سلام من مملم یه پسر شیرازی میخوام واستون خاطره اولین کس کردنمو بگم ک ی جنده رو زدم سر سیخ… داستان از اونجا شروع میشه ک وقتی من دوم دبیرستان بودم 2 تا دوست داشتم که با هم مثل داداش بودیم همش دنبال کس میگشتیم ولی چیزی گیرمون نمیومد تا این که ی روز ظهر ساعت 2 گوشیم زنگ خورد منم خواب بودم دیدم یکی از بچه هاست که میگه تا ی ربع دیگه خودتو برسون جمهوری کس گیر آوردیم و گفت که 80 هزار تومن پولم با خودت بیار منم پول داشتم میخواستم بدمش یه توپ سالن ولی بابت کس رفت…

خلاصه سریع پریدم لباسمو پوشیدم با دل گشنه زدم بیرون زود خودمو رسوندم ب اون 2 تا…وقتی رسیدم بهشون دیدم اونا ام مثله من چسبوندن و میترسن که ی موقع بلایی سرشون نیاد و اونجا خفت نشن خلاصه با حرف زدیم تا اینکه گفتیم گور بابایه پول دلو زدیم ب دریا و رفتیم در خونشون.دوستم با موبایلش زنگ زد و گفت از طرف فلانی اومدم و الان دم دریم اونم گفت چند نفرید دوستم گفت 3 نفر. خانومه گفت تا در رو باز کردم سریع بیاید داخل گفتیم باشه بعد از 2 دقیقه در باز شد مثل سگ پریدیم تو هنوز هنگ بودیم …3 نفر داخل بودن ی زن تقریبا 50 ساله ک بهش میگفتن خاله و 2 نفرم جنده ک یکی فک کنم 30 تا 35 بود اون دختر خشکله هم 20 تا 25…رفتیم نشستیم رو مبل خانومه فهمید ترسیدیم رفت واسمون آب آورد یه کم آب خوردیم و بهتر شدیم…و بعد اون خاله یه کم باهامون حرف زد ک گفت خونتون کجاست و چند سالتونه و کلاس چندید و از این سوال ها بعدش گفت از این 2 تا کدومش 3 تامون گفتیم اون دختر جوونه گفت باشه 3 نفرتون رو هم میشه 240…پولو دادیم بهش و گفت اول کی میره هیچکس حرفی نزد دوباره پرسید دوستام گفتن اول این میره منم گفتم ن من اول نمیرم تا اینکه دیدم دختره بلند شد و اومد دستمو گرفت و گفت بیا منم رفتم…گفت پشت سرم بیا رفتیم طبقه بالا اونجا یه اتاق بود…راستی یادم رفت بگم ناکسا عجب خونه خشکلی داشتن…خلاصه رفتیم تو اتاق دختره در یه کمدو باز کرد و از توش یه پلاستیک در آورد که دیدم توش کاندم و دستمال و فک کنم اسپری بود…دختره یه تشک پهن کرد کف اتاق و یه بالشتم گذاشت و گفت لباساتو در بیار منم گفتم اول تو در بیار خدایی داشتم از خجالت آب میشدم…دختره تی شرتشو در آورد زیرش یه سوتین قرمز بود یه لحظه چشمم رفت لایه سینش و تو ذهنم گفتم به به چ ممه ای بخورم… بعدش شلوارمو در اوردم و با شرت نشستم دختره هم کاملا لخت شد و نشست جلوم و گفت شرتتم در بیار زود باش اینجا 10 دقیقه بیشتر وقت نداریا منم گفتم باشه و در آوردم.از تو پلاستیک کاندوم در آورد و تو همین حال که کاندوم میزاشت واسم از پرسید قبلا کجا ها میرفتی کس میکردی منم گفتم که بار اولم و فقط قبلش یه چند بار لاپایی زدم واسه دوس دخترم گفت اخی نازی منم قند تو دلم آب شد لامصب خیلی جیگر بود…بعدش که کاندم زد خودش خوابید و گفت بیعت روم که کیرت بلند شه منم افتادم روش و کیرمو میمالیدم بهش و بعدش دست انداختم و سینشو گرفتم بعدش گفتم لب میدی لامصب رید روم گفت ن ب خاطر چیزایه بهداشتی نمیتونم لب بدم منم دیگه هیچی نگفتم و همینطور کیرمو میمالیدم بهش و سینه سفتشو میمالیدم بعدش گفت پاشو منم بلند شد و از این وری خوابید جوری که کسش جلو کیرم بود گفت بیا جلو منم رفتم جلو و کیرمو گذاشتم در کسش یه کم بالا پایین کردم دیدم داخل نمیره بعدش خودش با دست گرفت کرد داخل و منم مثل خر داشتم کیف میکردم چون اولین بارم بود همیجور ک میکردم چشمم افتاد ب ممه سرمو بردم پایین ممشو گرفتم ب دهنم کلی مک زدم که بهم گفت آروم منم گفت باشه و اروم لیس زدم لامصب عجب ناله ای میکرد خیلی داشت بهم حال میداد انگار تو فضا بودم …همیجور ک داشتم میزدم کونی رید تو حالم یهو گفت نشدی گفتم لامصب واسا 2 دقیقه بگذره دیگه هیچی نگفت یهو دیدم داره میاد ترسیدم گفتم یهو کاندوم نپوکه بریزه توش اروم ابمو خالی کردم تو کاندوم و بعد یواش با ترس و لرز کیرمو کشیدم بیرون دیدم پاره نشده یه نفس راحت کشیدم و کاندومو کندم بهم 2 تا دستمال داد یکی کاندومو انداختم توش و یکی هم کیرمو تمیز کردم و بعدش پاشدم و شلوارمو پوشیدم بهم گفت بگو بعدی بیاد گفتم چشم خیلی حال دادی یه بوس زدم رو لپش و یکی هم رو ممش و اومدم پایین و دوسته بعدیم رفت بالا من رفتم رو مبل دراز کشیدم خیلی لش شده بودم خاله ب اون زنه گفت آخی اینو ببین چه بی حاله تازه از بالا اومده و کلی با هم خندیدن بعدش اون یکی دوستم اومد پیشم گفت چه جور بود تعریف کن گفتم الان که اون اومد نصیب تو هم میشه بعدش که اونا هم رفتن زدن اومدن یه 5 دقیقه پایین نشستیم و خاله گفت اگه ما رو تو خیابون دیدین ضایع بازی در نیاریدا گفتیم باشه
بعدش خدافظی کردیم و زدیم بیرون از گشنگی داشتم میمردم هیچکدوممون یه قروون تو جیبمون نبود از اونجا رفتیم آزادی نشستیم و واسه هم تعریف کردیم یکی از دوسام عاشق ممست لامصب کسشو نکرده بود وقتشو ممه خورده بود دهن سرویس…تنها چیزی ک واسمون مونده بود یه بهمن کوتاه بود نفری 3 کام زدیم و یه کم قطره چکوندیم تو چشامون و رفتیم خونه… امیدوارم ک خوشتون بیاد چون واقعا دهنم سرویس شد تا بنویسم اگر دوست داشتید بگید تا دفعه بعدشم واستون بگم که با خاله دعوامون شد… بای بای

نوشته: ممل