شاید خیلی ها یاهومسنجر یادش نیاد،ولی قبلنا تنهامسنجر بود که خیلی از دهه شصتیا باهاش خاطره دارن.
با یه دختری تهرانی که دانشجو اراک بود آشنا شدم بنام شادی،از من ۴ سال کوچیکتربود. بعد کلی چت توی یاهو مسنجر و اس ام اس بازی شبانه و سکس تل، یروز تصمیم گرفتم از نزدیک ببینمش.
از هم خیلی دور بودیم، فقط اینو بگم که سه بار اتوبوس عوض کردم تا رسیدم اراک.
شادی با دوستاش یه خونه دانشجویی گرفته بود و اون روزی ام که من رفتم پیشش دوستاش برگشته بودن خونه هاشون و شادی تنها بود.
اونروز شادی اومد ترمینال اراک دنبالم و باهم رفتیم خونشون. فقط یکبار لمسش کرده بودم و اونم موقع سلام دادن بود.
خیلی وقت بود توی کفش بودم،خیلی سفید و استیل بدنش عالی بود.سایزسینه هاش دهن پرکن بود و سفت که من خیلی دوست داشتم.
باشادی وارد خونه شون شدیم و من ازپشت سرش حرکت میکردم،همینکه داخل اتاق شدیم از پشت بغلش کردم و بوسیدمش و توی گوشش گفتم توله سگ دلم برای دیدنت یه ذره شده بود. شادی هم شروع کرد به خوردن لبام.همینجور که بغلش کرده بودم شالشو از سرش برداشتم و موهاشونوازش کردم.شل شد بغلمو آروم خابوندمش رو تختش، داشتم شلوار جینشو از پاش در بیارم که نگین کمریش کنده شد اومد توی دستم که هنوزم یادگاری نگهداشتم، یه شورت و تاپ سفید کرم خوشگل تنش بود و بوی دخترونش مستم میکرد.رون سفیدوسفتش بیشتر تحریکم میکرد.باهمه خستگی راهی که داشتم کیرمو که سفت شده بود گذاشتم بین پاهاش،گرمای کونش بدجور شهوتیم میکرد، کیرمو با ژل لیزکردم و با انگشت سوراخ شادی رو مالیدم تا تونستم انگشتمو فروکنم توی کونش، آه و ناله کردنش از روی شهوت بود تا درد،دستشو ازجلو گذاشته بود روی کوسش که یه وقت شهوتی نشم بکنم توی کوسش.منم آروم فروکردم داخل کوسشو یواش براش تلمبه زدم تا تونستم تاته کیرمو فروکنم توی کونش. بعد چندتا تلمبه زدن احساس کردم تموم جونم داره از کیرم جاری میشه، کیرمو از کونش درآوردم و ریختم پشت کمرش که خیلی خوشش اومد. کلی هموبغل کردیمو حسابی همدیگه رو خوردیم. بعد اون سکس لحظه ورودم شبش و فردا صبحش هم سکس داشتیم ولی همیشه بهم میگفت اولین سکس که ازپشت بهم چسبیدی و اجازه ندادی لباسامونو از تنمون بکنیم خیلی لذت داشته براش.
من شادی رو خیلی دوست داشتم، چون اولین و آخرین دوست دخترم بود و بعد اون دیگه هیچوقت دنبال دختر دیگه ایی نرفتم.بنا به دلایلی از ایران رفت و ما بهم نرسیدیم. الان که این داستان رو براتون مینویسم یه پسر مدرسه ایی دارم.هنوز نگین کمر شادی توی وسایل دوران جوونیم هست ولی نه به زنم خیانت کردم و نه فقط قصد اذیت شادی. قسمتون نبودبهم برسیم.
نوشته: گمنام.
دستش از جلو گذاشتی رو کوسش تا یه موقع هوس نکنی بزاری توش بعد نوشتی اروم فرو کردم تو کوسش بعد باز نوشتی تلنبه زدی تو کونش. الان کوسش کردی یا کونشو. چرا دروغ میگی اصلا چرا مینویسین اینجور دورغ هارو اه
فک کنم از کسش تونل زدن به کونش که اروم کردی تو کسش یهو پرید تو کونش
تنها راه موجود همینه
این داستان از کرخه تا راین
گذاشتی جلو سر از پشت دراوردی
بزاری پشت سر از کجا در میاری الله اعلم