سلام
اسم من امیر و الان ۱۸ سالمه و این قضیه مال ۸ سال پیشه. من یه خاله دارم که اون موقع ۱۶ سالش بود و خیلی دوستش داشتم و خیلی با هم صمیمی بودیم چون اون زمان مامان و بابام صبح تا ساعت سه و نیم میرفتن سرکار من این مدت رو خونه مامانبزرگم بودم و خالمم چون مجرد بود اونجا بود همیشه.
یه روز که پدربزرگم رفته بود مسجد و مامانبزرگم رفته بود بیرون من و خالم تنها شدیم.
خالم گفت : بیا یه بازی کنیم.
پرسیدم: چه بازی؟
گفت : دکتر بازی.
گفتم : باشه بازیش چجوری هست؟
گفت: یکیمون مثلا مریضه اون یکی دکتر و …
گفتم : خب باشه اول تو مریض باش.
منم قبول کردم.
پرسید : کجات درد میکنه؟
گفتم : شکمم.
گفت : بخواب معاینت کنم.
منم خوابیدم رو تخت لباسمو زد بالا و هی شکمم رو میمالید.
گفت : برگرد باید آمپول بزنم.
منم برگشتم یهو شلوارمو کامل کشید پایین .
پرسیدم : چیکار میکنی.
گفت : میخوام آمپول بزنم دیگه.
منم دیگه چیزی نگفتم و قبول کردم داشت الکی آمپول میزد.
گفت : میخوام دودولتو ببینم.
گفتم : نه خجالت میکشم.
گفت : خجالت نداره من خالتم.
انقدر اصرار کرد که بالاخره قبول کردم.
گفتم: فقط به مامانم چیزی نگو .
گفت: مگه دیوونم که بگم.
تو همون حالت برگشتم و به پشت خوابیدم.
گفت: به به عجب دودولی دادم میتونم دست بزنم بهش.
منم گفتم: آره راحت باش.
یکم برام مالید کیرمو بعدش گفت: میخوام لیسش بزنم .
گفتم : کثیفه.
پرسید : چرا؟
گفتم : خب من وقتی میرم دستشویی با این جیش میکنم.
گفت : مگه بعدش نمیشوری؟
گفتم : چرا میشورم.
گفت: پس تمیزه.
اینو گفت و کیرمو کرد تو دهنش خیلی کوچیک بود فکر کنم ۸ سانت بود.
یکم خورد و من گفتم: منم میخوام مال تو رو ببینم.
گفت : باشه
اونم لخت شد و گفت بیا ببین. دیدم یه کوس بی مو و سفید جلومه پرسیدم: میتونم دست بزنم؟
گفت: آره عزیزم.
شروع کردم مالیدن و زیر و رو کردن بعدش پرسیدم دودولت کجاست؟
گفت: ما دخترا دودول نداریم کوس داریم.
پرسیدم: یعنی مامانم دودول نداره؟
گفت : نه اونم کوس داره مثل من.
دوباره شروع کردم به مالیدن.
گفت : میخوای لیسش بزنی؟
گفتم : نه خوشم نمیاد.
گفت : ولی من مال تورو لیس زدم.
با کلی اصرار قبول کردم و ناشیانه شروع کردم لیس زدن کوس خاله جونم.
گفت : میخوای بیشتر حال کنی؟
گفتم : آره.
رفت یه کرم آورد و مالید به کیرم و به شکم خوابید و دو لپ کونشو از هم وا کرد و گفت : بیا جلو.
رفتم جلو کیرمو با دست گرفت گذاشت رو سوراخ کونش.
گفت: فشار بده بره تو.
منم فشار دادم تو خیلی حال داد داغ بود تو کونش و گفت: حالا در بیار و ببر تو .
منم همینکارو کردم و بعد چند دقیقه یه حس عجیبی داشتم و کشیدم بیرون کیرمو و بهش گفتم احساسمو
گفت : تو ارضا شدی.
پرسیدم : یعنی چی ؟
گفت : بزرگتر بشی میفهمی الان بگم بهت نمیفهمی.
ادامه داد: ولی من هنوز ارضا نشدم باید یه کاری کنی منم ارضا شم.
گفتم : چیکار کنم؟
گفت : بیا کوسمو لیس بزن.
رفتم جلو شروع کردم به لیس زدن و بعد چند دقیقه یه لرزشی کرد و یه مایع سفید رنگ اومد بیرون ازش.
رفت: خودشو تمیز کرد و آمد جلو ازم تشکر کرد و بوسم کرد و رفت تو اتاقش. منم موندم تو حال و تلویزیون نگاه میکردم.
تا اینکه مامانم آمد دنبالمو رفتیم خونه .
تا الان که ۱۸ سالمه و ۸ سال از اولین سکسم با خالم میگذره هنوز تو هر فرصتی میکنم خالمو البته حرفه ای تر شدم با دیدن فیلما و خوندن داستانا.
امیدوارم خوشتون اومده باشه و حال کرده باشین.
نوشته: امیر
مگه پسر بچه تو ده سالگی ارضا میشه
کس مشنگ ی چی بنویس ب واقعیت یکم نزدیک باشه
والا داستانت اصلا تعریفی نداشت دیگه تو رو خدا نیاید داستان آبکی بگید
البته منو یاد یه خاطره خودم انداختی اون موقع منم ۱۰ یا ۱۱ سالم بود و با دختر همسایمون یا خونه اونا بازی میکردیم یا خونه ما یروز که خونه اونا بودیم داییش اومد خونشون داییش اونموقع ۱۶ - ۱۷ ساله بود فقط ما دو تا هم خونه بودیو خلاصه اومد سه تایی دکتر بازی کنیم و من برای اولین بار تو عمرم تحریک شدن و شهوت رو تجربه کردم خلاصه اون نقش دکتر رو بازی میکرد دوستم مثلا منشی دکتر بود و منم مریض بودم خلاصه اولش مثلا میخواست معاینه کنه از رو لباس دست میزد یواش یواش لباسمو زد بالا و شروع به لمس بدنم کرد اولش خیلی خجالت میکشیدم ولی یواش یواش عادی شد و صادقانه میگم تو دلم خدا خدا میکردم کسی نیاد تا بیشتر دستمالیم کنه اونم که فهمیده بود من خودمم دوست دارم یواش یواش دستشو برد پایین و گذاشت لای پاهام و با انگشتش لای پاهامو بازی میداد من چنان برای اولین بار تحریک شده بودم که با اینکه میدونستم داره کار بدی باهام میکنه ولی نمیتونستم جلوشو بگیرم فقط خدا بهمون رحم کرد اون خریت نکرد یهو انگشتش رو ببره داخل و منو بدبخت کنه و تو همون موقع مامان دوستم اومد و بازی ما هم تموم شد ولی بعدش تا چند روز دل درد شدیدی داشتم
گفتم خب تو اول مریض جباش
منم قبول کردم
حاجی رییییییییدیییییی
#کصتان های نسل نو
.
.
.
.
#ترکیبی از صنعتی ها و سنتی ها
.
.
.
.
.
#مناسب برای همه ملجوقات
اون دوران هنو آب دهنت تشکیل نشده بود بعد ارضا شدی ؟
میشه یه نفر منو بکشه راحت شم از این زندگی ؟
برو بابا تو هم با این داستان