میداد به سمت ان دو میرفت اما چه دید ان مرید بی خرد صحنه ای تکان دهنده! ابوبکر تخماوی الت خود را که سی و چندی درازا داشت در دهان شیخ فرو کرده با سرعت 12.2 متر بر ثانیه التش را جلو عقب میکرد. این بود که مرید را این صحنه دل خوش امد وخواست این لذت را یک بار هم که شده بیازماید.این بود که سمت الت بوبکر رفته کیونه خود را به سمت ان نشانه گرفت و چند سیلی به کیون خود زد که موجب حالی به حال شدن بوبکر بشد.
بوبکر ان سرو وارسته را از دهان شیخ خارج کرده بدون هیچ خللی تا دسته در کیون مرید خشتک دریده فرو کرد.
در مورد اخر این قضایا بحث فراوان است عده ای روایت ابن اوبی را قبول کرده گفته اند بوبکر قبل از ارضا شدن ان دو الت خود را بر دوش خود گذاشته فرار را به قرار ترجیه داد دلیل چرایی این عمل نیز بحث بسیار است
عده ای روایت شیخ مجتهد کونکلوچه ای را قبول کرده به این باور رسیده اند شیخ و مرید بر سر اب منی آن بی خرد به جدال پرداخته اند.
چندی دیگر به این باور اجمالی از نویسنده ناشناس کتاب “کیونت را بر من عرضه کن” رسیده این پایان رمانتیک را قبول کرده که تخم های بوبکر در دهان شیخ و التش در کیون مرید بود و در همان حالت ارضا شد.
هرچ هست همه به این یقین رسیده اند این شروع رابطه mmm یا گروپ سکس میباشد.
واصطوره های خود را فراموش نکنید که کیونتان به باد میدهید…
نوشته: shadow
دمت جییززز ? 🙄 (clap) بسی خندیدم!!!..اسمِ کتابا خیلی خلاقانه بود شَدو…ولی وسطاش گیج شدم کی تو کی بود! 🙄
لایک۳ بازم بنویس ;)
لایک کنین داستان بر گزیده ها داستان بعدی کمتر کسشعره:D
اقا مهربون نفهمیدم فحشه یا تعریف ولی لطف داری بزرگوار?
shivaanaa عزیز خوشحالم خوشت اومد لطف داری بزرگوار?
salt_less_ مرسی عزیز بلی بلی خودمم خندیدم دیگه اولین کصنوشتم بود ببخشین اگه بد بود ?
sadra1357خواهش عزیز خوشحالم خوشت اومد ?
خوش_غیرت عزیز فدات خوشحالم خوشت اومد ?
Deadboy1999فدات همین ? ?
sinner_manباو نکته گیر خخخ ?
ترانه@@@خوشحالم خوشت اومد ?
joker_72والا منم همینک میگم همه زدن دیسلایک کسیم نمیگه جرا خو بگین چرا دیگه
لطف داری عزیز خوشحالم خوشت اومد?
romsezarمرسی عزیز اگه دوست داشتی دلیلشم بگو ?
sami_shخخ اقا من درس نوشتم اول اینو بزار ویراستار بیاد کارش دارم ?
چشم بازم طنز مینویسم منو چه به اروتیک والا بوخودا
minemalyonبلی بلی از این کیر خوری ها هستش بازم میزارم دفعه بعد ?
horny.girlخواهش میکنم دوست عزیز ?
دمت گرررم. عالی نوشتی. تو ازون دسته آدمایی که جات تو جمع کسخلایی مثل خود من و دوستان خیلی خیلی خالیه. بازهم دمی دیگر نگارش کن که نگاری از نگارشت به وجد آمد شعله کشان
سامی اره دیه همیشه در حقت اجحاف میشه
هه اره ویراستارم دارم تازه خیلیم خفنه بهترین تو سایت :دی
مجیددیسلایک خوشحالم خوشت اومد افتخار میدم به جمعه کزخلاتون اضافه شم :D
دوس داشتی اون قلبه بالا سر داستانو بزن ما هم خوشحال شیم ?
داداچ حیف اشنا از اب دراومدی وگرنه فش میدادم???لایک
سامی هنوزم یادت نرفته؟؟؟؟… 😢 ? ? ? ولی بابام میگن آدم اولیناشو یادش نمیره هیچوقت :-/ ? ? ?
شَدو لایک و دیسلایکا باهم میره بالا…خیلی جالب شده ? ?
