سلام این خاطره مال زمانیه که تازه دبیرستانم تموم شده بود و آخر تابستون قبل از اینکه کلاس های دانشگاه شروع بشه رفیقم احسان که از بچگی رفاقتمون زبانزد بود بهم گفت فردا جنده هماهنگ کنیم بریم منم خندیدم و گفتم پایتم اساسی
فرداش با یه جنده هماهنگ کرد که اون موقع که جنده رنج 20…25 تومن بود این جنده 30 تومن میگرفت و اینطوری که میگفتن همه جاش عملیه و خیلی شاخه
ما هم که میخواستیم آخر تابستونی یه حالی از عذا دراریم گفتیم یه کاری کنیم که آبمون در دربیاد…رفتیم 2 تا ساندیسی خوردیم و لیدوکائین(بی حس کننده) و کاندوم تاخیری گرفتیم که بعدش فهمیدیم چه کار احمقانه ای کردیم سر ساعت 5 و نیم به آدرسی که گرفته بودیم رفتیم…مست مست داشتیم از پله ها بالا میرفتیم که دیدیم در یکی از آپارتمان ها باز شد و یه دختر قد کوتاه ولی سکسی درو باز کرد…رفتیم تو و جنده رفت برامون 2 تا شربت آورد من شربت رو خوردم و یه نخ سیگار روشن کردم و جنده به رفیقم گفت بریم…رفتن تو اتاق و درو بستن منم تو حال داشتم آهنگ گوش میدادم که دیدم احسان 25 دق بعد اومد بیرون و خندید و به من گفت برو گمشو تو…رفتم تو در حالیکه کیرم خواب خواب بود دیدم جنده رو تخت خوابیده و داره سانس بعدیشو هماهنگ میکنه بش گفتم هیچ حسی ندارم گفت اول پولتو بده تا حست بیاد پولو دادمو گفتم حالا حسشو بیار لباسامو در آوردمو خوابیدم رو تخت اونم شروع کرد به کیرم ور رفتم منم که بی حس بودم اصلا کیرم سیخ نشد اونم شروع کرد به ساک زدن منم داشتم با کونش ور میرفتم انقدر ساک زد و خایه هامو مالوند که یه ذره سیخ شد بعد کاندوم رو زد سر کیرم و گفت پاشو فعالیت کن خوابیدو منم روش اومدمو کردم تو کوسش انقدر مست بودم که نفهمیدم تو نرفته و من دارم تقلا میکنم …خودش کیرمو جا کرد تو و شروع کردم به تلمبه زدن و چون بی حس بودم هیچ حالی نکردم و خسته شدم گفت میخوای من بشینم روت گفتم باشه…کیرمو که در آوردم دیدم خوابید اونم دوباره شروع کرد به ساک زدن ولی بازم اثر نداشت گفت این فایده نداره خودتم سر درد می گیری اگه فشار بیارم…گفت تنها کاری که میتونم بکنم اینه که 10 تونتو پس بدم منم دیدم فایده نداره اومدم از اتاق بیرونو لباسمو پوشیدمو با احسان رفتیم بیرون اونم گفت منم به زور آبم درومد رفتیم سوار موتور شدیمو تو حالت مستی بلند بلند به کار احمقانمون میخندیدیم و بلند تو خیابون داد میزدیم : به خاطر سکس زن نگیر
اینم داستان تخمی ما ولی خب حداقل واقعی بود
منتظر نظرات
نوشته: امیر
تو کردی سکس اول ناشیانه
کیرت خارج نشد از آشیانه
گمانم مشکل از فرج طرف بود
یه کُس بنز و یکی مثل ژیانه
تقدیم به همه کسهای بنز که تا صبح چراغ خونه و کیر شق گاینده رو روشن و شق نگه میدارن!
فوق تخمی
خیلی خیلی کوتاه
غلط املایی
و بخصوص اشتباهات متعدد نگارشی که باعث دخول کیر فراوان به خودت و خاطره بی ارزشت میشه.
مثلا الآن من دارم فکر میکنم درچه حالتی داشتی میدادی که این جمله رو نوشتی:
ما هم که میخواستیم آخر تابستونی یه حالی از “عذا” دراریم گفتیم یه کاری کنیم که آبمون دربیاد…
:|
تنها چیزی که خوب تو ذهن خواننده به تصویرکشیدی چهره دو تا آدم احمقه. چون هستی!
