اولین احساس کیر لخت

1395/08/07

توی خوابگاه جا گیر نمیومد.توی داستان قبلی که اسمش (از فرار تا قرار)بود ترتیب آشنایی با علی رو نوشتم اما تا اینجا همش از روی شلوار بود.حالا هم من و هم اون منتظر روزی بودیم که اتفاق اصلی بیفته.البته هنوزم رومون نمیشد علنی ابراز کنیم ولی خب ته دلم منتظر بودم تا اینکه بعد کمکم من به تشویق یکی از دوستام که بدنسازی کار میکرد چن جلسه ای باهاش رفتم چون به من میگفت که باید بدنت مردونه بشه و این جور حرفا البته از حس و حال من خبر نداشت که حتی یواشکی بعضی وقتا شب رژ لب میزدم و بعد تا کسی ندیده پاک میکردم یا حتی بدم نمیومد دامن کوتاه یا کفش پاشنه بلند بپوشم.البته من قبول کردم و خلاصه به باشگاه خوابگاه رفتم که توی زیرزمین بود و معمولأ آخرای شب میرفتیم که کسی نباشه.بعد از یه مدت اون پسر که خودش مسوول ورزش بود کلید رو داد به من.بعدش یه شب من به علی گفتم که با من بیاد باشگاه تنها نباشم اونم از خدا خواسته,خلاصه با زبون بی زبونی رفتیم.من با ناز زنونه ای که دارم رفتم روبروی آیینه تمام قدی که به فن کویل تکیه داده بود پیرنمو درآوردم و خودم از دیدن بدن لاغر کشیده سفید و زنونه خودم حال کردم موهای لخت و سیاه رنگی که از فرق باز کرده بودم رو مرتب کردم و به علی لبخند زدم الکی فیگور گرفتم بعد اونم اومد کنارم توی آینه لخت که شد بدنش مردونه بود و وسط سینش مو داشت توی دلم از شکم و سینه بی مو و کلأ قیافه خوشکل خودم ناز کردم .علی گفت سینه هات مثل دختر چارده ساله میمونه من با ناز چرخیدم سمتش حالا بهم خیره شد بعد رفت چراغو خاموش کرد در زیرزمینم از تو قفل کرد اوایل پاییز بود اومد کنارم توی تاریکی کمرمو گرفت همینطور سرپا واسساده بودم شلوارم پام بود کیر اا سانتیم بلند شد بود انگار سردم شده بود منو از کمر گرفت چرخیدم بش پشت کردم شلوارو شورتمو با هم کشید پایین فقط صدای نفسش تند بود ولی من انگار نفسم حبس شده بود اولین بارم بود یکی لختم میکرد همینکه ازپشت بهم چسپید یدفعه گوشت سفت کیرشو روی کونم احساس کردم مثل یه شلاق آویزون و بلندتر از اون چیزی به نظرم اومد که بعدأ دیدم یعنی من باید اونو میخوردم؟این فکر واسه یه لحظه بود که باعث شد من از ترس خواستم از دستش در برم و ناخودآگاه به سمت جلو اومدم برم کمرم تو دستش بود و چون شلوار و شورتم روی زمین از پاهام در نیومده بود تلو خوردم حالا همه جا هم تاریکه به زانو افتادم مثل کشتی شده بود اونم ولم نکرد کنار میز پرس بود من میزو گرفتم احساس کیر داغ و سفتش خیلی وشتناک بود کیرشو مثل دیوونه ها وسط کونم حرکت میداد هنوز سوراخو پیدا نکرده بود که آم اومد و با هر بدبختی خودمو کنار کشیدم شلوارمو تو تاریکی پوشیدم و از اونجا فرار کردم.توی دلم احساس ترس شدیدی داشتم.احساس کیر واقعی وحشتناک بود چطور میتونستم اونو بخورم سفت دراز و کلفت. اون شب به اتاقم رفتم و بدون کلمه ای حرف با هم اتاقیم روی تختم که پایین بود رفتم و سرم کردم زیر پتو خوابیدم.این اولین تجربه برایم خیلی ترسناک بود…ادامه داستان رو بعدأ مینویسم.اگه میخاین این داستان واقعی رو از اول دنبال کنید داستان اول ماجرا رو که اسمش (از فرار تا قرار)هست و قبلأ نوشتم رو حتمأ از آرشیو داستانهای گی بخونید.مرسی از همتون مخصوصأ هم حسای خودم.

نوشته: آرتا


👍 1
👎 9
28119 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

562510
2016-10-28 22:45:46 +0330 +0330

نظر شما چیه؟کس نگو مومن

0 ❤️

562513
2016-10-28 22:59:33 +0330 +0330

یه حس تنفر از گی داره برام ایجاد میشه نمی دونم چرا ولی گی رو کار خیلی زشتی میبینم

2 ❤️

562525
2016-10-29 03:51:58 +0330 +0330

خوار باباتو گاییدم کسگش هزار والد

0 ❤️

562586
2016-10-29 19:33:26 +0330 +0330

دوستان خب اینا هم گرایششون اینه وقتی میبینید داستان چیه خب نخونید دوستان الان من خودم لز رو ترجیح میدم تا سکس با جنس مخالف
خواهش میکنم از اون دسته دوستان انقد فحش ندن اومدید داستان رو میخونید حالشو میبرید وقتی جقتو زدی و اون حس بده اومد سراغت راست مینویسی میزاری کف دست نویسنده حالا قبول داستانایی که از محارم هس رو دارن فرهنگ سازی میکنن خب نخونید و دلیلی واس فش دادن نیس ولی داستانای دیگه راستو دروغش خب نوشته شده اون جا نوشته داستان ولی اون دسته دوستان رعایت نمیکنن و باید فحش رو بدن خواهشا یکم رعایت ادب کنید و کل زحمت یک نویسنده رو اینجوری جواب ندید

1 ❤️

562706
2016-10-30 22:15:03 +0330 +0330

دوستان که گی دوست ندارن نخونن :)خیلی راحت یکم احترام به عقاید به هیچ کجای هیچکدومتون برنمیخوره

0 ❤️