اولین سکس عاشقانه پروانه

1393/09/23

سلام… من پروانه 22 سالمه داستانی که میخوام بنویسم واقعیه و خاطره اولین سکسمه با عشقم… (اگه اشتبا املایی نقصی داشتم ببخشید چون تا کلاس سوم ابتدایی و تو ایران خوندم) … یه خانواده 4 نفری هستیم مامان و بابام و من و داداشم که داداشم از من کوچیکتره 12 سالشه… دو ساله با یه پسر دوست شدم که مهندسه کامپیوتره منم دانشجوی زبان انگلیسیم، من تو سنتره عموم کار میکنم که درس خصوصی به جوانان میدن… اون اونجا معلمه درس کامپیوتر میده،چون مهندس کامپیوتر تو شهرمون زیاده نتونسته کار گیر بیاره ، منم جا نشینه مدیرم چون سنتر ماله عمومه دیگه پسره خودش مدیره…

ساله اول فقط دوست بودیم خیلی صمیمی بودیم طوری که مدام با هم بودیم،، اینم بگم که راستش من بهش علاقه پیدا کرده بودم ولی جرات نمیکردم بش بگم، یه شب که تا دیر وقت باهم حرف میزدیم،فک کنم حشری شده بود بم گفت اجازه میدی یکم مجازی تو آغوش بگیرمت و بوست کنم ( باviber میحرفیدیم ینی مجازی بود) ولی جواب ندادم، دوباره پرسید اما منتظره جواب نموند اینبار و گفت دلم میخواست الان پیشت باشم پروانه،لبم و رو لبات بزارم و تمام دنیارو فراموش کنم و دستام و میبردم تو سوتینت و سینتو میگرفتم و کلی میمکیدم ،بعدش گفت از وقتی که تورو دیدم عاشقه چشمات شدم ولی میترسیدم بهت پیشنهاد بدم…ولی عکسات تو گوشیم بودو مدام باهات حال میکردم… یه عکس واسم فرستاد که گردنه لباسم بزرگ بودو سینم زیاد جذاب شده بود گفت عاشقه این عکستم پروانه! شکه شدم!! آخه من عکس واسش نفرستاده بودم( خب اینجا که زندگی میکنم به لباس کاری ندارن مثه ایران نیست) منم عصبانی شدم گفتم این عکس پیشه تو چیکار میکنه!! من کی عکس واست فرستادم؟!! گفت شرمنده والا یه روز گوشیت رو میز بود و چندتا عکست و واسه خودم فرستادم، پروانه من عاشق جذابیت شدم دلم میخواد باهات باشم بفهم دیونه بفهم! اینارو گفت و کلی علامت سوآل فرستاد! منم گفتم بسه شایان هواست هست چی میگی! من و تو فقط دوستیم و دیگه هیچی. از این کارتم خجالت بکش چطور بی اجازه به گوشیم دست زدی و عکسام و بردی!!! بعد گفتم من میرم دیگه ام باهات حرفی ندارم!! مزاحمم نشو، دیگه نت و خاموش کردم و گوشیم و خاموش کردم. راستش از یه طرف خوشم اومد چون دوسش داشتم، از یه طرف دیگه م واسه عکسام ناراحت بودم که خیلی وقته باش جق میزنه و منم خبر نداشتم… اونروز جمعه بود، فرداشم آف بودیم، دیگه یک شنبه رفتیم سنتر ،خب میدونستم اون کجاها میره منم نمیرفتم اونم میدونست من کجاهام خود داری میکرد هم و نبینیم…دیگه وقتی خواستیم برگردیم خونه یهو چشمون بهم خورد ولی خودمونو زدیم به خنگی که هم و ندیدیم…از این موضوع چند وقتی همینجوری گذشت که یه روز بهم زنگ زد اول جواب ندادم ولی واسه باره دوم جواب دادم هیچی نگفتم سلام کردو گفت ببین پروانه تو من و میشناسی تاحالا چ بدی از من دیدی! معذرت میخوام واسه حرفایه اون شب حالم خراب بود… ولی اینبار میخوام بهت پیشنهاد بدم خیلی دوست دارم و میخوام باهات ازدواج کنم هروقتیم که خواستی جواب بده… یه هفته گذشت و اوکی بش دادم و دیگه باهم بودیم و خیلی رمانسی بودیم… 6 ماه از رابطمون گذشت ولی پاک بودیم نه سکسی نه بوسه ای… یه روز با دوستام رفته بودیم خونه باغمون دیگه لباسایه نصبتا لخت پوشیدم چون فقط دختر بودیم… واسش عکس گرفته بودم و شب واسش فرستادم، مامان بابام چند روزی مسافرت رفتن فقط من و داداش کوچیکم خونه بودیم منم که اتاقم طبقه بالا بود تنها بودم خلاصه عکسارو دید و یکم جواب نداد گفتم چی شد دیونه؟؟ گفت بدجوری میخوام پروانه من میخواااام همین امشب… منم گفتم باشه عشقم ولی فعلا نمیشه بذار درسم تموم بشه بیا خاستگاریم و دیگه ماله تو میشم و بهت میدم گفت میدونم ولی الان راست کردم چیکارش کنم هیچی حالیش نیست منم دلم و زدم به دریا گفتم خوب خله عکسشو واسم بفرست اگه پسندیدم که میگم بیا اینجا مامان اینا خونه نیستن عکسشو سندید وای وااای عجب کیری بود کلفت و دراز پاک حشری شدم گفتم شایان زود زود بیا اینجا خونمون زیاد از هم دور نیست پا شد اومد تا اون اومد منم آرایش کردم و خودم و خوشگل کردم و یه لباس خواب پوشیدم اس داد گفت بیا درو باز کن منم یه چیز زدم رو شونم و رفتم پایین درو باز کردم همین که باز کردم محکم بغلم کردو لبش و گذاشت رو گردنم… گفتم دیونه بزار بریم بالا داداشم نبینه… با بغل بردم بالا و هی لب میگرفت دیگه گذاشتمم رو تخت و با همون لباسا خوابید روم و فقط لبام و میمکید صدای فلچ فلچمون اتاق و گرفته بود آه و ناله میکردیم داشتیم آتیش میگرفتیم از هوس… در گوشم گفت عشقم بابا مامان کی میان؟ خندیدم و گفتم عسلم تا صب با هم حال میکنیم بی خیال گفت نه د کی برمیگردن! گفتم پس فردا گفت وااای چ خوب… از همونجا در گوشم باز لیسیدن و شروع کرد میدونست خیلی قلقلکم میاد… کلی لب و گردن خورد و منم ماله اون و خوردم و گفت تا صب وقت داریم نه؟ گفتم آره عشقمممم گفت پس برنامه دارم خانومم گفتم جانه من؟! گفت آره کس خوشگله گفت خوب من سوال میپرسم تو جواب بده اگه ندونستی یه لباست و در میارم و توام همینطور منم خیلی خوشم اومد اولین سوال و بلد نبودم لباس بالایم و در آورد و دو بوس از ممه هام کرد از بالا سوتین. نوبت من شد یه سوال پرسیدم خندید و گفت فرز کن نمیدونم تشرتش و در آوردم یه آهیی کشیددددد. خلاصه سوال سوال هم و لخت کردیم فقط موند شرت و سوتینم اونم فقط شرتش گفت پشت کن بهم این کارو کردم و از پشت سوتینم و باز کرد و یواش یواش از پشت سینمو میمالوند خودش و کامل چسبونده بود بهم گرمیه بدنش داشت آتشم میزد آه و ناله میکردم خیلی خوشم. میومد خودم و ولو کردم روش، کیرش راست کرده بود زیره شرتش داغه داغ بود یه آخه خیلی خیلی حشری کشیدم که اینقد دیونه شد سریع دستشو کرد تو شرتم همش میگفت قربونش بشم کس تپلم فدات بشششششششم عشقممم هی میمالوند یهو از زیرم رفت اونورو گفت کس تپل بالا جایه منه دوباره رفت سراغه ممه هام بو میکشید ماچ میکرد نوکش و گاز میگرفت درد داشت ولی خیلی خوشم میومد. دیگه نوکه سینه هام چسپوند بهم و همش قوربونم میشد با ماچ کردن اومد تا پایین منم آه و اوفم تو اتاق فضار و گرفته بود تا رسید به کسم شرتم پام بود هنوز ولی خیسه خیس شده بود گفت ای جاااااان میخوامش میخوامشششششش گفتم همش ماله خودت شایانه من جرم بده بکن منو بکنننننن گفت چشم چشممممممم واسه کردن اومدم دیگه عشقم… شرتم و یواش در آورد تا میبرد پایین هی بوس میکرد یهو اون پایین موند منم که چشام و بسته بودم و سینم و میمالیدم دیدم خبری ازش نیست وقتی سرم و بلند کردم دیدم فقط کسم و نگا میکنه و دستش تو شرتش بودو با کیرش ور میرفت با صدای بلندی خندیدم گفتم عشقم بده من تا بمالم وااااست دستم و گذاشتم رو کیرش خیلی سفت شده بود تپش قلبم بیشتر شد کیرشو بوس کردم و با دست محکم گرفته بودم دیگه گفتم دراز بکش شرتتو در بیارم عشقممممم حولش دادم با پشت افتاد یواش یواش پایین کشیدم میگفت آخ جون اییییی کیرم ترکید وای منم حشرم بیشتر میشد با صداش وقتی شرتشو در آوردم ناخونم به روناش میخورد خیلی آه و اوف میکرد، با خز خودم و مالوندم روش تا لبم به لبش رسیدو کسم به کیرش بهش گفتم از کیر خوردن خوشم نمیاد هاااا گفت منم بدم میاد گفتم پس کس و کیر. خوردن ممنوع نگام کردو زد زیره خنده گفت آره عسلمممم دیگه کیرشو گذاشت بیت خط کوسم و بالا پایین. میکرد زیرم طوری که فقط میمالیدن بهم از جون افتادیم محکم پرتم کرد از روش خیلی خشنانه اومد روم دوباره لب گرفتن و شروع کرد ایندفه خیلی با حثرت گاز باهاش بود منم لبشو گاز میگرفتم و کسم و میمالوندم رفت سراغ گردنم و با گاز گرفتن بوس میکرد دردم میومد ولی خیلی حشری شده بودم بیشتر میخواستم مجالم نمیداد با گاز یهو دستم و بردم و کیرشو کشیدم یه داده محکم کشید گفت بریدیش دیونه گفتم خوب خواستم دردت بیاد دیگه میخوامش کیرتو میخوااااام شایاااان میخوام این کیر کلفتت و میخوااامممم دستم روش بود گفت عشقم واسه چی میخوایش چیکارش داری؟؟؟! گفتم میخوام بکنی تو کسم دردم بیاد جیغ بکشم جرم بدی… گفت چشم چشم چنان میکنمت که پاره پاره شی گریه ت بگیره خوابوندم رو تخت و دستشو کشید رو کسم گفت امشب مبارکش میکنم ( خوب پرده داشتم چون هیچ احدی بم دست نزده بود حتی بوسم نکرده بودم) یه گاز از بالایه کسم گرفت جیغ کشیدم و خودمو جمع کردم یکم دستم روش بپد آخه خیلی درد کرد با سیلی افتادم به جونش بازوهام گرفت و لبم و گرفت با لباش یهو شل شدم کلی خندش گرفت دوباره خوابوندم ایندفه اومد روم کیرشو با دست گذاشت لایه کسم یه نفس عمیق کشید و سرشو کرد تو با دست تکون میدآد داشتم میمردم گفتم بکن تو دیگه شایان بکن توش گفت نه تا التماس نکنی نمیکنم گفتم کور خوندی ببین کی زرز میکنه با دست کیرشو حول دادم از کسم اومد بیرون دیگه نودم با چوچولم بازی میکردم و آه و ناله میکرم با ه دستمم سینم و میمالوندم 3،4 منت گذشت یهو خودشو چنان انداخت روم که انگشتم رفت تو سوراخه کسم دستامو انداخت اونور گفت مگه من مردم ایندفه تا نصفه کرد تو کسم وقتی حس کرد رسید به پردم با انگشت بزرگش با چوچولم بازی میکردو با یه دستشم سینمو چنگ میزد دیگه داشتم میمردم خودمو بلند کردمو کمرشو گرفتم محکم به خودم فشار دادم کیرش تا ته رفت تو از درد آه خیلی بلند کشیدم کیرشو هیچ تکون نداد گفت عشقم چی شد خوبی؟!!! با جونه نیمه جون و حشری گفتم آره ه ه ه ه ه فقط بکن بکن دیگه شروع کرد به تلمبه زدم خایه هاش به لبه کسم میزد گفتم عسلم میخوام یکم منم رانندگی کنم میخوام بیام بالااااا اونم قبول کرد و اومد زیرم با یه دسمال آب و خونو یکم پاکش کردم که نره رو اون خیلی خیلی درد داشتم ولی ادامه دادم کیرشو گذاشت تو کسمو منم یکم تکون خوردم تا راحت باشم و دیگه هی بالا پایین میپریدم سینه هامم بالا پایین میکرد هردو به اوج رییده بودیم سرو صدامون پره اتاق شده بود… گفتم عشقم دارم اورگاسم میشم کسم یکم خونی بود دوباره دیگه تلمبه زدنو یواش کردیمو منو گذاشت زیرش و کیرشو در اوردو فقط میمالوند به چوچولم و با سیلی میزد بالاش لرزیدم آبم اومد گفت ای جانممممم عزیزم نفسم عاشقتممممم منم نفس نفس بودم و چشام خمار میرفت و دیگه گفت پس من چی گفتم دردت به جونم یه گازه یواش از لبش گرفتم و با دیت کیرشو فشار میدادم گفتم بیا عشقم بکنش تو کسم تا توام ارضا شی دوباره کرد توشو تلمبه زدن پ شروع کردو هی میگف کست ماله خودم کیت ماله کیرمه عشقم تو فقط ماله خودمی و هی تلمبه میزد منم دادو هوار میکردم و گفت داره آبم میاد گفتم نکنی توش دیونه هاا گفت چشم پی بکنم کجا؟! سطل اشغالو آوردم و از پشت خودم و میمالوندم بهش و دستم و میبردم رو کیرش و که یهو آبش اومد و ریخت تو سطل و دوباره با هم لب گرفتیم و رفتیم رو تخت و بغله هم بذ لختی خوابیدیم ساعت 5 صبح بیدار شدم دیدم خوابه هنوز رفتم در اتاق و قفل کردم که نکنه داداش کوچیکم بیاد اتاقم،و دوباره کنارش خوابیدم و یه بوسش کردم و خوابیدم. دیگه با زنگ گوشیش بیدار شدیم مامانش بود گفت کجایی؟ اونم گفت پیشه یکی از دوستامم شب بم زنگ زد حالش خوب نبود وقتی قط. کرد رفتیم یه دوش گرفتیم و لباساشو پوشید و رفت خونه که آماده بشه بریم کار منم خودم و آماده کردم و رفتیم سره کار از اون روز به بعد هروقت فرست میشه سر کار کلی لب میگیریم و دو دفعه دیگه م سکس کردیم . امید وارم خوشتون اومده باشه ببخشید اگه زیاد دراز بود تازه نصفشم نگفتم هههههههه

نوشته:‌ پروانه


👍 0
👎 0
33022 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

447253
2014-12-14 05:46:55 +0330 +0330
NA

عاغا طولانیه
من حال ندارم بخونم
یکی تو دوسه خط خلاصش رو بزاره

0 ❤️

447254
2014-12-14 07:49:03 +0330 +0330
NA

کس شعری بیش نبود
ضمنا خیلی طولانیه کونی diablo

0 ❤️

447256
2014-12-15 02:49:35 +0330 +0330

پر بدک نبود !! سعی کن با ادامه ی کوس و شعر گویی فارسیتو بهتر کنی !! موفق باشی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها