اولین سکس با زهره

1400/05/14

اسم من سعید مجرد هستم امسال معلم شدم. ساکن قم
قد ۱۷۳ وزن ۸۰ قیافه ی خوبی دارم یا شاید معمولی
برمی گردیم به ۱۰ سال قبل
ما تازه اومدیم این محله و من چهارده سالم بود دوران بلوغم بود تازه جقی شده بودم یکی از همسایه ها دیوار به دیوار ما خانم خیلی خوشگلی بود. اندام نه چاق نه لاغر با صورت همیشه بشاش
قدش شاید صد و شست با ممه و کونی که همیشه برای من خود نمایی میکرد تازه ازدواج کرده بودن و سنش شاید بیست و چهار یا پنج و اینا بود و شوهرش راننده بود و معمولا شبا میومد خونه
و خلاصه من همیشه تو جقام تصور میکردم که اون برام ساک میزنه اینقدر که دهن کوچیک و قشنگی داشت و وقتی میخندید آدم دوست داشت بذاره تو دهنش البته با چشم و ابروی مشگی و زیباش هم نباید گذشت اون گوشه نگاهاش و خندیدناش و ا
کون زیباش که شاسی خاصی داشت وقتی راه میرفت من از پشت فقط به کونش نگاه میکردم .
تو این ده سالی که گذشت همه من یه بچه مثبت می دیدن تو محله حالا هم معلم شده بودم انگار بیشتر قبولم داشتن و این همسایمون هم ندارن مدت زهره خانم یه بچه آورده بود که کلاس اول بود و تو این مدت چن باری با شوهرش به خاطر اعتیاد و خانم بازی شوهرش دعوا کرده بود قهر کرده بود و دوباره اومده بود. و من همیشه تعجب میکردم که با همچین کصی چرا اینجور رفتار میکنه .
منم همچنان جق میزدم و رابطم با زهره در حد سلام و تعارف معمولی بود .کلا بلد نبودم مخ زدن و کص کردن و اینجور کارا ولی خیلی دوست داشتم یه روز مادرم گفت زهره خانم گفته آقا سعید میتونه بیاد هفته ای چن روز با ملیکا کار کنه این جمله انگار من و برد رو ابرا بلاخره میتونستم بیشتر زهره رو دید بزنم و بیشتر صحبت کنیم .منم با اکراه به مادرم گفتم باشه حالا چند روز باید برم ؟
خلاصه روز اول رفتم و خیلی به خودم رسیده بودم زنگ خونشون و زدم و رفتم تو خونه و…
تو اتاق نشسته بودم و ملیکا کار میکردم واقعا درسش ضعیف بود و هیچی حالیش نمیشد دیدم زهره اومد با ظرف میوه و… کنارمون نشست شروع کرد صحبت البته من گاهی زیرکی به اون روناش یه نگاهی مینداختم خیلی پر تر از چیزی بود که فکر میکردم با اون شلوار چسب پاش که سوژه جق شب من و فراهم میکرد
با اون حالت بشاش گفت به خدا من شاگرد اول کلاسمون بودم نمیدونم چرا این به کی رفته وقتی از شوهر شانس نیاری اینجور میشه خوب … انشالله شما یه خانم خوب گیرت بیاد البته باید حواست جمع باشه .
منم گفتم اینجور نگید احمد آقا مرد خوبین
زهره : شما که تو این مدت تو جریان بودین نگید دیگه … ببخشید من دیگه برم یه چیز آماده کنم شام و…
وقتی داشت میرفت به کون نازش یه نگاهی کردم که تو دلم یه آخر کشیدم که حیف این کون با این شاسی که احمد میذاره و اون قسمتی از ساق پای سفیدش که از پایین شلوار معلوم بود و من دوست داشتم بدم یهو شلوارش و پایین بکشم تا از سفیدی ساق پاش به کص ناز و رونای گوشتیش برسم و سر کیرم و بذارم رو کص آرزو هام خلاصه کم کم داشت کیرم بلند میشد که دیدم یه ساعت و خورده ای از تدریس گذشته گفتم بلند شم برم که دیگه پرو هم نشن یه تمرین گفتم و رهره خانم و صدا کردم و گفتم من دیگه میرم با کلی تشکر همراهیم کرد و گفت اگه فیلمی آموزشی چیزیم داشتید بیارید که گفتم باشه سری بعد میارم.
وقتی رفتم خونه یه فکری زد تو سرم گفتم من که نمیتونم کص این و بذارم لاقل اون کیر من و ببینه
فوری کیرم ‌و تمیز کردم و یه عکس خوشگل گرفتم ازش و یه خورده با فتوشاپ حرفه ای بزرگ کردم که از چهارده سانت بشه نزدیک بیست سانت ریختم تو پوشه فیلم آموزشی ها و فرداش رفتم باز کلاس و یه فلش دادم بهش و گفتم فیلما تو این فلش خودتون ببینید کدومش کلاس اوله من که حوصلم نگرفت سریع فوروارد کردم که گفت باشه امشب نگاه میکنم
کل شب و استرس داشتم که الان دیده یا نه …
چی میشه ببینه …
عجب گوهی خوردم و …
تو این فکرا بودم که دیدم یکی پیام داد
اون زهره بود
پیام داده بود مطمئنید همه ی محتوای فلش فیلم آموزشی بود؟
پیام دادم نمیدونم شاید آهنگی فیلم سینمایی مهم نیس پاک کن
پیام داد نه یه چیز بود شکه شدم البته مهم نیست با یه استیکر خنده
فهمیدم که اوضاع خطری نیس
گفتم چیه واقعا شوکه شدم .
که دیدم عکس کیرم و فرستاد گفت واس دوس دخترت گرفتی ؟با استیکر خنده
گفتم نه به خدا دوست دختر چیه واس دکتر گرفته بودم یه مشگل داشتم باید عکس میگرفتم .
پیام داد :خخخخ جون عمت
تو این لحظات کیرم داشت بلند میشد
هفته ی بعد باز نوبت کلاس بود یه خورده تاخیر کردم یعنی خجالت می کشم و…
پیام داد نمیا ید امروز؟
گفتم راسی خجالت می کشم
گفت : خجالت چی این چیزا این سن عادی بیا ملیکا منتظر
خلاصه رفتم در و که باز کرد دیدم کلی آرایش کرده بادیه لبخندی گفت بفرمایید رفتم تو …
اومدنی گفت امشب ساعت ۱۰ تو واتساپ آنلاین باش کارت دارم.
آنلاین شدم گفت یه چیز بگم این پیاما یه راز میمونه بینمون گفتم باشه
گفت من عکست و دیدم … خیلی بزرگ بود خواستم بدونم کاری کردین یا دارویی خوردین ؟
اینجا بود که فهمیدم دلش و برده منم که یه دستم رو کیرم بود جق میزدم یه دستم به گوشی پیام دادم
نه چطور مگه
گفت آخه احمد دنبال یه راهه آلتش بزرگ بشه یه گفتم چقدره مگه متوسط نیست ؟
گفت نه خیر سرش کلش هفت سانته با استیکر گریه
پیام دادم یعنی یک سوم واس من مگه میشه
پیام داد من هنوز لذت یه سکس واقعی و تجربه نکردم تازه با این وضعش جنده بازی هم میکنه کاش اون سری طلاقم و میگرفتم فقط به خاطر ملیکا موندم و…
گفت یه چیز میخوام بینمون میمونه یا میگی نه یا آره به یک نفر بگی هیچ وقت نمی گذرم ازت
گفتم میخوام سکس واقعی و یک بار با تو تجربه کنم
دوس داری؟
گفتم تو رویای جق ده سال منی معلومه لحظه شماری میکنم
باورتون نمیشه کیرم داشت از شقی منفجر میشد
گفت پس فردا ساعت ۶ صبح بیا که احمد رفته.
باشه .
از پنج صبح بیدار شدم یه جق زدم که زود آبم نیاد
رفتم در باز بود با اشاره گفت بیا تو ملیکا بیدار نشه
رفتم در اتاق باز کردم که یهو دیدم زهره با یه تاب و شلوارک صورتی رو تخت نشسته سریع رفتم کنارش نشستم یه لب خوشگل میگرفتیم که دیدم دست زهره رو کیرم داره ور میره بلند شدم تاب و شلوارک و از تنش در آوردم و وای چه کسی میدیم دهنم و گذاشتم و حسابی میخوردم کصش و رو تخت و با دستم ممشو میمالوندم و کاملا رو ابرا بودم و زهره آروم آروم آه آه میکرد و با دستش چنگ میزد به باروهام و با ناله میگفت لخت شو کیر گندت و بذار تو پارم کن
بلند شدم کل لباسم و کندم فقط شرت بود زهره خیره به شورت بود ببینه یه کیر بیست میزنه بیرون
کشیدم پایین به لحظه دیدم شوکه شد ولی به رو خودش نیاورد آخه یه کیر چهارده دید خلاصه کیرم و گذاشتم تو کصش ده تا توش تلمبه زدم دیدم آبم میاد که در آوردم ریختم رو کصش
زهره گفت چه همزمان ارضا شدیم .
بعد با زهره رفتیم دوش گرفتیم و صبحونه خوردیم و یه کلاس یک ساعته با ملیکا و نخود سیاه فرستادنش
بعد یه دور سکس دیگه
بعد اون چن ماهی زهره رو لاقل هفته ای یه بار میذاشتم
بعد چن ماه فهمیدم گروه خونی من و احمدجفتمون آ مثبت به زهره پیشنهاد دادم که بریزم توش آبم اونم عاشقم شده بود قبول کرد الان من یه پسر تو راهی دارم .

نوشته: سعید


👍 5
👎 26
71901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

824182
2021-08-05 00:35:32 +0430 +0430

الهم اشف کل الجقاقین و ملجو قین و احفظ لنا من الجلق و جقاق

5 ❤️

824189
2021-08-05 00:41:04 +0430 +0430

آخه لاشی مگه بچه دار شدن به گروه خونیه بعد که بزرگ شد معلوم میشه که بچه خودش نیست
قیافش به توی کیری میره

4 ❤️

824237
2021-08-05 02:14:31 +0430 +0430

آق معلم ریدی آبم قطعه
کس کش

2 ❤️

824260
2021-08-05 04:01:59 +0430 +0430

منم یکیو حامله کردم جنده بهم نگفت بچه رو به دنیا اورد بعداز دوسال فهمیدم

0 ❤️

824269
2021-08-05 04:53:58 +0430 +0430

یعنی واقعا خاک بر سر اون شاگردایی که تو معلمشونی!
مردک خودت دوزار سواد نداری بعد می ری به بچهء بدبخت مردم چی یاد می دی؟
حوصله ندارم غلطات رو دربیارم
ولی یه دور بخون ببین خودت حالت به هم نمی خوره؟
البته شک دارم بازم بفهمی!

0 ❤️

824274
2021-08-05 05:32:52 +0430 +0430

گروه خونی چه ربطی به دی ان ای داره آق معلم؟

1 ❤️

824281
2021-08-05 06:24:20 +0430 +0430

دیس "/

0 ❤️

824285
2021-08-05 07:16:43 +0430 +0430

خیلی حرومزاده ای که با زن شوهر داری بودی

0 ❤️

824288
2021-08-05 07:40:31 +0430 +0430

جدی جدی شما ها که آخر منو وادارمیکنید فوهش اساسی بکشم توی خونه شما آخه این کار چیه تعریف میکنی چهارتا بچه مثل خودت باور کنن برون معلم بشن و بدبخت بشن .اگر اون زن زن درستی باشه طلاق میگیره راحت به کوس و کونش صفای عظیم میده که الان باید با مکانیکی درست و حسابی کوس اونو روی لبه پشت بودم آویزون کنیم که آفتاب بخوره گناهاش پاک بشه . اگر دست من میپادن از جلو و عقب دعا ش میکردم

2 ❤️

824369
2021-08-05 16:19:45 +0430 +0430

کص ننت بقرعان🤣

0 ❤️

824392
2021-08-05 18:08:44 +0430 +0430

بابای ملیکا از کون تپل و گوشت آلود آق معلم قصه ما خوشش میاد و بهش میگه بیا به دخترم درس بده آق معلم که میره خونشون میبینه بابای ملیکا و چند تا از دوستای کیر کلفتش منتظرشن هیچ راه فراری هم نداشته و مورد تجاوز قرار میگیره و درست و حسابی پاره میشه.
آق معلم قصه ما که هیچ جوره نمیتونسته از بابای ملیکا اتنقام بگیره تصمیم میگیره بیاد شهوانی داستان رو برعکس تعریف کنه که شاید از گشادی کونش و سوزش کمتر بشه. 😁 😛

0 ❤️

824546
2021-08-06 08:30:55 +0430 +0430

کصشر غلیظ مولاریته 10

0 ❤️

824604
2021-08-06 15:39:18 +0430 +0430

تو معلمی؟ گروه خونی تو تمام انسانهای دنیا ممکنه چند صد میلیون کمتر یا بیشتر گروه خونشون مثل هم باشه ولی دی ان ای مثل اثر انگشت منحصر به فرده آقا معلم کونی جلقتو بزن ترم بعد مشروط نشی کیر تیمور لنگ تو اونجایی که تو رو داد بیرون

0 ❤️

824630
2021-08-06 17:32:16 +0430 +0430

ولک🤣🤣🤣
گروه خونی یکی باشه ژنتیک بچه همه مثل اون میشه لامصب 🤣🤣🤣
وجدانا بگو کجا درس خوندی😂😂😂😂

0 ❤️

825762
2021-08-12 14:26:56 +0430 +0430

سلام تو راست میگی اما مادر دروغگو رو بدم کل بچه های شهوانی جر بدن جقی کونی

0 ❤️

832464
2021-09-16 00:10:16 +0430 +0430

حقی خطرناک هستی 💩

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها