اولین سکس یاسر

1393/06/06

سلام به همه شهوانی ها داستان من داستان واقعیه دوست داشتی باور کن من یه پسر 23 ساله هستم ولی تا دو سال پیش با کسی سکس نکرده بودم چند سالی هست تو یه مغازه ای کار میکنم و با یکی آشنا شدم مرد خوبی بود و خیلی باهم جور شده بودیم بیرون میرفتیم و تفریح کلی خوش می گذورندیم برای اولین بار هم مشروب رو با اون تجربه کرده بودم

خلاصه یه شب اومده بود مغازه پیشم یکم صحبت کردیم و بعد تایمی بود که دیگه باید مغازه رو میبستم گفت وسیله داری گفتم نه گفت بریم میرسونمت انداخت از تو کوچه پس کوچه ها رفت و داشتیم صحبتت میکردیم ( در ضمن ماشینش پیکان وانت بود ) که از کنار یه دختر رد شد تقریبا میخرد 27 یا 28 ساله باشه بعد از اینکه از کنارش رد شدیم رفیقم گفت یاسر دختره بزار بود گفتم یعنی میده گفت اره بعد یه ترمز زد دختره که داشت از کنارمون رد میشد رفیقم بهش گفت ببخشید خانم مشکلی براتون پیش اومده دختره گفت بله مشکل دارم مزاحم نشید بفرمائید من بهش گفتم داداش بیخیال بریم دردسر میشه ولی اون ولکن نبود دختره داشت راه میرفت دوباره رفتیم کنارش رفیقم بهش گفت حالا بیا بشین کمک میکنم حل بشه دختره گفت میتونی اصلا نمیفهمیدم چی میگن رفیقم بهش گفت اره بیا بالا هیچی آقا اومد بغل من نشست منم سریع خودمو جمع کردم که یه وقت بدنم به بدنش نخوره رفیقم بهش گفت مشکلت چشه گفت هیچی بابام برام پول نفرستاده دو روزه دارم بد سر میکنم بعد من بهش گفتم دانشجویی گفت اره ترم آخرم خودم فهمیدم اوپن بعد رفیقم گفت حالا با چقد مشکلت حل میشه بعد دختره گفت با 100 رفیقم گفت 100 که ندارم ولی 50 دارم بعد دختره یه نگاه به من کرد گفت نه 100 بعد رفیقم دید من چطوری نشستم گفت بیا بشین پشت فرمون جامون عوض کردیم رفیقم چسبید به دختره بر خلاف من بهش دست میزد و من فقط حواسم به جلو بود بعد همین طور که صحبت میکردن دختره با همون 50 راضی شد حالا درگیر یه مکان بودیم گفتم من باغ رفیقم هست کلید هم میشه گرفت خلاصه ساعت 9:45 شب از خونه رفیقم کلید باغشون رو گرفتم رفتیم باغ رفتیم تو اتاق یه لحظه به خودم اومدم دیدم کیرم می خواد شلوارمو جر یده بعد یه رفیقم گفت بیا این کاندوم رو بگیر گفت داداش من نمیکنم گفت چی نمیکنی گفتم نه چون فقط دوست داشتم مثل این فیلما باهاش ور برمو سینه هاشو بخورم زفیقم گفت اوسکل کس جلوته نمیکنی هیچی یه لحظه په خودم اومدم گفتم کسخل کس جلوته نمیکنی دست زدم به سینه هاش و سینه هاشو میمالیدم با یه دست دیگم رفتم سمت کسش رفیقم گفت من میرم بیرون تا کارت تموم شد بگو من میام رفت بیرون سریع لخت شدم و اون هم سریع لخت شد یکم کیرمو خورد بعد دیگه صبرم نبود کیرمو گذاشتم جلو کسش یه دفعه فشار دادم داخل حرارت داخل کس داشت دیونم میکرد بعد از یه چند تا تلمبه متوجه شدم کاندم نبستم دیگه برام مهم نبود شروع کردم به تلمبه زدن فقط داغی داخل کس بود که حس میکردم یه لحظه گفت داره آبم میاد گفت دربیار بریز رو سینه هام سریع کیرمو درآوردم و ریختم رو سینه هاش یه چند دقیقه ولو بودم رو هوا بودم کیرم دیگه آروم شده بود لباسام و تنم کردم به رقیقم گفتم بیاد بعد از اینکه اون هم دختره رو کرد برگشتیم اون شب خیلی برام عالی بود و ارزو دارم بتونم یه بار دیگه سکس رو تجربه کنم ممنون که وقت گذاشتین

نوشته: یاسر


👍 0
👎 0
17084 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

433334
2014-08-28 15:34:14 +0430 +0430

تازگیا دخترا سوار وانتم میشن اونم وانتی که ظرفیتش پره!!!
آغا اصولا شما آدم خیلی مذهبی هستین که دختره اومد نشست کنارت خودتو جمع و جور کردی تا یه موقع آلوده ی گناه نشی؟
واقعی نبود ،جقولانه هم نبود، کسشری بود مفتضح
ننویس گوز مشنگ خان

0 ❤️

433335
2014-08-28 15:53:25 +0430 +0430
NA

پسر جان این همه سال سکس نکردی، بعد رفتی یه جنده رو دوتا تقه زدی آبت اومده فکر کردی خیلی سکس خوبی داشتی، نه جانم، سکس و باید با اهلش کرد، با کسی که دوطرفه عاشق هم باشین، وگرنه اونی که تو کردی با سوراخ وسط دیوار هیچ فرقی نمی کرد. پس اگه آرزو داری یه بار دیگه تجربه کنی، امیدوارم تجربت با عشقت باشه نه با یه … .

0 ❤️

433336
2014-08-28 17:19:01 +0430 +0430
NA

یه صحنه حس کردم دارم فیلم آمیتا چاخان نیگا میکنم :|
آخه دختره سوار وانت شد؟
وانت هیچی
جمع کردن خودت هیچی
دختره با 50 تومن راضی شد هیچی
دوتا تلنبه زدی آبت اومد هیچی
اینی که میگی رفیقم رفت بیرون گفت کارت تموم شد صدام کن رو کجای دلم بزارم؟
مگه نه جمشید؟ :D

0 ❤️

433337
2014-08-29 02:36:31 +0430 +0430
NA

من مجاز به فحش دادن نيستم دوستان از خجالتت در ميان

0 ❤️

433338
2014-08-29 14:16:26 +0430 +0430
NA

کاندوم نبستم؟
زنجیر چرخه مگه که نبستی
توهم قشنگی پشت وانت دیدی
بنظرم انداختنت پشت وانت عین گوسفند از سرما خابت برده و این رویا رو دیدی
دفعه بعد لباس گرم بپوش مغزت پریود نشه

0 ❤️

433339
2014-08-30 06:56:28 +0430 +0430

یکی هم که داستانش تقریبا باور کردنیه اذیتش نکنین عیبی نداره عزیزم من باور کردم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها