سلام من حسام هستم از اهواز ، 19 سالمه و بلند و لاغرم و سبزه ، با یه کیر 18 سانتی و بسیار حشری چون اب و هوا ما اهوازیا رو اتیشی بار میاره،
من تو خونواده ی معتقد بدنیا اومدم و بزرگ شدم ، عمه ها و خاله هام باهام راحت بودن و با شلوار و تی شرت جلوم میگشتن ولی گاهی حسی بهشون نداشتم ، هیچکدومشون هم خراب نبودن و حجاب رو جلو بقیه یا تو خیابون رعایت میکردن و تو مراسما هم زنونه مردونه جدا بود ولی صمیمی بودیم و گرفته و خشک نبودیم. اینا رو گفتم تا بدونین مثل شهرای بالا اقوامامون با شرت کرست جلو هم نمیان خخخخ
من از دوره ی بلوغ فهمیدم خیلی حشریم و به کوچک ترین چیزی کیرم بلند میشد ولی هرموقع حشری میشدم با یه جق خودمو راحت میکردم ، اصلا تو فکر زنای اطرافم نبودم ولی تصمیم گرفته بودم با دختربازی حس شهوتمو خالی کنم.
من یه عمه دارم به نام طیبه ، یه زن 35 ساله ، با قد 175 و سینه و رون و کون تپل و صورتی خوب ولی ن زیاد خوشگل و بدنش ک سفید بود و تو سینشو نگاه میکردی میدیدی اونقدر سفیده ک انگار برف ریخته روش، این عمم شوهرش عسلویه کار میکنه و مسئول ی جای پر دردسره و بعضی اوقات برای مراسما نمیتونست بیاد که با اتوبوس شرکت میومد اهواز و میومد خونه ما چون بزرگه و با ما بیشتر از بقیه صمیمیه، یه پسر هم داره بنام ارشیا ، خلاصه این عمه ی ما ، همیشه میومد خونمون و جلوی من با تی شرت و شلوارک بود و تو اتاق من با پسرش میخوابید منم هیچ حسی بهش نداشتم.
یه بار تابستون اومد پیشمون و برای یه هفته خونمون بود، روز دوم ظهر بود ک رفت حموم و من رفتم دستشویی و یه لحظه در حال شاشیدن نگاه به دیوار کنارم کردم ک از تو سوراخی ک لوله ی آب میرفت برای حموم ، عمم رو دیدم!!!کل پایین تنه بدنشو دیدم و تا لحظه ی آخر نگاش کردم ، کس رو اصلاح کرد و دیدم مثل اکثر زنای ایرانی رنگ قهوه ای داره، خلاصه حمومش تموم شد و منم رفتم بیرون و تا شب تو فکر عمم بودم ک شب شد و جامونو انداختیم و خوابیدیم ، عمه قبل خاموش کردن چراغ و داخل اومدن من با یه تاپ شلوارک آبی اسمونی نازک و معلوم بود ک شرت و کرستشو در اورده تو جاش بود و منم اومدم تو اتاق دیدمش
و لامپ رو خاموش کردم ، جای من کنار ارشیا و عمم هم اون طرفش خوابیده بود،من بزور از فکرش در اومدم و خوابیدم(فکر کردنشو نمیکردم فقط فکر چیزایی ک دیده بودم).
نصف شب بود ک با صدایی بیدار شدم دیدم ارشیا جیش کرده و عمه لامپو روشن کرده و رفت شستش و جاشو انداخت بیرون و لامپ رو خاموش کرد و دید ک من بیدارم ولی صدام نزد تا بخوابم من بدخواب شده بودم ، بعد از نیم ساعتی وول خوردن تو جام بلند شدم و با نور گوشی رفتم سمت در اتاق ک دیدم عمه دمری خوابیده و من حشری شدم و فکر کردنش حتی از رو لباس ب ذهنم اومد، کنارش دراز کشیدم و یواش دستمو گزاشتم روی کونش و یواش دست میکشیدم روی کونش، چون خوابش سبک بود میدونستم بیداره ک حرکتی نکرده ، و بعد از کمی دست کشیدم شلوارکشو دادم پایین و دست به کسش زدم و دیدم خیسه و کیرمو در اوردم و روش خوابیدم و کیرمو تو کسش کردم ، کس داغی بود ولی زیاد تنگ نبود اولین بار بود سکس میکردم و اونم با عمم ! باورم نمیشد!
من یواش تلمبه میزدم ، تا اینکه بعد پنج دقیقه دیدم آبم داره میاد ک تند ترش کردم و صدای نالش بلند شد چون کولرمون گازی بود صدایی بیرون نمیرفت ،
اخر من ابم اومد و ریختم لای کونش اونم انگار یدفعه لرزید و ارضا شد ، بلند شدم و حوله رو برداشتم و رفتم حموم و رفتم بیرون تو حموم حیاط ک غسل کنم ، آبو باز کردم و رفتم زیر دوش تا یدفعه یکی اومد تو حموم دیدم خودشه ک داره لخت میشه گفتم این چ وضعیه ؟میموندی تا من حموم میکردم گفت امشب باهم حال کردیم ، هم من حشری بودم هم تو ، الان برای اینکه زود حموم کنم و چون سکس کردیم میخام کنارت حموم کنم و برم بخوابم ، از فردا هم عادی رفتار میکنیم و انگار چیزی نشده گفتم باشه ک اومد زیر دوش و باز من کیرم بلند شد و دستاشو گزاشتم روی دیوار و خمش کردم و تو کردم تو کسش و بعد ده دقیقه تلمبه زدن و همزمان گرفتن پستوناش آبم اومد و ریختم رو زمین اونم ارضا نشده بود ک یکم زبونمو تو کسش کردم ک آه بلندی کشید و ارضا شد و بعد غسل کردیم و خودمون رو خشک کردیم و لباس پوشیدیم و رفتیم خوابیدیم.
این اولین سکس زندگیم بود ک شیرین ترینش هم بود و همکاری عمه باعث شد بهم بچسبه.
فرداش دیگه عادی بودیم و اتفاقی نیفتاد و اونم مثل قبل رفتار میکنه.
مرسی ک خوندید داستانم رو ، امیدوارم روزگار خوشی داشته باشید
نوشته: حسام
من عمه ندارم ولی نمیدونم چرا واسه اولین بار از داستانت |سکس-با-عمه| خوشم اومدش!..
بهرحال مرسی . . . ;-)
اين كه همچين كسشعرى توى مغزه كيريت ميگذره رو كارى ندارم فقط خراب اون تيكه شدم كه هم خودت هم عمت چه اصرارى به گرفتن غسل داريد ؟!!!
يعنى اعتقاداتت از هر طرف دوست دارى تو كونت لاشى
چه جالب…شما با عمت سکس میکنی بعد میری غسلم میکنی؟بابا چه معتقد!!!
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند کار های دگر میکنند!!!
بعد شما اهوازیا که انقد آتیشی هستین چجوری بدون تاخیری ده دیقه ده دییییقههههه سکس کردی؟؟شما اهوازیا علاوه بر آتیشی بودن عحیب آناتومیتونم فرق میکنه…میانگین سکس در جهان دو دیقس بد تو دیقه؟چی میخوری حالا…فک کنم دکتر در هر وعده غذایی تاخیری واست تجویز کرده!!!بعد شما اولین سکست بوده چجوری فهمیدی تمام زنان ایرانی مو های زهارشون قهوه ایه؟شما عزیزم ورژن جدیدی از کرسی شعر رو ابداع کرذی تبریک میگم شیرمرد مخترع.
احمق…
کس کش عوضی هروقت داستان میخوام یاعمه یا خاله بیغرتی انقدر زیاد شده
خدايا اين جووناي مارو از شر صابون گلنار محفوظ بدار، بعد نوشتن اين كس شرا واقعا خودت خوني كه از مخ پريىدت چيا تراوش كرده؟ كسكش جغي اين اراجيف چيه سرهم كردي زناي خراب ج،ن،د،ه هم به اين راحتي كس نميدن برو كونتو بده جغتو بزن
کس کش اول از تعصبت میگی …مثل شهرای بالا نیستی اول شهر بالا نه بالاشهری یا شهرای بزرگ دوم اگه اونجا با شورت کرست هم بگردن جنبشو دارن مثل تو وقوم خیش جندت نیستن همو از تو سوراخ دید بزنن بد هم مهمانو بکن
البته اینا که گفتی کس شعری بیش نبود وهمه ساخته ذهن جقیت
بد بخت
آخه دیوث
با عمت سکس میکنی بعد غسل میکنی!!!
کیرم تو اون اعتقاداتت
افا من از همه معذرت میخوام ولی اون با غیرتایی که از سکس محارم بدشون میاد اصلا چرا داستانو باز میکنن که اینقدر ناراحت بشن خو نیا داداش من نیا هی حال مارو هم خراب نکن کونت درد میکنه خو نیا
موندم چرا هر زن/دختری کنار یه پسر میخوابه، پسره تو خواب میگیره میکنتش، طرفم اصلا ممانعتی نمیکنه و بهش راحت میده؟؟؟ یعنی میگی ملت همه کف کیرن عایا؟ ?
کس کش زنای محارم کردی و بعدش غسل کردین؟!
حالا صبر میکردین نماز صبح هم میخوندین بعد میخابیدین
یه پیرمردی سه تا پسر داشت یه شب اینا میان خونه بابا با زناشون
پسر اول حشرش میزنه بالا میاد به زنش میگه برو از یخچال اب بخور اگه کسی نبود بیامبکنمت
میره اب میخوره سکس میکنن میره میخوابه
پسر دوم همونجور و پسر سوم هم همنجور
صبح پدر به پسراش میگه دیشب از تشنگی مردم
میگن خو میرفتی اب میخوردی
میگه والا خایه نکردم هر کی رفت اب خورد گرفتن کردنش
داستانای شهوانی دقیقا اینجوریه
در خانواده معتقد چشم به جهان گشودی بعد عمت رو میکنی بعد غسل هم میکنی تازه؟ای خااااارتووو بچه…اون اعتقادات خانوادت رو من گ…
یعنی نصف شبی دوتایی رفتین حموم کلی کردیش، کسی هم نپرسید خرت به چن من ؟ حالا اتاق کولر گازی داشت ، حموم چی ؟بابا تو دیگه.کی هستی ، یه کم پیاز داغشو.کم.کن بی انصاف
میزاری تو طرف خودشو میزنه به خواب ؟ تو صندوق صدقاتم سکه بندازی صداش میاد ، تو دیگه چه عمه ای داری. باید از سوراخاش برای انتقال گاز شوروی به اروپا استفاده کرد
اها یه نکته جا موند . تو معنی واژه ی “کصشعر” رو با این داستان توضیح دادی . متشکرم گل من
نمیدونم چرا تو این داستانا هر کی خونه هر کی میخوابه شب میرن میزارن تو کسو کونش طرف مقابل هم همیشه خودشو میزنه به خواب!!! یعنی بعضی از این مجلوقین اینقدر از گلنار استفاده کردن که وارد جریان خونشون شده و رسیده به مغزشون!!
(ولی صمیمی بودیم و گرفته و خشک نبودیم. اینا رو گفتم تا بدونین مثل شهرای بالا اقوامامون با شرت کرست جلو هم نمیان!!!) اقوامتون با شرتو کرست بیان عیبه اما نصفه شبی سکس محارم داشته باشن اونم بدون هیچ مقدمه ای که طرف تو تاریکی حتی نمیدونه کی داره میکنتش اشکالی نداره و علامت شرافت و نجابته!!! زنای اقوام شما ممکنه در روز جلوی هم پوشیده باشن اما خیالت راحت جلوی اهالی شهر های بالا حتی همون شرتو کرست هم تنشون نیست!!! د.ا.ه.ا.ت.ی پشکل خور