اولین سکس کاملم با حاجی

1397/03/07

سلام به همتون,خاطره من خیلی طولانیه امیدوارم حوصلشو داشته باشین,راستش من اولین بار ۲۱ سالم بود که سکس کامل داشتم قبل از اون تو مدرسه و دبیرستان یه شیطنتای الکی داشتم,اون موقع دنبال کار میگشتم,یه مغازه فرش فروشی دیدم نوشته بود یک جوان به عنوان فروشنده نیازمندیم,رفتم تو یه مرده نشسته بود صحبت کردیم قرار شد از فردا صبح اونجا مشغول شم,مرد خوشتیپی بود حدوده ۴۰-۴۵ سالش میشد,یه مدت که اونجا کار کردم به ندرت مشتری میومد تابستون بود و هوا گرم,

یه روز تو آشپزخونه داشتم ظرف میشستم حاجی اومد تو که مثلا استکان ورداره,اومد از آبچکون که جلوی من بود یه استکان برداشت و به همین بهونه بدنشو مالید بهم,…کیر راست شدشو قشنگ از رو شلوارامون احساس کردم,بین خودمون بمونه من همیشه دوست داشتم با یه مرد سن بالا سکس داشته باشم,یعنی دوست داشتم اولین بارم یه مرددددد اینکارو بکنه…خلاصه اونجا اتفاقی نیوفتاد ولی بعدش نگاهامون انگار داشت کار خودشو میکرد؛خیلی آدم محتاطی بود برای همین احساس کردم باید یکم من قدم بردارم یه روز صبح زود پاشدم رفتم حموم همه جامو تراشیدم مثل برف شدم یکمم از رو شیطنت عطر زنونه زدم رفتم مغازه یه شلوار تنگ لی پوشیده بودم یکم فاقش پایین بود و اززیرش شورت نپوشیده بودم چن بار به بهانه های مختلف جلوش دولا شدم و متوجه شدم که داره چاک کونمو که از بالا شلوارم افتاده بیرون تماشا میکنه…اومدم از جلوش استکانای چایی رو برداشتم یه لبخند با اشوه بهش زدمو رفتم آشپزخونه…داشتم باز ظرف میشستم که دیدم اومد پشتم نگاش نکردم که راحت باشه خودشو از پشت بهم نزدیک کرد و یه سرفه آروم کرد منم برای اینکه بهش بفهمونم چراغ سبزه باسنمو اروم بردم عقب که بچسبه بهش …حرارت کیرش مثل آتیش پشتمو گرم کرده بود که دیدم داره خودشو میماله بهم…بعد دستاشو حلقه کرد دورمو در گوشم گفت پس میخوای؟…! من اروم گفتم حاجی در مغازه بازه…اینو که گفتم با یه حرکت رفت کرکره رو کشید پایین درم بست بعد اومد طرفم کنار آشپزخونه یه اتاق بود که ظهرا میرفت اونجا استراحت میکرد برای اولین بار منو برد اونجابا یه حرکت شلوارمو تی شرتمو در اورد ازینکه شورت پام نبود خیلی ذوق زده شده بود منم کلا خودمو فراموش کرده بودمو سپرده بودم به دست حاجی…یه تخت یه نفره اونجا بود کنارش یه پاتختی منو نشوند رو تخت و کیرشو با یه حرکت درآورد…نگام کردو گفت: می خوریش؟ من تاحالا ساک نزده بودم ولی بدون هیچ حرفی کیرشو گرفتمو شروع کردم به لیس زدن کیرش خوشگلی داشت سرخ و سفید بود و بطرز وحشتناکی سفت و کلفت هم حشری شده بودم هم می ترسیدم با خودم میگفتم کاش الان آبش بیاد چون اگه اینو بزاره تو کونم پاره میشم…ده دقیقه براش ساک زدم چند بار طبق اونچه تو فیلمای پورن دیده بودم کیرشو کردم تو حلقمو اوق زدم ولی خبری از آب نبود که یه دفعه گفت خوبه حالا پاشو شروع کرد بدنمو مالیدن
دست کرد تو کشو بغل پاتختیو یه ژلو یه کاندوم در اورد داشتم شاخ در می اوردم حدسم این بود که حاجی اینجا اصلا کاسبی نمی کنه…کون میکنه …منو برگردوندو خابوند روی تخت و شروع کرد ژل ریختن رو کل باسنم یه آینه کنار تخت بود آینه قدی کون سفیدمو توش میدیدم و خیلی کیف می کردم که انگشتای حاجی شروع کردن به عملیات درد خفیفی با ورود انگشت کوچیکش که به نسبت سوراخ تنگ من کلفت بود احساس کردم…اروم گفتم …آخخخ…اونم سریع حرکتشو آروم کردو گفت عزیزم درد داری؟ گفتم نه ادامه بده حاجی…خلاصه ۲۰ دقیقه به مالیدنو انگشت کردن گذشت دیگه داشتم از فرط شهوت میترکیدم…کیرش جلو چشام بود و دلم می خواست هر آن داد بکشم نوبته این نشدددددد؟ اینننننو می خواااااااااااااامم…که تو همون لحظات دیدم باقی لباساشو دراوردو خوابید روم
بدن داغیی داشت ترس همه جامو گرفته بود ولی گرماششش حس هوسمو ۱۰ برابر می کرد…یکم تو همون حالت کیرشو به دور سوراخم مالید…همیشه فکر میکردم باید قنبل باشم تا کیر بتونه راهشو به سوارخ باز کنه ولی متوجه شدم تو همین حالت حاجی داره سر کیرشو به سوراخم هل میده…نوک کیرش داشت هر لحظه جلو تر میومد بعدکه تو این لحظه گفت اولین بارته آره؟ گفتم اولین بار چی؟ گفت اینکه یه کیر می خواد بره توت؟ گفتم آره گفت خودتو شل کن یه ذذذذذره درد داره ولی سر ثانیه دردش کم میشه منم گفتم هر چی شما بگی حاجی…اینو که گفتم یه حرکت ناگهانی به کیرش داد و یه درد مثل کشش عضله شدید تو سوراخم حس کردم یه جیغ کوتاه کشیدم ولی طبق گفتش دیگه دردی نبود اونم صبر کرد تا آروم بشم بعد گفت هر وقت درد نداشتی خودت عقب جلو کن…منم تقریبا ۱۰ ثانیه بعدش شروع کردم زیرش تکون خوردن… به مجردی که حرکتمو دید اونم شروع کرد آروم آروم عقب جلو کردن همچنان درد داشتم ولی هر لحظه داشت کمتر می شد و هر چقدر که پیش می رفتیم شهوتم بیشتر می شد تا حدی که دیگه درد نداشتم و داشتم آهه لذت میکشدم کونم باز شده بود توسط یه مرد ۴۵ ساله و این آرزوی من بود…همین جور که کیرش تو کونم بود بلندم کار و تو حالت سگی به کارش ادامه داد وای چه لذتی داشت تو این لحظه برگشتمو نگاش کردم داشت هلم میداد و من نگاش میکردم بعد چشم به آینه پشتمون افتاد کیر خوشگلش و تخمای بزرگش که تیره تر از کون من بود تصویرش تو آینه مستم میکرد بش گفتم حاجی میخوای تلمبه بزنم ؟ گفت : فداااااات چرا که نه بعد خودش خوابید رو تخت و اینبار من نشستم رو کیرش…اونطور که فکر میکردم نبود چون دردم بیشتر شد ولی کماکان به پریدن روی کیرش ادامه میدادم بازم تصویرمو تو آینه تماشا کردم و لذتش بیشتر شد…تو همین لحظه حاجی دست انداخت رو کیرم و شروع کرد به مالیدن تا اومدم بگم نهههه تحریک شدم و با چنتا حرکتش آبم پایچیییید بیرون…که دیگه پا شدم و حس شرم سرتاپامو گرفت گفت چی شد گفتم دیگه نمی تونم گفت آخه من؟!!! گفتم نه واقعا دیگه نمی تونم خلاصه اون لذت وصف ناشدنی به اومد اب من زهر مار شد بعدها فهمیدم من تا وقتی ابم نیاد به مرد حس دارم ولی خوب… چن بار دیگه با حاجی سکس کردم و تا اینکه ابش نیاد مواظب بودم اب منم نیاد و اینجوری کلی باهم بودیمو کیف کردیم امیدوارم داستانمو دوس داشته باشید که البته واقعی بود