واقعا چرا واسه همچین داستانی کامنت میذارم :| :-D :loll:
خدایی بامزه بود . یعنی ادعا نبود . این همه قرص و به قول خودش ساندیس زده و ادعا نکرده 50 بار ابم اومده. صادقانه گفت دوستان اصلا کاری انجام ندادیم. خوشم اومد ازش. راستشو گفت.ای ول. جقی نبود.
جندهگانه بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . .
میخواستیم آخر تابستونی یه حالی از عذا دراریم=منظورت دلی از عزا است، نه؟
یه کاری کنیم که آبمون در دربیاد=خب جلق میزدید تا آبتون در در بیاد.
به قول دوستمون واقعا شما دوتا پت و مت مگه فکر هم بلدید که بکنید؟ تا بوده در زندگیتون جلق زدید، الان هم باید جلق بزنید. ننویس.
بدادم 30 تومان از بهر شاخش (اشاره به جندهای که میگی شاخ بود)
که کیرم را کنم توی سوراخش
تقلا کرد تا دولم شود راست
نرفت آخر در آن کون فراخش
داستان این آقای خوشتیپ مک کویین تو کامنتها جالبتر بود… تلخ بود ولی واقعیت داشت… بیچاره جوونای اون مملکت
یه چیزی شنیدی سریع تو اولین فرصت خداستی امتحانش کنی ؟ خوب قبلش یه امتحان میکردی تا اینجوری ضد حال نخوری ؛
اصلا جالب نبود ؛ بیشتر خاطره بود ؛ البته میتونه تجربه باشه واسه دیگران
آقا ما هم چندین وقت پیش تو خیابون یه خانومی رو دیدیم و یه رفیق متخصص در جنده یابی که همراه بود ماموریت یافت تا خانومو اوکی و آماده به گایش کنه ، خلاصه بعد اندکی تلاش برای تماس با جنده ی منظوره ، کانکت انجام و قرار گذارده و نیم ساعت دیگه من بتنهایی راه خانه ی معشوق رو در پیش گرفتم،چون رفیقم با کس فابریک خودش قرار سکس داشت،خلاصه رفتم خانه ی دلبر و در را باز فرمود،و داخل شدم و دیدم توی اتاقی یه زن مسن و دوتا دختر و زن صحبت میکنند و این یکی که مد نظر مابود منو در اتاق دیگری برده و حق الکس را اول مطالبه فرمود،پس از اخذ کوسپول از آن بانوی مکرمه پرسیدم که آیا میشود که به دیده من منت گذارده و چراغ را روشن کند ؟ ؟ ؟که اوشان با من چنین فرمودند :بغریدبرمن که عقلت کجاست ؟! چو خواهی کنی کس سوالت خطاست ، چرا که مگر میخواهی سوزن نخ کنی ، فراوان گفتمش غلط کردم و این جا بود که خانوم دامن بالا داد ولی سوتین درنیاورد که از روی همان پساتینش بمالم . . . سریعا کاندوم در الت قراردادم و مابین پاهای ایشان قرار گرفتم و ایشان لنگان را باز کردند که . . . خدا روز بد نشانتان ندهاد!!!چنان بوی گربه ی مرده و ماهی گندیده بهمراه بوی لجن طبی و اروغ شخص بددهن (یعنی کسی که دهانش بوی نامطبوع و کمی بوی عن بدهد) با بخار فراخ و فراوان بر صورتم خورد و برشامه ی من مستولی شد که فورا برخاستم که خانوم بدبو پرسیدند چرا پس بلند شدی بگیربشین ببینم ! گفتم گل من صبر کن الان . . . که فکر بکری بر مغزم جرقه زد ! گفتم از عقب هم میخوام بکنم ها ا ا (و میدانستم که اکثر جنده های عزیز از آن ناحیه حاضر به تعامل نیستند)و خانوم که خیلی هم خوش چس بودند بهشان برخورد و گفت که نه خیر کون مون خبری نیست و من ! دیدم زدم به هدف گفتم : پس علی ای حالة اجازه بده بنده نکنم و فلنگ را ببندم تا این بوی گند آتشین مرا بیش ازین مدهوش نکرده که دارم بیهوش میشوم ای خانوم خرگوش ! البته خرگوش رو نگفتم چون ممکن بود جرواجر فرماید ایشان ! سرتونو درد نیارم که خلاصه بامکافات و کلی چونه نصف مایه رو داد و از در با کاندوم روی معامله زدم به چاک . . .
آفرین پسرم
ساندیسی نخور شیشه بگیر :D