احسنت. تلاشی ستودنی عرضه نمودی. منابع کتب عرضه شده ات نقایصی داشت که با مراجعه به کتب مرجع قابل حل خواهد بود. جهت رفع نقایص به کتب زیر رجوع کن. “کشف القمبل فی المقامات الچندر”
“آلت العلما فی المقعد الضعفا”
“جامع المجقجقات”
جناب شادو خوشحالم که شما هم دست به قلم شدید امیدوارم بقیه بچه های شهوانی هم تلاش کنند در مورد دیسلایک ها هم نگران نباشید خود شکسپیر هم سه نمایشنامه اولشو اینقدر بد شده بود تو اتش سوزاند قرار نیست تو اولین نوشتتون بهترین باشید. به قول امریکاییا practice makes perfect
داشی من قلبو همون اول زدم. بازم ای ولا داری جمعه چیه تو بگو هرشب. از همین امشب جات رو خالی میکنم یک میس بنداز درو باز کنم برات
shadow_kaqaziخخخ فدات بشم فحش بده اشکالی نداره ? ?
salt_lessمنم یادم بود :دی
تو فقط لایک بکن ? ?
jeembaba احسنت بر ژوما حقیقتش این کتاب های که تو عرضه کردی در مقوله سکسولوژی میگنجه اما کتابای من سکسولوژی لذا خوشحالم خوشت اومد?
ahwaz.3xخوشحالم خوشت اومد چشم حتمن ?
shah-x1بله خیلی خوب میشه اگه دیگرانم بنویسن اگه اشتباهی دیدین بزارین پای اولین نوشتم ?
Ati22 مرسی دوست عزیز بله اواسط گیج کننده میشه سعی میکنم دفعات بعد جبران کنم ?
reza.shz.77خوشت اومد ایا؟ درهر صورت تقدیم به تو?
مسیحا مرسی عزیز لطف داری بهم اقا چرا همش غلط املایی دارم انقد 😢
والا حقه خودشونه بدن فقط بگن چرا چیزی نمیشه که
گل هم تقدیم تو ?
مجیددیسلایک شرمنده داداش مرسی ازت اره اره بسات حاضر کن دارم میام :) ?
اژدهای_سیاه خخ انقد خوبه یعنی :دی اینا پش دانا از من گفتن بود ?
جناب شادو کاغذی عزیز من همه قسمتها رو یکماه پیش فرستادم اتفاقا دیشب هم پیام دادم که خیلی طول کشیده جواب دادن پاورقی و رمان منتشر نمیکنیم جدی در حال چرکنویس فصل سوم بودم که چراغ قرمز بهم دادن حالا شاید بقیه قسمتهای این فصلو بزارن براتون
آفرین و صدآفرین براین ترهات و نقالی ونقادی و…بیان فرمودی وارباب مفاعله رامنباب چشم روشنی بوجودذکریات عظیم مستفیض فرمودی.دست مریزادوبقول سوسول های دوران دنیای مجازی لایک وصدلایک.موفق باشی.???
درود دوست عزیز شادو
کصنوشته ی بسیار زیبایی بود و نشون دادی دست به قلم شدنت خوبه. اصن یه جوری مینویسی وقتی خاننده میخونه انگار کیر شیخ تو دهن خودشه!
منتها داستان در قسمت میانی کمی تناقض داشت که باعث رازآلود شدن فضای حجره شده بود
و پایان باز داستان هم منو یاد کسشعرهای اصخر فرهادی عن داخت.
امیدوارم در آینده شاهد اینگونه آثار فاخر ادبی از شما باشیم.
یک عدد لایک به پیوست این کامنت به حضورتان ارسال میگردد.
و من الله توفیق…
روح.بیمار فداوو بشوم خوشحالم خوشت اومد?
dodareh به حکم شیخ خشتک به دهان شما مقام اسمانی داری فلذا خوشحالم خوشت اومد?
مازیار خان خخ فدات بشم خوبه دیگه یبارم کیر به دهن شدی :دی
بلی بلی حجره و که میداند چه گذشت در ان
اصغر فرهادی؟!🙄 تو که عزیزه مایی گل قلب تقدیمت ?
parsabaharrad مرسی عزیز خوشحالم خوشت اومد ?
hidden.moon مرسی عزیز غلط املائی ندوس ولی چه میشه کرد خخخ ?
لایک 24 تقدیم بتو خوب بود لذت بردم امیدوارم پیشرفتتو در این عرصه بیشتر ببینم .
در حدی حال داد که حاضرم وقتی ترا خوردم جق بزنم???
چه داستان با مزه ای
الان داستانتو دیدم یه لحظه یاد تاریخ بیهقی افتادم
طنز با مزه ای داشت لذت بردم
لایک 25
روایت هم هست که طرف صیحه کشان خشتک بدرید و سر به بیابان بنهاد و بمرد! لایک .
AH_artهی وای کیونتان پاره شد بده بدوزم :D
خوشحالم خوشت اومد چشم حتمن?
jack.spar0w مرسی عزیز از لطفت?
wolf1313 اقا دس نگه دار جق مرگ میشی خونت میوفته گردنم :D
خوشحالم خوشت اومد?
Takmardبلی بلی تاریخ بیهقی - گل هم تقدیمت?
فرهاد.60 عژب چه عجیب حکایتی شده داستان این شیخ خشتک دریده ?
EmoDaimon.EXE ?
عرض شود خدمت دوست عزیزی که حدودن 10 تا از دیسلایکارو با کاربری های متفاوت برای من گذاشته دوست عزیز همیشه تو ذهنم یه شخصیت والایی داشتی این اواخر بهترین بودی از نظرم این کار ها واقعن واقعن از تو بعید بود اصلن خوشحال نشدم از جوابی که ادمین به اعمالت داد در هر صورت موفق باشی ?
با اجازه‌تون؛ 40اُمین لایک رو بنده یه حقیر، ثبت و ضبط نمودم
خخخخ شدو چه با نمکی تو آورین دخملی
بسی شاد گشتیم …
ﺩﺍﺋﻲ ﮊﺍﻥ ﺗﺸﻜﺮ ﺍﺯ ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﻲ ? ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ
Mari hot ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻴﻢ ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺷﺎﺩﻱ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺑﺸﺪ ^_^
Robinhood1000 ﺗﺸﻜﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ?
icy_girl ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺑﮕﺮﺩﻳﺪ
ﻭﻟﻲ ﺩﺍﺭﻱ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﻴﺰﻧﻲ ﺑﻨﺪﻩ ﺟﺎﻧﺪﺍﺭﻱ ﺧﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻪ ﭘﺴﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭ :d
منابع معتبری رو عرضه کردی (clap) دمت گرم همیشه بنویس (clap)
نظرات جدید داستان‌ها
- بگو اول عکسشو ببینم بعد بگم بیان یا نه...
- کس شعر
- هرکی توهین میکنه نه انتقاد..!!! شماکه توهین میکنی کیر توهفتص...
- چرا باید توی خوشگل و سکسی ایرانی نصیب چارتا افغانی هرزه لاشی...
- زیبا بود ولی جزعیات سکس بیشتری لازم داشت ...
- چرا به همه توهین میکنید ؟این که اولش توضیح داد که اولین بار ...
- Chert bood vaghean
- کل داستان که نوشتی فقط این یه خط که نوشتی "بهدلیل اینکه...
- کسی ک با شاهکار استنلی کوبریک خود ارضایی کنه تکلیفش معلومه. ...
- پس با زنت عروسک بازی میکردی کونی کس خل یا زنت یکی دیگه میکرد...
- آقا واقعا ادمین باید یه نظارتی بکنه کمتر از یه تعداد کلمه ر...
- منم تجربه تو رو داشتم یه شب چهار تا افغای کونم گذاشتند اول ی...
- آها
- خواهر زن ی چیز دیگست
- امیدوارم با گراز دیرانزال همبستر شی متوهم...
- طنزش خیلی ضعیف بود
داستان‌های تازه
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
- بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست
- مثل یک رویا بود (۱)
- اولین سکس با همکلاسی قابل اعتماد
- خواهر زن ته دیگ
- اولین سیسی گاسم
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
- هپی ماساژ
- کوس لیسی خانومم توسط نفر سوم
- سه آغوش برای پسری که زن بود
- کردن سمیه همکلاسی محجبه
- ما سه نفر (۱)
- عشق در صف نانوایی
- لز کردن پریا
- سکس با صاحبکار
- دوران نامزدی حنانه
- سکس یا انتقام
داستانه منم بالاخره اپ شد /:
مرسی ادمین بوج بوج
اقا فقط فحش ندین همه جوره ازادین :D