اولین بار

1390/02/25

سلام. من راشین 20 سالمه. می‌خوام داستان اولین سکسم رو واستون تعریف کنم. راستش من از بچگی علاقه ی زیادی به دیدن ناناز دوستام داشتم. و از همون دبستان گاهی می‌شد بریم توی دستشویی و نانازمونو به هم نشون بدیم. البته تو این زمینه دوستامم خیلی پایه بودن. گذشت و گذشت تا وارد دوره‌ی راهنمایی شدم و واسه اولین بار فهمیدم که مرد و زن چجوری با هم سکس می‌کنند. در کل علاقه‌ای به سکس نشون نمی‌دادم و همون لز رو ترجیح می‌دادم.( البته لز نه به معنای واقعی چون فقط با دیدن و گاهی مالیدن کس دختر ارضا می‌شدم.) از اونجایی که همه دوستام به سمت پسر و سکس کشیده شده بودند دیگه با دوستام هم لز نمی‌کردم. از یه طرف خودم هم آدمی نبودم که از هر دختری خوشم بیاد که بخوام باهاش لز داشته باشم و از طرف دیگه شهوتم نمی‌ذاشت راحت باشم. مدام تو فکر ارضا کردن خودم و لز کردن بودم. تا اینکه تصمیم گرفتم برای اولین بار سکس کنم. و ببینم که این سکس چیه که همه دوستام رو به طرف خودش کشونده. وقتی به کلاس دوم دبیرستان رفتم با یک پسر به اسم کیا آشنا شدم. چون خیلی شبیه به کریستین رونالدو بود واقعا ازش خوشم اومد. از بد روزگار اونم ته کس‌کشای دنیا بود. تقریبا بعد از سه چهار روز که با هم حرف زدیم (از دوستی‌مون گذشته بود) بحث سکس رو کشید وسط و پرسید که آیا تا به حال سکس داشتم یا نه؟! وقتی که این سئوال رو پرسید نمی‌دونم چرا ولی ناخودآگاه به ذهنم خطور کرد که بگم آره خیلی داشتم. کیا وقتی که این جواب رو ازم شنید خیلی خوشحال شد. جوری که پرسید با چند نفر؟! کجا؟! کی؟!! پرده داری؟!.. منم که فیلم زیاد دیده بودم شروع به تعریف کردم و گفتم که با دوست پسر قبلیم سکس کردم اونم از پشت. ( درصورتی که قبل از اون هیچ دوست پسری نداشتم). و حتی یکبار هم از نزدیک کیر رو ندیده بودم ولی از اونجایی که می‌خواستم حتما باهاش سکس داشته باشم فکر می‌کردم اگه متوجه شه که قبلا سکس داشتم تمایل بیشتری برای سکس با من داره. بعد از ساعتها حرف تصمیم گرفتیم که فردا برای اولین بار با هم بریم بیرون. چون پدر و مادر کیا خونه نبودن قرار شد به خونه‌ی اونا بریم. و منم که می دونستم فقط می‌خوایم سکس کنیم خودمو آماده کردم. روز بعدش دم کلاس زبان اومد دنبالم. واقعا صورت جذاب و هیکل خوبی داشت چون نشسته بود نتونستم به طور کامل هیکلشو برانداز کنم. ولی خوب به نظر می‌رسید. واقعا پسر سکسی و جذابی بود. خیلی دوست داشتم که برای ا ولین بار با اون سکس کنم درحالیکه حس خاصی مثل عشق یا علاقه بش نداشتم. نزدیکای خونشون که رسیدیم احساس کرد کسی داخل خونه‌س. چون چراغ خونه روشن بود. برای اطمینان روی تلفن خونه زنگ زد و متوجه شد که مامانش به دلیل نامعلوم به خونه برگشته بود. اون لحظه فکر کردم همه‌چی کنسله. و تصمیم گرفتم تاکسی بگیرم برم خونه. ولی کیا گفت فکری تو سرشه. کیا گفت که باغ دوستم نزدیکه می‌تونیم بریم اونجا. چون اونجا پر از درخته خیلی جای خفنیه! منم قبول کردم. بعد از 15 دقیقه به اونجا رسیدیم. اطراف جاده پر از درخت بود و منظره ی زیبا اما ترسناکی را به وجود آورده بود. از ماشین پیاده شدیم. خلوت و سکوت آنجا از یه طرف و تاریکی از طرف دیگه ترس و وحشت منو بیشتر می‌کرد. چون کلید در باغ رو نداشتیم کیا از روی در پرید و درو باز کرد و منو به داخل کشید. باغ قشنگی بود ولی هیچکس اونجا نبود. بدون اینکه حتی دو قدم بیشتر داخل باغ شویم کیا دست منو کشید و شروع به بوسیدن من کرد. اولین باری بود که لب می‌گرفتم و اولین باری بود که می‌خواستم کیر ببینم و اولین باری بود که می‌خواستم سکس کنم. خیلی منتظر بودم ببینم سکس چه حس و حالی داره. بعد از لب بی‌حس و حال کیرش رو درآورد و گفت بخور. من همینطوری نگاش کردم و سرم رو گرفت و محکم به پایین هول داد تا کیرش رو تو دهنم جا بده بعدش هم سرم رو با دو دستش بالا و پایین برد تا کیرشو ساک بزنم اما من از این کار خیلیییییییی بدم اومد. بعد خیلی بی‌احساس شلوارم رو تا زانو به پایین کشیدو گفت خم شو منم عین آدمای احمق فقط کاری که می‌گفت می‌کردم. خم شدم گفت به دستت تف بزن منم تف زدم و تف رو به کونم مالیدم. بعد کیرشو دم کونم گذاشت و آروم آروم به داخل هل داد. شاید باورکردنی نباشه ولی من هیچ احساس دردی نداشتم در واقع اصلا هیچ احساسی نداشتم. وقتی که کیرشو در کونم بالا و پایین می‌کرد صدای آه آه کردن او رو می‌شنیدم ولی نمی‌دونستم واقعا داره حال می‌کنه یا تظاهر؟!! پس چرا من هیچ احساسی نداشتم. چقدر سکس مزخرفه. فرض کنید اولین سکس،اونم با لباس،اونم تو باغ لای درختا، بی هیچ احساسی!!!
بعد از سه چهار دقیقه آبش اومد و رویخت روی زمین منم فقط نگاه می‌کردم که چجوری آبش می‌آد چون تا به حال از نزدیک ندیده بودم. بعد اون شلوارشو بالا کشید. و من هم شلوارمو بالا کشیدم . در ابتدا راه رفتن برام سخت بود. با این وجود شروع به راه رفتن کردم و بعد از مدتی به خونه رفتم. اون شب رو فقط فکر کردم. بدترین روز عمر من، اولین و آخرین سکس من بود. الان نه سکس می‌کنم، نه لز می‌کنم، فقط فیلم می‌بینم و خودارضایی می‌کنم…

نوشته: راشین


👍 1
👎 0
41165 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

281326
2011-05-16 00:56:18 +0430 +0430
NA

فقط میتونم بگم تجربه بدی داشتید.

0 ❤️

281327
2011-05-16 01:35:37 +0430 +0430
NA

خب عزیزم خودت خواستی اینجوری شه هر جا که یه تصمیم درست می گرفتی نتیجه این نمیشد

0 ❤️

281328
2011-05-16 01:36:04 +0430 +0430
NA

اگه با دوست پسرت صادق بودی یا اگه به باغ رفتن راضی نمیشدی به هر حال حالا دیگه اشتباه نکن اگه داستانت واقعیه خودارضایی اثرات بدی داره هم جسمی هم روانی ودنبال تجربه سکس نباش فعلا .موفق باشی

0 ❤️

281329
2011-05-16 01:46:25 +0430 +0430
NA

ممنون از داستان سکسی یا خاطره یا اعتراف یا درد دل یا هر چیزه دیگه ای که میشه اسمشو گذاشت
(خداییش جای یه بخش مشاوره تو سایت کمه)
دیدی سکس چیه ؟ جییییزه …
دیگه نکنیا

… آفرین
فعلا بشین درستو بخون برات بهتره

0 ❤️

281331
2011-05-16 02:58:01 +0430 +0430
NA

باحال نوشتی ولی نمیدونم چرا از سکس لذت نبردی؟!!!
من دخترایی رو دیدم که موقع کون دادن از لذت وحال نمیدونن چیکار کنن.
البته نمیگم خوبه تو هم که سکسو ترک کردی چه بهتره که خود ارضایی رو هم بذاری کنار.

0 ❤️

281332
2011-05-16 03:04:07 +0430 +0430
NA

واقعا برات متاسفم
سكس بدون علاقه اصلا لذت نداره
كلا بهترين لذت زندگيتو از دست دادي

0 ❤️

281333
2011-05-16 03:04:29 +0430 +0430
NA

راستی من نمیدونم چرا تو این سایت همه اسما(اسم ها) خفنه و کلاس بالا ؟؟؟

0 ❤️

281334
2011-05-16 03:15:03 +0430 +0430
NA

نه بابا تو این سایت عفت و اعظم و … اینا هم داشتیم
بستگی به سطح توهم نویسنده داره

0 ❤️

281335
2011-05-16 03:18:41 +0430 +0430
NA

kossher bod

0 ❤️

281336
2011-05-16 04:19:35 +0430 +0430
NA

با سلام
به نظر میاد سکس نداشتی یه سگ تو رو گاییده این با سکس فرق داره خواهشن ما مردا کاری نکنیم که زنها از سکس بدشون بیاد سکس واقعی اونه که هردو طرف نهایت لذتو داشته باشن

0 ❤️

281337
2011-05-16 05:12:12 +0430 +0430
NA

بابا من که از ته دل نگفتم!همش مزاح بود.دیگه تو که من رو خوب میشناسی!ته دلم هیچی نیست به خدا(بعضی دوستان اشاره میکنن که ته کلتم هیچی نیست!)راست میگن فریجاب؟

0 ❤️

281338
2011-05-16 05:19:53 +0430 +0430
NA

عجب جایی اومدیم

0 ❤️

281339
2011-05-16 05:22:29 +0430 +0430
NA

الان میان بچه ها!آخه خلوت ترینش همینجا بود

0 ❤️

281340
2011-05-16 05:25:01 +0430 +0430
NA

خب من که حاضرم و زودتر اومدم پس کوشین؟

0 ❤️

281341
2011-05-16 05:25:25 +0430 +0430
NA

مرد جسور
به اين ميگن مدح شبيه به ذم!!! طرفو ميكشي پايين بعد با تموم قدرت ميفرستيش تو عرش :d

0 ❤️

281342
2011-05-16 05:26:57 +0430 +0430
NA

sara sweet دیر اومدی
تموم شده همه رفتن
من موندم دوروبرو جمع و جور کنم :دی

0 ❤️

281343
2011-05-16 05:28:05 +0430 +0430
NA

اين چندمين باره كه دارم يه متن روميفرستم ،اى بابا!

0 ❤️

281344
2011-05-16 05:29:36 +0430 +0430
NA

فريجاب عزيزاميدوارم هنوزحضور داشته باشى!

0 ❤️

281345
2011-05-16 05:30:12 +0430 +0430
NA

بابا من که از اول گفتم کارت درسته!بیخود نیست که این همه طرفدار داری،مخلصتیم داداش،حالا انشا… این امر خیر کی هستش که به اتفاق بچه های سایت خدمت برسیم؟!

0 ❤️

281346
2011-05-16 05:30:44 +0430 +0430
NA

mimi joon چرا من ؟ من جلوی اساتید جسارت نمیکنم
ما هنوز شاگردیم :دی

0 ❤️

281347
2011-05-16 05:31:23 +0430 +0430
NA

داداش گفتى مجموعه ى طنز نخونده ذوق مرگم كردى ،حالا كى آماده ميشه ؟

0 ❤️

281348
2011-05-16 05:33:00 +0430 +0430
NA

مثل اينكه سعادت نداشتيم وتشريف بردين ،اره ؟

0 ❤️

281349
2011-05-16 05:35:30 +0430 +0430
NA

mimi joon تشریف داشته باشین
از راه رسیدین یه شربت بیارم براتون :دی
میرسم خدمتتون

0 ❤️

281350
2011-05-16 05:38:28 +0430 +0430
NA

چرا تهنا ؟ ما که هستیم

0 ❤️

281351
2011-05-16 05:38:49 +0430 +0430
NA

آره NAOH عزيز هنوز حضور دارم!!
شايد تا آخر هفته يا اواسط هفته آينده آماده بشه. بستگي به فرصتم داره

0 ❤️

281352
2011-05-16 05:39:42 +0430 +0430
NA

اما يه چيزي هم از اين داستان بگم. خيلي داستان غم انگيزيه چون خيلي واقعيه. حتي اگر اين دختر خانم به دوست پسرش ميگفت كه تجربه سكس نداره بعيد ميدونم در رفتار اون و در نتيجه تفاوتي ميكرد.
راستي من هيچوقت از كريستيانو رونالدو خوشم نميومد! حالا دليلشو مي‌فهمم!!!

0 ❤️

281353
2011-05-16 05:39:48 +0430 +0430
NA

من هستم می می جون،منتظرم ببینم فریجاب کی اوکی میده!

0 ❤️

281354
2011-05-16 05:40:23 +0430 +0430
NA

کافی شاپ که نیست سفارش میدی :d
همین شربتو میخوریاااااا
دهههه

0 ❤️

281355
2011-05-16 05:43:41 +0430 +0430
NA

جانم خانم من هستم

0 ❤️

281356
2011-05-16 05:45:21 +0430 +0430
NA

سلام فكر كنم داستانت يه خوردش راست بود چون 95درصد دخترها ازسكس اولشون لذت نمي برن اينايي هم كه مينويسن دروغه!دوما كير كلفت باعث دردي ميشه! كه براشون لذت بخشه!احتمالا كير اون بابا از انگشتش لاغرتر بوده.

0 ❤️

281357
2011-05-16 05:48:16 +0430 +0430
NA

من کی داد زدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :O
ببین تو روز روشن حرف واسه آدم در میارن
عجبااااااااااااااا :دی

0 ❤️

281358
2011-05-16 05:49:17 +0430 +0430
NA

farijab
آی گفتی منم از كريستيانو رونالدو بدم میاد

0 ❤️

281359
2011-05-16 05:49:18 +0430 +0430
NA

منم بافريجاب موافقم درهرصورت ترتيبشو ميداد ،داداش باهمه اشتياقم منتظرم ،زودبفرست ،فداى تو

0 ❤️

281360
2011-05-16 05:49:39 +0430 +0430
NA

خوب بريم توي انجمن. چرا داستانا رو خط خطي ميكنين؟!
اونجا وسايل پذيرايي هم هست! در ضمن مي مي جون رژيم داره شربت نميخوره!

0 ❤️

281362
2011-05-16 05:53:07 +0430 +0430
NA

اگه به دوست پسرش ميگفت كه تجربه سكس نداره شاید تاثیر داشت اگه دوست پسرش آدم بود

0 ❤️

281363
2011-05-16 05:53:10 +0430 +0430
NA

ديگه هم به ماتيكه نپرون ،دلم نازكتر ازاونيه كه فكرميكنى ،خواستم احترام بذارم گفتم حضور ،خرابتيم ديگه!

0 ❤️

281364
2011-05-16 06:02:06 +0430 +0430
NA

کدوم انجمن؟

0 ❤️

281365
2011-05-16 06:09:47 +0430 +0430
NA

من تا 10 دقيقه ديگه ادرسشو ميذارم همينجا

0 ❤️

281366
2011-05-16 06:24:15 +0430 +0430
NA

دقیقا سر 10 دقیقه :دی

0 ❤️

281367
2011-05-16 06:26:49 +0430 +0430
NA

farijab نمیشه آخه خطا میده

0 ❤️

281368
2011-05-16 06:28:21 +0430 +0430
NA

دوستاني كه مايلند به اين بحث مزخرف ادامه بدن تشريف بيارن داخل اين تالار:

از پنل تازه هاي انجمن(بالاي صفحه سمت چپ) هم ميتونين بياين

0 ❤️

281369
2011-05-16 06:31:41 +0430 +0430
NA

لينكش اينجا نمياد
اسم تالارش هست: بفرماييد كوفت
بالاي صفحه سمت چپ؛ تازه هاي انجمن
بياين چاييم آماده‌ست!

0 ❤️

281370
2011-05-16 07:08:28 +0430 +0430
NA

خیلی اذیت میکنه

0 ❤️

281371
2011-05-16 08:25:09 +0430 +0430
NA

biya khodam yejuri bokonamet k kiram az dahanet bezane birun…oonmoghe mifahmi sex chie?:D

0 ❤️

281372
2011-05-16 17:11:03 +0430 +0430
NA

میگفتی بی تجربه هم هستی هیچ فرقی نمیکرد پسرا همشون یه هدف دارن اونم سکسه

0 ❤️

281373
2011-05-16 21:04:43 +0430 +0430
NA

بچه ها به خدایی که می پرستید یه سوال می کنم جواب می دید؟
جوووووووووووووووووووووووووووووووون مادراتون جواب می دید؟

چرا تا می بینید یه دختر یه داستانو نوشته از گل بهش کمتر نمی گید ولی وقتی پسر باشه بهرین حرفی که بهش می زنید مادرتو گائیدمه ؟

0 ❤️

281374
2011-05-17 01:58:10 +0430 +0430
NA

كيوان جان
اولا بايد به بچه‌ها بگي دمتون گرم كه حرمت زنو نگه ميدارين و حاليتون هست كه حرف زدن با يه زن آدابش فرق ميكنه تا با يه مرد.مطمئنم خودتم اونطور كه با دوستات شوخي ميكني با دوست‌دخترات يا همكلاسياي دخترت شوخي نميكني

0 ❤️

281375
2011-05-17 02:03:34 +0430 +0430
NA

اما اگر منظورت انتقاده بچه‌ها از دخترا هم انتقاد ميكنن. نمونه‌ش داستان «سكس با سعيد». فحش ندادن اما انتقاد كردن.ميگي چرا انتقاد از دخترا كمتره؟دليلش شايد اين باشه كه پسرا توي داستاناشون خيلي فضايي فكر ميكنن!دخترا واقع‌گراتر هستن.پسرا فانتزياشونو مينويسن اما دخترا تجربياتشونو.نمونه‌ش همين داستان كه نمي‌تونه فانتزي كسي باشه.اگر داستان هم باشه خيلي واقعيه

0 ❤️