نوشته: ؟


👍 8
👎 13
44977 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

690384
2018-05-28 21:00:57 +0430 +0430

کونیارو ریختی تو حاجیا، حاجی حرمت داره نه لذت

0 ❤️

690430
2018-05-28 22:12:15 +0430 +0430

اره حاجی حرمت داره کونی جون

0 ❤️

690466
2018-05-29 02:05:29 +0430 +0430

به ما هم‌بده

0 ❤️

690474
2018-05-29 04:40:12 +0430 +0430

لایک به کامنت ساسی خخخخ.

1 ❤️

690476
2018-05-29 04:58:16 +0430 +0430

به نظر کاملا واقعی میاد مخصوصا اونجا که گفتی خودمو تو آینه دیدم لذت بخش بود

0 ❤️

690482
2018-05-29 05:33:02 +0430 +0430

به نظر من بهتره كه يه برچسب جديد ايجاد شه مختص اين كون كونك بازي ها ، تا ديگه نيايم مثلا بالاي داستان كسي ك ميگه من فقط تا وقتي آبم نيومده به مردا حس دارم ، برچسب گي ببينيم!!

2 ❤️

690501
2018-05-29 07:10:08 +0430 +0430

به نظرم واقعی اومد البته اولین بار ادم خایه فنگ میشه زیر کیر و عمرا اینطوری لذت ببره که تو وصف کردی . فکر میکنم نصفش تخیلاتت بود ولی واقعا اینو قبول دارم که وقتی زیر کیر ابت میاد دیگه از کون دادن لذتی نمیبری و دوس نداری ادامه بدی و حتی از خودتم خجالت میکشی . ی جورایی عذاب وجدان و خورد شدن شخصیتت رو حس میکنی . مجموعا لایک

1 ❤️

690604
2018-05-29 18:50:41 +0430 +0430

چقدر کووونی زیاده

0 ❤️

690779
2018-05-30 13:43:40 +0430 +0430

تو از جلق میمیری

0 ❤️

693883
2018-06-12 20:52:42 +0430 +0430
NA

منم می خوام کون بدم

2 ❤️