اولين سكس آتشين با فاطمه

1397/07/29

سلام
پیمان هستم
اگه غلط املایی داشت شرمنده
این داستانی كه میخوام براتون بنویسم تقریبا بر میگرده به ساله ٩١ اون زمان من حدودا ١٧ سالم بود و به نوعی اولین رابطه جدیم میشه گفت بود
رشتم كارو دانش بود و تازه وارده دانشگاه شده بودم اون زمان فیس بوك خیلی رو بورس بود و تو فیس بوك من با دختری اشنا شدم سه سال از من بزرگتر بود اسمش فاطمه بود یك ماهی از دوستی ما گذشت كه قرار شد فاطمه بیاد خانه ما . ما سعادت اباد بودیم و یك هفته هم خانه خالی بود
تقریبا وسط های پاییز بود هوا هم سرد بود هم خنك گاهی نمه بارون هم میزد
شنبه بود كه قرار بود فاطمه كلاس دانشگاه رو بپیچونه و بیاد پیش من
شبش تا صبح با هم حرف میزدیمو چت میكردیم بلاخره صبح شد و فاطمه را افتاد كه بیاد من هم میز صبحانه را اماده كردم خودم زود تر خورده بودم زنگ ایفون زده شد من در باز كردم و منتظر شدم تا فاطمه بیاد بالا وقتی رسید سلام كردم و بغلش كردم وارد خانه كه شد مانتوشو دراورد منم گفتم بشین صبحانه بخور و من نشستم و تلویزیون تماشا میكردم صبحانه اش كه تموم شد اب پرتغال كه براش خریده بودم اورد و باهم خوردیم نشست تو بغلم یه نمه مه گپ زدیم بهش گفتم بریم بخوابیم گفت اوهوم بعد دستشو گرفتم و رفتیم تو اتاق من فضای اتاق رو به نوعی لش طور درست كرده بودم چنتا توشك رو زمین با نور بنفش كمرنگ وارد اتاق شدیم من چنتا موزیك ملو داشتم با لپتاپ پلی كردم و لش كردیم تو تخت دست ساز من(توشك ها) كنار هم پنجره نزدیك تخت بود یكم بازش كردم هوا عوض بشه اولین رابطم بود فاطمه پشت به من كرده بود و من هم بغلش كردم یكم استرس داشتم و موهاشو نوازش میكردم چند دقیقه بعد برگش و چشم تو چشم هم شدیم لب هامون فاصله كمی باهم داشت همینطور كه نگاهش میكردم یك حرارتی ازش میومد كه واقعا میگم بعضی وقتا حس میكردم دارم میسوزم به حدی كه حشری شده بود یواش یواش دیدم لبش داره نزدیك لبم میشه لبشو چسبوند به لبم چند ثانیه گذشت كه شروع كردیم خوردن اب هم دیگه حس عجیبی بود مزه خاصی داشت نرم گوشتی و داغ اهنگ پلی بود و گاهی نمه بارون میخورد تو صورتمون لبامو بعضی وقتا میكشدو گاز میگرفت عالی بود یواش یواش شروع كردم سینه هاشو مالوندن میخواستم سریع تر سینه هاشو ببینم بلاخره لبمو جدا كردمو شروع كردم گردنشو خوردن لرزش های ریزی داشت نفس نفس میزد رفتم پایین تر چاك سینشو لیس میزدم اومد تاپشو در بیارم دستشو گزاشت روش دستشو بوس كردم شروع كردم انگشتاشو خوردن حشری تر شد ناله های ریز میكرد تاپشو دادم بالا دراوردم انداختم گوشه اتاق موهاش ریخت رو صورتش شروع كردم دوباره لباشو وحشی میخوردم گاز میگرفتم با دستم سینه هاشو میمالیدم بهترین حس دنیا بود داغ نرم بدنش معمولی بود اما خوش فرم سوتینشو كشیدم بالا در اوردم فقط داشتم سینه هاشو نگاه میكردم عاشق بدنش شده بودم همونی كه ارزوشو داشتم سینه های گرد شصتو پنج نوك كوچیك و صورتی ملایم شروع كردم صورتمو تو سینه هاش میمالیدم فقط ناله میكرد نوكشو كه كردم دهنم بدنش لرزید میخواست از دهنم در بیاره فقط میك میزدم خیلی خوب بود نرم طعمه عجیبو جدیدی داشت حسابی سینه هاشو مالیدمو خوردم میخواستم چون باره اوله تا همینجا تموم كنم كه دستشو اروم كرد تو شلوارم یه لحضه لمس شدم كیرمو گرفت تو دستشو باهاش بازی میكرد وقتی تخمامو میمالید دیوونه میشدم گوشمو میخوردو با كیرم بازی میكرد لمس شده بودم حسابی داغ كرده بودم نشست رو پام یه لب گرفت شورتو شلوارمو باهم كشید پایین شروع كرد كیرمو خوردن یكم دندون میزد ولی خوب میخورد گرمایه دهنشو رو كیرم حس میكردم وقتی تخمامو میك میزد بدنم میلرزید با كیرم بازی میكردو محكم ساك میزد خیلی حشری شده بود وقتی نگاهش میكردم دیوونه میشدم نور كم كیر من تو دهنش موهای پریشون بوی نمه خاك و بارون یه لحظه دیدم ابم داره میاد بهش گفتم گفت میخوام بخورمش ابم پاچید تو گلوش بهترین حس بود خالی شدم كیرم خوابیده بود اومد لش كرد روم خیس عرق بودیم باز سینه هاشو میمالیدمو از رو شلوار با كونش بازی میكردم كه دراز كشید كنارم دكمه شلوار لیشو باز كرد گفتم شاید دیگه تكرار نشه رفتم روش شیكموش لیس میزدمو میومدم پایین زیپ شلوارشو باز كردم خیلی تنگ بود به زور كشیدم پایین كه شرتش هم درومد وقتی شلوارشو دراوردم جواربش هم درومد پاهاش رو مه دیدم دیوونه شدم انگشت های لاغر كشیده رگش زده بیرون لاك قرمز تمییز سفید حسابی داغ كردم شروع كردم روی پاش بوسیدن انگوشتاشو میمالیدم تو صورتمو میخوردم یواش یواش اومد بالا ساقشو لیس میزدمو گاز میگرفتم رونش لی میزدم واقعا خوب بود وقتی گاز میگرفتم دلم میخواست بكنمش كسش اب انداخته بود یه كم مو ریز داشت ولی مثل سینه هاش صورتی كم رنگ و كوچیك بدم میومد ولی اونقدر حشری شده بودم لباسمو دراورد خشكش كردم شروع كردم لیس زدنو میك زدن كه یه جیغ كوچیك كشیدو نفس نفس میزدو میلرزید عالی بود اما ابش كه میومد حالمو بد میكرد یكم كه خوردم برش گردوندم كونه كوچیكی داشن ولی خیلی نرم نبود چنتا سیلی محكم زدم كه قرمز شد سوراخش اكبند بود تمیز تنگ چنتا لیس زدم كه هی جیغ میزد كیر من سایزش معمولی بود تقریبا ١٧ سانت با كلفتی متناسب شروع كردم انگشت كردن كونش تف مینداختمو انگش میكردم كیرم سفت سفت شده بود انگشه سوم یكم اذیت میشد ولی میگفت بكن تقریبا حس كردم كه باز شده فقط تف میزدم به سوراخش دهنم خشك شده بودو تف هام لزج میترسیدم بدون كاندم بكنم ولی دیدم نمیشه یه نمه كیرمو مالیدم به كوسش كه لرزید و خوابید باز كمرشو اوردم بالا سگی قمبل كرده بود خیلی خوشگل بود سفید لاغر سر كیرم یه تف زدم سنگ سنگ بود. ستام میلرزید مالیدم به سوراخش اروم فشار میدادم بره تو كونش یكم میرفت یه دفه در میرفت فقط نفس نفس میكردو ناله های ریز صداش اتاقو پر كرده بود همچی اروم شده بود صدای تیك تاك ساعتم میشنیدم بهش گفتم دودستی كونتو باز كن فاطمه سرشو گزاشت رو متكا با دستاش لپای كونشو باز كرد سوراخ خیس نیمه باز صورتی تیره عالی بود سر كیرم گزاشتم دم سوراخش میلرزیدو ناله میكرد اروم فشار دادم سر رفت تو كه یه جیغ كوچیك زد میدونستم داره درد میكشه گفتم فاطمه خوبی میگام اره گفتم فاطمه خودت باهش بازی كن فشار بده بره داخل با دستش لپای كونشو میكشد كه باز تر شه اروم عقب جلو میكرد واقعا حس بی نظیری بود شروع كردم كسش با دستم بمالم كه یه دفه حشری شد تا ته چسبوند كونش به كیرم تخمام چسبیده بود به كسش داشتم از حال میرفتم بهترین لحظه عمرم بود یه گرمای بی نظیر رو كیرم حس میكردم گرم نرم عالییی شروع كردم اروم تو كونش تلمبه زدن كیرمو در نمیوردم اروم میزدم تو كونشو ناله میكرد بعد از چند دقیقه كشیدم بیرون یه صدای میداد وقتی از كونش در میومد كیرم سوراخش قشنگ باز شده بوده نبض میزد كیرمو فشار دادم تو كونش خوابیدم روش تلمبه میزدم سینه هاشو میكشیدمو میمالیدم بهش گفتم بلند شو من بخوابم بشین روش دارد كشیدمو بلند شد بدنش عالی بود سفیدو لاغر اومد روم كیرمو گرفت تو دستشو میمالید به سوراخشو میخواست بشین روش خیلی حشری شده بودم یك كه رو كیرم بالا پایین میرفت حس كردم داره ابم میاد وقتی ناله هاش موهای پریشونشو میدیدم سینه هاش كه بالا پایین میشد جفتمون داغ داغ آتیش و باد خنكی كه از پنجره میمود بیشتر تحریكم میكرد دیدم ابم داره میاد كه سریع كشیدم بیرونو بلندش كردم خودمم بلند شدم بغلش كردم كیرم رفته بود لای پای اب كسش خیس خیس كرده بود بهش گفتم دسستو بزن به دیوار قمبل كن كیرمو رو سوراخش باز میدادم با دستم جق میزذم حس كردم كه داره ال میاد محكم كردم تو كونش تا ته جیغ كشیدو اومد تكون بخوره كه چسبیدم بهش سینه هاشو گرفته بودم تلمبه میزدم گرمای سوراخش دیوونم كرده بود كه ابم اومد تا ته چسبوندم بهش و خالی كردم تو كونش یه لحضه بدنم خالی كردو داشتم می افتادم زمین بالا ترین لذتی بود كه تاحالا داشتم ریختن اب كیرم تو كونش یكم صبر كردم كیرم خوابیدو كشیدم بیرون افتادم رو توشك لش بی حال فاطمه هم خوابید روم یكم كه صر حال اومدیم رفت خودشو خالی كنه منم زنگ زدم پرپروك دوتا پیتزا بیار حال نداشتم لباسمو بپوشم غذا كه رسید گفتم لباستو بپوش پول بردار برو دم در بگیر نشستیم رو مبل من لخت كیرم خوابیده ژله ای شده داشتیم پیتزا میخوردیم كه مادرش زنگ زد كجای گفت كلاسم تموم شده دارم میام غذارو كه خوردیم گفتم برام ساك میزنی نشست جلو پام با مانتو شروع كرد ساك زدن ولی اصلا ابم با ساك نمیمود گفتم فاطمه میزاری بریزم تو صورتت گفت نه اینا ولی قبول كرد اخرش گفتم یكم ناله كن منم داشتم جق میزدم كه ابم راحت اومد صورتشو اورد جلو ریختم تو صورتش یكمم ریخت رو فرش عاشق این بودم كه ابمو بریزم تو صورت دختر. رفت صورتشو شست گفت من باید برم من هنوز لش بودم بغلش كردمو رفت بیرون و درم بست تقریبا ٣ماهی دوست بودیم كه بعدش كات كردیم
ممنون از دوستان
این بود داستان سكس من با فاطمه
كه براتون نوشتم
واقعا سخته با گوشی نوشتن و گفتن حس و حاله اون لحظه
امیدوارم كه دوست داشته باشید اولین داستان سكس ام بود كه تصمیم گرفتم بنویسم براتون

نوشته: Pemipm


👍 1
👎 15
38592 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

725311
2018-10-21 21:35:16 +0330 +0330

داداش اولا خوشم اومد که داستان مالسال91بود.ولی دقیق یادت بود دختره شنبه اومده کون داده بهت!!!
دوما گفتی چقدر سخته با گوشی نوشتن؟!!!داداش منت میزاری؟اگه سخته مگه مجبوری بنویسی!!ولی درکل بد نبود

1 ❤️

725332
2018-10-21 22:47:08 +0330 +0330

جالب بود ایول.کیرم تو ‌کون دوس دخترت

0 ❤️

725339
2018-10-21 22:59:09 +0330 +0330

مخلص کلام

ریدی

0 ❤️

725357
2018-10-22 02:56:56 +0330 +0330

تکراری بود
حداقل یه داستان هایی رو از دوباره بنویسید که خیلی قدیمی باشن تابلو نشه
من داستان های مجله سه کاف رو پیشنهاد میکنم بهت

0 ❤️

725368
2018-10-22 04:22:22 +0330 +0330

تکراری!!!

1 ❤️

725375
2018-10-22 05:02:35 +0330 +0330

کیرم تو تن "لش"ت

1 ❤️

725384
2018-10-22 05:31:27 +0330 +0330

مخاطبانت ارزش دارند،
پس کرامت خودت رو زیر سؤال نبر.

3 ❤️

725441
2018-10-22 14:43:50 +0330 +0330

کسخول تشک گذاشتی بعد خونتون سعادت اباد بود؟ لاعقل میخوای لاف بزنی میگفتی تخت خواب

1 ❤️

725486
2018-10-22 20:58:47 +0330 +0330

حداقل میخواین داستان تکراری آپ کنین، از خوباش بذارید نه از در پیتاش!
دکتر روزبه کامنتت عالی بود! جر خوردم از خنده!! :D

0 ❤️

725582
2018-10-23 06:41:50 +0330 +0330

سن پایین ها لطفاننویسن
تخیل زیاد داره
الان که دیگه برای دهه ی ۷۰و۸۰تادی ها ازهرنوع جنس باگرایشهای متفاوت پیدامیشه ،که دیگه نیازی به داستان ومخ زدن نیست
مابدبختای دهه ۶۰ی ،فلاکت کشیدیم

0 ❤️

725853
2018-10-24 20:57:00 +0330 +0330

لش تو بردار و ازینجا گمشو
دیگه هم لش طور داستان ننویس

0 ❤️