اولین سکس با نامزد سابقم

1390/05/26

من کوروش هستم.24 ساله.1 سال با نامزدم نامزد بودیم!!یعنی چی؟پس میخواستی با نامزدم زن و شوهر بودیم؟
بگذریم.نامزدم اسمش هست هدا.23 ساله.
با اون دم مسجد محلمون آشنا شدم.!!!
با مامان باباش میومد مسجد.وقتی بچه بود.
بریم سر اصل مطلب:تو دوران نامزدی کون ما رو جر داد.از بس اینور و اونور برد. 1 ساعت به یک ساعت زنگ میزد میگفت:کوروش بریم مغازه فلان چیزو بخریم.یه روز از فوتبال برگشته بودم خداییش خسته بودم.زنگ زد بریم خونه.خودمون خونه داشتیم.آخه بگو ماشالله.گفتم برا چی آخه من اینجام خونه خودم.توهم اونجا خونه خودت.از قدیم گفتن دوری و دوستی.داشتم صحبت میکردم بابام با مامانم اومد داخل.مامانم گفت چیکار میکنی پدر سوخته؟گفتم دارم با دردسری که شما برام گرفتین حرف میزنم.هدا از پشت گوشی گفت:هوی آقا حرف دهنتو بفهم.مامان و بابام درست کنار من بودن تا اینو شنیدن زدن زیر خنده.منم گفتم بعدا به حسابت میرسم.بعدهم گوشی گذاشتم.(میدونستم هدا بعدا پدرمو در میاره.).
مامانو بابام باهام رک و راست بودن.گفتن چه خبر؟گفتم پاره شدن کون ما.دیگه بقیشو حوصله ندارم بنویسم.
بعد بهم گفتن دیگه باید دست بکار بشی.گفتم یعنی چی؟گفت یعنی دوران خوش بیخیالی تموم ششششد.
گفتم واااااااااااااااای بد بخت شدم.
دوسه روز واقعا ناراحت بودم.بعدش گفتم بذار حالشو ببریم از این چند روز باقیمانده.رفتم دنبال هدا.بردمش خونه.جریان رو بهش گفتم.خوشحال شد.تا خندید گفتم زهر مار.اونم مثل بقیه دخترا گفت تو شیکمت!خیلی دوستش داشتم.از همین رفتارش خوشم میومد.دیدم تنهاییم.گفتم ما چرا تاحالا باهم حال نکردیم؟نمیخوام از واژه (سکس) استفاده کنم خوشم نمیاد.اونم به من گفت یعنی چی؟گفتم خرره!یعنی از اون کارا.خداییش من تاحالا بادختری حال نکرده بودم اونم با پسری حال نکرده بود.به قولی آماتور بودیم تو حال کردن.بهش گفتم بیا حال کنیم.گفت باشه.گفتم احمق عین این ندیده ها سریع نگو باشه.بسکوت.
اونم یکم ناز کرد.بامزه ناز میکرد.منم بلندش کردمبردم تو اتاق خواب بچه!!!نه ما بچه نداشتیم در تدارک بچه بودیم.یه اتاقم برا بچه کنار گذاشتیم با تمام وسایل.خداییش پدرو مادر هر دوتامون خیلی به فکر ما بودن.
رفتیم رو تخت دراز بکشیم دیدیم جامون نبود.بهم گفت نره خر توی تخت یه نفره چه جور میخوای دو نفرو جا بدی؟
منم گفتم آره تو راست میگی.!رفتیم تو اتاق خودمون.دراز کشیدیم کنار هم.یه کم ابراز احساسات ابلهانه کردیم.یه راست رفتیم سر اصل مطلب.لباسامونو در اوردیم.از این جلف بازیا بلد نبودیم لباس منو اون در بیاره لباس اونم من.عین بچه آدم لخت شدیم.یه بوس کردیم همدیگرو.البته لخت لخت نه با شورت.داشتم میرفتم سراغ سوراخ جلوش مثل اینکه خوشش میومد که هیچی نگفت.بهش گفتم دیوانه مگه نگفتم یکم ناز کن؟
یه دفعه خودشو جمع و جور کرد و ناز کردودوباره گفتم زهر مار حالا دیگه فایده نداره الان جای من هرکی بود تهت رو در میاورد.بعد زدیم زیر خنده.کیرو گذاشته بودم در کسش.بوسش میکردم.کیرو اروم فشار دادم تو سرش رفت داخل.یه آه کشید.منم فریبش دادم گفتم میخوای یه کاری کنم همیشه مال من باشی اونم گفت آرررره عزیزمممممم>منم که از خدا خواسته کیر یکم فشار دادم آه کشید یه دفعه دادمش داخل.یه جیغ کشید که مجبور شدم دست بذارم جلو دهننش.ولی دیگه دیر شد.بله پرده مبارکش پاره شد.با ترس گفت کوروش این چیه؟چرا خون میاد؟بغلش کردم گفتم پردت بود پاره شد.واقعا تازه کار بود که نمیدونست وقتی پرده پاره شه خون میاد.دیگه که راه باز شد شروع کردم به کردن کسش.کیف میکردم.کیف میکرد.می می هاشو گذاشتم تو دهنم. خوردمشون از صداش معلوم بود لذت میبره.بعد هفت هشت دقیقه آبم اومد از کسش آوردم بیرون ریختمش رو زمین.خوشم نمیاد کسی آبم رو بخوره.بعد یه ساعت حال کردن رفتیم حموم یه دوش حسابی گرفتیم.امیدوارم خوشتون اومده باشه
اولین تجربه داستان نویسیم بود ببخشی کم بود.شرمنده.خواستین فحش بدین خواستین هم نظر بدین خوشحال میشیم. :w

نوشته: کوروش


👍 0
👎 0
52253 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

294053
2011-08-17 23:45:27 +0430 +0430
NA

زهر مار… كوتاه بود … زيادم جالب نبود…

0 ❤️

294054
2011-08-18 00:11:27 +0430 +0430
NA

اولا که سوم . ثانیا این چه جور داستان سکسی بود ؟ سفر من به شابدالعظیم از این سکسی تره !

0 ❤️

294055
2011-08-18 03:50:29 +0430 +0430
NA

کوتاه هول هولکی مختصر دیگه چی بگم این از سکس استفاده نکردنتم دیگه بماند حالا اینا به کار الان با کس دیگه ای نامزدی؟ یه زن دیگه داری؟ آخه نوشتی نامزد سابقم

0 ❤️

294056
2011-08-18 04:00:36 +0430 +0430
NA

حالا چرا نگرفتیش اینقدر قربون صدقش می ری
هم نیاز داشتی نامزدت باشه هم می خواستی بگی مجردی

0 ❤️

294057
2011-08-18 04:02:40 +0430 +0430
NA

با حال بود کلی خندیدم

0 ❤️

294059
2011-08-18 04:10:54 +0430 +0430
NA

این دیگه چی بود بی سرو ته یعنی چی الان؟جدا شدین؟نامزد سابق؟خودت فهمیدی چی نوشتی؟

0 ❤️

294060
2011-08-18 05:11:30 +0430 +0430
NA

کوروش اسوده بخواب که ما بیداریم.به یکی گفتن برو خبر فوت پدرفلانی رو اروم اروم بهش بگو.رفت پیش طرف گفت بابات مرد.داستان تو هم …بله.حال نداری ننویس.نمیدونم چرا همه میخوان بگن یکی رو کردن.

0 ❤️

294061
2011-08-18 05:11:36 +0430 +0430
NA

خیلی کوتاه بود ولی باحال بود…یه جورایی منو یاد اولین سکسم انداختی… جقدر ناشی وتازه کار بودم…دمت گرم…اگر هم داستانت غیر واقعی هم باشه زیاد برام مهم نیست چون جالب بود…
کمی باید بیشر مینوشتی وتوضیح میدادی…خیلی تلگرافی شده بود…

خدمت بچه های گلم که میان اینجا ومسابقه اول ودومی میزارن باید بگم که گوگول مگولیهای دلبندم این سایت جیییییزه…خوووووب برین یه جای دیگه بازی کنین…خدای نکرده این داستانها رو میخونین بعدشم تحت تاثیر قرار میگیرن،بعععععدشم میرین نصفه شب با جوجوی مامیتون بازی میکنین یا زبونم لال بادودول بابایی…افرین بچه های گلم برین مشقاتون روبنویسن،که بابایی براتون چیچک بخره…
از همینجا عمو مهران میبوستتون(البته بدون نظر)

0 ❤️

294062
2011-08-18 07:15:29 +0430 +0430
NA

جالب نبود
ولی سه تا مورد هست
اصلأ چرا این داستانو نوشتی؟!!
دختر هر چقدر هم دست نخورده باشه ، میدونه که پردشو بزنن خون میاد.عجیبه چرا تعجب کرده!!!
ولی کارت اشتباه بود که قبل عروسی پردشو زدی
یک درصد احتمال میدادی خدایی نکرده تصادف کنی و دختررو بدبختش کنی
درسته عقد کردید ،زنت حساب میشه
ولی همونطور که میدونی تو ایران قبل عروسی نمیذارن پرده برداری کرد،بد میدونن

ولی دختره بیچاره میشد
.
حالا چرا نامزد سابقت؟؟؟

0 ❤️

294063
2011-08-18 11:59:08 +0430 +0430
NA

آقا من اولش رو خوندم دیدم یارو به خودش هم گیر میده فهمیدم که این آقا کس خل تشریف دارن ، دیگه بقیه اش رو نخوندم

0 ❤️

294064
2011-08-18 12:56:56 +0430 +0430
NA

جان هرکی که دوست داری دیگه داستان ننویس حالم بد شد

0 ❤️

294065
2011-08-18 14:21:06 +0430 +0430
NA

طنز نبود، اما بامزه بود.
به قول ساینا و hess، چرا نامزد سابقم؟ چون حالا ازدواج کردید، می‌گی نامزد سابقم؟
داستان رو از طریق تلگراف برای سایت فرستادی که خواستی کوتاه و کم‌هزینه باشه؟
اگه روی داستان کار می‌کردی، بهتر از این می‌تونستی در بیاریش. حیف شد. سوژه‌ات رو سوزوندی!

0 ❤️

294066
2011-08-18 14:58:33 +0430 +0430
NA

خوب بيد

0 ❤️

294067
2011-08-18 15:01:17 +0430 +0430
NA

نامزد سابقت یعنی الان باهم نیستین؟ :/

0 ❤️

294068
2011-08-18 21:32:47 +0430 +0430
NA

يه بار گفتم بازم ميگم شما ها اينقدر جق زديناااااااا مغزتون گوزيده.خوانندگان عزيز تو رو خدا جون مادراتون يه بار ديگه دو خطه اول داستان رو بخونين ميفهمين من چي ميگم.ميخواين تو سايت بگين منم هستم اين كس شعر ها رو تحويل ملت ميدين به قرآن بعضيا ميان داستان هايي مينويسن ها با اين كه آدم ميدونه داستانه خالي بنديه هااااا ولي بازم دنباله يه راهي ميگرده كه از نويسندش تشكر كنه ولي شما ها. . . . . . :/ آقا هيچكس اينجا مجبورتون نكرده كه بياين داستان بنويسين استعداد ندارين ننويسين اينجوري خيلي سنگين تره دمتون گرم

0 ❤️

294069
2011-08-18 23:09:24 +0430 +0430
NA

این کجاش داستان سکسی بود لااقل یه لغت سکس توش می آوردی ولی خوشم اومد اخلاقت مثل منه

0 ❤️

294070
2015-01-08 14:51:15 +0330 +0330
NA

نویسنده یه چیزی کشیده بود خخخخخخخخخ
کلا درگیر بود

0 ❤️

678531
2018-03-22 17:19:34 +0430 +0430

ریدم تو این داستانت
این چی بود اگه داستان دو تا گاو را بنویسند از داستان شما سکسی تره

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها