اولین سکس عمرم با خواهر زاده ام

1396/07/04

سلام خدمت دوستان عزیز شهوانی من تو داستانم از اسم استفاده نمیکنم و این داستان هم کاملا حقیقت داره از همین اول بگم که اگه میخواید فحش بدید خواهش میکنم نخونید…
یکم از خودم بگم من چند ماهی هست که 18 سالم شده و خواهر زاده ام 14 سالشه خودم قدم 190 و وزنم 80 کیلوه بدن ردیفی هم دارم چون باشگاه میرم و جغی هم نیستم ( قابل توجه بعضی از دوستان ) اون هم قدش 160 وزنشو دقیق نمیدونم ولی بدن خوبی داره من همیشه تو نخ کونش بودم که اخر هم بدستش اوردم ( باید بگم که این داستان هم برای بار اوله که مینویسم اگه غلط املائی داشت ببخشید )
خب بریم سر داستان …
این داستان بر میگرده ب زمستون پارسال که تو خونه پای گیم بودیم همه تو خونه خواب بودن و ما تو اطاق من بازی میکردیم یه یورو تراک گذاشته بودم و داشتم بازی میکردم. میخواستم ی جوری سر داستانو باز کنم اونم که اصلا این کارا حالیش نبود…(کسایی که یورو تراک بازی کردن متوجه میشن) تو بازی که داشتم تو جاده میرفتم اونم کنار دستم رو صندلی نشسته بود(رو صندلی واقعی نه تو بازی :/) میگفت این گوشه بزن کنار که من برم دسشویی منم وایسادم که الکی اون دسشویی بره اونم کنار صندلی رو زانو نشست منم گفتم بلند نشو گفت چرا گفتم اینجوری که نمیشه باید بشورمت اونم گفت باشه منم تو کونم عروووسی بود رفتم پشتش رو زانو نشستم و اروم اروم دست میکشیدم رو کونش بیشتر ب خودم جرات دادم وه رفتم پایین تا رسیدم ب کوسش تا دستم خورد بهش ی حالی شدم نمیدونم واسه این بود که اولین بار بود دست ب کوس زدم اینجور شدم یا از حشر بود بگذریم کم کم تو همون حالت داشتم یواش یواش کسشو میمالوندم (اونم نمیدونم ب چه دلیلی چیزی نمیگفت ) که دیدم چشماشو بسته منم اروم صداش کردم که بیا رو تخت رفتم اروم در اتاقو بستم که کسی نفهمه (ساعت یا دو یا سه ظهر بود و همه خواب خواب) و هیچ کسی هم فکر نمیکرد که ما این کار هارو بکنیم چون تو خونه خیلی مودب بودیم.‌ بعد کامپیوتر رو خاموش کردم و کنارش رو تخت. از خجالت قرمز شده بود منم یه بوسش کردم وه اونم یکم اروم شد ی دستمو انداختم زیر سرش و تا رو سینه هاش بردم و میمالوندمش وه ی دستم هم رو کوسش بود همه ی این کار هارو از رو شلوار کردیم اونم تو تموم این مدت بی حرکت بود و منم بهش گفتم چرا نشستی؟ گفت چی کار کنم گفتم بگیرش بمالش… اونم قبول کرد… داشتیم واسه هم میمالوندیم که دیدم دستش از حرکت وایساد و چشاشو بست و ی لرزشی تو بدنش افتاد و دستم که رو شلوارش بود ی خیسی کمی احساس کردم چون که زیاد سنی نداشت اون قدر اب نداشت بهش گفتم خوب بود؟ سرشو ب نشانه اره تکون داد از خجالت نمیتونست حرف بزنه… گفتم برا من که نیومده گفت چی نیومده ؟ گفتم ابم گفت اب چیه ( همه ی اینارو ب زور و با صورت سرخ شده از خجالت میگفت ) گفتم حالا ول کن بعدا برات میگم… قبول کرد و منم گفتم برام میخوریش؟ گفت نه بدم میاد… گفتم خب درش میارم برام بمالش‌.‌ منم تا کیرمو در اوردم چشاش از تعجب باز موند گفتم چیه چی شده ؟ گفت خیلی بزرگه!!! منم ی خنده ی کوچیکی کردم و اونم خندید گفتم ساکت الان همه بیدار میشن گفت باشه. دستشو گرفتم و بهش گفتم که چجوری برام جق بزنه (انصافا خوب میمالوند) بعد از چند دقیقه دیدم ابم داره میاد سریع چند تا دستمال برداشتم و دستشو کشیدم و ابم با چنان فشاری پاشید که یه قطرش افتاد رو لباش و شاکی شد گفت این چی بود منم نشستم براش توضیح دادم بعد لباسشو با ی دستمال دیگه پاک کردم و رفتم دستمال هارو انداختم سطل اشغال و برگشتم و کنارش تا عصر خوابیدم چون میدونستم کسی در مورد ما فکر بد نمیکنه… از اون موقع تا حالا هر وقت ک کوچک ترین فرصتی پیش بیاد با هم سکس میکنیم وه تا حالا هم بار ها کونش گذاشتم اونم دیگه حرفه ای شده (دوستان محترم این داستان کاملا حقیقت داره) لطفا نظر بدید اگه دوست داشتید تا بازم بنویسم … فدای همتون???

نوشته: ???


👍 11
👎 23
52367 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

654613
2017-09-26 22:57:01 +0330 +0330

تو راست میگی .

0 ❤️

654623
2017-09-27 00:32:53 +0330 +0330

آشغال عوضی تو فکر کردی حالا مثلا اگه حقیقتم باشه حقت فوش خوردن نیست دیوس لاشی اتفاقا اینجوری بیشتر مستحق فوشی بچه کونی اگه دستم بهت میرسید چنان بلایی سرت میاوردم که تا خونتون ار بزنی آخه نفهم آدم با خواهرزادش سکس میکنه یه جورم از وزن و قدش نوشته انگار بردبیته شترم هم قدش بلنده هم وزنش زیاده تو اگه خوشتیپ بودی این همه دختر تو خیابون تازه اونم نه با دختری که سنش اینقدر پایین باشه بیشعور نفهم

1 ❤️

654625
2017-09-27 01:50:44 +0330 +0330

نمی‌دونم چرا داستان‌های مربوط به زیر سن هجده سال اینجا تایید میشه. بحث شهوت و س ک س و این چیزا با کودک آزاری فرق میکنه. اگه تو کشورهای اروپایی و امریکایی به بچه زیر هجده نگاه چپ کنی ده سال میری زندان تا آخر عمرتم از جامعه ترد میشی.

1 ❤️

654629
2017-09-27 03:03:38 +0330 +0330

اینجا ایران اسد،جایی که دایی هجده ساله،به دختر بچه چهارده ساله خواهرش هم رحم نمیکند…اینجا ایران اسد…

0 ❤️

654632
2017-09-27 03:39:24 +0330 +0330

az sexeton be nevis ba tozih bishtar

0 ❤️

654638
2017-09-27 04:00:45 +0330 +0330
NA

ﻧﺎﻣﻮﺳﻦ ﺑﻪ ﺍﺩﻣﻴﻦ ﺟﻪ ﺭﺑﻄﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﻫﺮ ﻛﻲ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ ﺍﺩﻣﻴﻦ ﻣﻮﻇﻔﻪ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺵ ﺑﺪﻩ :S

0 ❤️

654661
2017-09-27 07:38:23 +0330 +0330

دوستان خیلی از ماها مدت هاست این سایتو میشناسیم . میدونم برای همه تون واضحه که چقدر روز به روز داستان و تاپیک و … با برچسب سکس با محارم ،ضربدری،بی غیرتی ،گی و لز بیشتر و بیشتر میشه … اصلا منطقی نیست اونم با این حجم از کاربرایی که میان و گاهآ تایید میکنن یا زیر عکس ها کامنت میذارن که این خواهر مادر یا زن منه … امیدوارم یه سر سوزن تفکر کنیم و این دست داستان ها رومون تاثیری نذاره و شما آقایون عزیز هم به خانواده تون نظر سوئی پیدا نکنین … متاسفم برای افکار مریض این افراد
امیدوارم هرچه زودتر تن به خاک بدین …

1 ❤️

654667
2017-09-27 08:11:33 +0330 +0330

اره جون کون مادرت . تو راستی گفتی این همه ادم احمقن حرف تو رو باورکنن .بوی ششهوت چی شد کجا رفت همه اونجا کونی بودن خوابشون برده بود وقتی دسمال کاغذی رو گذاشتی سطل اشغال مادر جندت نفهمید بعدا . بابا چرا رویاایی میگین خوب واقعیتن رو بگو تو تخ خواهر زادم هستم ولی نمیتونم بکنمش . اون هم جنده کردی احمق بکش پایین اون شلوارت رو میخوام بکنمت ادب بشی

0 ❤️

654679
2017-09-27 09:24:10 +0330 +0330
NA

بچه کونی محارم ننویس دیوس محارم ننویس کونکش محارم ننویس جاکش محارم ننویس ولدزنا محارم ننویس قرمساق محارم ننویس و…محارم ننویس

0 ❤️

654695
2017-09-27 12:21:10 +0330 +0330

دروغ میگه . هم جقیه ، هم تخیلیه ، هم مریضه که اینارو می نویسه

0 ❤️

654704
2017-09-27 14:21:05 +0330 +0330

اوووف منم دوست دارم با دایی

0 ❤️

654826
2017-09-28 01:36:56 +0330 +0330
NA

آدمایی کسخلی مثل تو فقط اکسیژن هوا رو میگیرن دی اکسید کربن پس میدن،در کل به جز ضرر هیچ سودی ندارن

0 ❤️

654829
2017-09-28 02:13:57 +0330 +0330

اتفاقا چون واقعیت رو نوشتی سزاوار همه جور فحش و ناسزایی هستی.همه جور گرایشات جنسی رو پذیرفتم،همه مدل طرز فکر رو قبول کردم،اما با محارم واقعا مشکل دارم… نمیدونم چی بهت بگم…حتی باورش سخته برام.

0 ❤️

654871
2017-09-28 12:26:08 +0330 +0330

admin in dastanaye sex ba bache ha chie mizari? kheire saret masalan inaro mamnoo karde boodi

1 ❤️

654938
2017-09-28 21:22:13 +0330 +0330

اخه کس کش بی ناموس جقی کیه که این داستان رو بخون بهت فحش نده بی وجود از محارم هم که بگذریم چهارده ساله ایتقدر اعصابم خورد شد که اگه میدیدمت نمیکردمت شیشه نوشابه میکردم تو کونت.ادمین من تازه واردم ولی محارم نزار لطفا

0 ❤️

655059
2017-09-29 15:14:38 +0330 +0330

خداییش من اینقدر ک با نظرات دوستان حال میکنم با داستانا حال نمیکنم دمتون گرم�

0 ❤️

655381
2017-10-01 12:12:27 +0330 +0330

چقدر چندش اوره فکرشم حاله ادمو بهم میزنه.کثافت خواهرت بهت اعتماد کرده.حداقل این گوه رو میخورید جایی تعریف نکنید اینجوری قبحش از بین میره و ادمهایه مریض مثل توزیاد میشن :(

0 ❤️

752228
2019-03-05 18:04:23 +0330 +0330

فکر کنم دیدی یا شنیدی که افراد سن بالا تر و دهه 60 و 50 همیشه میگن ما تا فلان سن هیچ نمیونستیم … آومدی ی کلک بزنی و همه چیزو واقعی جلوه بدی و تو داستانت سن آون دخترو 14 گفتی و هیچ آگاهی از منی (((آب ک ))) نداشته
عامو جون آون 14 ساله های دهه 50 بودند که واقعا نمیدونستن چی به چیه امروزه طرف 14 سالشه ماشاءالله میتونه یک سمینار یا برنامه آموزش سقط جنین از ابتدا پیدا شدنش تا سقط کردنش رو توضیح بده
متاسفم برای جلب توجه میاین و از هیچ احدی هم نمیگذرید مامان ابجی واویلا خواهرزاده ?

0 ❤️