اولین سکس با عشقم رضا

1390/07/11

سلام من سحر هستم و 24 سالمه.1سال پیش با پسری به نام رضا آشنا شدم.از همون روز اول حس عجیب و خاصی نسبت بهش داشتم و الانم دارم.یه حس قوی دوست داشتن.من و رضا خیلی همدیگرو میدیدیم و خیلی باهم بیرون میرفتیم اما جایی نمیرفتیم که خودمون 2تا باشیم و تو خلوت باشیم.شاید رضا به خاطر من اینکارو نمیکرد.اما چون خیلی خیلی دوسش داشتم و دارم دلم میخواست حداقل یکبار بتونم راحت بغلش کنم و تو بغلش آروم بگیرم.

یه روز بهم گفت که با خواهرش بیرون قرار گذاشته تا باهم آشنا بشیم.ما 3تایی رفتیم بیرون و چند ساعتی بیرون بهمون خوش گذشت که خواهرش گفت بریم خونه تا راحت باشیم از بیرون و خیابون خسته شدم.رضا بهم گفت اگه راحتی بیا اگه نیستی اون بره خونه ما بیرون باشیم.گفتم فرقی نمیکنه اما خیلی فرق میکرد چون خودمم خسته شده بود.رضا منو برد و اتاقشو نشونم داد.باورم نمیشد کلی از عکسای من رو دیوار بود که چندتاشو اصلا نمیدونستم اون داره و یواشکی ازم گرفته بود.رفتیم عصرونه خوردیم و سارا که خواهر رضاست گفت اگه خواستین باهم باشین من دیگه خیلی چسبیدم بهتون و رفت تو اتاقش.رضا اخم کرد بهش اما میدونستم اونم مثل من ترجیح میده 2تایی باشیم.رفتیم تو اتاقش.رضا رو تخت نشسته بود و من با کنجکاوی همه جای اتاقشو نگاه میکردم.بهم گفت بیا پیشم بشین دنبال چی میگردی؟متوجه شدم کارم بد بود و اومدم کنارش.دستمو گرفت و گفت میخوام همیشه مال من باشی.منم بهش گفتم من همیشه مال توام.بینمون سکوت سنگینی بود نمیدونم چطوری شد اما بهم نزدیک شدیم و لباشو حس کردم.از ته قلب دوسش داشتم و بوسیدمش.

انقدر بوسیدمش لباش رو لبام بود که تا تونستم خودمو چسبوندم بهش.نفسهام تند شده بود و احساس نیاز به عشق داشت دیونم میکرد.با اینکه تو بغلش بودم دلم براش تنگ شده بود.رضا منو رو تخت خوابوند و خودشم خوابید پیشم.گردنم و گوشمو زبون میزد.صدای نفسهاش تو گوشم میپیچیدو حشریم میکرد.دستش رو بدنم حرکت میکردو میومد پایین.آروم ماساژم میداد تا اینکه تاپمو کشید بالا و از روی سوتین سینه مو مالوند تاپمو در آورد و سوتینمو باز کرد .سایز سینه هام 80 .با ولع زبون میزد و مک میزد.و یه دستشم از روی شلوار روی کوسم بود.داشت کوسمو میمالی.انقدر حالم بد بود که کمرمو بالا پایین میکردم تا خودمم تو مالیدن کمکش کنم.اومد پایین و نافمو زبون زد.چشام باز نمیشد .دکمه ی شلوارمو باز کردو شلوارمو در آورد.من یه شورت توری سفید تنم بود.خیس خیس شده بودم.رضا اول از روی شورت کوسمو خورد بهد با دندون شورتمو کشید پایین و بعد درآورد.کوسم خیس بود و فقط دلم میخواست زود شروع کنه.رضا افتاد رو کوسم.رونمو لیس میزد.لای کوسمو با زبون و کمک انگشتاش باز کرد . لیس میزد و با زبون برام میخواروند.زبونشو بالا پایین میکشید و میرفت رو چوچولم.وقتی به چوچولم زبون میزد دیونه میشدم و دلم میخواست فقط با چوچولم ور بره اما اون نمیخواست زود ارضا بشم برا همین طولش میداد.حالم هم خوب بود هم بد.گفتم منم میخام بخورم و حالا من خوابیدم روش.از گردنش شروع کردم به خوردن و لیس زدن.نوک سینه شو لیس میزدم و یواش یواش میومدم پایین.پاشو باز کردم.کیرش راست راست بود.خودم روبه روش بودم.زبونمو ار پایین تا بالا کشیدم رو کیرش تا خیس بشه.بعد سر کیرشو کردم تو دهنم و همونطور که تو دهنم بود زبونمو روش میچرخوندم.همه کیرشو کردم تو دهنم و براش ساک ز.م وقتی خیس شد با دست کیرشو ماساز میدادم.انگشتامو بهم گره کردمو کیرش وسطدوتا کف دستم بود و براش بالا پایین میکردم.تخماشو لیس میزدم. زیر تخماشو بین مقعدش با تخماشو میمالیدم.گفت بسه داره میاد اما نذاشتم.دراز کشیدم و اونم روم دراز کشید پاهاپو باز کرده بودم تا دردم کمتر شه.رضا گداشت سر کوسم و سر کیرشو با آبم خیس تر کرد.آروم آروم فشار میداد تو کوسم اما از شدت درد انقدر خودمو جمع کردم که کمر درد گرفتم.اینکه اینکارو با رضا کردم راضی بودم و دردمو لذت بخش میکرد.دلم میخواست داد بزنم اما سارا خونه بود و نمیشد.رضا آروم آروم کیرشو فرستاد تو کوسم.چند لحظه همونجوری موند بعد شروع کرد به تلمبه زدن.کم کم دردم کمتر میشد و لذتش بیشتر.2بار ارضا شدم و پاهام انقدر میلرزید که از رضا خجالت میکشیدم. بعد از چند دقیقه رضا نعره مردونه ای کشیدو همه آبشو خالی کرد تو کوسم.چند لحظه بیحال افتادیم اما زود لباسامونو پوشیدیمو چون میدونستیم با صدای رضا سارا متوجه همه چی شده قبل از اینکه سارا بیاد بیرون از خونه خارج شدیم.سریع رفتیم و از داروخونه قرص اورژانسی گرفتیم و همونجا تو ماشین خوردم.بعد از اون ما بازهم سکس داشتیم اما این اولین سکسمون بود.

نوشته: ashegh


👍 0
👎 0
34606 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

301306
2011-10-04 00:27:09 +0330 +0330
NA

میشه گفت داستان بدی نبود / عزیزم کاشکی سایز سینتو نمیگفتی اینطوری خیلی بهتر بود

0 ❤️

301307
2011-10-04 01:15:49 +0330 +0330
NA

آفرین خوب مینویسی
کاری به راستو دروغش ندارم
ولی خانوما بهتر مینویسن تا آقایان
پسرها کیرشون راست بشه کسشعر مینویسن :D

0 ❤️

301308
2011-10-04 02:27:36 +0330 +0330
NA

بد نبود ، ایراد هم داشت . نمیشه که هر چی بقیه می نویسن غلطاشونو ببینیم ولی اینو نه .
حسن نوشتت به اینه که واقعی به نظر میاد و خاطره نویسی خوبیه .
ببخشید رضا تارزانه ؟ نعره مردونه یعنی چی آخه :d

0 ❤️

301309
2011-10-04 04:17:38 +0330 +0330
NA

چراحرف از پرده نزدي ؟
يه چيزي تواين مايه هاهست كه ميگن يكي به مامانش ميگه
عشق چيه؟ميگه اينومرداساختن واسه كس پول ندن
:Loll:

0 ❤️

301310
2011-10-04 05:11:26 +0330 +0330

چرا همه دخترا جدیدا سایزشون 80 یا 85 شده؟داستان چیه؟مد شده؟
زرتی پریدی بغلش گذاشتی بکنه توش؟بابا خیلی کس شعر بود

0 ❤️

301311
2011-10-04 05:14:42 +0330 +0330
NA

آقاي خاص ميگه :
داستان ((آزمايشگاه)) >>> به زودي
منتظر باشيد

0 ❤️

301312
2011-10-04 09:05:45 +0330 +0330
NA

ببین من از ایت خایه مالا نیستم که چون دختری بهت تحسین بگم فقط میتونم بگم یه کس شعر تمام عیار بود…

0 ❤️

301313
2011-10-04 10:15:57 +0330 +0330
NA

نگفتی دخنر بودی یا زن

0 ❤️

301314
2011-10-04 18:54:48 +0330 +0330
NA

عزیزم پردتو زد حالا خون ریخت یا نه

0 ❤️

301315
2011-10-05 02:32:41 +0330 +0330
NA

عجب خواهری داشته این آقای رضای شما.خودش بساط سکس شما رو فراهم کرد!؟
راستی این آقا رضا پدر و مادر نداشت که بیان تو اتاقش و بگن این عکس ها چیه چسبوندی به اتاقت؟؟!!
خوب نوشتی ولی من اصولا این داستانا رو باور نمیکنم.
بیشتر ساخته ی تخیل آدم هاست.
در کل بهتر از داستان های خیالی بقیه بود.
به کارت ادامه بده.

0 ❤️

301316
2011-10-20 07:12:01 +0330 +0330
NA

خوبه والا

0 ❤️