سلام به همه ی بچه های شهوانی با خواندن داستان های سکسیه سایت شهوانی تصمیم گرفتم اولین خاطره ی سکسمو بهتون بگم خدایی هم راست میگم خواهش میکنم فهشم ندین چون قسم خوردم که راسته: خب من نیما 22 از مشهد هستم این سکس بر میگرده به زمانی که من 18 سالم بود که واقعا تو کف هر دختری ک میدیدم بودم

یه روز من توی چتروم داشتم چت میکردم که مخ یه دخترو کار گرفتم که با هزار بد بختی تونستم با اون دختر دوست بشم و بگذریم اون دختر از بد شانسیه من از شهر خودم نبود و از شهرهایه اطرافم بود دختری مومن و خوب و خیلی پاک که اصلا از اول اشناییمون به من تا 5 ماهه بعد عشقمم حتی نمیگفت که داستان من از یه عکس ساده از خودش شروع شد که بهم داد ازون موقع دیگه ما خیلی با هم خوب شدیم که همیشه باید صدا منو می شنید و حتی شده بود روزی 2 ساعت باهم حرف میزدیم از دختره بگم براتون دانشجوی شهر شاهرود بود وقتی دیدمش هیکلش اصلا مالی نبود تا که یه روز گفتم میخوام ببینمت
رفتم شاهرود به دیدنش چون خدایی عاشقش شده بودم اسمش شیدا بود اونم واقعا منو از تهه دل میخواس ت که همدیگرو دیدیم بعد از خوردنه نهار و کمی حرف من شروع کردم به دست زدن بهش اما مقاومت میکرد نمیزاشت حتی من دستش بزنم تا که یهو من شرو کردم به لب گرفتنو مالوندنش تا ک ارضاع شد گفت نیما تروخدا کفیه منم چون خیلی دوسش داشتم و نمیشد تو مکانه عمومی بکنمش گفتم باشه هرجور عشقم بخواد خب تا عصر یبار دیگه نیمه ارضاش کردم و برگشتم به شهر خودم و همینطور میگذشتو خودش میگفت کاش پیشم بودی خیلی دلم واست تنگ شده منم گفتم دروغ میگی !!و گفت بخدا دروغ نمیگم نیما دار از دوریت دق میکنم بیا پیشم امروز منم گفتم اگر دوستم داری تو بیا پیشم که گفت باشه…
دو روز گذشت که گفت نیماجوووونم گفتم جونم شیدا بم گفت عزیزم دارم میام پیشت فردا بیام؟گفتم جیگرم عشقم ازون سوالا باز پرسیدیا بیا گلمممم خیلی دلتنگنم منم از شانسی که هیچ وقت نداشتمو خونمون پر بود گفتم بیا حالا درستش کن یبار عشقم خواست بیادو من خونه خالی ندارم که همون شب مامانم گفت ما داریم میریم شهرستان خونه خالت بریم پسرم منم گفتم نه مادر من هزار تا کار عقب اوفتاده دارم که باید انجامش بدمو نمیتونم ببرمت
خلاصه شب شده منم رفتم جموم ی حالی به بدنم دادمو صاف کردم بدنمو در ضمن بگم من نمیگم کیرم بزرگه اما بدک نیس 18 سانته و کمی هم کلفته
شیدا هم تاحالا سکسی نداشته ک با کسی
روز معود فرارسید که از صبح اس بازی که من راه افتادم من که نمیدونسم این از شهر خودشون داشته میاد کثافت ی دروغی که بهم گفته بود این بود که اونم رفته بوده خونه خودشون یه فته بعدش اومده پیش من اقا منم رفتم فرودگاه دنبال پدرسوخته انقدر ناز کرده بود که وقتی دیدمش کیرم راست شد وای این عشق منه
بعد از سلام و احوال پرسی نشسیم تو ماشینو رفتیم اول رستوران و غذا گرفتیمو رفتیم خونه
من شلوارک پوشیدم اون با مانتو بود در نمیاوورد خجالت می کشید منم گفتمش همین بود عشقت نسبت به من حتی خجالت میکشی لباستو عوض کنی که گفت نه عزیزم این چ حرفیه که رفتو عوض کرد یه تاپ سکسی صورتی تنش بود با شلوار استریج خوشگل اومد نشست کنارم ک غذا بخوریم منم ک کیرم راست بود بغلش کردمو لبمو گذاشم رو لباش گفت نیما بزار غذا بخوریم که من انقدر حشرم زده بود بالا فقط میمالوندمشو لب میگرفتم ازش اخ اخ اخ چ لبایی بودش خدا تا دستمو بردم سمت شلوارش مقاومت کرد گفت تروخدا چیکار میخوای بکنی منم که عین سگ شده بودم گفتم عشقمی بتوام ربطی نداره بزور دراووردم شلوارشو بعد دسمو گذاشم رو کسش که اروم چشاشو بس و از تهه دل ی اه ههههههه بلند کشید گفت نیما دوست دارم منم شرو کردم ازم مچ پا بخوردنش خوردم تا ب کسش رسیدمو 20 دقه میخوردم که فکر کنم اولین سکسشم بود 2 بار همونجا ارضا شد و من بلند شدم شلوارمو کشیدم پایین کیرم از تو شورت پرید بیرون که ترسید چهرش متعجب شد!!! فقط نگاه میکرد گفتم بخورش گفت باشه نمیدونم چرا گفت باشه بلدم نبود کیرمو گرفت دسش گفت چقد بزرگه اولش یاد نداشت تو دهنش جا نمیشدش گفتم شیدا دهنتو تا ته باز کن باز کرد منم گذاشم دهنش بعد میخوردو من درد میکشیدم همش گاز میگرفت دیدم یواش میزنه موهاشو از پشت گرفتم هی عقب جلوش میکردم تا خوب داغم کرد بعد گفتم کافیه عزیزم حالا وقتشه سکس اصلی رو باهم کنیم خواستم پردشو بردارم که التماس میکرد نه نکن بزار ازدواج کنیم بعد منم گفتم پس از کون میکنمت گفت باشه اما دردم میاد بخاطر تو تحمل میکنم عشقم فقط زود تموم کنی
منم رفتم ی روغن ماساژ اووردم همجاشو چرب کردم خوب رو کونشم ریختم از روغنا شرو کردم به انگشت کردن تو کونش اول با یه انگشتم کردم اهو نالش بزرگ شد اخخخخخخخخخخ اوخخخخخخخخ نیما درارش گفتم عشقم تحمل کن هنوز اصله مطلب مونده گفت نمیتونم که دو تا انگشت دیگمم کردم تو کونشو صفت کرد منم سینه هاشو با ی دسم میمالیدم تا بدنش ل شه 2 یا 3 مین عقب جلو کردم و دراووردمش کیرمو گذاشتم در سوراخ کونش با یه هول به هزار بد بختی جاش کردم اههههههههه بلندی کشیدو منم تحریک شدم تن تن میکردمشو جا خوب باز شدو سوراخشم گشاد تر گریش درومده بود بعد از 5 مین کردن دسمو گذاشم رو کسش همراه با کردن میمالیدم ه دیدم داره اه میکشه میگه نیما دوست دارم جرم بده منم تو اون حالت میگفتم خواهرتو گاییدم شاه کونه منی تو تکی تو عشقم اه اخخخخخخخخ اهو ناله منم درو مده بود که گفتم ابم داره میاد عشقم نمیشنید بسکه مست شده بود با سرعت شروع کردم ب کردن که اونم داد میزد اوووووووووووووف اههههههههههههههههه چ کیری اههههههههههههه منم شهوتم خیلی زد بالا که با دوتا تلنبه بعدی ابم پر فشار ریخت تو کونش که ی جیغی زد که من جا خوردموترسیدم گفتم چت شد عزیزم گفت سوختم که من نمیدونسم انقدر داغ میشه ادم در حال سکس کردن ما که دختر نیسیم اما دخترا میفهمن من چی میگم فک کنم
خب بگذریم گذشت تا عصر شدو من بردمش فرودگاه…یه لبه ناز خودش دادو رفت ازون روز روش دیگه با من باز شد اسا سکسی میداد که بیا منو بکنو ازین کسشرا هنوزم که هنوزه دوسشدارمو تا بشه میرم یا میاد میکنمشو عشق بازی میکنیم ادامه دارد//…ببینم من ک خدایی مردانه باتون حرف زدم بچه ها فوشم میدین یا نه اگر ندین ادامشوام میگم اولین سکس ادم خیلی مهمه خیلیم اولش نا بلدین البته بچه هایه امروزی که با این فیلهای پورنو این داستانا حرفه ای میشن از جمله خودم دوستون دارم …

نوشته: نیما