اولین جلوه‌گری سکسی همسرم

1395/09/21

لطفا منو از نظراتتون بی نصیب نذارید. ؛)
من این داستان رو چند ماه قبل واسه ی یه مسابقه ی اینترنتی داستان نویسی فرستادم و متاسفانه پنجم شدم. فک میکردم رتبه ی بهتری نصیبم بشه ولی خب انصافا اونجا داستان های خیلی بهتری بود که مال من رو به راحتی کنار زد.

من و همسرم آدمای پنهانکاری هستیم. اون دوست داره که یواشکی بیرون اتاق خواب هم دیوونه بازی دربیاره و راستش منم بدم نمیاد که این کارو هرچه بهتر انجام بده. چیزای زیادی وجود داره که باعث تحریکش میشه، از سناریوهای کوچیک سکسی گرفته تا رویاها و انجام دادن فانتزی هایی که قبلا در موردش حرف زدیم و یا حتی انجامش دادیم. ولی خب اساسا دست و بالمون بسته بود. چون محدودیت زیادی داشتیم. از طرفیم حس میکردم همسرم بخش بزرگی از زندگیش رو از من پنهون کرده بود؛ چون هیچوقت فیلم سکسی نگاه نکرده بود و هنوز هم نمیکنه ولی از همون اولین سکسمون فهمیدم که خواسته ها و افکاری فراتر از یک سکس عادی داره که متعجبم کرده بود. من اولین مرد زندگیش بودم ولی منم براش کم نذاشتم و دستشو برای مطرح کردن فانتزیاش کاملا باز گذاشته بودم. از bdsm و کارای دیوونه واری مثل بستن دست و پا و چشم ها و یا تحقیر کردن گرفته تا سکس سه نفره و ضربدری و یا حتی گروپ سکس! یا مسائل دیگه ای مثل تماشای سکسش با یه زن یا مرد دیگه و فیلم گرفتن از کارامون و آپلودش توی اینترنت. و حتی کارای جالب تری مثل عضو شدن تو روم های وب سکس و سکس زنده جلوی صدها نفر اونم به روشایی که اونا ازمون میخواستن.
دیگه داریم از بحث اصلی فاصله میگیریم. چون ماجرای این داستان در مورد اولین و آخرین باریه که من زنم رو به یه نمایش سکسی بردم تا بالاخره یکی از فانتزیایمون برآورده بشه.
یه روز بهش گفتم که وقتی که از سر کار برگردم برات یه سوپرایز کوچولو دارم. ولی چون اساسا آدم کنجکاو یا بقول خودمون شدیدا فضولیه، از اینکه چیزی رو ازش پنهان کنم متنفره. هرچند که یه سوپرایز عالی باشی. ازش خواستم که شلوارشو دربیاره و اون پیراهن مجلسی بلندش که دامنش روی زمین کشیده میشد رو بپوشه. منم نشسته بودم و شونه کردن موهای بلندش و سوتین بستنش بعد دوشی که گرفته بود رو تماشا میکردم. و اما پاهای زیبا و جذابش. درسته پاهای لاغر و کشیده ی باب میل اکثر مردا نداره ولی من مدل پاهاشو دوست دارم. شکم تخت و کون ورقلمبیده اش منظره ی جالبی رو میسازه و باعث میشه که دوباره تمام اتفاقاتی که قراره بیفته رو توی ذهنم مرور کنم. ولی خب بعدا هم میتونستم اینکارو انجام بدم. پس کمک کردم لباساشو بپوشه و برای شام بریم بیرون. کل مدت شام سوال پیچم کرده بود که برناممون برای اونشب چیه؟! و منم هی بحث رو عوض میکردم و کلا وضع جالبی شده بود.
بخاطر اینکه تا حالا پاشو توی هیچ سکس شاپ یا نمایش سکسی ای نذاشته بود، وقتی که رفتیم داخل یه سکس شاپ، حسابی گیج شده بود. هیجان زیادی داشت و شروع کرد به گشت گذار توی مغازه و زیر و رو کردن فیلما و اسباب بازی ها و باقی چیزای سکسی. زمانیکه اون محو تماشای بسته های دیلدو شده بود رفتم سمت باجه ی خرید و دوتا بلیت گرفتم و ازش پرسیدم که کس دیگه ای هم اونجا هست که جواب داد شش تا مرد و یه زن. تشکر کردم و برگشتم پیش زنم. بازوشو گرفتم و بردمش سمت دری که انتهای مغازه بود و بالاش با نئون های قرمز نوشته بودن سینما. وقتی که داشتیم