اولین سکس زندگیم همراه با عشق

1393/07/26

سلام دوستان. قبل از تعریف داستانم میخواستم بگم من خیلی وقته به این سایت سر میزنم و نظرارو میبینم. داستانم یه داستانه کامله تا زمانه اولین سکسم. درضمن خیلی دلم میخواست داستان بزارم ولی چون سکس نکرده بودم نمیخواستم کس شعر الکی بزارم. اول بخونید بعد نظر بدید. امیدوارم لذت ببرید. اسمم فرزاده 23 سالمه اهل آذربایجانم. دانشجوی کامپیوتر هستم دارم لیسانس میگیرم. بدنم رو فرمه فقط یذره شکم دارم که اونم طبیعیه.

داستان از جایی شروع میشه که وقتی داشتم بزرگتر میشدم 17-18 سالم که شد مثل اکثر پسرا دنبال فیلم سکسی و پورن بودم. خودم از اینترنت دانلود میکردم نگاه میکردم. در واقع اون زمونا یه جقی بودم دیگه!! دوس دختر نداشتم ولی داشتم میگشتم برای اولین بار با یه دختر حرف بزنم و ببینمش. از اونجایی که من یکمی خجالتی تشریف دارم خجالت میکشیدم با دخترا حرف بزنم. تا اینکه پیدا کردم یکی. از اون دخترای جو گیر و لوس و مامانی بود به هرچی گیر میدادو این حرفا خلاصه…من جدا شدم ازش. به صبح نمونم اگه 1 کلمه دروغ نوشته باشم براتون. این قضیه تا یک سال پیش به طول کشید. یعنی 5 سال فقط دنبال 1 دختر خوب بودم. تموم دوستیام با دختر در حد اس ام اس بود. فقط 1 نفرو از نزدیک دیدم. همه رو با اس ام اس امتحان میکردم بعد 1-2 هفته میدیدم به دردم نمیخوره خیلی محترمانه میگفتم که به درد هم نمیخوریم. از 17 سالگیم تا 22 سالگیم خدا شاهده نه به دختری دست دادم نه با دختری خوابیدم نه با دختری لب دادم نه هیچیه دیگه. تو این زمونه یه دختر پاک و خوب پیدا کردن خودش خیلیه! منم که تو اوج جوونیم دارم میترکم دلم سکس میخواد دیگه کم کم داشتم افسرده میشدم. فقط خدا میدونه اون سالارو چطوری خودمو نگه داشتم و جنده نکردم. یعنی با 1 تلفن میتونستم ردیف کنم ولی اصلا خوشم نمیاد از جنده. دنبال یه تکپر بودم…بعد 5 سال تمام گشتن و گشتن و تحقیر شدن و مسخره شدن و کلی علاف بازی و این حرفا …

نزدیک انتخابات 24 خرداد بود. تو فیسبوک داشتم میگشتم صفحه هارو یهو دیدم یه دختر به نام رویا ادد کرد منو. یه حکمتی توش بود که اکسپت کردم و الا من کسی رو که نشناسم قبول نمیکنم اونروز نمیدونم چی شد اکسپتش کردم. فرداش دیدم آن هست بهش سلام دادمو شروع کردیم به حرف زدن و بیوگرافی و صحبتای دیگه. من 11 روز با رویا چت کردم بعد از 11 روز میخواستم شمارشو بگیرم که خودش داد بهم. ناراحت شد که کار بدی نکرده که خودش شماره داده گفتم نه منم میخواستم بگیرم ازت. بعد اس ام اسا شروع شد زنگ زدنا شروع شد…من احساس کردم که این یذره فرق داره با بقیه. بابا و مامانش میرفتن سر کار خونه هم خالی میرفتم خونشون راحت بغل و بوس… در مورد سکس هم باهاش حرف زدم گفتم آدم هرکاری میکنه با 1 نفر کنه نه هر روز یه نفر. اونم قبول داشت. تا اینکه بعد 2-3 هفته بهش گفتم قرار بزاریم ببینیم همو اونم قبول کرد. روز قرار به خودم رسیدم یذره رفتم سر قرار. دیدم اومد…یه دختر با اندام فوق سکسی با مانتوی سفید و شال و شلوار چرم. قدش تا گردنم بود وزنشم 50-55 میشد. باشگاه تکواندو میرفت و ینی بدنش اصلا حرف نداشت! نمیدونم چی شده بود همون روز اول یه کوچولو دستمو گذاشتم رو شونش بغلش کردم!! کلا حس عجیبی داشتم بهش…

خلاصه بعد 3-4 هفته ی دیگه که کلا آشنا شدیم باهم رفتیم سینما. رفتیم که داخل فیلم داشت پخش میشد باور کنید 1 نفر هم نبود تو سالن!!! فقط منو رویا! رفتیم نشستیم…یکم که گذشت دلم میخواست لب بدم باهاش. هیجان زده بودم خیلی خیلی…دیدم اونم خیره شده بهم صورتامونم نزدیک هم. تابلو بود خجالت میکشه لباشو بیاره بزاره رو لبام. خودم آروووووووووم لبمو گذاشتم رو لبش…هنوزم که هنوزه طعم رژش یادمه…چشمامو بستم شروع کردم آروم خوردن لباش. راستش وقتی چشام بسته بود متوجه بودم دارم لباشو میخورم ولی اصلا باورم نمیشد دارم با یکی لب میدم! از اونجا بود که من و رویا عاااااشق همدیگه شدیم. زمان گذشت و گذشت. عشقمون هر روز بیشتر میشد. تا اینکه بعد 1 سال دوستی و عشق همین فروردین 93 ازش درخواست سکس کردم با هزار جور استرس. اون از سکس خوشش نمیومد اصلا. منم میگفتم که نیازه هر دختر و پسریه میخواستم توجیهش کنم. بعد کلی حرف و اینا یروز رفتم خونشون. همینطور که تو بغل هم بودیم به سینه هاش دست زدم…وااااااااااااای چقد نرم بودن! درشت بودن یذره عالی بود ینی! گفت دوسشون داری فرزاد؟ منم یه نگاهی کردم گفتم خیلیییییییییییییی!! بهم اجازه داد درشون بیارم بیرون…وای 2 تا پستون خوشگل و سکسی جلوم بود و داشتم میمالیدمشون…نوکشون یذره پررنگتر از پوستش بود. پوستشم سفید. گرفتم دهنم فقط دارم میییک میزنم…اونم که صداش در اومده بود…بعد دیگه ادامه ندادم تابشو پوشوندم بعد کلی بوس رفتم خونه. نمیخواستم همون اول بگم پاهاتو بزن بالا بکنم! اون عشقم بود دلم نمیومد اذیت شه. بعد 1-2 بار ممه خوری بازم رفته بودم خونشون. از 7 روز هفته 4 روزشو خونه ی اونا بودم. کنار هم دراز کشیده بودیم من میخواستم یه امتحانی بکنمش. دستمو آروم بردم رو کسش مالوندم گفت : فرزاد تورو خدا نکن نکن دستتو بکش…گفتم آروم باش عزیزم کاری ندارم فقط میمالم…خیلی حساس بود در مورد سکس کردن. من به مالیدن کسش ادامه دادم دیدم داره داغ میشه خودمم که کس ندیدم دارم میمیرم. از روی شلوارش میمالیدم…داشت حال میکرد اااااااه اوووووهش رفت بالا…بعد یه مدت کوچیک گف فرزاد آآآآآآآآآآآآآااااخخخ آآآآآآآآآآآآیییییییییی فرزااااااااددد منم میگم جوووونم!!! دستمو بردم زیر شرتش وای داشتم لمسش میکردم کس نازشو!!! با انگشتم میمالیدم که یهو خودشو گرفت و تنش لرزییید…کسشم خیس خیس شد…فهمیدم ارضا شد…بعد 4-5 ثانیه رویا زد زیر گریه!!! ینی دنیا رو سرم خراب شد! تا حالا گریه کردنشو ندیده بودم به گه خوردن افتام که کاش نمیکردم این کارو…به زوووووووووور آرومش کردم اشکاشو پاک کردم کلی حرف زدم باهاش بعد بهم گفت فرزاد یچیزی بگم مسخرم نمیکنی؟ گفتم نه نفسم این چه حرفیه بگو. رویا 23 سال داشت فقط 3 ماه ازم کوچیک بود. گفت فرزاد 23 سال بود ارضا نشده بودم!! تعجب کردم گفتم حتی 1 دفه هم نه؟! گفت نه به خدا اصلا بلد نیستم. گفتم چرا گریه کردی عزیزم گفت میترسم از سکس…از دردش از پردم از بچه دار شدن از همه چیش…کلی واسش توضیح دادم که مواظب پردت میشم اروم میکنم و فلان و بهمان. به کیرم دست زد دید داره پاره میکنه شلوارو…گفت وااااااااااااااااااااااااااااااای چقدر گندس!!! اخم کردو اومد بغلم. کیر منم یه کیر کلفت و 21 سانتی هست.

اون روزم گذشت تا 3-4 هفته قبل از الان که دارم مینویسم. رفتم خونشون دوباره. گفتم رویا من دارم میمیرم تورو خدا بیا سکس کنیم دیگه تحمل ندارم. شما نمیدونید 2-3 بار باهاش رفتم حمومشون یه اندام 20 رو که میدیدم با کمر باریک و کون خوشگل و صافش! آدم روانی میشه جلوشه ولی نمیتونه بکنه! بلاخره قبول کرد…گفت فرزاد چون عاشقتم و بهت ایمان دارم دارم این کارو میکنم. نه من تا حالا سکس کردم نه اون ینی تابلو بود چیزی بلد نبود از سکس. افتادیم رو هم دارم لباشو میخورم از یه طرفم سینه هاشو میمالم کشته منو سینه هاش…یواش یواش آهش بلند شد دوباره…تابشو در آوردن اونم بلافاصله زیرپیرن منو در آورد…گفت دیوونه چه سکسی هستی…گفتم به تو که نمیرسم خوشگل…واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای بدم میخوره به تنش…به ممه هاش…دارم خواب میبینم!!! آروم شلوارشم در آوردم یه بیکینیه صورتیه کیتی تنش بود…دیگه من اون لحظه داشتم از حال میرفتم اندامش واقعا وسوسه انگیز بود…کونشو میمالیدم آه اوووه میکرد منم که حشری سالها منتظر بودم که با عشقم اولین سکسمو تجربه کنم. دیگه تحملم تموم شد همه جاشو لخت کردم…چون فعلا نمیخواست ساک بزنه و کیرمو ببینه خودم نزاشتم ببینه اذیت نشه…منم تو 3 سانیه شلوار و شرت و همه چیو در آوردم انداختم کنار…تو ذهنم به خودم میگفتم باورت میشه داری با عشقت سکس میکنی؟! کیرم داغ شده بود و گنده! به قدری حشری بودم که اگه بتنم بود سوراخش میکردم! گفتم بهترین مدل واسه اولین بار مدل سگیه همونو امتحان میکنم. دیگه اونقد فیلم پورن دیده بودم که میدونستم کجا باید چیکار کنم. وای یه کس تر و تمیز جلومه!!! سوراخ کونشم معلوم بود بدون 1 دونه مو…منم که اصلاح کردم…یه تف زدم کیرم مالیدم لیز و خیسش کردم که درد نکشه. یه تفم انداختم سوراخه کونش مالیدم…واااااااای سر کیرم خیلی گندس گذاشتم دم سوراخش…آروم فشار دادم تو…آآآآآآآآه میکشید…من خیلی یواش فشار میدادم میاوردم بیرون که سوراخش گشاد شه…آخرش سرشو کردم تو…یه جیغ کوچیک زد…آآآآآآآآآیییییییی! گفتم جووووووونم قربونت شم مواظبم آروم میکنم…بعد یواش یواش شروع کردم به طلمبه زدن…چقدر تتتتتتتتتتنگ بود کونش! وای داشتم حال میکردم اساسی!!! سریعترش کردم تا اینکه تا ته کیرم میرفت کونش…آآآآآآآآاخ فرهاد یواش یواش…جووونم نفسم فدات بشم الههی…آآآآآآه! تو عرض 5 دقیقه خیس عرق شدم از پیشونیم عرق میچکید رو کمرش…دیگه رفته بودیم تو رویاهااااا…حال میکردیم باهم…خودشم نه کاندوم انداخته بودم نه قرص تاخیری…در میاوردم تف میزدم میزاشتم لیز میخورد میرفت تو…موهاش بلند بود دیگه فک نکنم سکسی تر از اون صحنه چیزی باشه…از موهاش گرفتم اروم کونشو میکردم…بعد 15 دیقه دیدم یواش یواش داره آبم میاد…در آوردم کلی مالیدم کسش که ارضا شد…بعد تو کونش یکسره تلمبه میزدم…فک کنم همسایه ها فهمیده بودن همشون…گفتم رویا داره آبم میاد…مونده بودم کجا بریزم آبمو. میدونستم که حد اقل نصف استکان آب میاد مطمئن بودم…تو کون؟ رو کمر؟ رو سینه؟ رو صورت؟ تو دهنش؟ بهد تصمیم گرفتم همشو خالی کنم توی کونش که وقتی اومد در حال سکس باشم حسش از بین نره…داشت میومد که منم داشتم سرخ میشدم…یهو آبم اومد…آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخخخخخخخخخخ آخ آخ آخ رویا…رویااا…رویااا…آیییی! اندازه ی یه استکان آب خالی کردم توی کون رویا…دیگه داشتم میمردم هرچی شهوت داشتم تو ووجودم همشو تخلیه کردم…بعد کیرمو آروم در آوردم…رویا گفت ااااااااااااااااایییییی…همونجا کنارش دراز کشیدم منم…نگام میکرد…منم میگفتم جاااااااااانم جانننننن! بغلش کردم بردم حموم شستتمش تمیز…بعدشم کلی عشق بازی و بوس و بغل…بعد 5 سال آوارگی تونستم یذره آروم شم…راستش خیلی عاشقشم…خیلی…همه ی این خاطراتم همش و همش تک تک کلمه هاش عین واقعیت بود…لزومی نداره به خاطر دروغ و چرت و پرت 2 ساعت بشنم تایپ کنم. امیدوارم که خوشتون اومده باشه از داستان زندگیم. در ضمن اولین بارمه دارم داستان مینویسم این سایت. بعد 3 هفته سکس دومم با رویا رو انجام دادم که اگه خوشتون اومده باشه مینویسم. ممنون از نظراتون…

نوشته: فرزاد


👍 0
👎 0
25317 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

441109
2014-10-18 16:47:50 +0330 +0330
NA

خیلی خوب نوشتی،حالا فرزادیافرهاد؟؟؟

0 ❤️

441110
2014-10-18 17:08:09 +0330 +0330
NA

سیکیم سنین گوتونان اغزو کی گلن سرین نه یالان دیسن نه یکه اوستوراسان سینکو پلیز

0 ❤️

441111
2014-10-18 17:13:19 +0330 +0330
NA

بدک نبود ولی کسشر گفته بهت که 23 ساله ارضا نشده و یا تو کسشر نوشتی …
فلذا : کیرم دهنت … به همین سادگی به همین خوشمزگی

0 ❤️

441112
2014-10-18 17:34:36 +0330 +0330

خودتو کشتی از بس گفتی این داستان کسشر نی و واقعیته
اوکی باوووووووووووووووووو
البته بدکم نبود داستانت و خیلیم زور زدی واقعی جلوه بده و همین رید به نگارشت!!!
و ایراد بعدی اینکه زیاد گفتی آآآآآآآخ واااااااااای اااااااااااااااااااایی
واس همین خاطر تنها به کلمه ی همیشگی اکتفا میکنیم
و زیاد از خجالتتون درنمیایم
دیووووووووووووث
ختم جلسه

0 ❤️

441113
2014-10-18 19:07:29 +0330 +0330
NA

"به صبح نمونم اگه 1 کلمه دروغ نوشته باشم ">>>این جمله منو یاده خاله خانباجیا انداخت وقتی میخوان شزوع کنن غیبت کردن :| جدی خجالت بکش با این جملت :|
"کیر منم یه کیر کلفت و 21 سانتی هست. ">>> تو که راست میگی :|
جدا کسشعر گفتی :|
قسم و آیه هم بیاری بازهم شعر تلاوت کردی :|

1 ❤️

441114
2014-10-18 19:35:12 +0330 +0330

ازرش نظر دادن نداشت.

0 ❤️

441116
2014-10-19 09:56:40 +0330 +0330
NA

اگه راست بود که نوش جونت ولی…
تو رخت خواب و موقع سکس هممون عاشقیم و حرفای عاشقونه میزنیم. این وابستگی هم بخاطر سکس بود. هر چند خیلی سعی میکردی هواشو داشته باشی ولی اگه سکس نبود آیا بازم اینقد عاشقش بودی و دوسش داشتی؟

0 ❤️

441117
2014-10-22 16:46:09 +0330 +0330
NA

یاشاسن تورک اوغلی
دمت گرم دادا مرسی

0 ❤️

441118
2014-11-06 20:51:37 +0330 +0330
NA

طرف عشقته اونوقت ميخواستي بريزي تو صورتش ؟
خوبه صداش نكردي جنده !!
احتمالا بعدا ميفهمي عاشق نبودي و فقط كيرت مجبورت ميكرده ولي اميدوارم كه واقعا عاشق باشي !

0 ❤️

938115
2023-07-17 11:22:00 +0330 +0330

فکرکنم ۲۳ سانتی که گفتی سایزپات بود

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها