سلام به همه ی کاربران سایت شهوانی
اسم من سوزان هست ،میخام اول از خودم بگم ،پوست گندمی چشم و ابرو مشکی هستم با بدنی تو پر و موهای بلند ،این متن کاملا واقعی ،و اصلا قصد ندارم کسی رو شهوتی کنم بهترین لحظه ی عمرم رو میگم …ی دختر داغ و پراز شهوت هستم.عاشق سکس هستم و الان ۲۴ سالمه و به هیچ‌عنوان سکس نداشتم به غیرازیک مورد که با نامزدم بود ،نزدیک ب دو سال هست که نامزدیم اما محرم نکردیم ،بماند که مادرم خیلی سخت گیره ،من و نامزدم عاشق همیم .مشتاق دیدن هم ،هربار که ی گوشه کناری به هم میرسیم از طریق بوسه های آتشین به هم ابراز علاقه میکنیم من هیچوقت تنها از خونه بیرون نمیرم اونروزهم ب بهانه ی زیارت زدم بیرون ،با نامزدم قرار گذاشتم ،سرتا پام استرس بود مطمعنم اون هم استرس داشت ولی لذتی که‌درفکر و جسمش وجود داشت این اجازه رو نمیداد که من متوجه مضطرب بودنش بشم ،از طریق دوستانش یک اتاق در هتل رزرو کردیم ،وارد اتاق ک شدیم من ب سمت دستشوررفتم تا آبی ب دست و صورتم بزنم ،اون هم همینطور،باورتون نمیشه برای اولین بار من و نامزدم با هم تنها بودیم ،نشست لبه ی تخت و منم رو ب روش،من سرمو انداختم پایین خجالت میکشیدم ولی هیجان و عشقی که نسبت به معشوقم دروجودم بود اجازه نداد که با حیا بمونم ،کفشامو درآووردم ،مانتومو و روسریمو ،این رو هم بگم که نامزدم تیشرتشو درآوورد و بالا تنه ش کاملا لخت بود ،چشمام هیض نبودن ولی بهونه گیری میکردن که باید بیوفتن رو تن نامزدم ،خودمو مشغول بازکردن موهام کردم ،لباسی که تنم بود ی تاپ که خط یقه ش دورسرشونه م بود ،ب سمتم اومد و رومو برگردوند قلبم مثل گنجشک تند تند میزد ،چشمم رو لباش قفل شد ،فقط ی جمله گفت :نذار حسرت این لحظه رو دلامون بمونه ،چشمامو بستم و لبامو بی وقفه رو لبش گذاشتم ،تمام این سالها مگر خودمو نگه نداشتم برای چنین لحظه ای ،تمام شهوتم حالا برای یک نفر خلاصه میشد،لباشو با ولع تمام میخوردم دستمو رو تن داغش میکشیدمو با همه ی وجود لمسش میکردم ،لبامو جوری میخورد که جریان خون رو درلبم حس میکردم منو چسبونده بود گوشه ی دیوار زبونشو دیوانه وار رو لبم و چونم میکشید و با نوک زبونش خط گردنم رو لمس میکرد ،دستم تو موهاش بود نفسای داغ و گرمش هربار که به گردنم میخورد همه ی وجودم غرق لذت میشد ،خودمو میکشیدم ب تنش دستمو بردم سمت کمرش داغ و گرم بود ،روی سینمو تا جایی که لخت بود رو بوسید برگردوندمش ،خودمو چسبوندم بهش جوریکه اینبار اون بین من و دیوار اسیر عشق من بود ،لبامو رو لباش کشیدم ،گردنش ،سینه هاشو گازای ریزسکسی میگرفتمو با نوک زبونم خیسشون میکردم ،بوسه های متعدد تا زیر شکمش ،عاشق خط هفت زیرشکمش بودم از روی شلوار لمس کردم آلت مردانه ش رو کاملا سفت شده بود زبونمو روی شلوارش میکشیدم جوریکه میگفت حس میکنم گرمای آب دهنت روکمربندش رو باز کردم و از روی شورت براش میخوردم جوریکه کاملا راست کرد و سرآلتش از کنارشورت ب بیرون زد،زبونمو میکشیدم رو سرآلتش و بدنش ک آلتش چسبیده بود صدای نفساش وحشی ترم میکرد درش آووردم لبامو کشیدم روش،بغلاش سرشو میکوبیدم رو لبام زبونمو گذاشتم زیر تخماش و کشیدم تا نوک آلتش،با همه ی وجود شروع ب خوردن کردم ،وارد نبودم چون میگفت دندونت میخوره ولی سعی کردم تا میتونم بهش لذت بدم …این متن ادامه دارد اگر راضی بودید بگیدتا ادامه شو تعریف کنم

نوشته: سوزان