از پله ها پایین میرفتیم براش توضیح دادم که چه اتفاقی قراره بیفته. داشتیم میرفتیم که کل عصرمون رو به تماشای یه فیلم سکسی بگذرونیم. وقتی که داشتم از در داخل میرفتیم، هنوزم قیافش شبیه علامت سوال بود! پنج تا مرد تو جاهای مختلف و یه زوج جوون تو ردیف اول نشسته بودن. مردا حدود 30 الی 40 سال داشتن ولی سن اون زوج بیشتر از 20.25 نبود. به محض اینکه در باز شد همه سرشونو برگردوندن و مارو نگاه کردن. میتونستم حس کنم که اون مردا دارن با چشماشون زنمو لخت میکنن. اونم داشت متقابلا اونا رو نگاه میکرد. اون مردا و هم اون زوج رو. دختره لاغر بود و سینه های کوچیکی داشت. تقریبا هم قد زنم بود با موهایی قرمز و چلچله ای که روی کتفش تتو کرده بود. یه دکلته ی چسبون هم پوشیده بود که به زور تا بالای زانوش میرسید و با اون کفشای پاشنه بلند حسابی جذابش کرده بود. پسره هم موهای قهوه ای کوتاهی داشت و بدن تقریبا عضلانیش رو با یه تیشرت و شلوار جین جذب پوشونده بود. در مورد بقیه ی مردا هم چیز خاصی برای تعریف نبود. نه چاق بودن و نه بدنی عضلانی داشتن و نه حتی لباسای خیلی شیکی تنشون بود، تو یک کلام معمولی بودن.
ما یه صندلی تو ردیف اول و دقیقا برعکس جایی که اون زوج نشسته بودن رو انتخاب کردیم. توی فیلم یه زن بلوند داشت کیر یه مرد و ساک میزد و همزمانم یه زن دیگه کس اونو میخورد. منم دستمو انداخته بودم دور گردن زنم و سینه هاشو از روی لباسش می مالیدم.
نگاهی به دور و برمون انداختم. میتونستم اون دختره رو ببینم که دستشو روی رون پا و کیر دوست پسرش میکشه. کمی بعد زیپشم باز کرد و دستشو کرد توی شلوارش. دوباره به صندلیم تکیه دادم و اشاره ای به زنم کردم. اونم متوجه شد که دختره دستش رو توی شلواره پسره کرده و هنوزم داره براش میماله. میتونستم از تو چشماش بخونم که از دیدن این صحنه حسابی تحریک شده. دوباره سرشو برگردوند سمتشونو اینبار دید که پسره کیرشو کاملا بیرون آورده و همزمان که دارن فیلم رو تماشا میکنن دختره دودستی براش جق میزنه. دختره سرشو بلند کرد و متوجه شد که ما داریم نگاشون میکنیم و یه چشمک برامون زد و بعدش خم شد و کیرشو کرد تو دهنش. اینکارش توجه بقیه رو هم جلب کرد. پس شروع کردن به اینور و اونور کردن گردنشون تا ببینن توی ردیف جلو چه خبره؟! عملا فیلم رو فراموش کرده بودن. پسره سرشو بلند کرد و متوجه شد که توجه بقیه رو هم جلب کرده. پس به دختره اشاره ای کرد و اونم لبخندی زد. زنمم آروم آروم نفس می کشید و بالا و پایین شدن کله ی دختره روی کیرو نگاه میکرد. میتونستم تشخیص بدم که کیر پسره تقریبا مثل مال خودمه. دست زنمو گرفتم و گذاشتمش روی پاهام که اونم نامردی نکرد و یهو کیرمو تو مشتش گرفت. منم بلندش کردم و نشوندمش رو پاهامو شروع کردم به خوردن گردن و مالیدن سینه هاش.
طبیعتا دختره از توجهی که به خودش جلب کرده بود لذت میبرد و دوست داشت که همینطور ادامه داشته باشه. پس بلند شد و لباسشو تا حدی که بتونه سینه هاشو در معرض نمایش بذاره پایین کشید. مردا هم کمی جابجا شدن و تو ردیف نزدیکتری نشستن تا بتونن به راحتی ساک زدن کیر پسره رو تماشا کنن. منم پاهای زنمو میمالیدم و کسشو از روی لباس چنگ میزدم که باعث میشد نفسای عمیقی بکشه. البته یه دستمم روی کیرم بود و از مالوندن اونم غافل نبودم. مرده هم بلند شد تا شلوارشو دربیاره و بره وسط سالن که یهو دختره کاملا