اولین سکس شکستن طلسم سی ساله

1396/06/28

سلام من چهل سالمه میخواهم. خاطره اولین سکسم رو براتون تعریف کنم مال ده سال قبل اول از همه از خودم بگم من توی یک خانواده ثروتمند به دنیا آمدم ولی خصوصیات اخلاقی من یجوری بود که آدم ترسو و بی اعتماد به نفسی بودم هیچ وقت روم نمیشد با یک دختر صحبت کنم توی دبیرستان که بودیم سرم فقط توی درس بود حتی اهل ورزش نبودم همه رفیقان دوست دختر داشتن ولی من نه. میومدن با حرارت از سکسشون تعریف میکردن ولی من فقط گوش میدادم و پیش خودم میگفتم درس مهمتره حتی چندبار که با دوستان رفتیم استخر متوجه یه موضوع دیگر شدم و دیدم آلت تناسلی من خیلی کوچک تر از بقیه رفیقامه از روی مایو کاملا معلوم بود. خلاصه که دوران گذشت من دانشجوی فوق بودم و هنوز سکس نداشتم. یروز سعید یکی از رفیقای صمیمیم داشت از سکس دیشبش با دوتا از دانشجوها سال یکی صحبت میکرد من طبق معمول. داشتم حسرت میخوردم که سعید گفت مهدی تو چرا دوست دختر نمیگیری با این همه پولی که بابات داره بهترین کسا رو میتوانی بزنی زمین من گفتم بیخیال. سعید اینقدر پیله کرد تا بلاخره پیش خودم گفتم کسخل برای چی زنده ای آخه؟ یکبار دل و بزن به دریا ببین چی میشه
به سعید گفتم تو جور کن من هستم سعید گفت همین فردا اتفاقا با بیتا و الهه قرار بود بریم شمال حالا که هستی بیا بریم ویلاتون عشق وحال. سعید قبلا ویلایی ما توی رامسر رو آومده بود یه ویلایی لوکس و مجهز. خلاصه قرار گذاشتیم برای فردا صبح نزدیک خونه الهه قرارشد من با ماشین بیام اونجا الهه رو سوار کنم بعد بریم دنبال بیتا و سعید. فردا صبح سر قرار بودم الهه رو بیار از دور توی دانشگاه دیده بودم. ولی دقت نکرده بودم چنددقیقه بعد الهه رو دیدم که اومد اصلا فکرشو نمیکردم یه دختر قدبلند حدود یک و هشتاد خیلی خوش استیل شاسی بلند با سینه های بزرگ با هم احوالپرسی کردیم و دست دادیم توی دلم گفتم سعید کجایی پس من الان چکار کنم؟ هرچه منتظر شدیم خبری نشد تا اینکه زنگ زدم سعید با کلی معذرت خواهی گفت که نمیتوانه بیاد بیتا هم مریض شده. بعدا فهمیدم بیتا با الهه مشکل داشته و نیامده و سعیدم رفیق فاب بیتا بود نتوانسته بود بیاد. خلاصه تصمیم گرفتم که هرجور شده این سد خجالت و بشکنم به آلهه پیشنهاد دادم حالا که این نمیان خودمون بریم خخخخ خیلی سریع قبول کرد و راه افتادیم دختر خیلی شاد و شوخی بود اینقدر توی راه با من شوخی کرد که کلا خجالت منم ریخت بعد از ظهر بود که رسیدیم ویلا. روی ابرها بودم قبلش رفتیم خرید کردیم حسابی خرج کردم براش. غروب رسیدیم ویلا به محض رسیدن دیدم الهه رفت توی اتاق لباسشو عوض کرد وقتی اومد یه تاپ سفید تنش بود با شلوارک . وای خدا چه بدنی داشت قد بلند سفید حدود هشتاد کیلو وزنش بود سینه های خیلی بزرگی داشت. بازوهایش کشیده خلاصه هرچه بگم کم گفتم. یه نوشیدنی خوردیم از صدقه سر بابا ویلا استخر داشت الهه با دیدنش با همان تاپ وشلوارک پرید توی آب من لب استخر ایستاده بود الهه گفت بیا تو آب دیگه
بهترین موقعیت بود هنوزم از لخت شدن خجالت میکشیدم خیلی لاغر بودم از قدم 170 بود وزنم 62 کیلو دل وزدم به دریا و رفتم توی استخر الهه با شیطنت نزدیکم شد و شروع کرد به آب پاشیدن روی من منم متقابلا آب پاشیدم روش الهه گفت هرکی شکست بخوره شام بپزه و دوباره شروع کرد از پاشیدن منم شروع کردم ولی الهه دستان بلندتری داشت و قدشم بلندتر بود. با هر حرکتش حجم زیادتری آب میباشید روی صورتم و جایی رو نمیدیدم پیش خودم گفتم اینجوری نمیشه یه لحظه بهش نزدیک میشم کمرش میگیرم و حسابی آبش میدمم تا تسلیم شه. برای همین الهه که داشت آب میریخت دستمو گرفتم جلوی صورتم وبهش نزدیک شدم در یک فرصت دودستی کمرش رو گرفتم و حلقه زدم و فشار دادم خوولی الهه تکون نخورد در عوض میخندید و میگفت مهدی خودت کشتی رو شروع کردیا دوباره زور زدم هلش دادم ولی الهه میخندید و میگفت زورت همینه؟ من زور میزدم آون میخندید و میگفت وای وای کمرم شکست آخ مردم.
اصلا زورم بهش نمیرسید قدش ده سانتی از من بلندتر بود طوری که وقتی کمرش گرفته بودم صورتم درست روبروی پستونای بزرگش بود الهه دستاشو دور. سرم حلقه کرده گفت حالا نوبت منه سرمو فشار داد لای پستوناش زور میزدم که صورتمو در بیارم ولی نمیتوانستم الهه خنده کنان فشارو بیشتر میکرد دیگه داشت نفسم بند میومد که تسلیم شدم ورشکست رو قبول کردم الهه از بالا یه لب جانانه گرفتو ولم کرد. شام مهمونی من بود ماشاا اشتها عالی بود برگشتیم خونه نشستیم ماهواره دیدیم حالا دیگه موقعش بود که سکس کنیم آون خودش پیشقدم شد از روی شلوارم کیرم رو مالید گفت شلوارتو در بیار بی اختیار گوش کردم حالا فقط یه شورت پای من بود الهه شورتمو. کشید پایین یک کیر کوچک شق شده افتاد بیرون الهه خندیدو نگاهم کرد گفت چقدر کوچیکه کیرت من جوابی نداشتم الهه شروع کرد به ساک زدن کیر م تا ته میکرد توی دهنش البته براش سخت نبود این کار. بعد پاشو خودش باز کرد با دستش سر کیرم گذاشت توی سوراخش منم فشار دادم واتی چه لذتی داشت عقب جلو کردم یه لحظه حس کردم سر کیرم داره آتیش میگیرم بعد یهو آبم اومد الهه خندید و گفت خیلی زود اوومد که من هیچیم نشد که… خلاصه این اولین سکسم در عمرم بود ولی بعدش دیگه خجالتم ریخت با زور پول مکان هر ننه قمری رو زدم زمین آزون موقع تا حالا ولی دیگه حواسم هست دختران ریزه میزه رو بیشتر تور میزنم چون دختران هیکلی و قدبلند کیر کوچک من جوابگوشون نیست.

نوشته: مهدی


👍 8
👎 1
3248 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

653117
2017-09-19 20:19:46 +0430 +0430

چه عجب!
عادت كرده بودم همه تو خانواده هاي فقير و مذهبي به دنيا بيان 🙄

4 ❤️

653137
2017-09-19 20:39:15 +0430 +0430

بعد از چندوقت یک کم احساس کردم یک داستان واقعی خوندم. باز هم جای شکرش باقیه که گی نبود و کیر بیست سانتی نداشت! یک سوال دارم راستی العان در چه حالی هستی اخوی؟

0 ❤️

653171
2017-09-19 21:09:29 +0430 +0430

میگم شما خبر داری،ایران پناهنده قبول نمیکنه بیایم پناهنده شیم اونجا.خیلی دیگه اروپا شده بخدا.
اگه حال داری و اهل کتاب هستی،کتاب روانشناسی عزت نفس نوشته ناتانیل براندن رو بخون، پشیمون نمیشی.

0 ❤️

653267
2017-09-20 08:23:23 +0430 +0430

اینم که ثروتمنده… سودابه راست میگه ک فقیرشون ماییم فقط ?

0 ❤️

653273
2017-09-20 09:16:18 +0430 +0430

کیر تو کون مامانت اگه دورغ گفته باشی ومطمین هستم دروغ گفتی کوسکش مجازی

0 ❤️

653506
2017-09-21 04:12:24 +0430 +0430

خخخخخخخ گیرم تو مغزت

0 ❤️

653785
2017-09-22 12:47:14 +0330 +0330
NA

دختر قدبلند…۱/۸۰!!!عجب…دخترا خیلی باشن صدوهفتاد میشن…ایران اروپایین فرقی نداره…دختر بااین قد هیکل اصلا زیبا نی…

0 ❤️

653830
2017-09-22 20:37:01 +0330 +0330
NA

این جور که تو از خصوصیاتش گفتس که ۸۰ کیبو وزنو ۱۰ سانت قد بلند و اشتهای خیلی زیاد فکر کنم اشتباهی اصغر اقا سگ سبیلو بردی کردتت

0 ❤️

653877
2017-09-23 13:07:16 +0330 +0330

طلسم 30 ساله؟ یعنی از وقتی به دنیا اومدی دنبال سکس بودی نمیشد؟؟ لا اقل مینوشتی طلسم 12 ساله یه چیزی (یعنی از 18 سالگی به بعد)

0 ❤️

653887
2017-09-23 16:02:28 +0330 +0330

منم كيرم كوچيكه!
اين مشكل منم هست!
ولي چه ميشه كرد ميسوزم و ميسازن با كير كوچيكم

0 ❤️