اولین سکس من و لیلا

1395/05/01

سلام

من سینا هستم
سی و یک سالمه و سه ساله که ازدواج کردم و زندگی سکسی و خوبی دارم
هیکلم بد نیست ، قدم ۱۸۳ و وزنم ۸۴ کیلو … بدن پر و عضلانی دارم و سفیدم …
حالا از زنم براتون بگم ؛ اسمش لیلا هست و دو سال ازم کوچیکتره …
بدن فوق العاده سکسی و جذابی داره ، ۱۷۶ قد و ۶۹ کیلو وزن
کون و سینه های سفید و بزرگی داره و سایزش ۸۵ هست
می خوام اولین خاطره ی سکسمون رو براتون بگم … ینی شب اول … بعد جشن عروسی
اون روز خیلی درگیر کارا ی آرایشگاه و باغ و مراسم بودیم اما وقتی که قیافه و هیکل جذاب لیلا رو تو لباس عروس خوشگلش دیدم همه چیز از یادم رفت و داشتم خدا خدا میکردم که زودتر جشن تموم شه و بتونم امشب باهاش شیطونی کنم …
بعد از چهار پنج ساعت بزن برقص بلخره ما رو راهی خونه ی خودمون کردن …
لیلا رو از ماشین پیاده کردم و بعد از خودافظی با همه ی مهمونا و فامیل بردمش تو خونه …
هردومون خیلی خسته بودیم …
لیلا روی مبل نشست و کفشاش رو دراورد …
منم کتم رو دراوردم و کنارش نشستم …
بهم گفت : سینا
دستش رو گرفتم و گفت : جونم عشقم
بهم نزدیکتر شد و گفت : دوست دارم
با اونیکی دستم گونش رو ناز کردم و گفت : منم دوست دارم …
بغلم کرد و منو به خودش فشار داد
منم شروع کردم به بوسیدن گردنش …
دستاش رو دور گردنم حلقه کرد و گفت : سینا … دلم می خواد امشب بهترین شب زندگیم باشه
بلند شدم و لیلا رو هم بلند کردم و در حالی که داشتم به سمت اتاق خوابمون می بردمش گفتم : مطمئن باش که بهترین شب زندگیمون میشه …
بردمش تو اتاق و روی تخت خوابوندمش و جلیقم رو دراوردم …
سرش رو از رو تخت بلند کرد و گفت : سینا میشه کمکم کنی لباسمو درارم ؟
دکمه های سر آستینم رو باز کردم و رفتم روتخت و گفتم : چرا که نه … بچرخ عشقم
به شکم خوابید
زیپ و دکمه های پشت لباسش رو باز کردم و تاج کوچولوی نقره ای رنگ توی موهاش رو برداشتم و روی میز کنار تختمون گذاشتم …
با کمک خودش لباسش رو از تنش دراوردم
وااای چیزی رو که میدیدم باورم نمیشد
لیلا با یه شورت و سوتین قرمز سکسی جلوم نشسته بود
لیلا بهم چشمک زد و در حالی که داشت کراواتم رو شل می کرد گفت : چرا اینجوری نیگا میکنی سینا … آدم ازت خجالت میکشه
خندیدم و گفتم : خیلی خوشگلی لیلا
کراواتم رو باز کرد و رفت سراغ دکمه های پیرهنم و گفت : تو خوشگل تری
دوباره خندیدم و توی باز کردن دکمه هام بهش کمک کردم …
حالا فقط شلوار پام بود … کیرم داشت از شدت حشر تو شورتم میترکید
لیلا منو خوابوند و اومد روم و گفت : شیطونی نکن … زوده
بعد آروم آروم کمربندم رو باز کرد و زیپ شلوارمو کشید پایین
قلمبگی کیرم از رو شرتم معلوم بود
شلوارم رو از پام دراورد و گفت : سینا دارم کم کم ازت میترسم …
به سمت خودم کشیدمش تا بتونم ببوسمش و گفت : چرا
لبام رو بوسید و گفت : چون انگاری خیلی بزرگه
بعد دستش رو از روی سینم پایین برد و به شورتم رسوند …
کیرم نبض گرفته بود و هر لحظه داشت بزرگتر میشد
صورت لیلا رو بالا گرفتم و لب پایینیش رو بوسیدم و شروع به مکیدن لب بالاییش کردم …
دستام رو هم به سینه های تپل و گوشتیش رسوندم و از روی سوتین مالوندمشون
صدای آه و اوه لیلا بلند شده بود
سوتینش رو باز کردم و شروع به لیس زدن نوک ممه هاش کردم
لیلا آروم دستش رو کرد توی شورتم و کیرم رو گرفت …
لرزش بدنم رو هم خودم فهمیدم و هم لیلا حس کرد …
شورتم رو تا روی زانوم کشید و برام جلق زد
داشتم دیوونه میشدم
خیلی عالی بود
لیلا کم کم شروع به ساک زدن کرد و با انگشتاش داشت خایه هام رو فشار میداد
انگار رو ابرا بودم
کیر ۱۸ سانتی من کاملا در اختیار لیلا بود
یه ربع گذشت و لیلا هنوز داشت با کیرم ور میرفت
دستاش رو گرفتم و گفت : بسه دیگه لیلا … الان آبم میاد نمی خوای قسمت اصلی رو انجام بدیم گلم ؟
لیلا شورتش رو از پاش دراورد و روی رونام نشست و گفت : چرا … معلومه که می خوام
آروم لیلا رو چرخوندم و شروع به بازی با چوچولش کردم …
کسش نرم و خیس بود
دیوونه شده بود و داشت آروم آروم جیغ میکشید
سرم رو پایین برد و روی کسش فشار داد
زبونم رو دور کسش بازی دادم و به سمت سوراخ کوسش کشیدم
همزمان هم داشتم با چوچولش بازی می کردم …
لیلا گفت : سسسسینا … منو بکن … دیگه تحملشو ندارم … جرم بده …
منم اطاعت کردم و سر کیرم رو گذاشتم دم کوسش و مالیدم لای خط کوسش
گفتم : می خوای کرم بزنم لیلا … درد داره ها
لیلا گفت : میشه زودتر کیرتو هل بدی تو سینا … کرم نمی خواد …
منم که دیدم اگه نکنمش خودش کیرم رو میکنه تو کسش آروم آروم فشار دادم …
قیافه ی لیلا از درد جمع شد و یه آخ کوچیک گفت
پردش خیلی کلفت بود و هنوزذسر کیر من نرفته بود تو کسش
پاهاش رو بیشتر باز کردم و با تمام توان کیر شق شدم رو هل دادم تو کوس تنگش …
لیلا از درد جیغ بنفشی کشید و بازوهام رو چنگ زد …
دستم رو گذاشتم زیر شکمش و در حالی که منتظر بودم که یه بار دیگه امتحان کنم گفتم : عجب پرده ای داری لیلا
لیلا چشماش رو بست و گفت : سینا جرم بده بدو …
منم مصمم تر از قبل کیرم رو تو سوراخ کسش فشار دادم …
کیرم حدودن پنج سانت رفت توی کس تنگ و نازش …
احساس کردم که کیرم داره آتیش میگیره …
چند قطره خون از سوراخ لیلا بیرون ریخت
خون ها رو با دستمال پاک کردم و شیکم لیلا رو بوسیدم
لیلا چشاش رو باز کرد و چند قطره اشک روی گونه هاش سرید …
گفتم : درد داری خانومم ؟
لیلا اشکاش رو پاک کرد و گفت : آره سینا …
در حالی که داشت کیرم رو کمی جلو و عقب میکردم گفتم : بمیرم برات … یه کم صبر کن الان جا باز میکنه …
کسش یه کم گشاد تر شد …
اما با هر جلو عقب کردن دردش می گرفت
کیرم رو بیرون کشیدم و کس خونیش رو بوسیدم و گفتم : امشب دیگه بیشتر از این اذیتت نمی کنم عزیرم …
لیلا کیرم رو تمیز کرد و در حالی که داشت جلق میزد برام گفت : پس بذار ارضات کنم …
و اونشب اونقدر همدیگه رو مالوندیم که هردومون به ارگاسم رسیدیم …
تمام آب خونی کسش رو خوردم و آب خودم رو هم روی سینش ریختم …
لیلا خیلی بیحال شده بود …
بلندش کردم و به حموم بردمش و دوتایی باهم حموم کردیم
بعد به تخت برگشتیم
لیلا منو بوسید و گفت : شب عالی بود
منم بوسیدمش و گفت : بازم ببقشید اگر درد کشیدی
و این بود شب اول ما

نوشته: سینا


👍 1
👎 4
34667 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

549936
2016-07-22 21:17:05 +0430 +0430

بسيار حال بهم زن بود و تخمي

0 ❤️

549938
2016-07-22 21:19:43 +0430 +0430

فقط يه جقی کس مذهب میتونه تصور کنه زنش شب اول واسش ساک میزنه
مشنگ سوژه نبود دیگه حتما باید سکس حلال باشه مسلمون جقی؟

0 ❤️

549944
2016-07-22 21:26:32 +0430 +0430

عججججججججبا

0 ❤️

549946
2016-07-22 21:29:11 +0430 +0430

لیلا لنگ وا کن مویوم این چه لنگ وا کردنه این زه اقبال مویه

0 ❤️

549983
2016-07-23 00:40:57 +0430 +0430

نفر بعدی خرررر است

خخخخخ

0 ❤️

549984
2016-07-23 01:39:45 +0430 +0430

دقت کردین همه داستان نویس ها:ِِ
کیر بالای 18 سانت دارن.عمرا یکی 17 باشه . همه هات و حشری هستن.همه هم قد بالای 183 سانت حالا نه 180
یعنی ایده ال ترین انسان ها در شهوانی هستند.درود (clap)

1 ❤️

549988
2016-07-23 04:48:22 +0430 +0430

فکر میکنم داستانش رو تو همین سایت چند روز پیش گذاشته باشی جناب ادمین لطفا داستان تکراری آپ نکن…

0 ❤️

549990
2016-07-23 04:51:00 +0430 +0430

معذرت میخوام ادمین عزیز اسم اون داستان سکس با لیلا بعد از 5 سال بود و این داستان تکراری نیست…
ولی نمیدونم قضیه این لیلا خانوم چیه،انگار همه اعضای شهوانی طلبه ایشون هستن!!! و هرکدوم یه ناخونکی باید به ایشون بزنه!!!

1 ❤️

549995
2016-07-23 06:18:34 +0430 +0430

اه اه اه جملاتتو درست کن بابا کله کیری

0 ❤️

550008
2016-07-23 10:28:09 +0430 +0430

ولی میزدی جرش میدادی کس و کونشو یکی میکردی هر وقت که کردی بیا تعریف کن واسمون حال کنیم با لیلا جونت

0 ❤️

550009
2016-07-23 10:51:18 +0430 +0430

خسته نباشی دلاور ?

0 ❤️

550018
2016-07-23 12:10:54 +0430 +0430

بد نبود ولی کیرمم راست نشد نیاز ب تلاش بیشتری داری

0 ❤️

550035
2016-07-23 17:34:25 +0430 +0430

ست قرمز زیر لباس سفید عروس؟!! مطمینی زیادی مست نبودی و رنگ خون تو چشات نبود؟!!

0 ❤️

550137
2016-07-24 18:48:42 +0430 +0430

یجا نوشتی گفته دارم ازت میترسم انگار خیلی بزرگه
ینی تا قبل اون روز سالار شمارو زیارت نکرده؟
والا جای ما توعقد میبینی باردارن ک عجیب نیس

0 ❤️

550174
2016-07-24 22:22:13 +0430 +0430
NA

از گی و سکس خانوادگی و خیانت خیلی بهتر بود ولی تخمی تعریف کردی و بعضی جاها سوتی دادی ک ب نظر میومد توهم بوده ،شما از لحظه عقد تا شب عروسی دو دقیقه هم تنها نشدین ک زنت ببینه سایزش چقدره ؟!

0 ❤️