لخت شد! وقتی که حواس زنم پرت شده بود و محو تماشای بدن دختره بود از فرصت استفاده کردم و سینه هاشو دراوردم و در معرض نمایش گذاشتم. بدجوری شکه شده بود و دستشو گذاشته بود روی سینه هاش که مالیدنو ادانه دادم تا ارضا شد و شروع کرد به ناله کردن. حالا توجها به اون زوج، به سمت ما جلب شده بود. منم برای اون زوج که دست نگه داشته بودن و ما رو نگاه میکردن دست تکون دادم. انگار که سدی شکسته باشه یهو همه ی مردا بلند شدن و همونطوری که اون زوج رو هم احاطه کرده بودن، دور ما حلقه زدن. زنم بالاخره چشماشو باز کرد و یهو با 5 جفت چشم روبرو شد که سینه هاشو دید میزدن و کیرشونو میمالیدن و در عین حال یه جفت دست نرم و زنونه رو دید که داره نوک سینه هاشو میماله. به محض اینکه سرشو برگردوند و دختره ی مو قرمز رو دید، آهی از ته دل کشید. دختره داشت یه کیر سواری حسابی میکرد و از طرفیم سینه های زنمو میمالید. چند ثانیه بعد نگاهی به طرف مردا انداخت با انگشت به یکیشون اشاره کرد. وقتی که اومد جلو زیپشو باز کرد و کیرشو چنگ زد. کیرش کوچیک بود و کلفتیشم زیاد تعریفی نداشت ولی دختره طوری کیرشو ساک زد که انگار عاشق کیرش شده. منم زنمو بلند کردم و ازش خواستم که همه ی لباساشو در بیاره. اونم همینکارو کرد و توی همون نور کم سالن هم میشد کسش رو دید که از خیسی برق میزنه. بعدش مثل همون موقرمزه برگشت به طرف مردا و همونجوری نشست روی کیرم. یکی دیگه از اون مردا هم جلو اومد و کیرشو به زنم پیشنهاد داد. زنمم با تردید از بالا نگاهی به من کرد که منم با یه لبخند و تکون دادن سر بهش چراغ سبز رو نشون دادم کهوباعث شد همون لحظه کیر طرفو تو مشتش بگیره. کیر اونم مثل مردی که موقرمزه براش ساک میزد کوچیک بود و تعریفی نداشت ولی با این وجود زنم بعد کمی مالیدنش اونو تا ته کرد توی دهنش و من دقیقا همون لحظه حس کردم که کسش خیس تر شد. بقیه مردا هم بلند شدن و سمت ما اومدن. کیراشونو دراوردن و شروع کردن به جق زدن. مو قرمزه هم دوباره اومد سمت زنم و تا وقتی که دوتا دیگه از اون مردا برن سر وقتش همچنان سینه های زنمو میمالید. دوباره ماهیچه هاش منقبض شد و لرزید. اون دوتا مرد همچنان داشتن دختره رو میمالیدن که ارضا شد و خودشو کنار کشید. بعدش دست زنمو گرفت و بلندش کرد ببردش روی استیج درحالیکه هنوز فیلمه پخش می شد. زنمم بدون هیچ مقاومتی همراهیش کرد. هرچند هنوزم میشد تردید رو از توی چشماش خوند. تردید اینکه نمیدونست در ادامه چه چیزی در انتظارشه. دختره زنمو خوابوند روی زمین و پاهاشو رو به ماها باز کرد و شروع کرد به لیسیدن و میک زدن کس خیس و داغش. وقتی که زبون دختره کسش رو لمس کرد مثل مار زخم خورده پیچ و تاب خورد و مثل دیوونه ها ناله کرد. با اشاره ی دستش دوتا از مردا رو به روی استیج دعوت کرد که در همون حال براشون جق بزنه. یکی دیگه هم رفت بالای سرش وایستاد تا بتونه کیرشو بکنه تو دهنش.
اونم کم نیاورد و مثل گشنه ها به جون کیرش افتاد و دیوانه وار براش ساک زد. یکی دیگه از مردا هم سرید پرید بالای استیج و رفت پشت سره مو قرمزه و یهو کیرشو تا ته کرد توی کس به ظاهر تنگش و شروع کرد به تلنبه زدن. تلنبه های وحشیانه و در عین حال ریتمیک. منم کیرمو دستم گرفتم و خودمو رسوندم بالای استیج تا خورده شدن کس زنمو از زاویه ی بهتری نگاه کنم و لذت بیشتری ببرم. داشتم سعی میکردم دستامو برسونم به سینه های مو قرمزه تا براش بمالمشون که یهو کیرمو قاپید و شروع کرد به مالیدنش. اون مرده هم بیخیال دهن زنم شده بود و کیرشو کرده بود تو دهن دختره. اونم مثل کیر ندیده ها براش ساک میزد تا اینکه ارضا شد و همه ی آبشو تو دهنش خالی کرد. کمی از آبشم از دهنش زد بیرون و ریخت روی صورت زنم که بعد اینکه مرده رفت موقرمزه خودشو کشید بالاتر و همه ی آب کیرشو از روی صورت زنم لیس زد. بعدش منم جامو با اونیکی مرده عوض کردم و رفتم پشت دختره و کیرمو کردم توی کس نازش. اونم دوباره شروع کرد به ناله کردن کونشو پیچ و تاب می داد و زنمو با شدت بیشتری می بوسید. اونم طوری باشهوت بهم نگاه کرد که کم مونده بود ارضا بشم. چند لحظه بعد کیر دیگه ای بالا سرشون سبز شد و اونام شروع کرد به لیسیدن کیر و تخمای طرف که در اصل همون دوست پسر دختره بود. زنم به زور خودشو از زیر مو قرمزه بیرون کشیده و کنارش دراز کشیده بود که بهش مجالی ندادن و یکی از اون مردا رفت روش دراز کشید و کیرشو تا ته توی کسش فرو کرد. از شدت درد و لذت چشماش از حدقه بیرون زده بود داشت ناله میکرد که یهو یه کیر دیگه هم رفت توی دهنش!
میشد فهمید که لذت زیادی از این وضع میبره چون خودشم کونشو تا جایی که میتونست بالا میداد تا کیر مرده رو هرچی بیشتر توی کسش حس کنه. و از طرفیم زورشو میزد تا کیر پسره رو تا ته توی دهنش جا کنه که اونیکی کیرشو از تو کسش بیرون کشید همه ی آبشو روی سینه و شکمش خالی کرد. بعد از اینم که پسره رفت پی کارش سریعا یکی دیگه جاشو گرفت و دوباره با کیرش کس زنمو پر کرد. مو قرمزه هم بلند شد و جلوم زانو و اینبار کیرمو کرد توی دهنش تا یکی دیگه بتونه کسشو جر بده.
صدای ناله ی بلندی توجهمو جلب کرد؛ مرده کیرشو از کس زنم بیرون کشیده بود و داشت آبشو روی سینه هاش می پاشید. دیگه کل شکم و سینه و حتی قسمتی از سینه اش پر آب کیر شده بود. انگاری که با آب کیر دوش گرفته بود. اون مرده هم خودشو کنار کشید و جای خودشو به جناب دوست پسر داد. اونم روی زمین دراز کشید و زنم روی کیرش پرید و مثل یه کابوی ازش سواری میگرفت. منم رفتم پشتش و یکی از انگشتامو کردم توی کونش. مو قرمزه هم که دیگه حالا ارضا شده بود فهمید که میخوام چیکار کنم و اومد سر کیرمو حسابی تف مالی کرد. کل کیرمو با ظرافت خاصی خیس کرد و وقتی که دید کاملا اماده است گذاشتش روی سوراخ کون زنم. داشتم کیرمو توی کونش میکردم و قرار بود که به زودی با دوتا کیر جر بخوره. اونم کیر یکی از مردایی که اونجا وایستاده بودن رو کرده بود توی دهنش و وحشیانه براش میخورد تا لذت ارگاسم های پشت سرهمشو تکمیل کنه. کمی بعد دوست پسره مو قرمزه هم کیرشو بیرون کشید و همه ی آبشو پاشید بیرون. نمیتونستم حدس بزنم که آبشو کجا داره میریزه ولی خب مطمئن بودم خیلی بیشتر از اونیه که تو دهن کسی جا بشه که دیدم ظاهرا همه اشو توی دهن و صورت موقرمزه پاشیده. تو همین احوال بودیم که دیدیم تیتراژ پایانی فیلم داره پخش میشه. واسه همین سریع خودمونو جمع و جور کردیم و لباسامونو پوشیدیم. هیچکدوممون حتی کلمه ای با اونیکی حرف نزد و فقط موقع بیرون رفتن واسه هم دست تکون میدادیم. زنمم از بازوم آویزون شده بود و به سختی می تونست راه بره. ولی وقتی که پرسیدم حالش چطوره گفت که بهتر از این نمیشه. مخلص کلام اینکه شب فوق العاده ای بود و دوست دارم فرصتی پیش بیاد که بازم بتونم تجربه اش کنم.

ترجمه: Saam


👍 12
👎 10
91027 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

568355
2016-12-11 22:02:28 +0330 +0330

فقطنقش اصليشوكيرايفاكرده

0 ❤️

568367
2016-12-11 22:25:40 +0330 +0330
NA

دقیقا تو کدوم مسابقه این داستان کیریو بردی پنجم شد؟
فک کنم کلا ۵ نفر شرکت کننده بوده کسخل زیاد خوشحال نباش (dash)

2 ❤️

568373
2016-12-11 23:19:41 +0330 +0330

sami_sh
سپاس دوست عزیز. بالاخره اول راهم و باید خاک خوری بکنم.

0 ❤️

568374
2016-12-11 23:22:31 +0330 +0330

دوستان امیدوارم بتونم تو داستانای بعدی نظرتون رو جلب کنم ولی لازمه بگم که توی ترجمه اش کوتاهی نکردم. اگرم اشکالی باشه متوجه نویسنده ی خود داستانه. و من صرفا ترجمه و تا حدودی ایرانیزه اش کردم. اینکه هیچکدوم از کاراکترا اسمی نداشتن تقصیر من نیست!!!

1 ❤️

568390
2016-12-12 06:09:45 +0330 +0330

باید بدونین این ها واقعی داره من خودم در همچو سینمایی حضور داشم خیلی با حال ه

1 ❤️

568391
2016-12-12 06:12:19 +0330 +0330
NA

خیلی چرت بود خجالت نمیکشی وقتتو تلف میکنی این شر و ورها رو مینویسی

0 ❤️

568402
2016-12-12 08:10:15 +0330 +0330

داستانت خوب بود منم بازنم ضربدری و mfmکردم میدونم چه حالی میده ولی داستانت اونقدرا هم در حد مسابقات نبود که پنجم بشی .شاید کلا شرکت کنندهاش ۵ نفر بودن که تو اونا پنجم شدی.باز دمت گرم خوب بود

1 ❤️

568409
2016-12-12 08:52:55 +0330 +0330
NA

مرده شور خودتو زنتو ببرم (dash)

0 ❤️

568432
2016-12-12 16:34:37 +0330 +0330

مترجم عزيز م دردتو مي فهمم، ٦سال پيش من هم دو سه تا داستان ترجمه كردم، كلي زحمت كشيدم، شرط بندي رو كون يكيشون بود ، تو گروه كون مي توني پيدا كني

اما اينقدر اين كثافتهاي اشغاله انگل اين سايت كه اوج هنرشون غير جق زدن چيز ديكه اي نيست و مرض اظهار عقيده واسه چيزايي كه حتي سوادشو ندارند ، زيرش چرت و پرت گذاشتند كه كامل بيخيال ترجمه شدم.
هنوزم اين اشغالاي انكل روكه گاهي بشكل معلم اخلاق در ميان، كاهي معلم ادبيات و ديكته ، كاهي بشكل كودن بي سواد ، كاهي مي گوزند نگن لالند، مي توني همين پايينه داستانت پيدا كني
اما اميدوارم تو مثل من زده نشي و ويز ويز اين مگس هاي مدفوع باعث دلسرديت نشه
اما توصيه
تو ترجمه سعي كن بجاي وفادار بودن به اصل متن دنبال اصطلاحات رايج ايراني بگردي
اگه ديدي متنت پيچيده شده، پاراكراف بيشتري استفاده كن
اشكالي نداره جمله هاتو ببري و تو خط بعد بزاري
موفق باشي

1 ❤️

568434
2016-12-12 18:43:55 +0330 +0330

داستان ترجمه شده بود از سایتهای خارجی دزدی نکن

0 ❤️

568451
2016-12-12 22:47:57 +0330 +0330

حیف عرقی که bf مامانت مثل خر برای ساختن تو ریخته حیف 🙄 ?

0 ❤️

568507
2016-12-13 09:05:47 +0330 +0330
NA

میخواستم خواهش کنم اگر ممکنه بنویسی اون مسابقه کجا برگزار شده. در کدوم سایت؟ لطفا نشونی اش رو بنویس. برام جالبه.

0 ❤️

568510
2016-12-13 10:02:31 +0330 +0330

از دوستانی که با نظرات و انتقادات مفیدشون بهم لطف میکنن سپاسگزارم.

0 ❤️

568523
2016-12-13 12:16:01 +0330 +0330

بعضی ها هنوز تشخیص ندادن که این داستان ترجمه شدس!فحاشی هاشون بازم ادامه داره

1 ❤️

568554
2016-12-13 19:57:16 +0330 +0330

کیرم تو اون مسابقه داستانویسی که پنجمش تو رو انتخاب کردن.انگار به کوسمخ داره دمه غروب واسه قورباقه های برکه قربون صدقه میره و اونام به کیرم زدنشو ابو عطاشونو میهوننو بهم میگن این کوسخل چه گهخوری داره میکنه با این زنه عن جندش…

0 ❤️

568556
2016-12-13 20:47:58 +0330 +0330

من فقط اولشو خوندم چون مو بلند خوشم میاد دیگه نخوندم

0 ❤️

571308
2017-01-01 08:03:08 +0330 +0330

عالی بود عالی عالی عالی

0 ❤️

575349
2017-01-21 18:15:02 +0330 +0330

ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯿﻦ 20 ﺗﺎ 30 ﺳﺎﻟﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﺯ دزفول یا اندیمشک ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﺍﺳﺶ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﻫﻢ ﺧﺮﺝ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎﯼ ﻣﻄﻠﻘﻪ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﯿﺎ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﭘﯿﺎﻡ ﺑﺪﻩ

0 ❤️

645562
2017-08-16 02:48:43 +0430 +0430

اون اخوند زاده های تریپ مثبت اینقدر بیشعورن که به داستان ترجمه هم فحش میدن

0 ❤️

960236
2023-12-01 05:04:38 +0330 +0330

شما فقط بگو تو سالن تاریک سینما چطور متوجه شدی دختره چشمک بهت زد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها